KPI چیست؟ شاخص های کلیدی عملکرد مشتریان را بشناسید
حتما شما هم با این موضوع موافق هستید که هر کنشی، واکنشی به همراه دارد که منجر به شکلگیری نتیجه میشود. البته نتایج مختلف با یکدیگر متفاوت هستند و در بسیاری از موارد اندازهگیری کیفیت یا کمیت با شاخصهای دقیق شاید دور از ذهن به نظر برسد؛ اما در دنیای دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال این نتایج به راحتی قابل اندازهگیری هستند و برای انجام این عمل، از شاخص های کلیدی عملکرد استفاده میشود.
در دنیای فیزیک و شیمی وقتی دو عامل روی هم اثر میگذارند یا باهم ترکیب میشوند، نتیجه نوعی انرژی یا ماده جدید است که به راحتی با شاخصهایی مانند نیرو یا جرم مولکولی قابل اندازهگیری خواهد بود.
در دنیای دیجیتال مارکتینگ هم ما برای بررسی میزان تعامل مخاطب با برند یا نتایج پلنها یا کمپینهای تبلیغاتی مختلف از شاخصهای خاصی استفاده میکنیم که میتوانند گزارش مناسبی از عملکرد راهکارهای بازاریابی در اختیارمان قرار دهند. در این مقاله از مجموعه مقالات دیجیتال مارکتینگ ، قصد داریم به طور کامل به بررسی مفهوم شاخص های کلیدی عملکرد بپردازیم. تا انتهای این مطلب با رشدانا همراه باشید.
تعریف شاخص های کلیدی عملکرد یا KPI
شاخص کلیدی عملکرد یا Key Performance Indicator که به اختصار آن را KPI مینامند، نوعی مقیاس برای سنجش عملکرد مخاطب و مشتری در مقابل استراتژیهای بازاریابی برند است؛ به همین دلیل به آن سنجههای عملکرد هم گفته میشود. برای اینکه درک مفهوم شاخص اصول استفاده از KPI برایتان ملموستر باشد، باید بگوییم هر فرآیند یا پروژهای که آغاز میشود، نتایج مختلفی را در نهایت به همراه دارد.
در کسبوکارها، ابتدای هر پروژه و فرآیند برای هر نتیجه یک شاخص و مقیاس قابلاندازهگیری تعیین میشود که بعد از اتمام آن پروژه بتوانیم عملکرد بخشهای مختلف سازمان را محاسبه کنیم؛ پس KPI ها متغیرهای قابلاندازهگیری هستند و میزان موفقیت سازمان در مسیر رسیدن به اهداف خود را برایمان به زبان آماری بیان میکنند. شاید برایتان سوال پیش بیاید که چه تفاوتی بین KPI یعنی شاخص های کلیدی عملکرد و KRI یعنی شاخص کلیدی نتیجه وجود دارد؟
پاسخ در ارزیابی مسیر و ارزیابی نتیجه است. در KPI شما روند رسیدن به اهداف را تحلیل میکنید؛ یعنی میزان موفقیت سازمان در مسیر تحقق هدف A برای شما اهمیت دارد اما درباره KRI این مورد فرق میکند. شاخص عملکرد نتیجه به شما میگوید که تا چه اندازه نتیجه به دست آمده از یک مسیر و فرآیند قابلقبول یا مطلوب است.
چرا KPI مهم است؟
اگر برایتان این سوال ایجاد شده که بدانید تعیین شاخصهای کلیدی در یک سازمان چه اهمیتی دارد، در این بخش از مطلب پاسخ سوالتان را دریافت خواهید کرد! به بیانی ساده، طبیعتا بدون اندازهگیری دقیق و اصولی، هیچگاه نمیتوانیم بفهمیم که عملکرد ما تا چه میزان موثر واقع شده است؟ در چه جاهایی درست عمل کردهایم؟ کجا عملکرد اشتباهی داشتیم؟ کجا نیاز به اصلاح و بازبینی وجود داشته و ما از آن غافل بودهایم؟ و یا اینکه آیا در مجموع، در رسیدن به خواستههایمان موفق بودهایم یا خیر؟ پاسخ به این سوالات، لزوم درک مفهوم KPI و اهمیت آن است.
بنابر آنچه که گفته شد، برای رسیدن به موفقیت در هر کاری، و نه تنها مدیریت یک سازمان، لازم است هرچند وقت یکبار به پشت سرمان نگاهی بیندازیم و ببینیم کارهایی که تا اینجا انجام دادیم، آیا به اندازه کافی مفید و موثر بودهاند یا صرفا اتلاف وقت و انرژی و سرمایه هستند؟!
چه چیزی باعث میشود KPI موثر واقع شود؟
حال که با مفهوم شاخص کلیدی عملکرد آشنا شدید، لازم است با چگونگی افزایش میزان ارزش آن در عملکرد نیز آشنا شویم. در اکثر اوقات، سازمانها یا شرکتها KPI های معروف در یک صنعت خاص را به راحتی میپذیرند و پس از آن تعجب میکنند که چرا این شاخصها بر روی پیشرفت کسب و کارشان تاثیری ندارد و هیچ تغییرات مثبتی ایجاد نشده است! یکی از موارد مهمی که معمولا راجعبه این موضوع نادیده گرفته میشود، جنبههایی از شاخصهای عملکردی است که به نوعی ارتباط ختم میشوند. این جنبهها با قواعد یکسان ولی روشهای بهتر ارتباطی، عمل میکنند. اطلاعات روشن و مربوطه تاثیر بیشتری بر میزان رشد یک کسب و کار خواهد داشت.
تیم فعال در یک مجموعه باید به منظور توسعه یک استراتژی و شکلدهی به KPI به اصول اولیه رجوع کند. برای این کار، لازم است در ابتدا اهداف سازمان را بشناسید، با چگونگی برنامهریزی برای رسیدن به اهداف آشنا باشید و بدانید که چه کسی قرار است طبق این دیتا عمل کند. این فرآیند، باید مدام در حال تکرار باشد و بازخورد تحلیلگران کسب و کار، مدیران بخش و مدیران عامل را نیز شامل شود. به محضی که این فرآیند در سازمان شما عملی شود، به درک بهتری از پروسههای کسب و کار و شاخصهای اندازهگیری میرسید.
انواع شاخص های کلیدی عملکرد
حالا که با تعریف KPI آشنا شدیم، باید انواع آن را بشناسیم تا بتوانیم در مواقع لزوم از شاخص درست و مناسب استفاده کنیم. به طور کلی، انواع KPI ها عبارتند از:
- ورودیها: اطلاعاتی که از دسته ورودیها هستند، به سه سوال اصلی درباره منبع اولیه عملکرد فرآیند پاسخ میدهند؛ یعنی به ما میگویند که به چه مقداری از چه نوع منبعی و با چه کیفیتی نیاز داریم تا عملکرد بهتری در رسیدن به اهداف سازمان داشته باشیم.
- فرآیند: این نوع شاخص های کلیدی عملکرد به ما کمک میکنند تا فرآیندهای اجرایی را بهتر بررسی کنیم.
- خروجیها: نتایج به دست آمده از هر مسیر و فرآیند، به ما کمک میکنند تا میزان کارایی تیم در جهت تحقق اهداف را بسنجیم.
- نتایج: نوعی از KPI که به ما کمک میکند نتایج به دست آمده را توصیف کنیم.
- پروژه: در بخش پروژه و KPI های ویژه آن، میتوانیم اتفاقات مختلف پروژه مانند اتمام، نواقص و مراحل پیشرفت را بررسی کنیم
سطوح مختلف شاخصهای کلیدی عملکرد چیست؟
سازمانهای مختلف، KPI ها را به منظور سنجش موفقیت در دستیابی به اهداف، در 2 سطح مشخص میکنند که عبارتند از:
شاخص سطح بالا
در این سطح، عملکرد کلی مجموعه در یک نگاه کلی مورد بررسی و آنالیز قرار میگیرد. به عبارتی دیگر، مدیران و فعالان یک شرکت برای آن که ببینند عملکردشان تا چه میزان موثر واقع شده، در خارج از گود قرار میگیرند و فعالیتهای صورت گرفته را تحلیل میکنند.
شاخصهای سطح پایین
این سطح از KPI برای فعالیتهای متنوع، متفاوت است و به شکل دورهای مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرند. شاخص سطح پایین، شامل آنالیز عملکردهای قسمتهای مختلف یک مجموعه با وظایف جزئی میشود. این بخشها میتوانند تدارکات، فروش، بازاریابی و امثال آنها باشند.
مراحل تعیین شاخص های کلیدی عملکرد در یک پروژه
در طی دو بخش قبلی، کلیات مربوط به KPI ها را بررسی کردیم. حالا میخواهیم نکات مربوط به نحوه تعیین KPI را با شما به اشتراک بگذاریم. در ادامه مراحل اصلی تعیین این شاخصها را به شکل کلی بازبینی میکنیم. مراحل تعیین KPI عبارتند از:
- هدفگذاری: اولین و شاید مهمترین گام در تعیین KPI، انتخاب هدف درست است؛ چون هدف روی نوع شاخص و نحوه سنجش آن تاثیر بسزایی دارد.
- مشخص کردن عوامل موثر در موفقیت: باید عواملی که میتوانند در مسیر پروژه روی موفقیت آن و بهتر شدن روند تحلیل KPI موثر واقع شوند را بشناسیم و از آنها بهره ببریم.
- گردآوری معیارها: شاخص اصلی که مشخص شد باید معیارهای سنجش هم مشخص شوند؛ مانند تعداد بازدید یا تعداد فروش و غیره.
- محاسبه شاخص کلیدی: معمولا شاخصها به شکل اعداد و ارقام، درصد، میانگین و مفاهیمی از این دست محاسبه شده و در دسترس قرار میگیرند.
ویژگیهای شاخصهای کلیدی عملکرد چیست؟
به طور کلی، شاخصهای یک سازمان دو بخش کمی و کیفی دارد. در ابتدا، ضمن تعیین هدف کسب و کار، لازم است به اولویتبندی این اهداف بپردازید. همچنین برای بررسی فرآیند تحقق اهداف، یک مدل طراحی کنید و در یک بازه زمانی مشخص، شاخصهای موفقیت را مشخص کنید. براین اساس، ویژگیهای اصلی KPI به شرح زیر است:
- قابل اندازهگیری بودن
- تعیین کننده میزان تحقق اهداف
- معین، محدود و قابل بررسی
- تعریف شده در بازه زمانی مشخص
سخن پایانی
در این مطلب، درباره شاخص های کلیدی عملکرد یا KPI ها صحبت کردیم. همانطور که ابتدای نوشته هم اشاره کردیم، هر عملی دارای یکسری نتایج است و شاید تخمین میزان نتیجه از نظر کیفی و کمی چندان در دسترس نباشد اما با تعیین شاخص عملکرد درست در دنیای دیجیتال مارکتینگ و ابزارهای منحصر به فرد آن، چنین امکانی فراهم شده است. در همین قسمت از نوشته، مطلب ما به اتمام میرسد و حالا شما باید کیفیت آن را تعیین کنید. نظرات ارزشمندتان را در بخش زیر بنویسید تا روز به روز عملکرد وبلاگ رشدانا بهتر و بهتر شود.
5 مرحله پیشنهادی برای ایجاد KPIهای قابل اجرا
شاخص عملکرد کلیدی
با توجه به فشارهای اقتصادی و حرفه ای شدن مراحل کسب و کار ، تجربه های بسیاری در مسیر ایجاد و رشد یک کسب و کار بدست می آوریم. گاهی ممکن است پیش بیاید که مسیر را گم کنیم از هدف دور شویم و سر از ناکجا در آوریم ، در این صورت داده های عملی قابل اندازه گیری و شفاف در این مسیر می توانند بهترین کوچ برای ما و کسب و کارمان باشند.
شاخص عملکرد کلیدی:
KPI-short for : key performance indicator
در جستجوهایی که کردم چند تعریف زیر برای KPI قابل مشاهده بود:اصول استفاده از KPI
مخفف شاخص های عملکرد کلیدی است، داده هایی که برای کمک به تصمیم گیری جمع آوری، تجزیه و تحلیل و خلاصه شده اند. KPIها ممکن است حاصل یک محاسبه یا مقداری خام حاصل از یک گزارش باشند که دورهای از فعالیتها را خلاصه میکنند، مانند "450 فروش در ماه ". به خودی خود، KPI ها هیچ ارزشی به یک شرکت اضافه نمی کنند. با این حال، یک شرکت می تواند از این اطلاعات برای تصمیم گیری آگاهانه تر در مورد عملیات و استراتژی کسب و کار استفاده کند.
شاخص عملکرد کلیدی (KPI) یک مقدار قابل اندازه گیری است که نشان می دهد یک شرکت چقدر به طور موثر به اهداف کلیدی تجاری دست می یابد. سازمان ها از KPI برای ارزیابی موفقیت در دستیابی به اهداف استفاده می کنند. KPIهای سطح بالا ممکن است بر عملکرد کلی کسب و کار تمرکز کنند، در حالی که KPIهای سطح پایین ممکن است بر فرآیندهای بین بخش هایی مانند فروش، بازاریابی، منابع انسانی یا پشتیبانی تمرکز کنند.
یک معیار قابل سنجش که برای ارزیابی موفقیت یک سازمان، کارمند و غیره در دستیابی به اهداف برای عملکرد استفاده می شود.
چطور به هدف نزدیک می شوید؟
اکنون که KPI را تعریف کردیم، بیایید نگاهی به اصول استفاده از KPI بیندازیم.
آیا تا به حال از یک KPI شناخته شده در صنعت استفاده کرده اید و بعدا متوجه شده اید که برای کسب و کار شما کار نمی کند؟ مهم است که به یاد داشته باشید که KPI ها اطلاعات مختصر، واضح و مرتبط هستند.
بهتر است برای ایجاد استراتژی برای تدوین KPIها، با این 3 اصل اولیه شروع کنید:
1.بدانید اهداف سازمانی شما چیست (شناخت هدف)
2. معلوم کنید چگونه برای دستیابی به آنها برنامه ریزی می کنید. (قابل اجرا بودن هدف)
3. مشخص کنید چه کسی می تواند بر اساس اطلاعات بدست آمده عمل کند. (مسئول انجام آن کیست؟)
با تکرار، درک بهتری از این که کدام فرآیندهای تجاری می توانند تحت تاثیر KPI باشند و با چه کسانی باید آنها را به اشتراک بگذارید، به دست خواهید آورد.
بیایید با بررسی یک مثال، روش تعریف KPIرا با جزئیات بیشتری بررسی کنیم:
نکته: به راحتی می توان KPI ها را با معیارهای تجاری اشتباه گرفت. KPI ها باید برای هر کسب و کار و به صورت خاص برای شما بررسی و تعیین شوند. (شاید یک شاخص کلیدی عملکرد ، برای یک کسب و کار حیاتی باشد اما مطلقا برای شما قابل استفاده نباشد.)
فرض میکنیم شما صاحب یک کسب و کار هستید و هدف شما افزایش درآمد سالانه است باید مواردی را مشخص کنیم:
- پیش بینی و خواست شما از افزایش میزان فروش چقدر است؟
پاسخ: 20 درصد در سال
- چرا این نتیجه مهم است؟
پاسخ: کسب و کار سودآورتر خواهد شد. برای توسعه کسب و کار و افزایش قدرت در رقابت مهم است.
- چگونه می خواهید پیشرفت را اندازه گیری کنید؟
پاسخ: میزان فروش هر ماه را محاسبه و ثبت میکنیم.
- چگونه می توانید بر افزایش درآمد تأثیر بگذارید؟(راه های عملی این افزایش درآمد به طور مشخص چیست؟)
پاسخ: با افزایش فروش ماهانه به مشتریان فعلی افزایش کیفیت خدمات پس از فروش و تشویق آنها به خرید بیشتر، با جمع آوری لیدها و تبدیل مشتری راغب به خریدار ، و همکاری بین بازاریابی و فروش در داخل شرکت.
- چه کسی مسئول این افزایش فروش است؟
- چطور میفهمید که به نتیجه مورد نظر در افزایش فروش رسیده اید:
با محاسبه ماهانه فروش و گرفتن گزارش از بخش مالی در طول سال و در نهایت بررسی اسناد مالی و گزارش مالی در انتهای سال
- میزان رشد را هر چند وقت یک بار بررسی می کنید؟
مهم است که KPIها برای شما سفارشی شده و برای کمک به شما در دستیابی به اهداف خود توسعه داده شوند. این مراحل را برای نوشتن KPIهای واضح و قابل اندازه گیری دنبال کنید.
- یک هدف واضح برای KPI خود بنویسید.
شاخص عملکرد شما باید با یک هدف تجاری کلیدی مرتبط باشد. بدون تراز کردن خود با یک هدف تجاری، در حال کار به سمت هدفی هستید که هیچ تأثیری برای سازمان شما ندارد.
شاخص های عملکرد باید اهداف استراتژیک سازمان شما را بیان کنند. مهمتر از همه، KPIها باید داستان شرکت شما را بازگو کنند.
- شاخص های عملکرد خود را با سهامداران به اشتراک بگذارید.
آیا معنی این جمله مهم را میدانید؟
باید بدانیم که KPI ها برای اثربخشی نیاز به ایجاد زمینه در سازمان یا شرکت شما دارند. باید توضیح دهید که چه چیزی را اندازه گیری می کنید و چرا آن را اندازه می گیرید. KPI های خود را با کارمندان و صاحبان سهام به اشتراک بگذارید تا از جهت گیری سازمان شما آگاه باشند. پنهان نگه داشتن این اطلاعات باعث ایجاد ناهماهنگی در بین تیم ها می شود. به بازخوردها و سوالات گوش دهید تا بتوانید نحوه برقراری ارتباط با اهداف و KPI های خود را شناسایی و اصلاح کنید.
- ضروری است که KPI های خود را به طور مداوم بررسی کنید. KPI های خود را از دو منظر بررسی کنید: اول پیشرفت در راستای هدفی که بر اساس آن KPI را تعریف کردید و دوم برای تعیین اثربخشی KPI (با پاسخ به این سوال که آیا شاخص های عملکرد کلیدی هنوز در راستای اهداف سازمان هستند و به پیشرفت کمک می کنند؟) اگر پیشرفتی ندارید، هدف KPI شما ممکن است کارایی خود را از دست داده باشد و زمان آن رسیده است که آن را تغییر دهید.
- باید KPI های عملی ایجاد کنید.
می توانید این 5 مرحله را برای ایجاد KPIیک قابل اجرا دنبال کنید.
1. اهداف کسب و کار را مرور کنید: به یاد داشته باشید، KPI ها ثابت نیستند! شاخص های کلیدی عملکرد شما باید با تکامل اهداف کسب و کار شما تکامل پیدا کنند.
2. عملکرد فعلی خود را تجزیه و تحلیل کنید: آیا اهداف قابل دستیابی را تعیین می کنید؟ تجزیه و تحلیل عملکرد شما برای درک زمینه های موفقیت و زمینه های بهبود ضروری است. به دادههای عملکرد خود در گذشته نیز نگاه کنید تا با استفاده از آنها مبنایی برای آنچه در گذشته انجام دادهاید تعیین کنید.(با نگاه به مسیر گذشته به مسیر آینده ادامه دهید)
3. اهداف کوتاه مدت و بلند مدت KPI را تعیین کنید: اهداف بلندمدت خود را (چه فصلی یا سالانه) تنظیم کنید اصول استفاده از KPI اصول استفاده از KPI و سپس برای شناسایی نقاط عطف (یا اهداف کوتاه مدت) که باید در طول مسیر به آنها برسید، به عقب تر نگاه کنید. به این ترتیب شما می توانید به طور مداوم ارزیابی مجدد و مسیر خود را در حالی که به سمت اهداف بزرگتر خود کار می کنید تغییر دهید.
4. اهداف را با تیم خود مرور کنید: کار تیمی باعث می شود رویاها عملی شوند! این یک جمله قدیمی است، اما همچنان صادق است. مهم است که همه آگاه باشند، بنابراین همه شما برای رسیدن به یک هدف نهایی کار می کنید.
5. بررسی پیشرفت و تنظیم مجدد: بررسی وضعیت خود را به عادت تبدیل کنید. KPI ها تنظیم و فراموش نمی شوند. به طور مرتب KPI خود را نسبت به عملکرد و ارتباط بررسی کنید. و هنگامی که آن را به عادت تبدیل کردید، هر بار آسان تر می شود.
KPI؛ شاخص کلیدی عملکرد، ابزاری برای پایش عملکرد سازمان
K PI مخفف کلمه Key Performance Indicator و به معنای شاخص کلیدی عملکرد میباشد.
به طور ساده میتوان گفت KPI، روشی برای سنجش میزان خوب بودن عملکرد افراد و در اصول استفاده از KPI سطح کلانتر عملکرد سازمان و یا یک واحد سازمانی در مقایسه با اهداف کمی و کیفی راهبردی تعیین شده است.
شاخص کلیدی عملکرد، بخشی از یک هدف قابل اندازهگیری است که از یک مسیر، شاخص، الگو برداری، هدف و محدوده زمانی ساخته شده است. به عنوان مثال: ” افزایش درآمد توسط هر فروشنده از ده پوند به ۱۵ پوند” در این مثال درآمد توسط هر فروشنده یک شاخص می باشد. این شاخصها نباید با (عوامل موفقیت بحرانی=Critical Success Factor) اشتباه شوند. همانطور که در مثال بالا آمده، عامل موفقیت بحرانی، عواملی هستند که باید از قبل برای دست یافتن به اهداف تعیین شده باشند. به عنوان مثال، جا انداختن محصول در بازار.
مشکلی که بسیاری از مدیران در سازمانها با آن مواجه هستند این است که در حجم وسیعی از دادههای جمع آوری شده غرق میشوند. مدیران اثربخش به خوبی این نکته را درک کردهاند که با فهم دقیق ابعاد کلیدی عملکرد شرکت و تعیین KPI دقیق، میتوان عملکرد شرکت را به طور کارا و مفید تحت کنترل درآورد. مثلا: یک دکتر میداند که با سنجش ضربان قلب، فشار خون، کلسترول و … میتواند وضعیت سلامت و حال عمومی بیمار خود را در گام اول تشخیص دهد.
شاخصهای کلیدی عملکرد معمولا به استراتژی سازمان متصل شدهاند (به عنوان مثال از طریق تکنیک هایی مانند Balance Score card=کارت ارزیابی متوازن ).
سنجههاي عملکردي، به سه دسته زير تقسيم ميگردند:
۱ـ شاخص هاي نتيجه اي کليدي: Key Result Indicators)=KRIs) به شما مي گويد كه عملکرد شما، در يک منظر خاص چگونه بودهاست.
۲ـ شاخص هاي عملکردي : Performance Indicators)=Pis) به شما ميگويد كه چه کاري را بايستي بهانجام رسانيد.
۳ـ شاخص هاي کليدي عملکرد: Key Performance Indicators)=KPIs) به شما ميگويد كه چه کارهايي را بايستي انجام داده تا كارايي سازمان را به صورت چشمگيري افزايش دهيد.
چه نیازی به شاخص های کلیدی عملکرد است؟
اگرنتوانيم چيزي را اندازهگيري كنيم ازمديريت آن عاجز خواهيم بود.
چگونه از شاخص های کلیدی عملکرد استفاده کنیم؟
ابتدابايستي استراتژي سازمان تعريف شود و سپس بين شاخصهاي كليدي عملکرد و استراتژي سازمان ارتباط برقرارنمود.
مراحل تدوین نقشه استراتژی بعنوان پیش نیاز تعیین شاخص کلیدی عملکرد:
- رسالت سازمان: هسته ی وجودی سازمان
- چشم انداز سازمان: جایی ایده آل در آینده که دوست داریم به آنجا برسیم.
- استراتژی سازمان: چگونه میخواهیم به چشم اندازها برسیم.
- اهداف
- عوامل حیاتی موفقیت: چه ناحیه هایی رو باید بیشتر بهشون توجه شود.
- شاخص های کلیدی عملکرد
- اقدامات
مهم ترین شاخص های کلیدی عملکرد:
حرف آخر:
اگر هدف یک شرکت کسب سود بیشتر است، شاخصهای آن میتواند میزان رشد فروش در بازههای زمانی مطلوب، حاشیه سود و میزان هزینههای اجرایی و … میباشد. اگر هدف یک سازمان جذب مشتری جدید و ایجاد یک برند خوب میباشد، باید میزان آگاهی دیگران و مشتریان از برند را سنجش نماید. اگر یک سازمان بخواهد اطمینان حاصل نماید که کارکنان به خوبی کار میکنند، باید عملکرد کارکنان خود را به عنوان یک KPI سنجش نمایند.
چالشی که بسیاری از سازمانها با آن روبهرو هستند انتخاب صحیح KPI از میان فهرست هزاران شاخص میباشد. انتخاب اشتباه KPI این خطر را برای سازمان به ارمغان خواهد آورد که آن را در مسیر اشتباهی قرار دهد و آنها را تشویق به حصول چیزی کند که هیچ پیشرفتی برای آنها حاصل نخواهد کرد.
این را به خاطر داشته باشید که دلیل اهمیت KPI، همسویی آن با اهداف راهبردی سازمانی و سنجش آنها میباشد و اگر اشتباه انتخاب شوند مخاطره عدم تحقق اهداف سازمانی را به وجود خواهند آورد. در مباحث مربوط به مدیریت راهبردی، به این روش فورموله نمودن استراتژی میگویند.
مسئله ای دیگر که بسیاری از سازمانها با آن مواجه هستند، این است که آنها وقت بسیار زیادی برای ایجاد برنامههای راهبردی صرف میکنند، ولی فرصتی برای فرموله کردن این برنامههای راهبردی به اهداف کمی قابل تحقق و محصولات ملموس نمیگذارند. با فرموله کردن دقیق برنامه راهبردی که عموما کلیات و اهداف کیفی کلان را شامل میشود، به اهداف، محصولات، پروژههای کوچک، قابل تحقق و قابل سنجش به راحتی میتوان KPI اثربخش، همسو با برنامه راهبردی کلان سازمان ایجاد نمود.
شاخص کلیدی عملکرد
شاخص کلیدی عملکرد یا KPI در هر سازمانی و در تمام سطوح استفاده میشود و یکی از موارد مهم در حوزه مدیریت است که معمولا در مباحث مربوط به آموزش مدیریت به آن پرداخته میشود. اگر کسب و کار کوچکی را اداره میکنید، باز هم از شاخص کلیدی عملکرد استفاده میکنید؛ حتی اگر اصطلاح آن را تا به حال نشنیده باشید.
ممکن است شما آنها را معیار بنامید یا به عنوان تحلیلی از وضعیت سازمانتان در دفتر یادداشت کنید. اینها همان شاخص کلیدی عملکرد است. شاخص کلیدی عملکرد در واقع اطلاعاتی واقعی، آماری یا دادهای است که به شما میگوید آیا به هدفتان رسیدهاید یا خیر؟
شاخصهای کلیدی عملکرد به مجموعهای از متغیرهای اندازهگیری اشاره دارد که برای قضاوت در مورد عملکرد سازمان یا شرکتها استفاده میشود.
شاخصها میتواند برای اهداف کلی یا جزئی و در هر سطح از سازمان تعیین شود. KPI سطح بالا برای عملکرد کلی سازمان و KPI سطح پایین برای سنجش فرایندها یا یک بخش از سازمان استفاده میشوند. در واقع KPIها به تعیین دستاوردهای استراتژیک، مالی و عملیاتی شرکت کمک میکنند.
انواع شاخصهای کلیدی عملکرد
داشتن درک کافی از انواع مختلف شاخصهای کلیدی عملکرد امکان ارزیابی بهتر عملکرد سازمان را به شما میدهد. انواع KPIها عبارتند از:
- شاخصهای کمی: مانند اندازهگیریهای مربوط به زمان یا متغیرهای مالی
- شاخصهای کیفی: این شاخصها معمولا مشخصه یک فرایند یا تصمیم درمورد کسب و کار هستند؛ مانند رضایت کارکنان.
- شاخصهای پیشرو: از این شاخصها برای پیشبینی نتیجه تغییر در یک فرایند و تایید روندهای طولانی مدت در داده استفاده میشود؛ مانند تعداد نوآوریهای جدید.
- شاخصهای عقبمانده: این شاخصها برای اندازهگیری نتایج در پایان یک دوره زمانی بهمنظور آگاهی از موفقیت یا شکست یک ابتکار تعیین میشود.
- شاخصهای ورودی: این شاخصها برای اندازهگیری منابع استفاده شده در یک فرایند کسب و کار به کار میروند؛ مانند پول نقد در دسترس.
- شاخصهای فرایند: این شاخصها کارایی یک فرایند اجرایی را میسنجد.
- شاخصهای خروجی: موفقیت یا شکست یک فرایند یا فعالیت با شاخصهای خروجی اندازهگیری میشود؛ مانند درآمد و سود خالص.
- شاخصهای عملی: این شاخصها تاثیر فرایندها بر عملکرد سازمان را بررسی میکنند.
- شاخصهای هدایتی: شاخصهای هدایتی روندهای خاص را در سازمان ارزیابی میکنند.
- شاخصهای مالی: شاخصهای مالی در ارتباط با ثبات، رشد و دوام اقتصادی است؛ مانند حاشیه سود ناخالص، سود خالص
تعریف شاخصهای کلیدی عملکرد
شاخصهای کلیدی عملکرد باید با توجه به اهداف اصلی کسب و کار تعریف شوند. برای تعریف یک KPI مراحل زیر را طی کنید:
1. خروجی دلخواه شما چیست؟
2. چرا این خروجی مهم است؟
3. چگونه میخواهید پیشرفت را بسنجید؟
4.چگونه میتوانید بر خروجی تاثیر بگذارید؟
5. چه کسی مسئول خروجی کسب و کار است؟
6. از کجا خواهید فهمید که به خروجی موردنظرتان رسیدهاید؟
7. هرچند وقت یکبار پیشرفت به سمت خروجی را بررسی خواهید کرد؟
انتخاب شاخصهای عملکردی به روش SMART :
یکی از روشهای ارزیابی ارتباط شاخص عملکرد استفاده از معیارهای SMART است. این معیارها عبارتند از:
- Specific (مشخص): آیا هدف شما مشخص است؟
- Measurable (قابل اندازهگیری): آیا میتوانید میزان تحقق شاخص را اندازهگیری کنید؟
- Attainable (قابل دستیابی): آیا در شرایط فعلی میتوانید به این هدف دست پیدا کنید؟
- Relevant (مرتبط): این شاخص چقدر با سازمان شما مرتبط است؟
- Time-bound (بازه زمانی): بازه زمانی برای دستیابی به این هدف چقدر است؟
سرفصلهای دوره شاخص کلیدی عملکرد
01:34 ساعت (شامل 01:34 ساعت محتوای آموزشی)
نظرات
تا کنون نظری برای این دوره ثبت نشده است. برای ثبت نظر باید ابتدا در دوره ثبت نام کرده و دانشجوی دوره باشید.
سوالات پرتکرار
ما همواره تلاش کردهایم که همایشها را به طور کامل ضبط نماییم و در اختیار شما دوستان قرار دهیم. اما گاهی برخی ناهماهنگی ها سبب می شود که یک یا تعدادی از جلسات یک همایش ضبط نشود. توضیح این گونه نواقص در توضیح همایشها آمده است.
در صورتی که با هر گونه مشکلی رو به رو شدید می توانید از طریق صفحه ارتباط با ما به ما اطلاع دهید تا ما سریعا مشکل را پیگیری و برطرف نماییم.
اطلاعات بیشتر
یک شاخص کلیدی عملکرد مناسب و خوب چه اطلاعاتی در اختیار افراد قرار میدهد؟
شاخص کلیدی عملکرد یا همان Key Performance IndicatorKPI روشی برای سنجش میزان خوب یا ضعیف بودن عملکرد افراد، یک واحد و یا سازمان است که در تمامی صنایع، شرکتها، سازمانها و حتی کسب و کارهای شخصی کاربرد دارد.
افراد میتوانند با استفاده از شاخص KPI در دورههای زمانی متفاوت، عملکرد افراد و یا واحدهای سازمان را ارزیابی کرده و با مقایسه آن با شاخص KPI زمان گذشته به میزان تغییرات در عملکرد افراد و واحدهای مختلف سازمان در طول زمان پی ببرند. از طرف دیگر، شاخص KPI یک شاهد عینی برای آگاهی از مسیر پیشرفت با هدف دستیابی به یک نتیجه مطلوب است و شناسایی اقداماتی که باید در جهت بهتر شدن سازمان گرفته شود را آسان میکند.
همچنین، مشاور برنامه ریزی استراتژیک یا مدیریت برنامه ریزی استراتژیک سازمان با محاسبه و ارزیابی شاخص KPI به اطلاعاتی همچون اثربخشی، مدت زمان مناسب، میزان کارایی، کیفیت، بهرهبرداری، رفتار، کارایی فردی و کارایی پروژه دست پیدا میکند.
شاخص کلیدی عملکرد چگونه بر عملکرد سازمان تاثیر میگذارد؟
توجه داشته باشید که شاخص KPI زمانی دارای ارزش است که روح سازمان در آن جاری شود. برخی از سازمانها و صاحبان کسب و کار صرف آنکه شنیدهاند شاخص کلیدی عملکرد یک ابزار مهم و کاربردی است، از آن برای سیاه کردن کاغذ استفاده کرده و با چشمانی بسته و کورکورانه به مسیر خود ادامه میدهند و مدارم از مشاوران و مدیران برنامهریزی میپرسند " چرا معجزهای در کسب و کار ما اتفاق نمیافتد؟"
لازم به ذکر است که شاخص KPI تنها زمانی ارزشمند است که در بستر ارتباط میان افراد و دپارتمانهای مختلف اجرا شود. مدیران و مشاوران برنامهریزی استراتژیک باید از شاخص KPI جهت وضع قوانین و قواعد مشخص جهت برقراری ارتباط میان افراد درون سازمان و جمعآوری اطلاعات استفاده کنند.
شاخص KPI راهی برای پیاده سازی استراتژی در سازمانهای موفق و برزگ است. تیمهای درگیر با بخش برنامهریزی باید اهداف سازمان را به درستی درک کنند و بدانند چگونه و از چه مسیری باید از اطلاعات مهم و ارزشمند بدست آمده در جهت محاسبه شاخص کلیدی عملکرد و با هدف دستیابی به عوامل موفقیت سازمان استفاده کنند.
گفتنی است که محاسبه شاخص KPI باید تحت نظارت مدیران، رییسان سازمان و تحلیلگران ماهر تعیین شود و با همفکری بخشهای دیگر سازمان، مشکلات و مسائل مرتبط با آن مورد ارزیابی و سنجش قرار بگیرد. همانطور که متوجه شدهاید، شاخص عملکرد یک ابزار کاربردی جهت بهبود عملکرد تیم سازمانی و درک اصول اولیه کسب و کارهای مختلف است.
توجه داشته باشید که مدیران برنامهریزی استراتژی و مشاوران به شاخص KPI به چشم یک فرآیند تعاملی جهت دریافت بازخورد و رسیدن به درک بهتر فرآیند کسب و کار نگاه میکنند.
نکته دیگر این است که ارزیابی شاخص کلیدی عملکرد کمی چالشبرانگیز است و نیاز به تجربه، مهارت و علم کافی دارد. در صورتی که شاخص KPI بر اساس معیارهای اشتباه کسب و کار سنجیده شود، سازمان در مسیر دستیابی به اهداف موفق نخواهد بود.
شیوه گزارش شاخص کلیدی عملکرد چگونه است؟
گزارش شاخص KPI خلاصهای از عملکرد فعلی سازمان در مقایسه با اهداف از پیش تعیین شده است. این گزارش را میتوان به شیوههای متنوع از جمله با استفاده از فایل اکسل، پاورپوینت و یا نرم افزار مرتبط با کارت امتیازی متوازن که دارای داشبود مدیریتی است، تهیه و ارائه نمود.
مراحل و نحوه ایجاد شاخص کلیدی عملکرد
جهت دستیابی صحیح به شاخص KPI و استفاده درست از آن باید مراحل و استانداردهایی را رعایت کنیم. مراحل ایجاد شاخص KPI به شرح زیر است:
1.هدفگذاری
مطئنا گام اول در مراحل ایجاد شاخص کلیدی عملکرد، هدف گذاری، مهمترین و با ارزشترین گام برای هدفگذاری صحیح سازمان است. در این مرحله باید مشخص کنید که با محاسبه شاخص کلیدی عملکرد به دنبال چه اهدافی هستید و به چه چیزی میخواهید برسید. جهت هدفگذاری درست و ارزیابی صحیح شاخص KPI میتوانید از مدلهایی همچون مدل SMART استفاده نمایید.
2.مشخص کردن عوامل موفقیت
بیشک برای دستیابی به نتایج مطلوب، عوامل و فاکتورهایی وجود دارد که توجه به آنها کمک میکند تا مسیر پیشرو به درستی طی شود و تضمینی برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده است. به همین خاطر باید در گام دوم، عوامل موفقیت به درستی مشخص شود.
در صورت انتخاب درست عوامل موفقیت، اجرای صحیح فرآیندها، مدیریت صحیح، تلاش دقیق و نظارت اصولی میتوانید به درست بودن مسیر امیدوار باشید. نکتهای که وجود دارد این است که عوامل موفقیت برای کسب و کارهای مختلف، متفاوت است و باید به صورت شخصی سازی شده تعیین شود.
3.ایجاد KPI براساس عوامل موفقیت
تعیین عوامل موفقیت بخشی از مراحل ایجاد یک شاخص کلیدی عملکرد است و بیشک هر عاملی را نمیتوان یک شاخص KPI در نظر گرفت. در حقیقت، شاخص KPI یک شاهد عینی است که نشان میدهد در مسیر تعیین عوامل موفقیت چقدر درست و سنجیده عمل کردهاید.
در این گام باید شاخص کلیدی عملکرد خود را براساس عوامل موفقیت تعریف کنید. اما ارزیابی این شاخص در گام آخر رخ میدهد.
4.گردآوری معیارها
در این مرحله ممکن است به معیارهای مختلفی از قبیل میزان فروش، تعداد دانلود، تعداد کلیک، تعداد بازدید افراد از صفحات، تعداد نصب، تعداد کلیک، تعداد تماس و. دست پیدا کنید. گاهی حتی معیارهای بدست آمده ممکن است بیمعنا باشد اما زمانی که در کنار دیگر نتایج قرار میگیرد، خروجی مهم و ارزشمندی در اختیار شما قرار میدهد.
5.محاسبه شاخصهای کلیدی
محاسبه شاخصهای کلیدی، آخرین مرحله دستیابی به معیارها و ایجاد شاخص KPI است. در این مرحله، معیارهای از قبل تعیین شده مورد سنجش و ارزیابی قرار میگیرد. معمولا شاخصها به صورت میانگین، نرخ، درصد یا نسبت نشان داده میشوند.
شاخص کلیدی عملکرد باید به گونهای تعیین شود که قابلیت اندازهگیری دقیق داشته باشد و با ما نشان دهد که تا چه میزان در مسیر رسیدن به نتایج، موفق عمل کردهایم و ارزیابی ما تا چه حد صحیح بوده است.
بعد از آگاهی از مراحل ایجاد شاخص کلیدی عملکرد ممکن است تصور کنید که تعیین شاخص KPI کاری دشوار و سخت نیست و با استفاده از اطلاعات موجود و هدف گذاری صحیح میتوانید به بهترین شاخص KPI دست پیدا کنید. اما در واقعیت اینگونه نیست. ایجاد شاخص KPI صحیح نیاز به علم، تجربه و تخصص کافی دارد.
استفاده از CRM برای بررسی شاخص کلیدی عملکرد
یکی از عمدهترین مشکلات مدیران برنامه ریزی استراتژیک هنگام ایجاد شاخص KPI و دستیابی به عوامل موفقیت، پراکندگی اطلاعات و چالش برانگیز بودن ایجاد گزارشات براساس اطلاعات واقعی است.
CRM که مخفف عبارت انگلیسی " Customer Relationship Management " میباشد، یک استراتژی کلان برای کسب و کارها با اهداف دستیابی به درآمد بیشتر، رضایت مشتری، بهینهکردن سود و. است.
همانطور که میدانید در دنیای پیشرفته امروزی، دستیابی به اطلاعات صحیح بیش از هر چیز دیگری در ساختار سازمانها و تجارت تاثیرگذار خواهد بود. برای مثال، یکی از مهمترین کاربردهای جمعآوری اطلاعات، چگونگی برقراری ارتباط با مخاطب و مشتری است که با استفاده از سیستمهای CRM و با کمک شرکتهای مختلف ارائه میشود.
بسیاری از شرکتها و سازمانهای بزرگ و موفق از سیستمهای CRM در جهت ایجاد شاخص کلیدی عملکرد استفاده میکنند تا بتوانند به راحتی با رقبا خود مقابله کرده و نقش پررنگتری در جامعه داشته باشند.
معرفی چند شاخص کلیدی عملکرد
خبر خوب این است که میتوانید از شاخص KPI در بخشهای مختلف بازاریابی دیجیتال استفاده نمایید. برای مثال، میتوانید برای هریک از حوزههای سئو، بازاریابی، تولید محتوا، تبلیغات کلیکی، وب سایت، شبکههای اجتماعی و. به ایجاد شاخص KPI بپردازید. در ادامه مطالب به بررسی چند دستهی مهم از شاخصهای KPI کاربرد خواهیم پرداخت:
1.متوسط ارزش سفارشات
متوسط ارزش سفارشات مشتریان که معادل انگلیسی آن " Average Order Value " است، یکی از مهمترین شاخصهای KPI برای اکثر سایتهای فروشگاهی است. برای مثال، مقدار AOV برای یک فروشگاه پوشاک، حدود 400 هزارتومان است، در حالی که این مقدار برای یک فروشگاه لوازم ورزشی 170 هزار تومان است.
2.بازدیدکنندگان یکتا
بازدیدکنندگان منحصربهفرد که معادل انگلیسی آن " Unique visitors " است، یک شاخص کلیدی عملکرد مهم است که برای وبسایتهای گوناگون مورد استفاده قرار میگیرد. برای مثال، ممکن است که کاربری بارها از سایت شما دیدن کرده باشد اما در حقیقت اهمیت بازدیدکنندگان منحصربهفرد است که برای سازمان دارای اهمیت است.
3.زمان صرف شده
زمان صرف شده و یا همان Time On Site برای وبسایتها، یک شاخص کلیدی عملکرد است که در بخشهای مختلف به خصوص در بخش سئو مورد استفاده قرار میگیرد و نشان میدهد که کاربران چه مدت در صفحات وبسایت شما بودهاند.
4.نرخ تبدیل
یکی از شاخصهای مهم و کاربردی در ایمیل مارکتینگ، نرخ تبدیل یا همان Conversion Rat است که براساس آن میزان کلیکها بر روی لینک مورد نظر، مورد ارزیابی و سنجش قرار میگیرد. همچنین نشان میدهد که نرخ تبدیل بازدیدکنندگان به مشتری چقدر است.
5.هزینه جذب سرنخ
Cost Per Lead که در فارسی به آن هزینه جذب سرنخ میگویند، شاخص کلیدی عملکرد در حوزه بازاریابی است که نشان دهنده میزان هزینههای صرف شده برای سرنخهای مختلف است.
خلاصه آنکه.
شاخص کلیدی عملکرد یا همان شاخص KPI معیاری برای اندازهگیری و سنجش است که در 5 مرحله تعیین و ارزیابی میشود و به مدیران ارشد شرکتها و کسب و کارهای مختلف کمک میکند تا از میزان موفقیت خود در مسیر دستیابی به اهداف آگاه شوند.
امیدواریم که مطالب عنوان شده در این مقاله مورد توجه و رضایت شما قرار گرفته باشد و بتوانید بهتر بر روی عملکرد و بخشهای مختلف کسب وکار خود متمرکز شوید.
شاخصهای کلیدی عملکرد میتواند شامل هر متغیری برای اندازهگیری باشد که رشد یا کاهش عملکرد کسب و کارتان را نمایش دهد.
انتخاب بهترین شاخصهای کلیدی عملکرد کاری دشوار و تخصصی است که میتواند سازمان را ارتقا دهد یا آن را به بیراهه بکشاند.
بنابراین ما در مکتبخونه تصمیم گرفتیم که در طی یک وبینار رایگان سه ساعته شما عزیزان را با مفهوم کلی شاخصهای کلیدی عملکرد ، چگونگی تعیین شاخصهای اصول استفاده از KPI کلیدی عملکرد و نحوه اندازهگیری آنها آشنا کنیم.
شاخص های کلیدی عملکرد (KPI)
دوره آموزشی شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI)
مدیریت عملکرد چیست ؟ و چرا به آن نیازمندیم؟
آشنایی با مفهوم شاخص ارزیابی عملکرد و انواع شاخص
آشنایی با مفهوم شاخصهای اندازهگیری عملکرد پس نگر و پیش نگر
چگونه از یک نظام ارزیابی عملکرد جهت پیاده سازی و اشاعه برنامه راهبردی خود در سطوح مختلف سازمان استفاده کنیم ؟
روش ایجاد یک نظام مدیریت عملکرد مبتنی بر شاخصهای ارزیابی عملکرد
نحوه تعریف و تعیین شاخصهای ارزیابی عملکردی سازمانی در سطوح و جنبههای مختلف عملکردی سازمان
نحوه اندازهگیری شاخصهای اندازهگیری عملکرد و ملزومات آن
نحوه گزارشدهی شاخصهای اندازهگیری عملکرد و ملزومات آن
بسترسازیهای لازم جهت بهرهگیری از شاخصهای ارزیابی عملکرد
شناسنامه شاخص چیست و چه ملزوماتی دارد؟
ایجاد ارتباط معنادار بین شاخصها و سیستمهای پاداش دهی سازمانی
چگونه فرهنگ سازمانی خود را جهت پیادهسازی نظام ارزیابی عملکرد جدید تغییر داده و مقاومتها را کاهش دهیم؟
چگونه با بهرهگیری از شاخصهای اندازهگیری عملکرد، رفتار کارکنان خود را به شکل مطلوب تغییر دهیم؟
مروری بر شاخصهای اندازهگیری عملکرد رایج در سازمان ها
شاخص های کلیدی عملکرد
ارزیابی عملکرد فرایندی است که به منظور آگاهی از عملکرد سازمان و ارائه بازخوردهای لازم جهت بهبود و ارتقای عملکرد سازمانی اجرا میشود. هر سازمانی نیاز دارد تا با ارزیابی بهموقع عملکرد خود، از کارکرد صحیح واحدهای مختلف آگاهی پیدا کند و بتواند حرکت خود در راستای استراتژیهای تعیین شده را در صورت لزوم اصلاح کند. به عمل درآوردن چنین فرایندی نیازمند تعریف شاخصهای کمّی و کیفی مناسب و همچنین، تعیین روش اندازهگیری و گزارشدهی این شاخصهاست. شاخصهای ارزیابی عملکرد با تمرکز روی نقاط حساس و استراتژیک سازمان، این امکان را فراهم میکنند که در هر زمان موردنظر بتوان تصویر دقیقی از چگونگی حرکت سازمان در راستای اهداف پیشبینیشده داشت و تجمیع این شاخصها در قالب یک نظام ارزیابی عملکرد، به ابزاری برای اصلاح و بازنگری استراتژیها و اجرای پروژههای ارتقا و بهبود کارایی منجر شود.
طراحی شاخصهای کلیدی عملکرد صرفاً به تعریف یک شاخص محدود نمیشود؛ در طراحی شاخصهای کلیدی عملکرد به دنبال نقاطی هستیم که از سهم و وزن استراتژیک برخوردار بوده و خاصیت اهرمی دارند. این بدان معناست که هر شاخصی را نمیتوان به عنوان یک شاخص کلیدی در ارزیابی عملکرد واحد یا در نظام سنجش و ارزیابی عملکرد کل سازمان به حساب آورد، مگر آنکه تغییر و تحول در موضوع آن شاخص تاثیر شگرفی بر عملکرد آن واحد یا سازمان داشته باشد. به همین جهت در این دوره میآموزیم که کدام نقاط سازمان و باید در اولویت طراحی شاخصهای کلیدی عملکرد قرار بگیرند و چگونه میتوان میان این شاخصها ارتباط برقرار کرد و یک نظام ارزیابی عملکرد را اداره نمود.
دیدگاه شما