مثال حمایت افقی


چگونه معاملات را براساس سطوح حمایت و مقاومت انجام دهیم؟

زمانی که قیمت ها در بازار کاهش می یابد و به سطح مشخصی می رسد و قیمت درست از همین سطح مشخص به سمت بالا بر می گردد، می توان ادعا کرد که بازار به حمایت برخورد کرده است. در واقع با رسیدن قیمت ها به این محدوده، تقاضا از عرضه پیشی گرفته، و بازار توسط خریداران حمایت شده است.

در این میان ،معامله گران به اطلاعات بیشتری درباره حمایت و مقاومت ،قبل از تصمیم به انجام معاملات براساس اطلاعات نموداری نیاز دارند. برای استفاده از این سطوح، لازم است اطلاعاتی درباره میزان پیشرفت دارایی خود داشته باشید تا به وسیله آن بتوانید تفسیر خوبی از چارچوب تغییرات بدست آورید. باید بدانید که سطوح حمایت و مقاومت انواع مختلفی از جمله مینور و ماژور دارد. سطوح مینور شکننده هستند، در حالی که سطوح ماژور و قوی باعث حرکت قیمت ها در جهات دیگر می شوند.

استفاده از ترند لاین ها

سطوح حمایت و مقاومت به وسیله خطوط افقی و یا زاویه دار مشخص می شوند که ترندلاین نام دارد. اگر روند تغییرات قیمت متوقف شود و حرکات معکوس را در یک ناحیه قیمتی مشخص در دو موقعیت متوالی از خود نشان دهد، لاین افقی نشان می دهد که بازار در حال مبارزه و بازگشت به ناحیه قبلی است.

در یک روند صعودی، نوسان قیمت در مناطق بالا و پایین نمودار بیشتر خواهد بود. این نقاط نزول و صعود را با هم مرتبط کنید و سپس با ترسیم خطی و گسترش آن به قسمت راست ببینید که کجای نمودار پتانسیل حمایت و مقاومت را در آینده خواهند داشت. این خطوط ساده می توانند گرایش ها، محدوده ها و سایر الگوهای نموداری را مشخص کنند. در واقع این نمودارها می توانند چشم اندازی از آینده بازار را در اختیار معامله گران قرار دهند.

سطوح حمایت و مقاومت ماژور و مینور

سطوح حمایت و مقاومت مینور متوقف نمی شوند. برای مثال، اگر قیمت نزولی مثال حمایت افقی شود، جهشی را انجام می دهد و سپس دوباره شروع به کاهش می کند. این میزان کاهش می تواند به عنوان ناحیه حمایت مینور در نظر گرفته شود چون که قیمت متوقف شده و سپس از آن سطح جهش رشد کرده است. اما از آنجا که گرایش حرکت، به سمت نزول است، قیمت در آخر در وضعیت حمایت مینور بدون مشکل خاصی روند کاهشی خود را ادامه می دهد.

مناطق حمایت یا مقاومت جزئی ، بینش تحلیلی و فرصت های بالقوه را برای معامله فراهم می کنند. در مثال بالا، اگر قیمت به زیر ناحیه حمایت مینور برسد، به این معناست که این روند همچنان رویه سابق خود را پیش می گیرد. اما اگر قیمت این روند را در پیش نگیرد و شکستی در نزدیکی میزان کم مرحله قبل داشته باشد، می توان نتیجه گرفت که دامنه حرکتی قیمت در حال گسترش است.

اگر قیمت در ناحیه بالای مقدار کم قبلی شکست داشته باشد، حرکت رو به پایین بیشتری خواهیم داشت که نشان دهنده تغییر روند احتمالی قیمت است. ناحیه مربوط به حمایت و مقاومت در واقع سطوح قیمتی هستند که می توانند معکوس شدن روند حرکتی را هم نشان دهند. قیمتی که دچار حرکت معکوس شود (اگر قیمتی صعودی شود و سپس به صورت معکوس تغییر جهت دهد) ، نشان دهنده یک سطح مقاومت قوی است، در واقع، از جایی که روند نزولی به پایان می رسد و روند صعودی شروع می شود ، سطح حمایت قوی ایجاد می شود.

زمانیکه قیمت به سطح مقاومت یا حمایت ماژور برسد، با این وضعیت مقابله می کند و در جهت دیگری حرکت می کند. برای مثال، اگر قیمت به ناحیه حمایت قوی برسد، اغلب به سمت بالا جهش پیدا می کند، البته باید بدانید که قیمت در این مسیر ممکن است چندین بار شکست داشته باشد و قبل از رسیدن به این مراحل، چند بار عقب نشینی کند.

انجام معاملات بر پایه حمایت و مقاومت

اساس روش معاملات در استفاده از حمایت و مقاومت در این است که معامله گر با دیدن صعود در نزدیکی ناحیه حمایت یا الگوهای نموداری همراه با افزایش قیمت، خرید را انجام دهد و با دیدن مقاومت در روند نزولی یا بخش ها و الگوهای نموداری که روندی رو به نزول را در پیش گرفته اند، دست به فروش یا فروش کوتاه مدت بزند. این کار باعث ایزوله کردن سیر حرکتی در نمودارها به صورت طولانی مدت می شود.

برای مثال، اگر گرایش حرکت در نمودار به سمت نزول باشد ولی دامنه حرکتی آن گسترش یابد، بهتر است معامله گر به جای خرید در محدوده حمایت، دست به فروش کوتاه مدت در مرحله مقاومت بزند و به این ترتیب احتمال بدست آوردن سود خود را در این مرحله افزایش دهد. اما اگر روند حرکت قیمت ها صعودی باشد و الگوی مثلث اتفاق بیفتد، بهتر است تا در نزدیکی ناحیه حمایت الگوی مثلثی دست به خرید بزنید.

خرید در نزدیکی حمایت یا فروش در نزدیکی ناحیه مقاومت می تواند به شما نتیجه مطلوبی بدهد اما هیچ تضمینی برای تداوم این وضعیت در این نواحی وجود ندارد به همین دلیل، باید به تأیید بازار درباره شرایط این نواحی توجه کنید. اگر می خواهید در نزدیکی ناحیه حمایت خرید را انجام دهید، منتظر تثبیت بازار در این ناحیه باشید و بعد از بالاتر رسیدن قیمت ها نسبت به ناحیه تثبیت شده، خرید خود را انجام دهید. این نوع روند حرکتی به معنای این است که نوع حرکت و تغییر در قیمت تابع شرایط ناحیه حمایت است ،در این شرایط قیمت حتماً به بالاتر از ناحیه حمایت خواهد رسید. همین تعریف و شرایط برای فروش در ناحیه مقاومتی صدق خواهد کرد.

برای تثبیت اوضاع در نزدیکی ناحیه مقاومتی صبر کنید و سپس هنگامی که قیمت، به پایین تر از محدوده مقاومت برسد، معامله کوتاهی را انجام دهید. بعد از خرید، حتماً استاپ لاس هایی را براساس تیک یا پیپ در زیر ناحیه حمایت تعیین کنید، همچنین بعد از انجام یک معامله کوتاه مدت، استاپ لاس خود را بالای ناحیه مقاومت، بر اساس پیپ یا تیک مشخص کنید.

اگر منتظر تثبیت شرایط هستید، بهتر است هنگام خرید، برای زمان های بی ثباتی بازار استاپ لاسی را براساس پیپ یا تیک تعیین کنید و هنگام فروش، استاپ لاس را بالاتر از محدوده تثبیت شده خود براساس پیپ مشخص کنید.
زمانی که وارد معاملات می شوید، در ذهن خود قیمت نهایی را در نظر بگیرید تا بتوانید به موقع از معامله خارج شوید.اگر در نزدیکی حمایت خرید خود را انجام دهید، قبل از رسیدن قیمت به سطح مقاومت، از معامله خارج شوید.

همچنین می توانید به محض رسیدن به سطوح حمایت و مقاومت مینور، معامله را ترک کنید.برای مثال، اگر خرید خود را در روند صعودی کانال انجام دهید، فروش را در نقطه ای بالای کانال انجام دهید. در برخی مواقع، اگر به جای فروش در مرحله حمایت و مقاومت مینور،در روند کار اجازه ماندن در موقعیت شکست را به خود بدهید، ممکن است سود بیشتری بدست بیاورید.
برای مثال، اگر در نزدیکی ناحیه حمایت مثلثی و یک روند صعودی، خرید خود را انجام دهید، می توانید معامله خود را تا شکسته شدن ناحیه مثلثی صعودی مقاومت نگه دارید و با جریان صعود همراه شوید.

نظریه ای وجود دارد که براساس آن حمایت قدیمی می تواند به صورت مقاوت جدید یا برعکس عمل کند. البته که این مسئله، همیشه اتفاق نمی افتد اما در شرایط مشخص مانند اتفاق افتادن شکست دوم، نمی تواند به درستی عمل کند.

شکست های جعلی در نمودار قیمت

ارزش دارایی های ما ممکن است روندی دور از انتظار ما را طی کنند که البته این مسئله همیشه اتفاق نمی افتد اما در صورت وقوع به آن شکست جعلی می گویند. اگر آنالیزهای ما نشان دهند که حمایتی تا 10 دلار برای شما وجود خواهد داشت، نزول قیمت از 10 دلار تا 9.97 یا 9.95 دلار امری کاملاً طبیعی است که در این صورت بعد از این افت معمولاً روند رو به بالایی را در پیش خواهد گرفت.

در ناحیه حمایت و مقاومت، قیمت های دقیقی مشخص نمی شوند و معمولاً هیچ گاه توقف قیمت ها در نقطه ای که قبلاً صورت گرفته بود، اتفاق نمی افتد. در این میان، شکست های جعلی فرصت های عالی را برای انجام معاملات فراهم می آورند.
یکی از استراتژی هایی که برای انجام معاملات می توان در نظر گرفت، صبر کردن برای بدست آوردن شکست های جعلی و وارد شدن به بازار معاملات تنها بعد از اتفاق افتادن آنها است. برای مثال، اگر گرایش حرکت قیمت ها به سمت صعود و بازگشت به ناحیه حمایت باشد، بهتر است اجازه دهید تا قیمت در زیر ناحیه حمایت دچار شکست شود و سپس با بازگشت قیمت به ناحیه بالای حمایت، خرید خود را انجام دهید.

به طور مشابه، اگر روند به صورت نزولی باشد و قیمت به سمت ناحیه مقاومت بازگردد، اجازه دهید که قیمت در بالای این ناحیه شکست خود را داشته باشد و وقتی که قیمت به زیر ناحیه مقاومت رسید، فروش کوتاهی را انجام دهید. یکی از نکات منفی در این عملکرد، در این است که این جهش های جعلی همیشه اتفاق نمی افتند.

صبر کردن برای یکی از آنها به معنای از دست دادن فرصت های خوب دیگر برای معاملات است. به همین دلیل، بهتر است تنها در صورت مواجه شدن با آنها، از این شکست ها استفاده کنید. از آنجا که این شکست های جعلی به یکباره اتفاق می افتد، بهتر است استاپ لاس شما کمی دورتر از ناحیه مقاومت یا حمایت باشد، در این صورت، این شکست جعلی روی حجم استاپ لاس شما قبل از حرکت روی مسیر مد نظرتان، تأثیری نخواهد داشت.

تطبیق تصمیمات معاملاتی جدید با سطوح جدید حمایت و مقاومت

سطوح حمایت و مقاومت عملاً پویا هستند به همین دلیل تصمیمات شما هم باید با آنها هم جهت باشند. در یک روند صعودی، آخرین حد پایین و بالا، بسیار اهمیت دارند. اگر قیمت به زیر پایین ترین حد ناحیه برسد، به معنای بالقوه شدن تغییر در روند قیمت است اما اگر قیمت ، اوج جدیدی را تجربه کند روند صعودی را تقویت می کند.

روی سطوح حمایت و مقاومتی که اکنون برایتان اهمیت دارند، تمرکز کنید، معمولاً، روند حرکتی در مناطق قوی دچار مشکل می شوند. این روندها، ممکن است در نهایت بعد از چندین بار تغییر، دچار جهش یا شکست هایی شوند.

سطوح ماژور حمایت و مقاومت را در نمودار خود مشخص کنید و آنهایی را که دیگر رفتار مرتبط و وابسته ای را از خود نشان نمیدهند را پاک کنید: ( برای مثال، اگر قیمتی در ناحیه حمایت یا مقاومت قوی جدا شود و به حرکت خود در مسیر جدا از آن ادامه دهد ). به همین صورت، مناطق وابسته حمایت و مقاومت مینور را در نمودار خود مشخص کنید. این کار به شما در آنالیز گرایشات کنونی و الگوهای نموداری کمک می کند.

این سطوح مینور، ارتباط خود را به عنوان یک ناحیه حمایت و مقاومت جدید با نواحی قبلی از دست خواهند داد. این نواحی جدید را دنبال کنید و آنهایی را که ارتباط خود را با سایر نواحی از دست داده اند را پاک کنید. اگر شما، جزو معامله گران روزانه باشید، روی امروز خود تمرکز کنید و به دنبال جایگاه نواحی حمایت و مقاومت در روزهای گذشته نباشید. به اطلاعاتی که در اختیار دارید توجه کنید و از آنها برای انجام معاملات خود استفاده کنید.

به اتفاقاتی که اکنون در معاملات رخ می دهند دقت کنید و سطح حمایت و مقاومت امروز را مشخص کنید. انجام معاملات بر پایه حمایت و مقاومت کار آسانی نیست، در اکانت دموی خود استفاده از آنها را برای الگوهای نموداری و تمایلات حرکت قیمت ها تمرین کنید. سپس معاملات را با استفاده از تارگت ها و استاپ لاس ها انجام دهید و بعد از بدست آوردن مهارت کافی در زمینه کار با این نواحی وارد بازار معاملاتی واقعی شوید.

چگونه خط روند رسم کنیم؟ رسم خط روند

رسم خط روند

استفاده از خطوط روند، یکی از پرکاربردترین روش‌های شناسایی نقاط حمایت و مقاومت در نمودار است. اما شیوه ترسیم درست خط روند، هنوز برای بسیاری از معامله گران سوال برانگیز است. در این مقاله به سراغ ماهیت خط های روند و روش رسم آن‌ها می‌رویم تا پس از مطالعه آن بتوانید محتمل‌ترین کف و سقف‌های نمودار را شناسایی کرده و معاملات پرسودی را تجربه کنید.

نحوه رسم خط روند

خط روند، یک ابزار ترسیم نموداری دینامیک است. این خط از اتصال نقاط چرخش قیمت در نمودار تشکیل می‌شود. در تحلیل تکنیکال از خط روند برای تشخیص نقاط احتمالی واکنش بازار استفاده می‌کنند. این خطوط بر اساس شرایط بازار و نمودار می‌توانند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشند. در واقع خط روند، حمایت یا مقاومت به صورت افقی مورب است. این روش برای معامله گران نقش حیاتی دارد چون به آنها در تشخیص نقاط مهم عرضه و تقاضا – که می‌توانند عامل تغییر مسیر بازار و شکل‌گیری روند جدید باشند – کمک می‌کند. تصویر زیر را مشاهده کنید:

رسم خط روند

نمودار فوق متعلق به قیمت سهام شرکت «دارو رازک» است. در این تصویر خط روند ماهیت صعودی داشته و نقش حمایتی دارد. همان‌ گونه که در تصویر مشخص شده، طی روند صعودی بر اساس این خط، معامله گران حداقل یک فرصت خرید مطمئن داشته‌اند. در نمودار زیر شرایط دیگری برقرار است.

رسم خط روند

خط روند در نمودار فوق از نوع نزولی بوده و خاصیت مقاومتی دارد. تفاوت دو نمودار در این است که حالت اول برای معامله گران، موقعیت معاملاتی خرید فراهم می‌کند و حالت دوم در بازارهای یک طرفه مثل بازار سهام ایران، فرصت خروج از سهم در سقف‌های قیمتی و در بازارهای دو طرفه مانند بازار جهانی موقعیت معاملاتی فروش را مهیا می‌کند.

چگونه خط روند را درست رسم کنیم؟

تا اینجای مقاله، سعی ما بر این بود تا تعریف مناسبی از مفاهیم اولیه و کاربرد خطوط روند بیان کنیم. در این مرحله، شیوه ترسیم درست آن‌ها را خواهیم آموخت. اساسی‌ترین مثال حمایت افقی مفهوم در مورد رسم این خط، وجود حداقل دو نقطه برای ترسیم یک خط روند است. به عبارت دیگر خط روند از اتصال حداقل دو کف یا سقف قیمت در نمودار تشکیل می‌شود. به مثال زیر به دقت توجه کنید.

رسم خط روند

نمودار بالا مربوط شرکت فولاد مبارکه اصفهان در دوره زمانی هفتگی است. آخرین شمع قیمتی نشان داده شده در مربع با پوشش شمع‌های قیمتی خنثی پیشین دقیقا روی خط روند صعودی، برای دو دسته از معامله گران نوید بخش است. دسته اول کسانی هستند که سهم را در قیمت‌های پایین خریداری کرده و پس از مدتی روند اصلاحی نزولی، در مورد ادامه صعود مردد بوده‌اند که پس از وقوع این اتفاق معمولا سهام خود را حفظ می‌کنند. دسته دوم معامله‌گرانی هستند که منتظر فرصت مناسب و کم ریسک برای ورود به سهم بوده‌اند تا با موج صعودی جدید همراه شوند. بیشتر این افراد، پس از بسته شدن شمع قیمتی نمودار هفتگی و مطمئن شدن از قدرت صعودی بازار، وارد موقعیت خرید می‌شوند.

نکته‌هایی مهم در مورد دوره زمانی نمودار

خطوط روند ترسیم شده در دوره‌های زمانی بالاتر معمولا قدرت بیشتری دارند. به همین دلیل، بهتر است که همیشه از نمودارهای طولانی مدت، مثلاً نمودار هفتگی تحلیل خود را شروع کرده و به‌ صورت پله‌ای دوره زمانی نمودار را کاهش دهید. همیشه خط روندی را بیابید که بیشترین تعداد برخورد را داشته و ضمن این برخوردها از بدنه شمع‌های قیمتی نیز عبور نکرده باشد. همواره از ترسیم خط روندی که از بدنه شمع‌های قیمتی عبور کرده باشد، بپرهیزید. زیرا این‌گونه موارد فاقد هرگونه ارزش تحلیلی خواهند بود. بسیاری از معامله گران معتقد هستند که نمودار روزانه، بهترین دوره زمانی ممکن برای تحلیل روند بازار است. زیرا ماهیت زمانی آن به طور محض بلند یا کوتاه مدت نیست و بر این اساس می‌توان دوره زمانی معقولی را به همراه جزئیات مهم آن مشاهده و تحلیل کرد. همچنین زمان طی شده بین نقاط اولیه تشکیل خط روند – حداقل دونقطه – مهم است و هر چه بازار طی دوره طولانی‌تری به آن واکنش دهد، بدون شک اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در مورد دوره زمانی نمودار، نکته‌ای بسیار با اهمیت وجود دارد؛ بهتر است معامله گران برای افزایش اعتبار تحلیل‌ها و معاملات کم ریسک‌تر از تکنیک تحلیل چند زمانی استفاده کنند. مثلا برای معامله بر اساس یک خط روند صعودی در نمودار هفتگی، بهتر است در مواقع اصلاحی یا بر اساس خطوط روند هم‌پوشان در نمودار روزانه، معامله کنید.

شمع‌های قیمتی و خطوط روند

یکی از مهمترین سوالاتی که هنگام ترسیم برای معامله گران پیش می‌آید این است که باید بر اساس کدام ناحیه – قیمت باز و بسته شدن یا بیشترین و کمترین – از شمع‌های قیمتی، خط روند مد نظرشان را رسم کنند! پاسخ این سوال به شرایط نمودار و دیدگاه تحلیل‌گر بستگی دارد. به طور کلی، خط روندی که کاملا منطبق بر نقاط بالا و پایین یا باز و بسته شدن شمع‌های قیمتی باشد، در مواقع نادر شکل می‌گیرد. به عبارت ساده‌تر، قاعده خاص و تثبیت شده‌ای در این زمینه وجود ندارد و هر فرد می‌تواند طبق دیدگاه و تجربه‌های شخصی خود از آنها استفاده کند. در این زمینه معامله گران فقط باید بر عدم تقاطع خط و بدنه شمع‌های قیمتی تمرکز کنند.

دست و پنجه نرم کردن با خط روند تنظیم شده!

این موضوع شاید بزرگترین مشکل افراد حین رسم خطوط روند باشد که در اصطلاح به آن «تنظیم اجباری منحنی» می‌گویند. این حالت زمانی اتفاق می‌افتد که فرد از روی تعصب نسبت به شرایط نمودار، به درستی یک ناحیه ایمان آورده و بر اساس تصورات ذهنی غلط شروع به رسم و تنظیم خطوط می‌کند. مهمترین نکته در ترسیم خطوط و سطوح حمایت و مقاومت این است که همواره بهترین نقاط بازگشت در نمودار، واضح‌ترین آن‌ها هستند. بنابراین اگر یک خط روند به اندازه کافی منطبق بر قوانین تحلیل نموداری نیست، بهتر است به سراغ ابزار یا الگوی دیگری بروید یا دست نگه دارید تا موقعیت مناسبی فراهم شود.

چگونه با استفاده از خطوط روند، معامله کنیم؟

به طور کلی برای معامله بر اساس این ابزار تحلیل فنی دو روش عمده وجود دارد. حالت اول زمانی است که قیمت، روند مشخصی را طی کرده و این خطوط نقش حمایتی یا مقاومتی مطلق دارند که در این مواقع معامله گران با توجه به روند جاری بازار، هنگام لمس خط روند حمایتی توسط قیمت، وارد موقعیت خرید می‌شوند. در حالت معکوس از آن به عنوان فرصتی برای خروج از معامله بازارهای یک طرفه مثل سهام تهران استفاده می‌کنند. حالت دیگر زمانی است که توسط شمع‌های قیمتی شکسته شوند و قیمت بالاتر یا پایین‌تر از آن‌ها بسته شود که در این صورت خط روند خاصیت معکوس پیدا کرده و در اصطلاح به سطوح اتفاق تبدیل می‌شوند. مثلا خط روند نزولی که نقش مقاومت داشته پس از شکست به یک خط حمایتی تبدیل می‌شود و اکثر معامله گران منتظر می‌مانند تا قیمت به خط روند بازگردد و در آنجا وارد یک معامله کم ریسک می‌شوند. در این زمینه به نمودار شرکت داروسازی جابر ابن حیان توجه کنید.

رسم خط روند

به طور خلاصه باید همیشه به دنبال خط روندی باشید که حداقل ۲ تا ۳ برخورد داشته و از بدنه شمع‌های قیمتی عبور نکرده باشد. به عبارت دیگر، هرچه خط روند ایده ال‌تر، اعتبار بیشتر و در نتیجه، بازدهی معاملاتی شما بیشتر خواهد بود. این روش معاملاتی بدون شک یکی از بهترین روش‌ها برای شکار حرکت‌های بزرگ بازار با کمترین ریسک ممکن است. امیدواریم مطالعه این مقاله برای شما مفید بوده باشد.

بُعد تاریخی بازار (Chikou Span): بازار نزولی

اندیکاتور ایچیموکو یکی از ابزارهای کاربردی تحلیل تکنیکال بوده که در نرم افزار متاتریدر قابل دسترس همگان می باشد. ایچیموکو کینکو هیو از دسته اندیکاتورهای شناسایی روند بازار Market Trend محسوب می شود و می تواند در یک نگاه کوتاه به چارت در کمترین زمان ممکن تصویر خوبی از روند و قدرت روند را در اختیار معامله گر قرار دهد.

2- ما در پایگاه خبری بازار مشترک، تنها به آموزش فارکس برای فارسی زبانان در سراسر جهان می پردازیم و هیچ گونه فعالیتی دیگری در این بازار مالی نداریم. (اسامی کارگزاری های اعلام شده در مطالب آموزشی صرفا جهت بررسی و استفاده از دموهای آموزشی آن ها است)

3- بازار فارکس، بازار خطرناکی است و اگر اشتباه کنید ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید. پس حتما با آموزش درست و آگاهی پای به این بازار بگذارید.

بیشتر بخوانید:

مرحله اول

آموزش ایچیموکو؛ مثال مرحله اول، محدوده دایره زرد رنگ، محدوده حمایتی بازار در اندیکاتور ایچیموکو است. باید به واکنش چیکو اسپن به این محدوده دقت کرد.

در نمودار چهارساعته GBPUSD بازار فارکس کاملاً مشخص است که بازار در روند صعودی قرار گرفته است. با این حال چیکو اسپن تشکیل اوج داده و به سمت پایین بازگشته است. از آنجایی که چیکو اسپن در بالای نمودار قیمتی قرار دارد، نشانگر این است که قدرت در دست خریداران است. اگر چیکو اسپن به بازگشت نزولی ادامه دهد، با حمایتی در دایره زرد رنگ مواجه خواهد شد. این دایره زرد رنگ همان محل برخورد احتمالی چیکو اسپن به نمودار قیمتی است.

برای اینکه روند صعودی ادامه یابد، بایستی اوج قیمتی قبلی (خط افقی قهوه‌ای) شکسته شود. در مقابل برای اینکه بازار از دست خریداران خارج شود، کندل های داخل دایره زرد بایستی از میان برداشته شوند و چیکو اسپن به زیر آن‌ها عبور کند.

مرحله دوم

آموزش ایچیموکو؛ مثال مرحله دوم، سقوط چیکو اسپن به محدوده حمایتی در اندیکاتور ایچیموکو

در نمودار بعدی شاهد هستیم که نرخ برابری GBPUSD در بازار فارکس به شدت سقوط کرده و چیکو اسپن یا همان خط سبز رنگ به حمایت برخورد کرده است. حمایت منظور ما همان نمودار قیمتی است. در اینجا قدرت خریداران به چالش کشیده می‌شود و چیکو اسپن از اوج قبلی هم فاصله زیادی گرفته است (خط افقی قهوه‌ای). با این حال هنوز چیکو اسپن نتوانسته به زیر نمودار قیمتی سقوط کند.

مرحله سوم

آموزش ایچیموکو؛ مثال مرحله سوم، واکنش اولیه بازار به حمایت، جهش صعودی است. اما قدرت حمایت زمانی تایید می شود که جهش صعودی به یک رالی صعودی تبدیل شود. در غیر این صورت بایستی منتظر شکست حمایت ماند.

در نمودار بعدی حمایت خریداران از بازار به خوبی دیده می‌شود. با برخورد چیکو اسپن به نمودار قیمتی، GBPUSD رشد کرده و توانسته به سطوح بالاتری بازگردد. اما این جهش صعودی تنها یک واکنش موقتی به حمایت بوده است.

اگر چیکو اسپن از بالا به نمودار قیمتی برخورد کند، واکنش اولیه مثبت خواهد بود. چون‌که کندل های ۲۶ دور قبل، برای چیکو اسپن نقش حمایت را دارند. اگر از آخرین کف قیمتی چیکو اسپن یک خط افقی رسم کنید، این خط افقی حمایت جزئی بازار خواهد بود. یعنی تنها در صورتی می‌توان انتظار ادامه حرکات نزولی را داشت، که این حمایت جزئی شکسته شود.

مرحله چهارم

آموزش ایچیموکو؛ مثال مرحله چهارم، چیکو اسپن بعد از عبور به زیر کندل های قیمتی، دوباره در قالب مقاومت به آن ها برخورد کرده است. این یعنی شکست ناحیه حمایتی، قطعی بوده است.

نمودار چهارساعته GBPUSD در ادامه حرکات نزولی توانسته حمایت جزئی (خط افقی) را دوباره لمس کند و دوباره به سمت بالا جهش کند. اما بازار بعد از دو بار برخورد به این حمایت توانسته از آن عبور کند. نکته قابل توجه در این نمودار، نحوه نوسانات چیکو اسپن در داخل دایره زرد رنگ است. این دایره زرد رنگ درگیری چیکو اسپن با نمودار قیمتی را نشان می‌دهد.

چیکو اسپن در اولین برخورد به نمودار قیمتی تقویت شده و به سمت بالا بازگشته است. اما در ادامه توانسته کندل های قبلی را بشکند و به زیر آن‌ها نفوذ کند. اگر به این محدوده دقت کنید، چیکو اسپن بعد از این حرکت نزولی، دوباره در واکنش به خط حمایتی جهش کرده و به زیر نمودار قیمتی برخورد کرده و بعد از آن شاهد سقوط چیکو اسپن بودیم.

یعنی به‌طور خلاصه می‌توان گفت که در دایره زرد رنگ، چیکو اسپن ابتدا به حمایت (همان نمودار قیمتی) واکنش مثبت نشان داده است. در ادامه توانسته این حمایت را بشکند و آن را به مقاومت تبدیل کند. با برخورد مجدد چیکو اسپن به این مقاومت، شاهد سقوط بازار هستیم. مسیر نزولی چیکو اسپن هموار است و کندل قیمتی در برابر چیکو اسپن دیده نمی‌شود و چیکو اسپن هم به زیر نمودار قیمتی عبور کرده است. این یعنی روند بازار به نزولی تغییر کرده و قدرت فروشندگان قابل توجه است.

مرحله پنجم

آموزش ایچیموکو؛ مثال مرحله پنجم، واکنش اولیه چیکو اسپن در اندیکاتور ایچیموکو به کف های قیمتی قبلی خود مثبت بوده است.

در نمودار بعدی شاهد هستیم که GBPUSD نزدیک به ۲۰۰ پیپ از محل شکست حمایت جزئی اخیر فاصله گرفته است. در سمت چپ نمودار چهارساعته، دو کف قیمتی در چیکو اسپن دیده می‌شود، این کف‌های قیمتی حمایت‌های قبلی بازار هستند. GPBUSD با رسیدن به این محدوده واکنش مثبت جزئی به آن نشان داده است. مسیر نزولی چیکو اسپن همچنان هموار است و در عین حال مقاومت بعدی چیکو اسپن هم حداقل ۲۰۰ پیپ بالاتر است (مقاومت همان کندل های قیمتی بالای چیکو اسپن است).

مرحله ششم

آموزش ایچیموکو؛ مثال مرحله ششم، محدوده حمایتی بازار که همان کف های قیمتی قبل چیکو اسپن بودند، به مقاومت بازار تبدیل شده است.

بعد از واکنش اولیه چیکو اسپن به کف‌های قیمتی قبلی، GBPUSD توانسته این محدوده حمایتی را بشکند و با ثبت کف قیمتی جدید و پایین‌تر دوباره به این محدوده حمایتی (این بار در قالب مقاومت) واکنش نشان دهد. چیکو اسپن در زیر نمودار قیمتی قرار دارد، به همین دلیل روند همچنان نزولی است. از آنجایی که در مسیر نزولی چیکو اسپن کندل قیمتی دیده نمی‌شود، قدرت فروشندگان همچنان قابل توجه است. اما در این میان، مقاومت بازار یا همان نمودار قیمتی به فاصله نزدیکی از چیکو اسپن رسیده است.

مرحله هفتم

آموزش ایچیموکو؛ مثال مرحله هفتم ، از زمانی که چیکو اسپن به زیر نمودار قیمتی عبور کرده، GBPUSD بیش از ۵۰۰ پیپ سقوط کرده است.

حمایت جزئی که در نمودار قبلی دیده می‌شود (۱٫۳۹۳۷)، کف قیمتی چیکو اسپن است. معمولاً کف‌های جزئی می‌توانند اولین نشانه از تشکیل کف قیمتی باشند، اما در صورتی که حمایت‌های جزئی شکسته شوند، بازار می‌تواند به حرکات نزولی ادامه دهد. در نمودار پایینی شاهد هستیم که بعد از مدتی نوسان GBPUSD بین سطوح حمایت و مقاومت چیکو اسپن، که در واقع مثال حمایت افقی همان کف‌های قبلی چیکو اسپن بودند، GBPUSD سقوط کرده و با شکست حمایت جزئی به حرکات نزولی ادامه داده است.

این مثال نشان می‌دهد که وقتی چیکو اسپن در زیر نمودار قیمتی قرار دارد، روند نزولی است و قدرت در دست فروشندگان است و زمانی که مسیر نزولی چیکو اسپن هموار است، شاهد قدرت‌نمایی فروشندگان در بازار خواهیم بود.

از زمانی که چیکو اسپن به زیر نمودار قیمتی سقوط کرد، GBPUSD بیش از ۵۰۰ پیپ سقوط کرده است. در اینجا نباید فکر کرد که چیکو اسپن تنها به شما سیگنال فروش داده، در واقع سیگنال فروش اصلی با تشکیل پین بار نزولی در محدوده ۱٫۴۳۳۷ و خیلی زودتر از نمودار ابری صادر شده بود. اما چیکو اسپن به شما کمک کرد تا روند بازار را تعیین کنید. آیا قدرت روند قابل توجه است یا خیر؟ آیا می‌توان با روند نزولی همراهی کرد؟ آیا زمان خروج از معامله فروش فرا رسیده است؟

طرز صحیح ترسیم خطوط حمایت و مقاومت افقی (Support and Resistance levels)

ترسیم صحیح سطوح حمایت و مقاومت روی نمودار قیمت یکی از اساسی ترین مهارتهایی است که تریدرهای پرایس اکشن (price action trader)‌ می بایست فرا گیرند. این مبحث همچنین پیش نیازی برای کلیه ی ابزارهای مورد استفاده در استراتژیهای پرایس اکشن (price action strategies) مانند پین بار(pin bar)، اینساید بار (inside bar) و همچنین بدست آوردن مقدار مناسب سود به ریسک (risk to reward ratio) می باشد.

در این مقاله به تعریف سطوح حمایت و مقاومت و علت بوجود آمدن آنها خواهیم پرداخت. همچنین چگونگی تشخیص صحیح آنها و چند قانون کلیدی در این خصوص را بررسی خواهیم کرد.

بطور خلاصه این مبحث به شما کمک خواهد کرد که در زمان تحلیل، چارت شما به شکل زیر درنیاید:

و در عوض یک چارت بدون وجود خطوط اضافه داشته باشید که در عین سادگی امکان تحلیل موثرتر را فراهم کند. مانند چارت نمونه زیر:

قبل از شروع به این نکه توجه کنید که این مقاله فقط در خصوص ترسیم خطوط حمایت و مقاومت افقی می باشد که البته مهمترین مبحث در ترسیم سطوح کلیدی قیمت می باشد.

تعریف سطوح حمایت و مقاومت:

سطوح حمایت یا مقاومت نقاطی هستند که قیمت بیش از حد رشد کرده و یا بیش از حد کاهش پیدا کرده است و امکان برگشت بازار از آن نقاط وجود دارد. این لِولها بسته به شرایط بازار و نوع ارز به عنوان حمایت و مقاومت عمل می کنند.

حال به تعریف تریدرهای پرایس اکشن می پردازیم:

سحوح حمایت و مقاومت سطوحی هستند که میتوان به دنبال سیگنال خرید یا فروش بر اساس تحلیل پرایس اکشن مانند پین بار بود. این تعریف تمام نیاز تریدرهای پرایس اکشن را برآورده می کند. در حقیقت در پرایس اکشن نیاز نیست که بدانیم چرا این سطح شکل گرفته است، در عوض باید دقت کرد که درجه ی اهمیت این سطح در برابر سطوح دیگر چقدر است. اگر سطح بدست آمده به عنوان یک سطح کلیدی ارزیابی شود آنوقت به دنبال یک سیگنال پرایس اکشن برای امکان سنجی ورود به معامله می گردیم.

در زیر مثال واضحی از یک سطح حمایت و مقاومت مشاهده می کنید:

دلیل تشکیل سطوح حمایت و مقاومت:

برای درک بهتر علت تشکیل لِولهای حمایت و مقاومت، باید با مفهوم نمودار عرضه و تقاضا آشنا شویم.

به نمودار عرضه زیر دقت کنید که چطور با افزایش قیمت، مقدار عرضه شده برای فروش نیز افزایش پیدا می کند.

برای بیان نمودار بالا با مفاهیم ترید می توان گفت که هر چه قیمت بالاتر می رود، تریدرهای بیشتری تمایل به فروش پوزیشنهای خود می کنند.

نمودار تقاضا دقیقا برعکس و نقطه مقابل نمودار عرضه می باشد. هر چه قیمت بالا می رود، مقدار تقاضا برای خرید کم می شود زیرا تریدرها با افزایش قیمت، تمایل کمتری به خرید دارند.

بنابراین میتوان سطوح قیمت حمایت یا مقاومت را به عنوان نقطه ای بیان کرد که تریدرها بسته به شرایط بازار، تمایل بیشتری به خرید یا فروش دارند. این محدوده ها ناحیه ای پر تنش بین خریداران و فروشنده ها ایجاد می کنند که باعث تغییر جهت در نمودار قیمت می شود.

این تعاریف در نمودار GBPNZD در زیر قابل مشاهده است:

حال که با مفاهیم اولیه آشنا شدیم، بیایید نحوه تشخیص این سطوح را بررسی کنیم.

چگونگی ترسیم خطوط حمایت و مقاومت:

اولین چیزی که در مورد خطوط حمایت و مقاومت باید بدانیم این است که این خطوط همیشه در یک قیمت مشخص نیستند. در حقیقت بسیاری از مواقع بهتر است محدوده ای برای حمایت و مقاومت روی نمودار قیمت مشخص کنیم.

همچنین یک باور غلط بین بعضی از معامله گران این است که خطوط کلیدی حمایت یا مقاومت باید دقیقا بالاترین یا پایین ترین نقطه های کندلها را به هم وصل کند. ولی در واقع خطوط حمایت و مقاومت مهم محدوده هایی هستند که حتی ممکن است قیمت از آنها عبور کرده و برگشته باشد. به همین دلیل استراتژیهای پرایس اکشن (price action strategies) مانند پین بار می تواند اهمیت این محدوده ها را تایید کند.

با توجه به نمودار قیمت بالا ملاحظه می کنید که خط مقاومت و حمایت افقی ترسیم شده لزوما از بالاترین و پایین ترین قیمت در کندلها عبور نکرده و در قسمتی از نمودار، قیمت به خط مقاومت اعتنا نکرده و از آن عبور کرده است و در برخورد بعدی به حمایت تبدیل شده، ولی اصلا جای نگرانی نیست.

نکته مهم این است که بدانیم ترسیم خطوط مقاومت و حمایت افقی هر چقدر هم که دقیق باشد بدون نقص نیست. اما این سیگنالهای پرایس اکشن هستند که مثال حمایت افقی برای تشخیص قدرت و اهمیت خطوط ترسیم شده قبل از ورود به معامله به ما کمک می کنند. برای کسب اطلاعات بیشتر پیشنهاد می کنیم که مقاله سیگنال فارکس به روش پرایس اکشن را در بخش آموزش سایت مطالعه نمایید.

نکته آخر در ترسیم خطوط افقی حمایت و مقاومت این است که این خطوط باید در لِولهایی باشند که قیمت بیشترین برخورد را با دو طرف آنها داشته باشد. بنابراین در بسیاری موارد باید سطح ترسیم شده را آنقدر بالا و پایین کنیم تا به بهترین سطح قیمت که بیشترین تماس با کندلها به عنوان حمایت یا مقاومت را دارد برسیم.

لازم به یادآوریست که این سطوح بیانگر قیمتهایی هستند که معامله گران بیشتری تمایل به خرید یا فروش دارند و این مساله باعث تغییر جهت بازار می شود. پس بنابراین با بالا و پایین کردن سطح حمایت یا مقاومت افقی ترسیم شده روی نمودار، شانس بالاتری برای شکار روند خواهیم داشت.

قوانین معامله با سطوح حمایت و مقاومت افقی:

در زیر تعدادی اصول کلی و در عین حال ساده برای معامله با این سطوح را بررسی می کنیم.

۱-از نقاط چرخش قیمت (swing highs and swing lows) به بهترین نحو استفاده کنید:

با استفاده از نقاط چرخش قیمت به عنوان راهنمایی برای شروع ترسیم خطوط افقی مقاومت و حمایت، درصد موفقیت شما در بدست آوردن سطوح کلیدی بالا می رود. و با بدست آوردن این سطوح قیمت، می توانید به دنبال سیگنالهای خرید یا فروش بر اساس پرایس اکشن باشید.

۲-نگران این نباشید که خطوط افقی حمایت و مقاومت ترسیم شده دقیقا از بالاترین و پایین ترین قیمت در کندلها عبور نکرده است:

باید در نظر داشته باشید که در اکثر مواقع این خطوط دقیقا از بالاترین و پایین ترین نقاط کندلها عبور نمی کنند. پس بجای نگرانی در این خصوص،‌ باید اطمینان حاصل کنید که سطوح ترسیم شده در قیمتی واقع شده باشد که نمودار بیشترین تماس را از بالا و پایین به عنوان حمایت و مقاومت داشته است.

۳-به سطوح کلیدی اصلی در بازار تمرکز کنید:

اگر می بینید که برای پیدا کردن یک سطح حمایت و مقاومت افقی باید زمان طولانی صرف کنید، به احتمال زیاد آن سطح ارزش ترسیم روی نمودار را نخواهد داشت. زیرا سطوح کلیدی و اصلی باید کاملا واضح و آشکار باشند.

۴-جستجو در بازه زمانی ۶ ماهه برای پیدا کردن سطوح حمایت و مقاومت افقی روی نمودار قیمت کافیست:

اصلا نیاز نیست که چند سال در نمودار قیمت به عقب برگردید تا سطوح حمایت و مقاومت را پیدا کنید. بیشتر سطوح مهم قیمت که با آنها روبرو می شوید در ظرف ۶ ماهه قبل تشکیل شده اند. البته شما می توانید برای بررسی ترسیم خطوط حمایت و مقاومت به دلخواه چندین سال روی نمودار قیمت به عقب برگردید، اما لزوما نیاز نیست که بیش از ۶ ماه گذشته را به دنبال سطوح مناسب برای ورود به معامله جستجو کنید.

سخن آخر:

امیدواریم که این مقاله برای شما در ترسیم خطوط افقی حمایت و مقامت مفید بوده باشد. یادآور میشویم که مسائل را پیچیده نکنید. ترسیم خطوط حمایت و مقاومت افقی از ساده ترین کارهای یک معامله گر و مخصوصا یک تریدر پرایس اکشن است. در حقیقت اگر انرژی زیادی در ترسیم این سطوح صرف کردید، قطعا سطوحی بیش از حد نیاز روی نمودار خود کشیده اید و تحلیل را برای خود پیچیده تر کرده اید. پس سعی کنید که نمودار خود را بیش از حد شلوغ نکنید و در عین حال با اعتماد به نفس فقط خطوط مورد نیاز را ترسیم کنید.

نکاتی برای ترید روی سطوح افقی و مورب

زمانی که بر اساس شکست سطوح در بازار ترید میکنید، دانستن نکاتی در مورد سطوح افقی (همان حمایت ها و مقاومت ها کلاسیک) و سطوح مورب (خطوط روند) می تواند بسیار مفید باشد. به شخصه سطوح افقی حمایت/مقاومت را به خطوط روند ترجیح میدهم چرا که بسیار واضح تر هستند اگرچه ترفندها و نکاتی وجود دارند که ترید کردن بر اساس شکست خطوط روند را نیز موثرتر می کنند. برای دانستن این نکات با طلاچارت همراه باشید…

دو راه برای ترید کردن پس از شکست وجود دارد. چه بعد از شکست و چه بعد از پولبک به سطح مورد نظر. بیایید نگاهی به شکست ها بیندازیم. ابتدا شکست سطوح حمایت و مقاومت افقی و سپس شکست خطوط روند.

در تصویر اول میبینید که قیمت سطح مقاومتی را شکسته و در مثال دوم مشاهده می کنید که پولبک به خط روند انجام شده است. البته این بدان معنا نیست که قیمت بیشتر به خطوط روند پولبک می کند و به سطوح افقی پولبکی نخواهد کرد. اما چیزی که میدانم این است که پولبک به سطوح افقی را می توان راحت تر از پولبک به خطوط روند ترید کرد. علاوه بر این باید مثال حمایت افقی بدانید که زمانی که ما پولبک به یک خط روند را ترید میکنیم، این احتمال وجود دارد که پولبک به خط روند به بخشی از یک الگوی قیمتی دیگر تبدیل شود و این مشکل ساز خواهد بود.

همانطور که در تصویر بالا میبینید، الگوی مثلث متقارن (خطوط آبی) پس از شکست ضلع بالایی تبدیل به الگوی مستطیل شد (خطوط صورتی) و سپس یک الگوی سر و شانه معکوس نیز مشاهده می شود که خط گردنش منطبق با ضلع بالای الگوی مستطیل است.

توضیح طلاچارت: از لحاظ ظاهری الگوی سر و شانه مورد تایید است اما این الگو به دلیل ماهیت برگشتی که دارد ترجیحا باید بعد از یک حرکت نزولی تشکیل شود.

الگوهای قیمتی که سطح تریگر آنها به صورت افقی باشد، معمولا به الگوی دیگری تغییر شکل نمیدهند که این مزیت بزرگی است. همچنین حد ضرر پوزیشن های ما نیز در این شرایط بهتر محافظت می شوند چرا که قیمت پولبک خود را به همان سطحی که شکسته است انجام می دهد و معمولا نفوذ بیشتری نمی کند.

توضیح طلاچارت: البته گاهی اوقات قیمت پس از پولبک نفوذ بیشتری انجام می دهد که دلیل آن نیز دستیابی به نقاط تصمیم گیری می باشد که این مبحث مربوط به سطوح پیشرفته تر تحلیل تکنیکال می باشد.

علاوه بر این تشخیص نامعتبر شدن شکست سطوح افقی ساده تر می باشد. اگر قیمت به داخل ناحیه شکسته شده برگشت، شکست مدنظر ما نامعتبر شده است. اما تشخیص این مورد در خطوط روند بسیار سخت تر خواهد بود.

بسیار خب؛ حالا چگونه میتوانیم خودمان را از بروز این خطاها نجات دهیم؟ با استفاده از یک ترفند ساده!

کافیست صبر کنید تا یکی از نقاط سقف/کف مهم (مثل آخرین نقطه ای که خط روند یا الگوی قیمتی خود را از طریق آن رسم کرده ایم) شکسته شود.

در تصویر قبلی دقیقا خط مقاومت صورتی رنگ مدنظر ماست.

در ادامه مثال های بیشتری را خواهیم دید.

در مثال بالا، شکست خط روند با شکست آخرین سقف همزمان شده است که با همراهی سایر فاکتورها یک موقعیت ترید خوب را بوجود آورده اند.

در تصویر بالا مشاهده می کنید که قیمت بعد از شکست خط روند، در شکست آخرین کف موجود ناتوان بوده است و پس از مقداری بازگشت به سمت بالا، در نهایت کف مدنظر را شکسته و به درستی در جهت مورد انتظار حرکت کرده مثال حمایت افقی است.

نهایتا در مثال سوم میبینیم که قیمت دو تلاش نافرجام برای شکست خط روند داشته است که تلاش دوم باعث تغییر شکل الگو از مثلث متقارن به مثلث صعودی شده است. در نهایت قیمت مقاومت افقی مثلث را شکست (بسته شدن کندل در بالای سطح مهم است!) و به سطح شکسته شده پولبک کرد و در ادامه حرکت قدرتمندی به سمت بالا انجام شد.

بنابراین چه قیمت خط روند و آخرین سقف/کف موجود را بشکند و چه خط روند شکسته شود و در شکست آخرین سقف/کف موجود ناکام بماند، بالاخره یک سطح افقی مناسبی شکل خواهد گرفت که از کیفیت بسیار بالایی برای ترید کردن برخورد می باشد.

و در پایان توجه شما را به مثالی از بازار سکه آتی در سررسید تحویل اسفند ۹۶ جلب میکنیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.