همان طور که آقای وارن بافت، اسطوره ی سرمایه گذاری آمریکایی نیز به آن اشاره می کند، استراتژی معاملاتی باید حتما به صورت دستنویس باشد و حتما در یک کاغذ 2*2 کوچک جا شود! این موضوع به این دلیل است که بازار های مالی به قدر کافی پیچیده هستند و ما اگر بخواهیم به دنبال یافتن پلن های معاملاتی پیچیده و فضایی باشیم، مطمئنا فعالیت در این محیط را فقط برای خودمان سخت تر و دشوار تر کرده ایم. وارن بافت
سرمایه گذاری و فرق آن با معاملهگری چیست؟
سرمایه گذاری در بازار سرمایه و بورس چند سالیست که به شدت مورد توجه مردم قرار گرفته است. واژههای بورس، سرمایه گذاری، تریدر یا معاملهگر و تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و… نیز بسیار جستجو شدهاند. این نشان از علاقه زیاد مردم به سرمایه گذاری و تریدری در این حوزه است. اما نکتهای که شاید مردم به آن خیلی توجه نمیکنند، این است که این واژههای سرمایهگذاری و تریدری باهم متفاوت هستند. در این مقاله قرار است راجع به تفاوتهای یک تریدر و یک سرمایهگذار صحبت کنیم.
تعریف سرمایه گذاری چیست؟ سرمایه گذار کیست؟ تریدر کیست؟ ویژگیهای هریک کدامند؟ چگونه بدانیم که کدامیک برای ما بهتر است؟ اگر میخواهید جواب همه این سوالها را بدانید و بتوانید برای آینده خود تصمیم بهتری بگیرید، تا آخر این مقاله را با دقت مطالعه کنید.
سرمایه چیست؟
در ابتدا برای اینکه بدانیم سرمایه چیست، باید بدانیم تعریف دارایی چیست و انواع آن کدامند؟
داراییهای ما در زندگی به دو دسته کلی تقسیم میشوند؛ داراییهای هزینهای و داراییهای سرمایهای. داراییهایی که هزینهای هستند، در طول مدت از ارزش آنها کاسته میشوند و به اصطلاح جز هزینههای زندگی ما محسوب میشوند. بهعنوان مثال خودرو و گوشی موبایل و پوشاک و… همه اینها جز داراییهای هزینهای ما هستند که بر اثر گذر زمان و استفاده ما مستهلک شده و از ارزششان کاسته میشود.
اما در مقابل داراییهایی مثل زمین، آپارتمان، طلا و سهام و… داراییهای سرمایهای ما هستند. شما هرچه از زمینتان استفاده کنید از ارزش آن کاسته نمیشود. طلا را هرچه به گردن بیاویزید و دست بخورد، قیمتش مستهلک نمیشود. اما کافی است تا جعبه گوشی همراهتان را باز کنید تا ارزشش به نصف قیمت کاهش پیدا کند.
ملک یک دارایی سرمایهای محسوب میشود
آیا خودرو یک دارایی و نوعی سرمایه گذاری است؟
خودرو در همه جای جهان جز داراییهای هزینهای به حساب میآید، اما در ایران جز داراییهای سرمایهای محسوب میشوند که این یک اشتباه مرسوم در ایران است. این روزها مردم برای سرمایهگذاری، به خرید خودرو روی آوردهاند. کار به جایی رسیده که مردم صف میایستند تا خودرویی بخرند که حتی چیزی از آن نمیدانند. اما نکته مهم اینجاست که مردم فقط برای سود فروشش این کار را میکنند و شاید اصلا به خودرو نیازی نداشته باشند. حتی برای آنها مهم نیست که خودروی مورد نظر چه کیفیتی دارد و اصلا ایمن است یا خیر.
دقیقا حباب گل لاله نیز چنین مشخصاتی داشت. بعد از مدتی مردم جهان گل لاله را بهعنوان یک کالای سرمایهای حساب میکردند و تنها برای فروش به دیگران با قیمت بالاتر و سودش آن راخریداری میکردند. اما این باعث نشد که گل لاله همیشه بهعنوان یک کالای سرمایهای باقی بماند.
در واقع خودرو را باید یک کالای مصرفی بادوام نامید. کالایی که به سرعت یک بسته چیپس مصرف نمیشود، اما به مرور ارزش خود را از دست میدهد.
سوال: آیا اگر خودروی پراید با قیمت یک میلیون تومان و از دم قسط به وفور در ایران وجود داشت و خرید آن به راحتی خرید یک آب معدنی بود، باز هم مردم آن را برای سرمایه گذاری انتخاب میکردند؟
خوب به این موضوع فکر کنید. حتی در ایران نیز، خودرو نمیتواند برای همیشه یک کالای سرمایهای باقی بماند.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایه گذاری عبارت است از تبدیل وجوه مالی به یک یا چند دارایی سرمایهای و نگهداری آنها به منظور افزایش ثروت.
سرمایه، در لغت به معنای سرِ مایه، یا سرچشمه پول است. سرمایهگذار، منابع نقد و شبه نقد خود را به شکلی بهکار میبندد که برایش یک جریان نقدی ایجاد کند.
برای مثال وقتی یک دستگاه بازی میخریم، پول خرج میکنیم. اما وقتی یک دستگاه بازی را در شهربازی میگذاریم و از سود حاصل از آن بهره میبریم، داریم سرمایه گذاری میکنیم.
سرمایه گذار کیست؟
مشخصا سرمایه گذار نیز شخصی است که عمل سرمایه گذاری را انجام میدهد. این افراد معمولا با هدف توسعه سرمایه خود و بهرهمندی از منافع اقتصادی آن در آینده این کار را انجام میدهند. بنابر این سرمایه گذاری بیشتر در دیدگاه بلندمدت معنی پیدا میکند.
سرمایه گذاری، شبیه به کاشتن یک درخت است، به امید بهرهمندشدن از میوههای آن. کسی که یک درخت میکارد، میخواهد ده سال، بیست سال، یا برای تمام عمر از این درخت بهرهمند شود. هرچند شاید روزی درخت خود را بفروشد، اما دیدگاه اصلی او فروش درخت به قیمتی بالاتر نیست. درخت برای او واسطه تولید میوه است.
چنین فردی چندان به نوسان قیمت درخت توجه ندارد، برای او بازار میوه است که اهمیت دارد.
به تعبیر وارن بافت، سرمایه گذار موفق کسی نیست که هوش بسیار زیادی دارد. بلکه عامل اصلی موفقیت یک سرمایه گذار، صبر بالا است.
تریدر یا معاملهگر کیست؟
تریدر یا معاملهگر کسی است که اقدام به خرید و فروش داراییها در کوتاه مدت میکند. او این کار را با هدف کسب منفعت از نوسانات قیمتی انجام میدهد، پس میتوان گفت که ذات عمل معاملهگری در بلندمدت نیست.
برای این که به رابطه بین زمان در تریدری و سرمایهگذاری پی ببریم، باید به نکته زیر دقت کنیم:
بهعنوان مثال وقتی شما یک واحد آپارتمان میخرید، احساس برنده بودن میکنید. چون میدانید که ارزش آن در آینده بیشتر از قیمت پرداختی شما است و شما برای توسعه داراییهایتان در آینده و بهرهبرداری از منافع آن این اقدام را انجام دادهاید. اما این آینده دقیقا یعنی کی؟ فردا؟ هفته بعد؟ ماه بعد؟
کمی به این موضوع فکر کنید. آیا وقتی شما خانهای میخرید انتظار دارید که از فردا قیمت ملک شما رشد کند؟ اصلا هدف شما از این که که ملکی را میخرید چیست؟ آیا با این دید میخرید که هفته بعد آن را بفروشید؟
اکثر مردم برای خرید ملک دید بلند مدت دارند. بهعبارت دیگر شاید کمتر باشد که ملکی را برای فروش در هفته بعد خریداری کند. پس خرید ملک را میتوانیم در دسته سرمایهگذاریها قرار دهیم و درواقع کسانی که ملک میخرند، سرمایه گذاری میکنند.
دسته سوم
بنیامین گراهام از دسته سوم فعالان بازارسرمایه هم اسم میبرد. معاملهگرانی که سواد کافی برای سفتهبازی ندارند، با اصول سرمایه گذاری هم آشنا نیستند. آنها در عمل دارند سهم را به امید فروش در قیمت بالاتر میخرند و نوسانهای روزانه قیمت برایشان مهم است. اما ضعف دانش خود را در پس عنوان سرمایهگذار پنهان میکنند.
این افراد در عمل، معاملهگرانی با افق زمانی طولانیتر هستند، نه سرمایهگذار.
کافی است بازار برای مدتی رنج باشد، آنوقت میبینیم که سود تقسیمی و بازدهیهای آهسته و پیوسته برایشان اهمیتی ندارد و شاید به نوسانگیری بلندمدت در بازارهای دیگر مثل طلا و مسکن روی بیاورند.
البته این کار از نظر قانونی و اخلاقی ایرادی ندارد. اما خوب است که فرد خودش را بهتر بشناسد و بداند که دقیقا دارد چه کار میکند.
سرمایه گذاری کنیم یا معاملهگری؟
جالب است بدانید که قیمت ملک هم دارای نوسانهای زیادی است، منتهی ما آن را نمیبینیم. اگر قیمت ملک هر روز روی تابلوی بازار ثبت میشد، شاید خیلیها از ترس نوسانهای قیمتی، هیچوقت به سراغ آن نمیآمدند. پس درمییابیم که سرمایه گذار بودن و یا تریدر بودن به روحیات خودمان نیز بستگی دارد. واقعیت این است که ما باید ابتدا روحیات خودمان را بشناسیم تا ببینیم کدامیک برایمان بهتر است و از لحاظ شخصیتی کدام فعالیت با روحیات ما سازگارتر است.
سوال این است که سرمایهگذار باشیم یا یک معاملهگر؟ در ادامه به ویژگیهای خاص برای یک فرد سرمایه گذار و یا یک تریدر اشاره میکنیم.
تحمل صبرتان چقدر است؟
روزی یکی از دوستانم راجع به سهمی در بازار بورس آمریکا از من نظر خواست. او هدف از خریدش را بلندمدت اعلام کرد که من هم نظرش را تایید کردم و گفتم برای خرید گزینه خوبی است. بعد از یک هفته دوباره دوستم را دیدم و از او پرسیدم که آیا سهمی که گفته بودی را خریدی؟ او خیلی جدی گفت که فروختمش!
من با کمال تعجب از او پرسیدم که مگر نگفتی که برای بلندمدت خرید کردی؟
گفت: بله، من هم دو روز سهم را نگهداشتم و بعد فروختم.
اینجا بود که فهمیدم تعریف بلندمدت و کوتاهمدت برای آدمهای مختلف متفاوت است.
شما باید بدانید که آستانه صبرتان چقدر است. یکی مثل دوست من بلندمدت را تنها در دو روز میبیند و یکی هم مثل وارن بافت چهل سال سهامدار سهم کوکاکولا است. اگر صبرتان محدود است سرمایه گذاری تقریبا برای شما بیمعنی خواهد بود. زیرا سرمایهگذاریها عملا در بلندمدت (به معنای واقعی) سودآور تعریف معامله گر چیست؟ هستند.
تا چه حدی ریسکپذیر هستید؟
در دنیای معاملهگری همواره ریسک کارتان بالا است. اگر در معاملاتتان تحمل ضرر را ندارید و یا استرس روی نتیجه کار شما تاثیر میگذارد، باید در استراتژی خود تجدید نظر کنید. میزان تحمل ضرر در افراد مختلف با شخصیتهای مختلف کاملا متفاوت است. همچنین میزان سرمایه نیز در این امر دخالت دارد.
یکی از روشهایی که میتوانید میزان تحمل ضرر را در خودتان اندازه بگیرید این است که وقتی یک معامله باز میکنید، تا چه حد ذهنتان را درگیر میکند؟ اگر معاملهای را وارد شدید که هنگام شب و در خوابتان هم درگیرش هستید، یعنی ذهن شما هنوز آمادگی تحمل آن حجم از معامله و ضررهای احتمالی را ندارد.
در این مرحله باید حجم معاملاتتان را کاهش دهید و آنقدر این عمل را تکرار کنید که دیگر ذهنتان درگیر مقدار ضرر در معامله نباشد. اگر مقدار حجم معاملات شما پس از کاهش به اندازهای بود که دیگر سودش برایتان ارزشی ندارد، یعنی معاملهگری با روحیات و شخصیت شما سازگار نیست.
پیشنهاد میکنم که سعی کنید بدون هیچ تعصبی تست فوق را روی خودتان انجام دهید.
پیروی از نظم و پایبند بودن به استراتژی
یکی از عوامل مهمی که هر معاملهگری باید به آن دقت داشته باشد، این است که در معاملات خود یک نظم خاص داشته باشد و سعی کند این نظم را در هر شرایطی حفظ کند. داشتن استراتژی به نظمدهی معاملات یک تریدر کمک زیادی میکند. ولی این که تا چه حد به قوانینی که خود وضع کردهاید پایبند میمانید، به شما مربوط است.
یک معاملهگر حرفهای به استراتژی خود ایمان دارد و حتی در ضرر نیز به آن پایبند است. اگر نمیتوانید روی یک قاعده خاص حرکت کنید و تصمیم خود را سریع عوض میکنید، سرمایه گذاری برای شما گزینه راحتتری از معاملهگری است.
چرا یک جراح مغز و اعصاب فوق حرفهای، هیچ وقت عزیزان خود را جراحی نمیکند. آیا واقعا بلد نیست و نمیداند یا نمیتواند؟ او برای این که حساسیت کارش را میداند و برای این که احساساتش را در کارش دخالت ندهد این کار را انجام نمیدهد.
تا چه حد احساسی هستید؟
این نکته یکی از مهمترین نکات در ویژگیهای فردی یک سرمایهگذاریا یک معاملهگر است. از خودتان بپرسید که با قرار گرفتن در شرایط بحرانی چقدر روی خود کنترل دارید؟ آیا زود عصبانی میشوید؟ آیا زودرنج هستید؟ عواطف روی تصمیمات زندگی شما چقدر تاثیرگذار هستند؟
جواب این سوالات را کسی بهتر از خود شما نمیداند. پس در جواب سوالات بالا خودتان را قانع نکنید و سعی کنید که با خودتان در این موارد صادق باشید. درواقع هرچقدر این احساسات در شما قویتر باشد، کار شما برای کنترل این احساسات در کارتان سختتر میشود.
به این نکته فکر کنید که چرا یک جراح مغز و اعصاب فوق حرفهای، هیچ وقت عزیزان خود را جراحی نمیکند. آیا واقعا بلد نیست و نمیداند یا نمیتواند؟ او برای این که حساسیت کارش را میداند و برای این که احساساتش را در کارش دخالت ندهد این کار را انجام نمیدهد.
کنترل احساسات در معاملهگری یکی از مهمترین عوامل برای کسب موفقیت در این راه است
یک معاملهگر حرفهای نیز هیچگاه در معاملات خود احساسات را دخالت نمیدهد و همواره سعی دارد از نگاه منطق به آن نگاه کند. بهعبارت دیگر معاملهگر موفق و حرفهای کسی است که سودها و زیانها هیچ تاثیری بر روحیه او ندارد، زیرا او میداند که ترید احساسی از روی ترس یا طمع، آغاز یک زیان بزرگ است.
اگر روی احساسات خود کنترل زیادی ندارید، بهتر است تایم فریمی که معاملاتتان را در آن انجام میدهید بالاتر ببرید. زیرا نوسانات در تایم فریمهای بالاتر کندتر انجام میشوند و همین موضوع باعث میشود که کمتر درگیر احساسات مقطعی در معاملاتتان شوید. اگر تایم فریمتان آنقدر بالا رفت که دیگر معاملاتتان به یک سرمایه گذاری تبدیل شد، پس روحیه کاری شما هم همان است.
نداشتن تعصب و غرور
یکی از ویژگیهای بارز و مهم در معاملهگران بازارهای مالی این است که مغرور هستند، اما متعصب نیستند. بین غرور و تعصب یک مرز باریک وجود دارد که اگر غرور به تعصب تبدیل شود میتواند زیانهای زیادی را برای یک معاملهگر بهدنبال داشته باشد. یک معاملهگر حرفهای به تحلیلها و استراتژی معاملاتی خودش ایمان دارد و همواره به استراتژی خود پایبند است؛ اما هرگز روی آنها تعصب ندارد و هیچ وقت روی نظر خودش پافشاری نمیکند. بلکه طبق استراتژی معاملاتی که دارد، مداوم خودش را با روند بازار منطبق میسازد.
هدفتان از ورود به بازارهای مالی چیست؟
اگر خواستید روزی وارد بازارهای مالی بشوید این سوال را حتما از خود بپرسید که چرا قصد دارید وارد بازارهای مالی بشوید؟ اگر جوابتان رسیدن به سود و پولدار شدن است، متاسفانه گزینه اشتباهی را انتخاب کردهاید. حتما این جمله را شنیدهاید که میگویند بیش از 90% از معاملهگران در بازارهای مالی زیانده هستند. علت این امر جواب همان سوال است. باید معاملهگری در بازاهای مالی را بهعنوان یک شغل ببینید. آیا کسی که کاسب و مغازهدار است فقط برای سودش این کار را کرده؟
جواب: خیر او مغازه داری را بهعنوان یک شغل انتخاب کرده و از این راه زندگی میکند. ممکن است گاهی سود کند و گاهی هم ضرر. دقت کنید که هیچ فروشندهای بخاطر ضرر در یک ماه مغازه خود را جمع نمیکند. مشکلات شغلی یک معاملهگر نیز زیاد هستند. یک معاملهگر واقعی نیز ضرر در معاملاتش را با جان و دل میپذیرد، اما از ایجاد زیان زیاد نیز جلوگیری میکند. او قبول دارد که ضرر نیز جزئی از معاملات او است و برای این کار همواره روی بهتر شدن استراتژی و روانشناسی خودش کار میکند.
معاملهگر واقعی طمع را در خودش کشته و اصلا به دنبال کسب سود بالا در کوتاه مدت نیست؛ بلکه بیشتر به دنبال ماندن است. به قول وارن بافت “اگه کسی کسب سود بالا در کوتاه مدت را با لحن مطمئن وعده داد، لبخند زنان از او دور شوید.
آیا باید هر روز معامله کرد؟
خیلی مرسوم است که میگویند معاملهگری در بازارهای مالی، یک کرم درونی را در انسان ایجاد میکند. این کرم همواره او را به معاملات بیشتر تشویق میکند. یکی از مشکلاتی که معمولا مردم دارند این است که فکر میکنند هر روز باید معامله کنند. بهعبارت دیگر اگر یک روز در بازار بورس یا فارکس معامله نکنند، شب خواب به چشمانشان نمیآید.
این یک ذهنیت غلط برای معاملهگران حاضر در بازارهای مالی است. بعضی از اوقات برای من پیش میآید که در طول یک هفته نیز هیچ معاملهای نمیکنم، چون درک شرایط بازار در آن هفته برایم سخت است. مطمئن باشید این نکته باعث کوچک شدن و سرشکستگی شما نخواهد بود.
نتیجه گیری فرق بین معاملهگری و سرمایه گذاری چیست؟
در این مقاله سعی کردیم که فرق بین سرمایه گذاری و معاملهگر را شرح دهیم و ویژگیها و خصوصیات فردی یک معاملهگر و یک سرمایه گذار را باهم بررسی کنیم، تا بتوانیم استراتژی بهتری را برای ورود و کار کردن در حوزه بازاهای مالی بهکار ببریم. واقعیت این است که هرچه بیشتر روی روانشناسی خودتان کار کنید نتیجه بهتری در انتظار شما خواهد بود. یادتان باشد که خودتان بهترین قاضی در این مورد هستید، پس سعی کنید همواره با خودتان در این مورد صادق باشید. زیرا خودتان را هیچ وقت نمیتوانید گول بزنید.
اگر این مقاله برایتان مفید بوده لطفا آن را با دیگران به اشتراک بگذارید و اگر سوالی در مورد موضوع این مقاله دارید ان را برایمان کامنت کنید. حتما شخصا به آنها پاسخ خواهم داد.
می توانید ویدیوهای بیشتری از تالار بورس را در شبکه اشتراک ویدیو آپارات و همچنین کانال یوتیوب تالار بورس دنبال کنید.
تعریف معامله گر چیست؟
اگر به دنبال این هستید که از سرمایهگذاری در سهام، صندوقهای مشترک یا اوراق بدهی در سبد سهام فراتر برویدف معاملات آپشن یا اختیار معامله یک پیشنهاد جذاب برای کسب سود و معامله با قواعدی جذاب را فراهم میکند.
اگر به دنبال این هستید که از سرمایهگذاری در سهام، صندوقهای مشترک یا اوراق بدهی در سبد سهام فراتر بروید، معاملات آپشن یا همان اختیار معامله میتوانند گزینه مناسبی برای شما باشد.
معاملات آپشن گزینههای متنوعی را در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهند این در حالی است که سرمایهگذاری در اختیار معامله، ریسک بالایی دارد اما در عین حال هم میتواند سودآور باشد.
شاید شنیده باشید که میگویند، شروع سرمایهگذاری با اختیار معامله کاری دشوار است یا فقط برای سرمایهگذاران حرفهای است. اما واقعیت این است که معاملات آپشن نوعی سرمایهگذاری است که تقریبا هر سرمایهگذار با کسب دانش مناسب میتواند آن را امتحان کند.
آیا علاقهمند هستید که در معاملات خرید و فروش آپشن شرکت کنید؟ در این مقاله از کارگزاری حافظ مروری بر معاملات آپشن خواهیم داشت و به اصل این روش چند منظوره برای سرمایهگذاری میپردازیم.
تاریخچه معاملات آپشن یا اختیار معامله در دنیا
گفته میشود قرارداد معاملات آپشن از قرنها پیش در یونان بوستان بوده و حتی تاریخ حکایت از این دارد که اولین کسی که از آپشن استفاده کرده، فیلسوف یونانی تالس بوده است.
بورس اختیار معامله شیکاگو که یکی از مهمترین بورسهای اختیار معامله دنیاست هم در سال ۱۹۷۳ تاسیس شده است.
معاملات آپشن چیست؟
معاملات آپشن میتواند پیچیدهتر از آنچه که هست به نظر برسد. اگر به دنبال تعریف معاملات آپشن به زبان ساده هستید، شاید بتوان تعریف ساده معاملات آپشن را چیزی شبیه به این دانست:
معاملات آپشن یا معاملات اختیار معامله ابزاری است که به شما حق خرید یا فروش اوراق بهادار خاص را در یک تاریخ خاص و با قیمت مشخص میدهد.
به عبارتی، اختیار معامله قراردادی است که به دارایی زیربنایی دیگری مثل سهام یا اوراق بهادار دیگر وابسته است. قراردادهای اختیار معامله برای یک بازه زمانی مشخص که میتواند به اندازه یک روز یا چند ماه باشد، مناسب است.
هنگام خرید یک اختیار معامله، شما حق دارید دارایی پایه را معامله کنید، اما موظف به انجام آن نیستید.
اگر شما سرمایهگذاری هستید که خودتان به صورت شخصی در معاملات آپشن دقیق میشوید و بر تصمیمات و معاملات تجاری خود کاملا کنترل دارید، دقت داشته باشید در معاملات آپشن این بدان معنا نیست که شما تنها هستید.
در بسیاری از جوامع معاملهگران را گرد هم میآورند تا درباره موضوعاتی مانند چشمانداز فعلی بازار و استراتژیهای معاملات آپشن بحث کنند.
انواع مختلف معاملات آپشن
برای تشکیل پایگاه دانش خود در اختیار معامله، ابتدا باید با انواع مختلف آپشنهایی که میتوانید معامله کنید آشنا شوید. دو دسته اساسی از معاملات آپشن برای انتخاب عبارتند از اختیار خرید و اختیار فروش.
اختیار خرید (Call) چیست؟
اختیار خرید یا Call Option این حق را به شما میدهد که در مدت زمان معینی یک اوراق بهادار اساسی را با قیمت تعیین شده خریداری کنید. به قیمتی که پرداخت میکنید قیمت اعمال یا Strike Price میگویند. در این معاملات، تاریخ پایان اعمال اختیار خرید هم تاریخ انقضا نامیده میشود.
اختیار خرید میتواند به سبک آمریکایی یا اروپایی باشد. با گزینههای سبک آمریکایی میتوانید دارایی اصلی را در هر زمان تا تاریخ انقضا خریداری کنید. اما گزینههای سبک اروپایی فقط به شما امکان میدهد دارایی را در تاریخ انقضا خریداری کنید.
اختیار فروش (put) چیست؟
اختیار فروش یا Put Option نقطه مقابل اختیار خرید است. در این معامله به جای داشتن حق خرید اوراق بهادار، یک حق فروش به شما تعقلق میگیرید که بتوانید آن را با قیمت اعمال تعیین شده بفروشید.
قراردادهای اختیار فروش نیز تاریخ انقضا دارند. همان قواعد سبک (یعنی آمریکایی یا اروپایی) برای زمانی که میتوانید آنها را اعمال کنید، در این قراردادها هم اعمال میشود.
معاملات آپشن چگونه کار میکند؟
معاملات آپشن کاری است که میتوانید از طریق یک حساب کارگزاری آنلاین انجام دهید. در نحوه معاملات اختیار معامله، در ادامه چند نکته مهم که باید بدانید بیان میشود.
قبل از معامله، چند نکته را باید در نظر بگیرید که عبارتند از:
- چقدر میخواهید سرمایهگذاری کنید؟
- برای چه بازه زمانی میخواهید سرمایهگذاری کنید؟
- تغییرات قیمت پیشبینی شده برای دارایی پایه چقدر است؟
اگر فکر میکنید قیمت دارایی اصلی قبل از تاریخ انقضا کاهش مییابد، فروش اختیار خرید میتواند منطقی باشد و برعکس. گزینههای مبتنی بر سهام، که بیشتر به عنوان «اختیار سهام» شناخته میشوند، معمولا یک پیشرو طبیعی برای معاملهگران تازه وارد در معاملات اختیار است.
نحوه تعیین قیمت آپشنها
قیمت آپشن را میتوان با استفاده از مدلهای مختلف محاسبه کرد. اما در اصل، قیمت معاملات آپشن بر دو چیز استوار است: ارزش ذاتی و ارزش زمانی.
ارزش ذاتی یک آپشن نشاندهنده پتانسیل سود آن بر اساس تفاوت بین قیمت اعمال و قیمت فعلی دارایی است، از ارزش زمانی برای سنجش چگونگی تاثیر نوسانات بر قیمت دارایی اساسی تا تاریخ انقضا استفاده میشود.
قیمت سهام، قیمت اعمال و تاریخ انقضا همه میتوانند در قیمتگذاری آپشنها موثر باشند. قیمت سهام و قیمت اعمال بر ارزش ذاتی تاثیر میگذارد، این در حالی است که تاریخ انقضا میتواند بر ارزش زمانی تاثیر بگذارد.
مزایا و خطرات معاملات آپشن
مانند سایر استراتژیهای سرمایهگذاری، معاملات آپشن دارای مزایا و معایبی است و درک این مزایا و خطرات احتمالی برای جلوگیری از اشتباهات پرهزینه بسیار مهم است.
از نظر مزایا، معاملات آپشن میتواند انعطافپذیری و نقدشوندگی داشته باشند. در مقایسه با سایر گزینههای سرمایهگذاری، در اختیار معامله ممکن است بتوانید با مقادیر کمتری هم سرمایهگذاری کنید.
از اختیار معامله میتوان برای ایجاد حفاظت در برابر خطرات منفی و ایجاد تنوع در مجموعه سرمایهگذاری خود هم استفاده کنید و یک معاملهگر گزینههای هوشمند میتواند بازده قابل توجهی را برای خود ایجاد کند.
از سوی دیگر، اختیار معامله میتواند بسیار خطرناکتر از خرید سهام، ETF یا اوراق قرضه باشد. پیشبینی تغییرات قیمت سهام میتواند مشکل باشد و اگر تحلیل شما درباره یک اوراق بهادار خاص اشتباه باشد، معاملات اختیار معامله میتواند شما را در معرض ضررهای جدی قرار دهد. به همین دلیل، مهم است که در نظر بگیرید که چگونه اختیار معامله را با اهداف کلی خود و تحمل ریسکتان مطابقت دهید.
نماد اختیار معامله در بورس
نماد اختیار معامله خرید در بورس حرف «ض» و نماد اختیار معامله فروش حرف «ط» میباشد که به ابتدای بخشی از نماد شرکتهایی که امکان اختیار خرید معامله دارند اضافه میشود.
از دی ماه ۱۳۹۵، اختیار معامله خرید صرفا برای شرکتهای فولاد مبارکه اصفهان، ایران خودرو و شرکت صنایع مس ایران در نظر گرفته شد و اکنون امکان خرید اختیار معامله این سه شرکت وجود دارد.
اگر به نماد اختیار معامله خرید این سه شرکت دقت کنید در کنار نام نماد قیمت اعمال و تاریخ اعمال هم قرار دارد. از جمله نکات مهم در معاملات اختیار خرید این است که دامنه نوسان ندارند و اکنون اختیار خرید هر سهام شامل ۱۰ هزار سهم در تاریخ اعمال میشود.
امکان انجام معاملات آپشن در کارگزاری حافظ
کارگزاری حافظ در طی سالیان فعالیتش همواره تلاش کرده، سبد خدمات کاملی در اختیار علاقهمندان به بازار سرمایه قرار دهد. در حال حاضر امکان انجام معاملات اختیار معامله سهام، شاخص سهام، اختیار معامله کالایی و قراردادهای آتی در کارگزاری حافظ فراهم شده است. برای آغاز معاملهگری کافی است به یادداشت آموزش دریافت کد معاملات آپشن مراجعه کنید.
نتیجه گیری
معاملات آپشن یا اختیار معامله به صاحبان آنها اجازه میدهد تا تعداد مشخصی از سهام یک شرکت اصلی را با قیمت خاصی در تاریخ معینی بخرند یا بفروشند.
همانطور که گفته شده مزیت اصلی معاملات آپشن این است که به معاملهگران حق خرید یا فروش سهام را برای کسری از قیمت بازار خود میدهد و این واقعیت که یک اختیار معامله شما را ملزم به معامله دارایی اصلی نمیکند بدین معناست که شما میتوانید تنها در شرایط مطلوب بازار خرید یا فروش داشته باشید.
البته، معاملات آپشن بدون خطر و ریسک نیست به همین دلیل است که صرفا برای شرکتها و تعریف معامله گر چیست؟ سرمایهگذاران باتجربهتر مناسب هستند چون اساسا انجام اختیار معامله معمولا به تحقیق و استفاده دقیق از استراتژی ریسک احتیاج دارند.
با این حال، اگر ملاحظات لازم صورت گیرد، قراردادهای آپشن میتوانند وسیلهای بسیار موثر برای سودآوری از افزایش یا کاهش قیمت دارایی باشند. فقط همیشه آماده باشید تا حرکات سهام اختیاری خود را زیر نظر داشته باشید و در استفاده از آنها منضبط باشید.
چگونه سبک های معامله گری را انتخاب کنیم؟ نکات مهم برای یافتن بهترین سبک ترید
آیا تصمیم به معامله ارزهای دیجیتال گرفتهاید؟ آیا از قبل سبک ترید خود را انتخاب کردهاید یا هنوز در جستجوی روش معامله خود هستید؟ چه عواملی را برای انتخاب بهترین استراتژی های معامله گری باید در نظر بگیرید؟ بهتر است به جای اینکه از سر هوی و هوس و بدون استراتژی و برنامه معامله کنید، در مورد سبک معامله مطالعه کنید. اینکه از قبل بدانید با چه میزان وقت و سرمایه میخواهید وارد دنیای ترید شوید، قطعا نتایج بهتری را برایتان به ارمغان خواهد آورد. پس تا انتهای مقاله با میهن بلاکچین همراه باشید تا با نکات مهم برای انتخاب بهترین تعریف معامله گر چیست؟ سبک های معامله گری آشنا شوید.
انتخاب سبک های معامله گری
انسانها از قدیمالایام با فرار از دست شیرها در هنر ریسکپذیری حرفهای شدهاند. ظرفیت ما انسانها برای محاسبه خطرات و پاداش انجام کاری بینقص است. این که تصمیم میگیریم گوزنها را در بین گرگها شکار کنیم یا در بین خرسها (از نوع وال استریتیاش) بیت کوین معامله کنیم، همه برای مغز ما یکسان است.
مغز ما به شکلی است که قادر به انتخاب بین درست و نادرست است. با این حال، ریسکپذیری احتمال ۵۰/۵۰ ندارد. عوامل بیشماری در پشت معامله وجود دارد که شما را ملزم به داشتن استراتژی معاملاتی میکند. خوشبختانه، روشهای معاملاتی بسیاری برای انتخاب در بازار ارز دیجیتال وجود دارد؛ اما میتوانید آنها را با همدیگر بهصورتی مخلوط کنید، که متناسب با شخصیت شما باشد.
گرچه تحلیل تکنیکال میگوید که ترید، علمی با قوانین تعریف شده است، اما این تعریف کاملا هم درست نیست. هرکسی که با پول واقعی معامله کرده باشد، میداند که معامله به هیچ وجه تجربهای پایدار و خطی نیست. چطور بازاری به ارزش دو تریلیون دلار میتواند پایدار باشد؟ جو از کانادا خرید میکند و ژو از چین میفروشد. شخص دیگری از اروپا در وضعیت خنثی میماند و ۱۰,۰۰۰ مایل به سمت شرق، یک شخص روس بیصبرانه منتظر است تا روبلهای بیارزش خود را به بیت کوین تبدیل کند. بازیگران و عوامل زیادی درگیر هستند که پیشبینی جهت بازار را تقریبا تبدیل به یک تلاش بیثمر میکنند. اما دلسرد نشوید. هنوز هم میتوانید سیستمی را ایجاد کنید که به شما کمک کند در تریدهای بیشتری نسبت به باخت برنده شوید. برای پیدا کردن سبک های معامله گری مناسب خود، ابتدا به این سوالات پاسخ دهید.
چقدر زمان دارید؟
اگر شما روزانه از ساعت نه تا پنج کار میکنید، احتمالا وقت این را ندارید که در تمام طول روز بر بازار نظارت کنید. پس چطور یک استراتژی که نیاز به تمام وقت و توجه شما دارد (به عنوان مثال ترید روزانه)، میتواند مناسب شما باشد، آن هم وقتی که روز خود را در دفتر صرف طراحی مواد بازاریابی یا برنامهنویسی میکنید؟
از آنجا که شما با محدودیتهای مختلفی درگیر هستید، ابتدا باید توجه کنید که از نظر زمانی چقدر میتوانید در ارز دیجیتال سرمایهگذاری کنید (نه از نظر پول)؛ حتی اگر تمام وقت خود را نیز در دنیای رمزارزها صرف کنید، ممکن است زمان آزادی نداشته باشید تا در بازارهای تجاری صرف کنید. شاید عادت نداشته باشید که ۱۰ ساعت به صفحه نمایش خیره شوید و این کار باعث قفل کردن مغزتان میشود و عملکرد نامناسب فعلیتان را نیز خرابتر میکند. بنابراین زمانی که میتوانید روی ترید متمرکز شوید را تعیین کنید.
چقدر سرمایه دارید؟
میخواهید با ۱۰۰ دلار معاملات فرکانس بالا انجام دهید؟ شکی نیست که نمیتوانید روزانه ۵ دلار هم به دست آورید. اندازه سرمایه تاثیر عمدهای بر روش معامله شما دارد. قبل از ورود به بازار به مقدار پولی که مایل به ریسک آن هستید، فکر کنید. پس از تصمیمگیری در مورد سرمایهتان است که میتوانید به استراتژی خود فکر کنید. هر چقدر پول کمتری داشته باشید، دلایل کمتری برای ترید در بازه زمانی یا تایم فریم کمتر (LTF) وجود دارد. معاملات LTF و فرکانس بالا، بستگی به ریسک کردن با پولی اندک و به طور منظم و فعالانه دارد. بنابراین نه تنها باید پول کافی برای دور انداختن داشته باشید، بلکه باید پول زیادی نیز هزینه کنید تا سود به دست آورید. آیا در ازای ۵ دلار برای هر معامله، ترید روزانه انجام میدهید؟
از سوی دیگر، ترید در بازه زمانی یا تایمفریم طولانیتر (HTF) برای معاملات کوچک و بزرگ مناسب است؛ اگر سرمایه شما کم است و در بازههای طولانیمدت ترید میکنید، مجبورید چارتهای ایمنتر را دنبال کنید و نمیتوانید از سر هوی و هوس معامله کنید. زیرا نقدینگی کافی ندارید! اگرچه اگر سرمایه شما زیاد است، میتوانید یک معامله ۵ میلیون دلاری باز کنید و یکچهارم از این مبلغ را صرفا بابت پرداخت افت قیمت یا اسلیپیج پرداخت کنید!
«اندازه کوچک» ترید با تایم فریم بزرگتر، ایمنی بیشتر و ریسک پایینتری را به ارمغان میآورد. این دو عامل برای ساخت سرمایه تدریجی و پیوسته مناسب هستند؛ بهتر است ۱۰۰ دلار در طول چند ماه به ۱۰,۰۰۰ دلار تبدیل شود تا اینکه ۱۰,۰۰۰ دلار به واسطه معامله LTF به ۱۰۰ دلار تبدیل شود. چقدر سرمایه دارید؟ با پاسخ به این سوال یک قدم به پیدا کردن روش ترید ایدهآل خود نزدیکتر میشوید.
آزمایش روش (ها)
حالا که از میزان زمان و پول خود یا محدودیتهای آنها آگاه هستید، آماده تجربه کردنید. این طور نیست که پس از پاسخ به ۱۰ سوال، بهترین قانون تریدینگ برای خودتان را بشناسید؛ باید برخی از این موارد را آزمایش و تجربه کنید.
آیا به عنوان یک بزرگسال تا به حال سرگرمی جدیدی را آغاز کردهاید؟ وقتی برای یادگیری یک ساز جدید تلاش میکنید، کمکم متوجه میشوید که ذاتا آدم بااستعدادی نیستید! بدتر آنکه میبینید مهارتتان به نتهای اشتباه و فالش منجر میشود.
شروع یک سرگرمی جدید، همانند معامله داراییها برای اولین بار است. صرف اینکه آدم علاقهمندی به بازارهای مالی هستید، سبب نمیشود که به طرز جادویی کسب درآمد کنید. اینطور نیست که بفهمید تواناییتان در دنیای ارز دیجیتال به دادتان خواهد رسید. به همین دلیل است که پیشنهاد میکنیم تا میتوانید تجربه کنید. حتی زمانی که تجربه کردید، باز هم باید این کار را انجام دهید؛ زیرا بازار هم (مانند شما) هرگز یکسان نیست.
هیچکس هرگز دو بار در همان رودخانه قدم نمیگذارد؛ زیرا این همان رودخانه نیست و او نیز همان آدم نیست. هراکلیتوس
آزمایش به شما کمک میکند تا در مسیر درست قرار بگیرید. این تکرار دائمی آزمون و خطا است که مهارتهای انسان را ایجاد میکند. قبل از اینکه متوجه شوید که در این بازار چه سرنوشتی در انتظارتان است، باید اشتباهات بسیاری را تجربه کنید. اگر معاملات سوئینگ برایتان مناسب نیست، اشکالی ندارد؛ میتوانید سراغ معاملات اسکالپینگ بروید. اگر اوضاعتان در اسکالپینگ خراب است، به پیش بروید تا در نهایت روشی را که مناسب شما باشد را پیدا کنید.
ریسک کردن یا نکردن: مسئله این است
نقل قول هراکلیتوس را حفظ کنید و به یاد داشته باشید: بازار خطی نیست. روشی که یک روز جواب میدهد، میتواند روز بعد استراتژی فاجعهآمیزی باشد. اگرچه نمیتوانید با خواندن مقاله این چیزها را یاد بگیرید، اما میتوانید از طریق تجربه احساس کنید. دانستن اینکه چه زمانی ریسک کنید و چه زمانی محتاط باشید، نکته مهمی در معامله است.
بیایید این سناریو را بررسی کنیم: بازار برای مدتی نیاز شدیدی به رالی صعودی دارد. بازار ماهها تکانی نمیخورد، اما در نهایت کسی اولین حرکت را میکند و بقیه او را دنبال میکنند. از خودتان بپرسید: ریسک کنم یا نه؟ بدیهی است که تمایل به صعود نشانه ریسک کردن است. به قول صفحات توییتر کریپتویی: زمانی که زمان خرید رسید، بخرید. نه باید مخالفی “هوشمند” باشید و نه صبر کنید تا در سقف قیمت فروش (Short) انجام دهید. بهترین سناریو این است که تمام پول خود را از دست ندهید.
سناریوی بدون ریسک چیست؟ فرض کنید که بازار به طور غیرمنطقی رفتار میکند، چنانکه که معمولا هم اینطور است. یک لحظه به عرش میرسد و لحظه بعدی به فرش میآید و به قول معاملهگران آشفتهبازار است! آیا در این شرایط بازار معامله میکنید؟ به عنوان یک معاملهگر، باید در شرایط روشن بازار ترید کنید. برای محافظت از سرمایه و به حداقل رساندن ضرر، باید در شرایط امن معامله کنید. تغییر شرایط بازار بین فازهای آشفته و رضایتبخش، نباید شما را جذب کند. در این شرایط نباید ریسک کرد، بنابراین استراتژی خود را تغییر دهید.
بهروز باشید
بهروز ماندن برای تمام روشهای معاملاتی و سرمایهگذاران یک اصل اساسی است. حتی سرمایهگذار سختگیر وال استریت که پای خود را از خانه بورلی هیلزش آن طرفتر هم نگذاشته است (کنایه از معاملهگران پولدار وال استریت)، در مورد وضعیت حقوق کارگران در کلونی معادن لیتیوم غرب آفریقا مطالعه میکند. شما نیز به عنوان معاملهگر ارز دیجیتال باید همین کار را انجام دهید. درباره آخرین بروزرسانی توسعه و نقشه راه اتریوم بخوانید. بر فعالیت شبکه بیت کوین و تعداد کاربرانی که نود شبکه را اجرا میکنند، نظارت کنید. این اصول بیش از آنچه فرض میکنید بر بازارهای کریپتو تاثیر میگذارد. یک شایعه بیاهمیت درباره چارچوب قانونی جدید، میتواند سرنوشت بیتکوین را برای سال آینده تعیین کند.
بسیاری از تریدرها معتقدند که تجزیه و تحلیل فنی و بازار مثل صفحه شطرنج هستند که در آن الگوهای ترید مختلف، دستورالعملهای بالقوه قیمت ارزهای دیجیتال را نشان میدهند. داستان در نهایت چیزی است که تریدر را مجبور میسازد تا در یک جهت حرکت کند و خرید یا فروش انجام دهد. پس یا خودتان را بهروز نگه دارید یا منتظر عواقب این بیاطلاعی باشید.
پرسش و پاسخ (FAQ)
- بهترین سبک ترید کدام است؟
هیچ روشی برای همه افراد جوابگو نیست. هر تریدر مجموعه قوانین و استراتژیهای مخصوص به خود را دارد؛ زیرا شخصیت، میزان ریسکپذیری، زمان، سرمایه و خیلی موارد دیگر در هر انسان با انسانهای دیگر تفاوت دارد؛ بنابراین نمیتوان نسخه یکسانی را برای همه معاملهگران پیچید.
- آیا سبک های معامله گری در فارکس و بازار ارزهای دیجیتال یکسان است؟
خیر. زیرا ریسک این بازارها با یکدیگر تفاوت دارد. ریسک بازار رمز ارزها به خاطر نوسانات شدید قیمتها بسیار بیشتر از سایر بازارهاست؛ بنابراین باید استراتژیهای مخصوص به آن را داشته باشید.
- استراتژی های معامله گری چه تاثیری روی موفقیت ما دارند؟
سبکهای معاملاتی میتوانند در شرایط مختلف بازار به کمک ما بیایند و ما را از گمراهی در روند بازار نجات دهند. این استراتژیها در واقع قانون های معامله گری هستند که خودمان برای خودمان انتخاب میکنیم و تحت هر شرایطی باید به آنها وفادار باشیم.
- نظم در معامله گری تا چه حد مهم است؟
داشتن نظم بسیار مهم است و باید بهعنوان یکی از عادت های معامله گری شما تبدیل شود. اگر انتخاب میکنید که از ساعت ۹ صبح تا ۵ عصر به ترید بپردازید و روزهای جمعه به استراحت بپردازید، باید صرفنظر از شرایط بازار و فرصتهای بالقوه، به این قانون خود وفادار بمانید.
کلام آخر
دنیای ارز دیجیتال هم مثل تمام بازارهای دیگر با ریسک و سود و ضرر و چالشهای مخصوص به خود سروکار دارد. مهم آن است که پیش از ورود به این بازار در مورد سبک های معامله گری خود تحقیق کنید، مقدار سرمایه خود را مشخص کنید و ببینید چقدر میخواهید در این بازار وقت صرف کنید. به شناخت کافی از خود برسید و ببینید که چقدر حاضر به ریسک کردن در دنیای معاملات ارز دیجیتال هستید، سپس بهترین سبک ترید را متناسب با شرایطتان برای خود انتخاب کنید. همواره خود را از شرایط بازار بهروز نگه دارید و در این بازار آگاهانه عمل کنید تا به نتایج خوبی دست یابید. بیشترین ریسکی را که تا به حال در دنیای معاملات ارز دیجیتال کردهاید، به یاد دارید؟ از این ریسکپذیری خرسندید یا پشیمان؟
نظم و انضباط در معامله گری تنها راه سودآوری در بازارهای مالی
اگر در حال خواندن این مطلب هستید. و در ارتباط با آن عنوان هایی را در مرورگر خود سرچ کرده اید، مطمئنا با بازار های مالی آشنایی دارید. و به دنبال آن هستید که در هنگام معامله گری، نظم و انضباط داشته باشید. بازار بورس، بازار ارز های دیجیتال، بازار آتی کالا و یا بازار فارکس، از جمله ی این مارکت های مالی محبوب و البته فوق العاده تخصصی هستند.
برای مثال شاید شما هم در میان خانواده ی خودتان فردی را بشناسید که در یک یا چند مورد از این بازار های مالی فعالیت دارد. البته باید ذکر کنیم که این مارکت ها امروزه به صورت فوق العاده فراگیر تری در میان مردم جای گرفته اند. و به احتمال زیاد خود شما هم در یک یا چند مورد از این بازار ها فعالیت دارید. اما آن چه که اغلب در میان مردم رواج بیشتری دارد، دید نادرست به این مارکت ها می باشد. مثلا افرادی که آماتور هستند و تجربه ی زیادی در حیطه ی معامله گری و ترید کردن ندارند، گمان می کنند که هرکسی که بتواند وارد این عرصه بشود، مسلما به درآمد بسیار خوب و بی نظیری می رسد. و بدون شک پس از چند سال فعالیت، حتما تعریف معامله گر چیست؟ به یک میلیاردر تبدیل خواهد شد.
واقعیت دنیای معامله گری چیست؟
اما باید بیان کنیم که متاسفانه و یا شاید خوشبختانه، این موضوع حقیقت ندارد. و لزوما هر کسی که وارد این بازار های مالی بشود، بعد از مدتی به یک معامله گر و یا تریدر خوبی تبدیل نخواهد شد. تا به حال کتاب های بسیار بسیار زیادی در ارتباط با این زمینه، یعنی موانع کسب سود و عوامل ایجاد ضرر در صورت حساب های معاملاتی تریدر ها نوشته شده است. علاوه بر این کتاب ها، سمینار های بسیار مختلف و گوناگونی نیز توسط افراد خبره ی این حوزه برگزار شده تا دید معامله گران را نسبت به ذهنیت اشتباهی که از ترید داشتند تغییر دهند.
اگر بخواهیم تنها دلیل ایجاد ضرر در این بازار را برای شما بیان کنیم، و بیان کنیم که چرا در این بازی طاقت فرسا بر طبق آمار رسمی، تنها 2 درصد معامله گران برنده می شوند و همه ی 98 درصد دیگر در این بازی از بین می روند. می توانیم بگوییم که اصلی ترین منشا این اتفاق به مبحث نظم و انضباط در معامله گری مربوط می شود. ما امروز قصد داریم به بررسی مفهوم نظم در ترید بپردازیم و آن را برای شما شرح دهیم. به یاد داشته باشید که خواندن کتاب های تحلیل تکنیکال بازار های مالی و انواع روش های کسب سود از این بازار، تنها 30 درصد معامله گری را تشکیل می دهند و بخش اعظم باقی آن، توسط روان شناسی بازار و مفهوم نظم و انضباط در معامله گری تشکیل داده می شود.
نظم در معامله گری به چه معناست؟
شاید بهتر باشد که برای بیان چیستی مفهوم نظم در بازار های مالی و دنیای معامله گری، ابتدا بی نظمی در این بازار را شرح دهیم. تا به حال در زندگی روزمره برای همه ی ما پیش آمده است که انجام کاری را بار ها و بار ها به تعویق انداخته ایم و هر بار برای انجام ندادن وظیفه یا کاری که به ما محول شده بوده است، به دنبال آوردن بهانه برای خود و اطرافیانمان بوده ایم.
بدون شک و تا حد بسیار دقیقی می توان گفت که بی نظمی های معامله گری نیز اصالتا از بی نظمی های زندگی روزمره ی ما منتج می شوند. برای مثال یکی از مهم ترین دلایلی که باعث بستن پوزیشن های درون سود معامله گران می شود، صبر بسیار کم و دست پاچه شدن در هنگام ترید است. به عنوان نمونه برای همه ی ما پیش آمده است که مثلا در خیابان و پشت فرمان ماشین بوده ایم و به دلیل عدم تمرکز کافی بر روی رانندگی، گاهی کنترل خود را از دست داده ایم و دچار دست پاچگی شده ایم! این مورد خود می تواند خودش باعث مهم ترین دلایل بی نظمی تریدر ها در بازار های مالی بشود.
پس با این تفاسیر می توان نظم در بازار های مالی را در چند خط به صورت زیر تعریف کرد:
“مفهوم نظم و انضباط در هر بازار مالی مانند بازار بورس ایران، بازار فارکس و یا حتی بازار ارز های دیجیتال را می توان رفتار درست معامله گر در تمام وضعیت های ترید و یا فراغت از ترید دانست. به این صورت که چه در هنگامی که تریدر پشت مانیتور خود در حال ترید کردن است و یا چه در زمانی که ترید باز ندارد و در حال تماشا کردن یا Watch کردن بازار است، باید از اصولی مرتبط به هم و منسجم برای کار خود پیروی کند. این اصول همگی به او کمک می کنند تا بدون وحشت (Panic)، به گذراندن وقت در بازار بپردازد و با استراتژی مختص خودش، نسبت های ریسک به ریوارد خوبی را پیدا و پوزیشن های معاملاتی خوبی را برای خودش باز کند.”
چه مواردی نظم در معامله گری را مختل می کنند؟
به طور کلی می توان گفت هر آن چه که باعث از بین رفتن نظم یک معامله گر، در هنگام فعالیت در بازار و یا حتی اوقات خارج از آن می شود، عواملی مانند: ترس از دست دادن موقعیت های معاملاتی، ترس جا ماندن از بقیه ی معامله گران و از روند های رالی قدرتمند، پایبند نبودن به سیستم معاملاتی خود (استراتژی شخصی)، یاد نداشتن موقعیت های معاملاتی گذشته ی خود و… می باشند.
افراد بزرگی در حیطه ی معامله گری در بازار های مالی دنیا مانند مارک داگلاس، که اتفاقا نویسنده ی کتاب هایی مانند “معامله گر منضبط” و دیگر کتاب ها نیز هستند، همیشه به این موضوع اشاره می کنند که تریدر باید در زمان معامله، خود را به صورت یک ربات فرض کند و از خوشحال شدن از ایجاد سود و یا ناراحت شدن هنگام بستن پوزیشن معاملاتی با زیان، خودداری کند.
این موضوع شاید به دلیل این که ما انسان های توانایی کنار گذاری کامل احساسات خود را نداریم، تا حدی نادرست و غلط باشد. اما تا حد زیادی نیز قضیه ی مهم و معتبری است. به عبارت دیگر یکی تعریف معامله گر چیست؟ از مهم ترین دلایلی که نظم معامله گر و انضباط کاری او را در هنگام ترید و معامله خدشه دار می کند، این موضوع است که معامله گر احساسی رفتار می کند، و بدتر از آن نیز این است او بر طبق احساسات خود و نه بر طبق دلایل منطقی موجود در استراتژی شخصی خودش تصمیم می گیرد.
پس می توان نتیجه گرفت برای پایبند بودن به استراتژی معاملاتی و رفتار کردن در چارچوب های موجود برای خود (Line Walking)، باید احساسات خود در هنگام ترید را تا حد زیادی سرکوب کنیم و به آن ها اجازه ندهیم تا بتوانند بر مغز و یا قدرت انتخاب و تصمیم گیری ما مسلط شوند.
مهم ترین عامل ایجاد انضباط در میان معامله گران چیست؟
همان طور که از ابتدای این مقاله تا به حال بار ها به آن نیز اشاره کرده ایم، داشتن یک استراتژی مختص خود و نه کپی برداری شده از دیگران و یا وبسایت های گوناگون، و پیروی بر اساس آن، می تواند تا حد زیادی از ما یک تریدر منضبط بسازد؛ البته قبل از اینکه بخواهیم به وسیله ی قوانین موجود در استراتژی و پلن معاملاتی خود، به کار خودمان نظم بدهیم، باید دقت کنیم که در ابتدا اصلا چه تعریفی از یک استراتژی درست داریم؟
چند خط بالاتر اشاره کردیم که قبل از پیروی کردن بر اساس استراتژی، باید توجه داشته باشیم که این پلن معاملاتی، باید نتیجه ی ترید های ما بر روی حساب های دمو (آزمایشی) و به مدت 6 ماه الی یک سال باشد. اگر بخواهیم از استراتژی کسی پیروی کنیم، این موضوع مطمئنا نمی تواند نظم در ما را هنگام فعالیت در بازار افزایش دهد. چون به دلایل مختلف، ما با این استراتژی احساس صمیمت و اعتماد نمی کنیم و چون مدام به این موضوع فکر می کنیم که این پلن برای دوستمان یا یک وبسایت است، مسلما اعتمادی هم نیز به آن نخواهیم داشت.
همان طور که آقای وارن بافت، اسطوره ی سرمایه گذاری آمریکایی نیز به آن اشاره می کند، استراتژی معاملاتی باید حتما به صورت دستنویس باشد و حتما در یک کاغذ 2*2 کوچک جا شود! این موضوع به این دلیل است که بازار های مالی به قدر کافی پیچیده هستند و ما اگر بخواهیم به دنبال یافتن پلن های معاملاتی پیچیده و فضایی باشیم، مطمئنا فعالیت در این محیط را فقط برای خودمان سخت تر و دشوار تر کرده ایم.
وارن بافت
سخن آخر در مورد نظم و انضباط در معامله گری:
فعالیت در بازار های مالی و کسب سود های ریالی و دلاری، می تواند برای هر کسی لذت بخش باشد. اما نکته ای که کمتر به آن توجه شده است، این موضوع است که این تنها بخشی از ماجراست و روی دیگر ترید کردن، کسب ضرر های بزرگ و کوچک نیز هست. مهم ترین و البته اصلی ترین هدفی که یک تریدر می تواند برای خودش در نظر بگیرد، داشتن برآیند مثبت در معاملات است؛ این موضوع به منزله ی آن است که داشتن موقعیت های با ضرر، بخشی از ترید هستند و غیر ممکن است بتوانیم معامله گری را پیدا کنیم که تمامی موقعیت های خود را با سود ببندد.
بنابر این ما تنها باید سعی کنیم برآیند مثبتی در حساب خود داشته باشیم. به طوری که سود های حاصل شده، از مقدار ضرر ها بیشتر باشند. از نظر بسیاری از تریدر های بزرگ دنیا، داشتن یک پلن معاملاتی که بتواند تا 55 الی 60 درصد مواقع را درست پیش بینی کند، یک مزیت بزرگ برای تریدر محسوب می شود و او در زمره ی معامله گران موفق قرار می گیرد. رسیدن به یک استراتژی دقیق و حساب شده نیز جز با داشتن نظم و انضباط در این بازار حاصل نمی شود! پس به شما توصیه می کنیم قبل از آن که بخواهید در حوزه ی معامله گری جلوتر بروید و پیش روی کنید، سعی کنید تا فرد منظمی در این حیطه باشید.
پندینگ اردر چیست؟
معمولا علاقه مندان به بازارهای مالی هموره تلاش خود را میکنند تا با انواع روش های معاملاتی در این بازارها آشنا شوند و آن ها را مورد بررسی قرار دهند، یکی از مهم ترین روش ها که در این زمینه بسیار مورد استفاده قرار میگیرد روش پندینگ اردر ( pending order ) میباشد.
معمولا در بازارهای مالی به خصوص فارکس ممکن است معامله گران تازه کار مجبور شوند تا ساعتها برای دریافت نقطه ورود در معامله پای نمودار بشینند تا معامله را از دست ندهند، اما راههای راحتتری نیز وجود دارد که می تواند، زمان انتظار را بدون از دست دادن معامله انجام دهد، که ما در این مقاله قرار است به آن بپردازیم.
پندینگ اردر
در ابتدا باید به مفهوم دو واژه پندینگ و اردر اشاره کنیم، واژه پندینگ به معنای انتظار می باشد و اردر به معنای سفارش و این دو کلمه در کنار هم در برگیرنده مفهوم سفارش در انتظار می باشد یا به مفهومی سادهتر خرید یا فروش در قیمتی از پیش تعیین شده را پندینگ اردر ( pending order ) میگویند.
دستور شرطی یا پندینگ اردر، درواقع ابزار و دستورالعملی برای خرید یا فروش است که پیششرطهای مشخص شده توسط معاملهگر را برآورده میکند.
در واقع پندینگ اردر را این طور می توان تعریف کرد که یک معاملهگر به کارگزار خود اطلاع میدهد که قیمت فعلی بازار را برای ترید مناسب نمیداند، بلکه در صورتی که قیمت بازار به حد مطلوب و مناسبش برسد میخواهد سفارش خود را اجرا کند.
مشاهده بیشتر: سرمایه گذاری در فارکس
انواع پندینگ اردر
به صورت کلی، سفارشات در انتظار ( pending orders ) به دو دسته کلی لیمیتها ( limit ) و استاپ ها ( stop ) تقسیم میشود که دوباره هر کدام از آن ها نیز شامل دو زیر دسته می شوند.
سفارشات لیمیت
سفارشات لیمیت به سفارشاتی گفته می شود که به معامله گر این اجازه را می دهد تا در قیمتی بالاتر و یا پایینتر از قیمت موجود، معاملهای در انتظار برگشت روند بازار انجام دهد و همانطور که گفته شد، خود دوباره به دو دسته سل لیمیت ( sell limit ) و بای لیمیت ( buy limit ) تقسیم می شود.
به صورت کلی لیمیت ها را می توان به عنوان مفهومی برای بازگشت قیمت دانست، یعنی خرید یا فروش در یک سطح قیمتی با انتظار برگشت روند و سپس شکار معامله در آن سطح مشخص شده.
مشاهده بیشتر: آموزش پیشرفته فارکس
بای لیمیت
بای لیمیت ( Buy Limit ) یا سفارش شرطی حد خرید، برای مواقعی به کار میرود که قیمت فعلی از قیمت مد نظر معامله گر برای خرید بالاتر قرار داشته باشد، در این هنگام معامله گر با قراردادن یک سفارش حد خرید، دستور خرید به امید برگشت روند بازار به سطوح قیمتی پایینتر را صادر می کند.
به عبارت دیگر اردر خرید در قیمتی پایین تر از قیمت فعلی می باشد و وقتی قیمت پایین رفت و به سطح مد نظر معامله گر رسید، برای معامله گر به اندازه لاتی که تنظیم کرده و با حد ضرر و حد سود مشخص، خرید انجام می دهد.
پیشنهاد ویژه: سیگنال سهام خارجی
سل لیمیت
سل لیمیت ( Sell Limit ) یا سفارش شرطی حد فروش، برای مواقعی به کار می رود که قیمت فعلی از قیمت مد نظر معامله گر برای فروش پایین تر قرار داشته باشد، در این هنگام معامله گر با قراردادن یک سفارش حد فروش، دستور فروش به امید برگشت روند بازار به سطوح قیمتی بالاتر را صادر می کند.
به عبارت دیگر اردر فروش در قیمتی بالاتر از قیمت فعلی می باشد و وقتی قیمت بالا رفت و به سطح مد نظر معامله گر رسید، برای معامله گر به اندازه لاتی که تنظیم کرده و با حد ضرر و حد سود مشخص، فروش انجام می دهد.
سفارشات استاپ
سفارشات استاپ ( stop order ) به معاملاتی اشاره دارد که در آن معامله گر می تواند در قیمتی بالاتر و یا پایین تر از قیمت موجود، معامله ای در انتظار ادامه روند بازار انجام دهد که همانطور که پیش تر گفته شد خود به دو دسته سل استاپ ( sell stop ) و بای استاپ ( buy stop ) تقسیم می شود.
به صورت کلی استاپ اردرها زمانی به کمک معامله گر می آید که پیش بینی کند که قیمت پس از عبور از یک سطح خاص ممکن است پر قدرت به مسیر خود ادامه دهد.
مشاهده بیشتر: استراتژی فارکس
بای استاپ
بای استاپ ( Buy Stop ) معمولا زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که قیمت مد نظر معامله گر برای خریدن یک دارایی، بالاتر از قیمت فعلی است، در این صورت معامله گر با با قراردادن سفارش بای استاپ، دستور خرید در قیمتی بالاتر از قیمت موجود بازار به امید رشد قیمت و ادامه حرکت به سمت بالا را صادر می کند.
به عبارت دیگر اردر خرید در قیمتی بالاتر تر از قیمت فعلی می باشد و وقتی قیمت بالا رفت و به سطح مد نظر معامله گر رسید، برای معامله گر به اندازه لاتی که تنظیم کرده و با حد ضرر و حد سود مشخص، خرید را انجام می دهد.
سل استاپ
سل استاپ ( Sell Stop ) معمولا زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که قیمت مد نظر معامله گر برای فروش یک دارایی، پایین تر از قیمت فعلی است، در این صورت معامله گر با قراردادن سفارش سل استاپ، دستور فروش در قیمتی پایین تر از قیمت موجود بازار به امید کاهش قیمت و ادامه حرکت به سمت پایین را صادر میکند .
به عبارت دیگر اردر فروش در قیمتی پایین تر از قیمت فعلی می باشد و وقتی قیمت پایین رفت و به سطح مد نظر معامله گر رسید، برای معامله گر به اندازه لاتی که تنظیم کرده و با حد ضرر و حد سود مشخص، فروش را انجام می دهد.
پیشنهاد مطالعه: بروکر فارکس
عدم اجرای دستور پندینگ اردر
عدم اجرا شدن دستور سفارش شرطی یا پندینگ اردر ممکن است به دلایلی که در پایین به آن ها اشاره کردیم باشد.
نرسیدن قیمت به حد تعیین شده
در این هنگام سفارش شرطی انجام نمی شود به این دلیل که قیمت به میزان حد مجازی که معامله گر از قبل تعیین کرده بود، نرسیده است .
عدم تکمیل سفارش
گاهی اوقات ممکن است که که قیمت به دلیل کاهش میزان حجم معاملات و عدم برابری با حجم موجود بازار، با مشکل مواجه شود، البته این مشکل بیشتر در بازارهایی که حجم معاملات و نقدینگی کم تری دارد اتفاق می افتد و همچنین ، نرخ پر شدن سفارش به بسیاری از عوامل مانند نوسانات بازار، اندازه و نوع تعریف معامله گر چیست؟ سفارش، شرایط بازار و عملکرد سیستم بستگی دارد .
ناپایداری شرایط بازار
در هر زمانی که بازار معاملات دارای تغییرات شدید قیمت مانند افزایش یا افت شدید باشد و یا خرید یا فروشی انجام نشود، ممکن است سفارش شرطی نیز اجرا نشود .
اگرچه این حالت نیز به ندرت رخ میدهند، اما گاهی اوقات ممکن است که بازار به دلیل نوسانات قیمت متوقف شود و سفارش شما در حالت تعلیق باقی بماند .
افزایش ساعات معاملاتی
معمولا در بعضی ساعات که بازار حجم معاملات پایین تری دارد، ممکن است سفارشات در مقایسه با ساعات عادی معاملات، پر نشوند، در نتیجه از نظر زمانی باید به ساعات معاملات توجه کرد و بهترین زمان لازم برای انجام معامله را در نظر گرفت .
جمع بندی نهایی
در این مقاله به صورت کامل با انواع پندینگ اردرها آشنا شدیم و به معرفی کامل آن ها پرداختیم.
سفارشات پندینگ را می توان به عنوان روشی مطلوب برای معامله در بازار های مالی به خصوص فارکس دانست زیرا انعطاف مناسبی برای ورود به پوزیشن دارد.
اما به صورت کلی هر معامله گر در وهله اول برای موفق شدن در این بازار نیاز به یک برنامه ریزی درست دارد و باید با داشتن طرح و پلن در بازار معاملات به فعالیت بپردازد و تصمیم قطعی و نهایی خو را قبل از انجام معامله بگیرند و معمولا افرادی از پندینگ اردر استفاده می کنند که تصمیم قطعی خود در مورد آن معامله را گرفته اند و فقط منتظر نقطه ورود مناسب هستند تا به معامله بپردازند.
سوالات متداول
پندینگ اردر چیست؟
پندینگ اردر به معنای سفارش در انتظار می باشد و درواقع ابزار و دستورالعملی برای خرید یا فروش است که پیششرطهای مشخص شده توسط معاملهگر را برآورده میکند.
پندینگ اردر به چند دسته تقسیم می شود؟
به صورت کلی، سفارشات در انتظار ( pending orders ) به دو دسته کلی لیمیت ها ( limit ) و استاپ ها ( stop ) تقسیم می شود.
آیا استفاده از انواع پندینگ اردر برای همه مناسب است؟
قطعا پاسخ این سوال خیر میباشد، به طور کل هر معامله گری در بازارهای مالی استراتژی مخصوص یه خودش را دارد و بر اساس همان استراتژی سفارشات خود را ثبت می کند.
دیدگاه شما