نقدینگی چیست
نقدینگی بسته به زمینه آن ممکن است معنای دیگری پیدا کند، اما همیشه به یک چیز مربوط می شود: پول نقد یا پول آماده. نقدینگی یا liquidity به مبلغی گفته می شود که بلافاصله برای پرداخت بدهی ها یا استفاده برای سرمایه گذاری در دسترس است. این سطوح وجه نقد موجود و سرعت تبدیل دارایی مالی یا اوراق بهادار به پول نقد بدون از دست دادن ارزش قابل توجه را نشان می دهد. به عبارت دیگر، چه مدت طول می کشد تا فروش شود.
نقدینگی از این جهت مهم است که نشان می دهد یک شرکت چقدر در انجام تعهدات مالی و هزینه های غیرمنتظره انعطاف پذیر است. همچنین برای افراد متوسط نیز صدق می کند. هرچه دارایی های نقدینگی (پس انداز نقدی و سبد سرمایه گذاری) آنها در مقایسه با بدهی هایشان بیشتر باشد، وضعیت مالی آنها بهتر خواهد بود.
انواع نقدینگی
نقدینگی به 2 شکل اساسی وجود دارد: نقدینگی بازار که مربوط به سرمایه گذاری ها و دارایی ها است و نقدینگی حسابداری که مربوط به امور مالی شرکت ها یا شخصی است.
نقدینگی بازار
نقدینگی بازار به نقدینگی یک دارایی و سرعت تبدیل آن به پول نقد اشاره دارد. در واقع، اینکه چقدر قابل فروش است؟ با قیمت های ثابت و شفاف.
نقدینگی بالا در بازار به این معنی است که یک عرضه بالا و تقاضای زیادی برای یک دارایی وجود دارد و همیشه فروشنده و خریدار آن دارایی وجود دارد. اگر کسی بخواهد دارایی خود را بفروشد و هنوز شخصی برای خرید آن وجود نداشته باشد، پس نمی تواند نقدینگی باشد.
هنگام سرمایه گذاری، مهم است که یک سرمایه گذار نقدینگی یک دارایی یا اوراق بهادار خاص را در نظر داشته باشد. در میان سرمایه گذاری ها و وسایل نقلیه مالی، بیشترین میزان نقدینگی دارایی ها شامل موارد زیر است:
- حساب های پس انداز / بازار پول
- سهام در بورس های بزرگ و صندوق های قابل معامله در بورس
- اوراق قرضه
- کاغذ تجاری
- سایر اوراق بهادار کوتاه مدت بازار پول
نمونه هایی از دارایی های غیر نقدینگی یا آنهایی که نمی توانند به سرعت به پول نقد تبدیل شوند، موارد ملموسی مانند املاک و مستغلات و هنرهای زیبا هستند. آنها همچنین شامل اوراق بهاداری هستند که در بورس های خارجی معامله می شوند یا سهام پنی که خارج از بورس خرید و فروش می کنند. فروش این اقلام مدت زمان زیادی به طول می انجامد.
نقدینگی حسابداری
نقدینگی حسابداری به توانایی یک شرکت یا شخص در انجام تعهدات مالی خود اشاره دارد، یعنی پولی که به طور مداوم بدهکار هستند.
در مورد افراد، تشخیص نقدینگی مسئله مقایسه بدهی آنها با مقدار وجه نقدی است که در بانک دارند یا اوراق بهادار قابل فروش در حساب های سرمایه گذاری آنها. نقدینگی نگاهی دارد به دارایی های جاری یک شرکت در مقابل بدهی های جاری آن.
دلایل اهمیت نقدینگی
هرچه نقدینگی بیشتر باشد، از نظر مالی یک کسب و کار یا یک شخص در وضعیت بهتری است.
به عنوان مثال، بگویید یک شرکت ماهیانه 5000 دلار وام پرداخت کرده است. فروش آن به خوبی انجام می شود و شرکت در حال کسب سود است. در تأمین تعهد ماهانه 5000 دلاری خود مشکلی ندارد.
اکنون بگویید اقتصاد دچار یک رکود ناگهانی شد. تقاضا برای محصولات تجاری از بین رفته است بنابراین، درآمدزایی و سودآوری ندارد. با این حال، هنوز باید وام ماهانه 5000 دلاری خود را تأمین کند.
متأسفانه، این شرکت فقط 3000 دلار پول نقد در دست دارد و هیچ دارایی نقدینگی ندارد که بتواند به سرعت به پول نقد تبدیل کند. در نقدینگی بازار چیست؟ مدت یک ماه وام خود را عقب می اندازد. حال اگر این شرکت 10 هزار دلار وجه نقد و دارایی های نقدینگی دیگر به ارزش 15000 دلار داشته باشد که می تواند ظرف چند روز آن را به صورت نقدی بفروشد، می تواند تعهدات بدهی خود را برای ماه های آینده برآورده کند.
همین امر برای انسان ها نیز صدق می کند. پس انداز بیشتر هر فرد برای پرداخت آسانتر بدهی های خود، مانند رهن، وام خودرو یا قبض کارت اعتباری، برای او آسان تر است. این مسئله در صورتی صادق است که فردی شغل و منبع فوری درآمد جدید خود را از نقدینگی بازار چیست؟ نقدینگی بازار چیست؟ دست بدهد. هرچه پول بیشتری در دست داشته باشید و دارایی های نقدینگی بیشتری بتوانید به پول نقد تبدیل کنید، ادامه کار پرداخت بدهی خود در حالی که بدنبال کار جدیدی هستید، برای شما آسان تر خواهد بود.
اگر تمایل دارید به یک کارآفرین تبدیل بشید، مقاله رشته کارآفرینی را حتما مطالعه کنید و پی ببرید مهارت های مورد نیاز رشته کارآفرینی چیست.
تعیین نقدینگی یک شرکت
از 3 نسبت نقدینگی در درجه اول برای اندازه گیری نقدینگی حسابداری شرکت استفاده می شود:
- نسبت فعلی
- نسبت سریع
- نسبت نقدی
نسبت فعلی
نسبت فعلی که به آن نسبت سرمایه در گردش نیز گفته می شود، به دنبال تعیین توانایی یک شرکت در انجام تعهدات کوتاه مدت خود است که ظرف یک سال سررسید می شوند.
هرچه نسبت بالاتر باشد، سلامت مالی یک شرکت بهتر بوده و توانایی آن در انجام تعهدات مالی خود بیشتر است.
به عنوان مثال، اگر یک شرکت دارایی جاری 3 میلیون دلار و بدهی های جاری آن 2 میلیون دلار داشته باشد نسبت فعلی آن 3/2 = 1.5 خواهد بود. حال اگر دارایی جاری آن 8 میلیون دلار باشد و بدهی های جاری آن نیز 2 میلیون دلار باقی بماند، نسبت فعلی آن 2/8 = 4 خواهد بود.
نسبت سریع
نسبت سریع دارایی های جاری را نیز در برابر بدهی های جاری اندازه گیری می کند.
با این حال، در محاسبه دارایی های جاری، فقط از نقدینگی ترین دارایی ها استفاده می کند: پول نقد، اوراق بهادار قابل فروش و حساب های دریافتی. این موجودی را شامل نمی شود، و فقط شامل نسبت فعلی آن می شود، زیرا موجودی را نمی توان به سرعت سایر دارایی ها فروخت.
باز هم، هرچه نسبت بالاتر باشد، یک شرکت برای انجام تعهدات مالی خود بهتر واقع می شود.
نسبت نقدی
نسبت وجه نقد حتی یک نسبت سختگیرانه تر از نسبت سریع است. این فقط پول نقد را با بدهی های جاری مقایسه می کند. اگر شرکتی بتواند تعهدات مالی خود را فقط از طریق پول نقد و بدون نیاز به فروش دارایی های دیگر انجام دهد، یک موقعیت مالی بسیار قوی است.
نسبت های نقدینگی چه مواردی را می توانند به ما بگوید؟
نقدینگی یک شرکت می تواند یک عامل کلیدی در تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در سهام آن یا خرید اوراق قرضه شرکتی آن باشد.
نسبت بالای نقدینگی نشان می دهد که یک شرکت برای پرداخت بدهی خود از یک پایه مالی قوی برخوردار است. نسبت های نقدینگی پایین نشان می دهد که یک شرکت احتمال بیشتری برای پیش پرداخت ندارد، به ویژه اگر رکود در بازار خاص آن یا اقتصاد کل وجود داشته باشد.
به عنوان مثال، یک شرکت فناوری همانند یک شرکت هواپیمایی فعالیت نمی کند. ممکن است شرکت فناوری نیاز به خرید رایانه و فضای اداری داشته باشد، در حالی که یک شرکت هواپیمایی نیاز به خرید هواپیما، نیروی کار زیاد و سوخت جت دارد. بنابراین طبیعی است که یک شرکت هواپیمایی سطوح بالاتری از بدهی را به دوش بکشد.
گزارش های تحلیل گر مالی در مورد شرکت ها اغلب شامل نسبت نقدینگی است. در غیر این صورت، یک سرمایه گذار ممکن است مجبور باشد خود آن را محاسبه کند، با استفاده از اطلاعات گزارش شده در صورت های مالی یک شرکت یا در گزارش سالانه آن.
برای آشنایی با مفاهیم مارکتینگ و بازاریابی، مقاله رشته بازاریابی را از دست ندهید.
رابطه تورم و نقدینگی
به این دلیل که میزان کالا و خدمات در جامعه محدود است، پس باید میزان نقدینگی به اندازهای باشد که با کالا و خدمات برابری کند. اگر میزان آن افزایش یابد، کالا و خدمات در جامعه کم شده و قیمت ها افزایش مییابد، که این امر نشان دهنده تورم در آن جامعه است.
برای مثال افزایش فناوری و تولید درون مرزی، که با گردآوری کالای کافی، از تورم جلوگیری می کند در صورت رشد متناسب نقدینگی و سطح تولید در جامعه، میتوان تا حدود زیادی از بروز تورم در اقتصاد جلوگیری کرد، این موضوع توسط نظریه مقداری پول (MV=PY) مطرح میشود.
M =حجم نقدینگی
V = سرعت گردش پول
P = سطح قیمتها
Y = سطح تولید در اقتصاد
طبق رابطه بالا تولید بر مبنای رشد بهره وری، با یک نسبت معینی در طول یکسال مالی رشد می کند، درصورتیکه رشد حجم نقدینگی متناسب با رشد تولید باشد، با فرض ثبات سرعت گردش پول در طول دوره مالی، سطح قیمت ها نیز ثابت می ماند، اما اگر نقدینگی بیشتر از رشد تولید رشد کند، برای برقراری تساوی در رابطه بالا باید این نابرابری از طریق رشد قیمتها رفع شود و در صورت کمتر بودن رشد نقدینگی از رشد تولید، با توجه به کمبود منابع مالی لازم تقاضا کاهش یافته و بدنبال آن برای
جلوگیری از کاهش عرضه باید سطح قیمتها کاهش یابد تا تساوی برقرار باشد.
نقدینگی چیست و چگونه افزایش پیدا میکند؟
احسان والیان
- اشتراکگذاری
در مفاهیم اقتصادی، نقدینگی تعریف خاصی دارد. برحسب این تعریف، به جمع پول و شبه پول، نقدینگی گفته میشود. اگر دقیقتر بخواهید بدانید، منظور از پول، مجموع اسکناس و سکههای فلزی در دست مردم به علاوه سپردههای دیداری و سپردههایی است که قابل چک کشیدن هستند.
واژه نقدینگی را بارها در موقعیتهای مختلف شنیدهایم. عدهای هم برای آنکه بگویند سطح سواد بالایی دارند به جای اینکه خیلی راحت بگویند؛ «پول ندارم!» میگویند؛ «شرمنده، الان نقدینگی کافی ندارم!». گرچه این جمله به اشتباه استفاده نشده است. پول نقدی که همراه ما هست و میتوانیم در لحظه خرج کنیم هم نقدینگی به حساب میآید. به طور کلی هر دارایی که بتوانیم در کمترین زمان ممکن به وجه نقد – البته بدون تغییر در ارزش اصلی آن – تبدیل کنیم به مفهوم نقدینگی (liquidity) نزدیکتر خواهد بود. پولی که در حال حاضر در دسترس شما هست و این قدرت را به شما میدهد تا بتوانید در آن واحد معامله دلخواهتان را انجام دهید، همان نقدینگی شما است. یک موضوع دیگر که مشابه نقدینگی نوشته میشود اما با آن تفاوت دارد، نقدشوندگی است. در بازارهای سرمایهگذاری، یکی از عواملی که امتیاز بزرگی به حساب میآید، میزان نقدشوندگی است. به عنوان مثال املاک و مستغلات با تمام پیشرفتی که در افزایش قیمت داشته است باز هم آن طوری که باید از ویژگی نقدشوندگی برخوردار نیست و در بستر نقدشوندگی جایگاه خاصی به دست نمیآورد. اما تاثیر و خلق نقدینگی در زندگی و اقتصاد دارای ابعاد قابل بحثی است که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
نقدینگی چیست؟
در مفاهیم اقتصادی، نقدینگی تعریف خاصی دارد. برحسب این تعریف، به جمع پول و شبه پول، نقدینگی گفته میشود. اگر دقیقتر بخواهید بدانید، منظور از پول، مجموع اسکناس و سکههای فلزی در دست مردم به علاوه سپردههای دیداری و سپردههایی است که قابل چک کشیدن هستند. از سوی دیگر، شبه پول به داراییهایی گفته میشود که مستقیما قابل نقد شدن نیستند اما میتوان آنها را به صورت نقد یا سپردههای قابل چک کشیدن درآورد و تبدیل کرد.
خلق نقدینگی
موضوعی که قبل از خلق نقدینگی باید در نظر گرفته شود این است که حجم نقدینگی باید با میزان تولید کالا و همچنین خدمات برابر باشد. زمانی که این برابری به بار بنشیند میتوان در مورد خلق نقدینگی صحبت کرد. افزایش نقدینگی در جامعه با استفاده از ضریب فزاینده پولی محاسبه میشود. از این منظر، هر چه بانکها بیش از میزان سپردهای که دارند اقدام به خلق پول کنند، نقدینگی را افزایش دادهاند. در بخش بعد به بررسی تاثیر نقدینگی در اقتصاد میپردازیم و به اهمیت ضابطهمندی چاپ پول و خلق نقدینگی اشاره میکنیم.
تاثیر نقدینگی در اقتصاد
میتوان قبل از هر توضیحی حدسهایی در مورد تاثیر نقدینگی در چرخه اقتصاد زد. یکی از دیدگاهها و حدسهای درست در این رابطه این است که هر چه مردم قدرت نقدینگی بالاتری داشته باشند به همان مقدار هم سرعت معاملات و میزان تقاضا در جامعه بیشتر میشود. این اتفاق در صورتی که بخش عرضه هم در یک کشور پویا و فعال باشد و به طور صحیحی انجام گیرد، مساله خاصی نیست. اما اگر بخش عرضه و تولید دچار مشکل باشد یا خلق نقدینگی به صورت بیضابطهای با استفاده از چاپ پول انجام شود، بیماریهایی برای اقتصاد در پی خواهد داشت. نقدینگی بیش از حد و غیرمنطقی میتواند عاملی برای تورم باشد. حبس نقدینگی نیز مساله مهم دیگری است که میتواند به دلیل چاپ بیقاعده پول رخ دهد. در این شرایط، پول افراد به جای آن که در جاهای مناسب مانند صندوقهای سرمایهگذاری یا بخش تولید سرمایهگذاری شود و موجب رونق اقتصاد و افزایش سطح رفاه عمومی شود، در برخی گزینهها مانند مسکن حبس میشود. این موضوع در بلندمدت برای اقتصاد مناسب نیست.
نقدینگی به زبان ساده
بارها در خبرها واژه نقدینگی را شنیدهاید. برای مثال دولت بیان می کند که یکی از راهکارهای اصلی در سال جاری برای کنترل افزایش قیمتها و تورم، مهار نقدینگی است. اما مفهوم نقدینگی چیست؟ نقدینگی چه تاثیری بر بیکاری، تولید و تورم دارد و راهکارهای افزایش و کاهش آن در اقتصاد به چه صورت است؟مفهوم پول نقد که مشخص است. پولی که در حال حاضر برای مبادله در دسترس است و میتوان برای خرید کالا و خدمات از آن استفاده کرد، اما نقدینگی مفهومی عامتر نسبت به این واژه دارد.
مرتضی زارع
بارها در خبرها واژه نقدینگی را شنیدهاید. برای مثال دولت بیان می کند که یکی از راهکارهای اصلی در سال جاری برای کنترل افزایش قیمتها و تورم، مهار نقدینگی است. اما مفهوم نقدینگی چیست؟ نقدینگی چه تاثیری بر بیکاری، تولید و تورم دارد و راهکارهای افزایش و کاهش آن در اقتصاد به چه صورت است؟مفهوم پول نقد که مشخص است. پولی که در حال حاضر برای مبادله در دسترس است و میتوان برای خرید کالا و خدمات از آن استفاده کرد، اما نقدینگی مفهومی عامتر نسبت به این واژه دارد. نقدینگی به درجه نقدشوندگی داراییهای مختلف در قیمت مشخص اطلاق میشود.
فرض کنید شما میخواهید منزلتان در سریعترین زمان ممکن به شخصی بفروشید. قیمت منزل شما ۲۵۰ میلیون تومان است. از فرد خریدار در مورد نحوه پرداخت میپرسید. او بیان میکند من ۵۰ میلیون تومان پول نقد دارم، ۱۶۰ میلیون پول منزلم است که میخواهم بفروشم و ۴۰ میلیون مابقی را نیز با فروش ماشینم به شما پرداخت میکنم. در این مثال شخص در ظاهر ۲۵۰ میلیون لازم برای این معامله را دارد، اما آیا همگی این داراییها در حال حاضر قابلتبدیل شدن به پول هستند؟ بدون شک فروش منزل و ماشین او نیاز به زمان دارد. از طرفی نمیتوان دقیقا گفت این داراییها به قیمت گفته شده بهفروش میرسد یا خیر. همه این عوامل موجب میشود شما به این فکر بیفتید که پرداخت مشتری برای مثال ممکن است ۴ یا ۵ ماه بهطول بینجامد. حال اگر شخصی همان لحظه برسد و بگوید که ۲۵۰ میلیون پول نقد در حساب جاری خود در بانک دارد و میتواند همین امروز منزل شما را بخرد بدون شک شما با او وارد معامله خواهید شد.
پول موجود در بانک نیز یک نوع دارایی است. بار دیگر به مثال نگاه کنید، همه این داراییها نهایتا برای داد و ستد باید به پول تبدیل شوند، اما سرعت آنها متفاوت است. هرچه یک دارایی سریعتر به پول تبدیل شود اصطلاحا درجه نقدشوندگی آن بالاتر است. همچنین ملاحظه شد پول نقد سرعت معاملات را بالا میبرد. حال با این مقدمه به تبیین نقدینگی میپردازیم. نقدینگی در اقتصاد شامل پول و شبه پول است. پول بالاترین درجه نقدشوندگی را دارد، شما با پول به سرعت میتوانید هر آنچه را که آماده فروش است تهیه کنید.بهعبارت خیلی ساده پول به اسکناس و سکههای (مسکوکات) در دست مردم، همچنین هر گونه حساب بانکی که در هر زمان امکان برداشت تا ریال آخر از آن وجود داشته باشد اطلاق میشود. به این ترتیب این گونه حسابها مثل پول نقد عمل کرده و سرعت انجام معامله با آنها مثل پول نقد است. مثلا حساب دسته چک، حساب جاری است. اگر کسی چک روز به شما بدهد و به بانک مراجعه کنید چک شما در همان روز تبدیل به پول نقد میشود یا حسابهای قرضالحسنه متصل به عابر بانک..
اما شبه پول چیست؟ شبه پول گونهای از داراییهای پولی شماست که قدرت نقدشوندگی آنها به اندازه پول نیست. به بیان ساده هرگونه پولی که شما در بانک سپرده کردهاید، اما امکان برداشت از آن به زمان خاصی محدود شده شبهپول است. برای مثال وقتی شما ۱۰ میلیون پول نقد خود را تحت عنوان سپرده بلندمدت یکساله ذخیره میکنید، پول شما به مدت یک سال به شبه پول تبدیل میشود یا حتی حسابی که به شما میگوید حداقل ۵ میلیون از پولتان همواره باید در حساب باشد تا به آن سود پرداخت کنیم، اگر ۱۰ میلیون در آن داشته باشید ۵ میلیون آن پول، و ۵ میلیون آن شبه پول است.حال به تاثیر نقدینگی در اقتصاد بپردازیم، تا اینجا مشخص است که هر چه پول در دست مردم بیشتر باشد سرعت انجام مبادلات تجاری افزایش مییابد. از طرفی همواره در جامعه مقدار مشخصی کالا و خدمات وجود دارد که مقدار پول در دست مردم باید با آن متناسب باشد. اگر مقدار پول بیشتر از کالا و خدمات موجود باشد، مردم همان میزان محصول را باید با پول بیشتری خریداری کرده و قیمتها در جامعه بالا میرود و برعکس.
از طرفی پول زیاد تقاضای مردم برای خرید کالاها و خدمات مختلف را افزایش میدهد و اگر محصولات تولیدکنندگان داخلی به اندازه کافی نباشد راه برای ورود کالاهای خارجی ارزان قیمت باز شده و رفته رفته مردم کالاهای خارجی را جایگزین کالای داخلی میکنند که پیامد آن کاهش تولید داخلی و افزایش بیکاری است؛ بنابراین حجم نقدینگی در جامعه باید کنترل شود. توجه داشته باشید این فقط پول نقد نیست که میتواند تورمزا باشد. پولهایی که بهصورت شبه پول در حسابهای بانکی ذخیره میشود نیز میتواند سریعا به پول نقد تبدیل شود. اما چگونه؟ بانکها منابع مالی جمع شده را میتوانند به مردم وام دهند. به این ترتیب حجم پول بیشتر از مقدار اولیه شروع به افزایش میکند. مثلا وقتی ۱۰ میلیون تومان در بانک جمع میشود و بانک آن را در قالب وام به شخص دیگری میدهد اگر نرخ بهره وام ۲۰ درصد باشد او در پایان سال باید ۱۲ میلیون به بانک بازگرداند.
اما چطور میتوان نقدینگی یا حجم پول در گردش جامعه را کنترل کرد. هر کالایی در اقتصاد قیمتی دارد و قیمت پول نیز نرخ بهره آن است. برای مثال فرض کنید دولت میخواهد برای دو سال آینده حجم نقدینگی در کشور را کاهش دهد. اگر دولت نرخ بهره سپردههای بلندمدت ۲ ساله را ۲۵ درصد و نرخ بهره وام را ۳۰ درصد تعیین کند چه اتفاقی میافتد؟ از یک طرف مردم تمایل دارند پول نقدینگی بازار چیست؟ خود را تا ۲ سال آینده در بانک سپرده کنند و این یعنی حجم پول نقد که سرعت مبادله بالایی دارد در جامعه کم میشود. از طرفی وام گرفتن برای مردم مشکل میشود و با این نرخ بالا تعداد افراد متقاضی وام نیز در جامعه کم میشود. به این ترتیب حجم پول کلی در جامعه کم شده و تقاضای مردم نسبت به قبل کاهش مییابد و قیمتها کنترل میشوند. عوامل متعددی در کنترل نقدینگی دخالت دارند، اما در این مقاله معمولترین روش آن ذکر شد.
نقدینگی در بازار ارزهای دیجیتال چیست و چه اهمیتی دارد؟
آیا معاملههای شما همیشه دقیقا در قیمتی که میخواستید انجام شده است؟ فکر نمیکنم جواب این سوال مثبت باشد. گاهی معاملهگران فراموش میکنند که در برابر آنها طرف دیگر معامله قرار دارد که میخواهد یک رمزارز را با قیمت مورد نظر خودش بخرد یا بفروشد. در واقع ما چیزی را میفروشیم که شخص دیگری میخواهد آن را بخرد و اگر آن فرد به قیمت و حجمی که ما قصد فروش داریم خرید نکند، نقدینگی هم وجود ندارد. اما مفهوم نقدینگی در بازار ارزهای دیجیتال چیست و چه اهمیتی دارد؟ برای گرفتن جواب این سوالات با میهن بلاکچین همراه باشید.
نقدینگی در بازار ارزهای دیجیتال چیست؟
نقدینگی معیاری است که نشان میدهد سرمایهگذاران چقدر راحت داراییهای خود را به پول نقد تبدیل میکنند و بالعکس. نقدینگی پیشفرض یک بازار کاربردی است و بدون آن، نمیتوانیم معامله کنیم. به نقدینگی بازار به چشم یک قالب مبادله ابتدایی مثل دادوستد نگاه کنید.
فرض کنید خانواده شما ماهیانه ۱۳ کیلوگرم پنیر تولید میکنند و همسایههای شما ۲۲ کیلوگرم ماهی صید میکنند. اما همسایه شما میخواهد فقط ۹ کیلوگرم ماهی را با ۹ کیلوگرم پنیر مبادله کند. مساله مهمی نیست، شما خریدار دیگری برای مابقی پنیر پیدا خواهید کرد. با این حال، ماهیگیر دیگری در ازای ۲ کیلوگرم ماهی خود ۴ کیلوگرم پنیر میخواهد. شما از فروش امتناع میکنید اما متوجه میشوید که هیچ شخص دیگری پنیر شما را با نرخ اولیه مبادله ماهی با پنیر نمیخواهد. حالا فرض میکنیم پنیر بیتکوین و ماهی دلار است، همان مشکل را در بازار ارزهای دیجیتال پیدا خواهیم کرد. در تصویر زیر یک اسکرین شات از اوردر بوک ( Order Book) صرافی بایننس برای BTC/USDT را مشاهده میکنید که قیمت و مقدار بیت کوینی را که خریداران و فروشندگان تقاضا یا ارائه میکنند را نشان میدهد.
قیمت بیت کوین ۳۸,۸۸۴ دلار است. در زیر این قیمت سه سطح وجود دارد:
- ۶۱ بیت کوین در قیمت ۳۸,۸۰۰ دلار
- ۴۱ بیت کوین در قیمت ۳۸,۷۰۰ دلار
- ۵۴ بیت کوین در قیمت ۳۸,۶۰۰ دلار
با توجه به وضعیت اودر بوک، بنظر شما آیا میتوانیم ۱۰۰ بیتکوین را با قیمت ۳۸,۸۰۰ دلار بفروشم؟ نه، پیشنهاد خرید (Bids) کافی وجود ندارد. ما باید ۶۱ بیتکوین را به قیمت ۳۸,۸۰۰ دلار و ۳۹ بیت کوین را با قیمت ۳۸,۷۰۰ دلار بفروشیم. اکنون که این سطح قیمتی از بین رفت، تا زمانی که قیمت پیشنهادی، پایینترین قیمت درخواستی را پر کند یا فروشندگان قیمت خود را به سطح پیشنهادی بعدی کاهش دهند، در لیست سفارش گپ ایجاد میشود.
اهمیت نقدینگی در بازار ارزهای دیجیتال چیست؟
حقیقت این است که من به عنوان یک معاملهگر خرد، هرگز به نقدینگی اهمیت نمیدهم زیرا فقط در صورتی که دهها میلیون دلار سرمایه داشته باشم نقدینگی هنگام معامله بیتکوین مشکلساز میشود یا برای معامله یک آلتکوین، سرمایه میلیون دلاری ممکن است مشکل ایجاد کند. اما بیایید فرض کنیم که من به طور معجزهآسایی یک شبه به یک نهنگ رمزارز تبدیل شوم. در این صورت به عنوان یک معاملهگر با دارایی زیاد با چه مسائلی روبرو هستم؟ ناگهان ترید به یک کابوس تبدیل میشود. دیگر نمیتوانم هر جا که بخواهم پوزیشن معاملاتی باز کنم. من باید در سطوح قیمتی با حجم بالا معامله کنم. به عنوان یک خریدار، چنین سطحی میتواند یک مقاومت مهم باشد که در آن سرمایهگذاران بسیاری سفارش فروش میدهند. یا به عنوان یک فروشنده، این سطح میتواند حمایتی باشد که اکثر مردم با انتظار افزایش قیمت، سفارش خرید میدهند.
اکنون ممکن است این امر بیهوده به نظر برسد. به عنوان یک معاملهگر کوچک، تنها چیزی که به شما گفته شده این است که در سطوح حمایت بخرید و در سطوح مقاومت بفروشید. نهنگها از آنجایی که حجم زیادی را معامله میکنند، حق انتخاب زیادی ندارند. آنها نمیتوانند ۴۰ میلیون دلار بیت کوین را در سطح حمایتی بخرند، زیرا معاملهگران کوچک در سطوح حمایتی نمیفروشد (مگر اینکه وحشت زده شوند). آنها در این سطوح میخرند.
به این مساله به چشم همزیستی بین نهنگها و کشتی چسب نگاه کنید. آنها رابطهای به نام همسفرگی دارند که در آن، کشتی چسب بدون آسیب رساندن به نهنگ، در این رابطه سود میبرد، در حالی که برای نهنگ هیچ منفعت و ضرری ندارد. کشتی چسب خود را به پشت نهنگ میچسباند و در حین شنا کردن نهنگ، از میکروارگانیسمها تغذیه میکند. معاملهگران کوچک نیز به طور مشابه به نهنگها میچسبند و از معاملات آنها در بازار نفع میبرند. با این حال، نهنگ هیچ فردی بالاتر از خود ندارد که از او تغذیه کند، بنابراین باید کمبود نقدینگی را به عنوان بخشی از بازی بپذیرد.
لغزش قیمت (Sllipage) در کریپتو
اما بیایید فرض کنیم که من به عنوان نهنگ، باید آن ۴۰ میلیون را ظرف پنج دقیقه بفروشم. مثلا شاید من اطلاعاتی داشته باشم که بدانم به محض شروع معاملات، بازار سهام سقوط خواهد کرد. آن وقت باید چهکار کنم؟ بهترین سناریو این است که علیرغم عواقب موجود، بیتکوین خود را در بازار بفروشم. با فروش من بازار دچار شوک شدید میشود، زیرا سفارشات من باعث ریزش بازار میشود. اکثر کریپتوهای من با قیمت بازار به فروش میرسند، اما ۱۰ درصد از آنها کمتر از این قیمت به فروش میرسند.
آنچه در دفتر سفارش اتفاق میافتد این است که بیتکوین من به محض اینکه یک سطح پیشنهادی را پاک کردم، در بهترین قیمت بعدی به فروش میرسد. وقتی سطح پیشنهادی بعدی خالی شد صرافی بیتکوین من را در سطوح بعدی میفروشد. این لغزش قیمت نام دارد که تفاوت بین قیمت اجرا شده سفارش و قیمت برنامهریزی شده را نشان میدهد. در نتیجه من به عنوان فروشنده پول کمتری برای بیتکوین خود دریافت میکنم یا به عنوان یک خریدار، من بیتکوین کمتری در قبل پولم دریافت میکنم. حتی اگر بازار برای بیتکوین قیمت خاصی مشخص میکرد، به دلیل کمبود نقدینگی در آن سطح من با ضرر ۱۰ درصدی مواجه میشدم. فروش آن ۴۰ میلیون بیت کوین به این معنی بود که من ۴ میلیون دلار از دست دادم. با این وجود، اگر بازار بیش از ۱۰ درصد سقوط کند، لغزش قیمت ارزش آن را دارد.
مانور نقدینگی در بازار کریپتو
اخیرا صحبتهایی در مورد یک نهنگ اتریوم در صرافی بیتفینکس وجود دارد که آخرین خرید آن در ماه می گذشته بوده است. داستان از این قرار است که پس از رسیدن بیت کوین به ۶۰۰۰۰ دلار، بازار شروع به سقوط کرد و نهنگی شروع به خرید اتریوم کرد. فشار فروش در قیمت نزولی بالا بود و همه معتقد بودند که روند صعودی کریپتو به پایان رسیده است. با این حال، این نهنگ به خرید ادامه داد.
سرمایهگذار ناشناس بیتفینکس و همچنین بسیاری از نهنگهای دیگر، همگی یک وجه مشترک داشتند: اعتقاد راسخ! آنها بر این باور بودند که کریپتو از پایینترین سطح خود جهش میکند و برای رسیدن به بالاترین رکوردهای جدید باز میگردد. فشار فروش در مسیر کاهش قیمت، نقدینگی کافی را برای نهنگ فراهم کرد و ذره ذره اتریوم را خرید. مشخص نیست این نهنگ کجا و چقدر اتریوم خریده است، اما او ۶۶ روز فرصت داشته تا از استراتژی خرید در میانگین قیمت دلاری اتریوم (DCA) خرید خود را انجام دهد.
اگر میانگین قیمت ورودی او جایی در وسط بوده باشد، حداکثر سود او در حرکت صعودی بعدی حدود ۸۰٪ بوده است. یک نهنگ هرگز نمیتواند وقتی بازار حرکت سهمیوار یا پارابولیک دارد، سرمایهگذاری آنچنانی داشته باشد. تنها انتخاب نهنگ، شرطبندی با اطمینان زیاد و استفاده از نقدینگی خردهفروشان وحشتزده است.
درسی که باید بگیرید این است که همراستا با نقدینگی معامله کنید و گاهی در جهت نقدینگی بازار چیست؟ مخالف حرکت کنید. مخصوصا اگر راه دیگری وجود نداشته باشد. اکنون که روند بازار نزولی است، این نهنگ دوباره فعال شده و متناوبا اتر میخرد. کسانی که فعالیت او را زیر نظر دارند به این فکر میکند که آیا سرمایهگذاری او دوباره به ثمر میرسد یا نه.
معایب بازارهای نقدپذیر
ممکن است فکر کنید که بازارهای نقدپذیر ایدهآل هستند. اگر بتوانید به هر قیمتی بخرید و بفروشید، هیچ کس دچار لغزش قیمت نمیشود، بنابراین هم سرمایهگذاران کوچک و هم نهنگها میتوانند دستدردست یکدیگر سود ببرند. متاسفانه باید بگوییم شما اشتباه میکنید. دفتر سفارش چیزی به نام اسپرد خرید-فروش دارد که فضایی بین طرف پیشنهاددهنده و درخواستکننده است. اگر ۱۰۰ دلار بین پیشنهادها و درخواستها تفاوت وجود داشتهباشد، اسپرد ۱۰۰ دلار است که با هر خرید یا فروش دچار لغزش میشود. اگر اسپرد وجود نداشته باشد، هیچ لغزشی وجود ندارد.
فکر میکنم که بیشتر شما منحصرا در بازار ارز کریپتو معامله کنید، اما آیا تا به حال در بازار فارکس معامله کردهاید؟ بازار فارکس جامعه سرمایهگذاری فوق العادهای دارد که ارزهایی مانند دلار/یورو یا دلار/ین را معامله میکند. بازارهای ارز خارجی دارای حجم روزانه ۶.۶ تریلیون دلار هستند که این رقم بزرگتر از مجموع بازارهای سهام و ارزهای دیجیتال است. فارکس نقدشوندهترین و کمنوسانترین بازار در جهان است. نمودار بالا (دلار/ین) دارای محدوده قیمتی ۲.۳۲٪ است که تقریبا پنج ماه طول کشیده تا به این جایگاه برسد. شما میتوانید خدای معاملهگری باشید و هر دو هفته یکبار پول درآورید، حتی اگر سبد بزرگی نداشته باشید.
مشکل فارکس این است که نقدینگی بیش از حدی دارد. برای هر قیمتی خریدار و فروشندهای وجود دارد و زمانی که اسپرد خرید-فروش وجود نداشتهباشد، نوسانات نیز کاهش مییابند. با ورود پول بیشتر به کریپتو، داراییهای بزرگ بازار مانند بیتکوین، کمتر و کمتر جابهجا میشوند. فاصله بین قیمت خرید و فروش کم و کمتر میشود و انگیزه برای معامله رمزارزها کاهش مییابد.
سخن پایانی
اکثر سرمایهگذاران به دلیل اینکه تکنولوژی بلاکچین هشتمین شگفتی جهان است، به آن نپیوستهاند. بلکه به این دلیل است که میتوانند تا ۵۰۰۰ درصد سالیانه سود کنند. اما نباید فراموش کرد که بدون نقدینگی و فرصتهای آربیتراژ تریدینگ، سختتر از بازارهای سنتی میتوان در این بازار سود کرد. این مقاله تلاشی بود برای پرداختن به اینکه نقدینگی در بازار ارزهای دیجیتال چیست و چه اهمیتی دارد. نظر شما درباره نقدینگی کریپتو چیست؟ چه میزان اهمیت برای این فاکتور قائل هستید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
نقدینگی چیست؟
وقتی که درباره رمز ارزها صحبت میکنیم، نقدینگی به چه معناست؟ این مقاله به تعریف این مفهوم مالی در ارتباط با بازار ارزهای رمزنگاری شده میپردازد. به علاوه، دو مفهوم مرتبط با نقدینگی، یعنی بازار نقدی و دارایی نقدی را نیز بررسی میکند.
نقدینگی (نقدشوندگی) عبارتی است که به این صورت تعریف میشود: امکان خرید و فروش دارایی در بازار، بدون اینکه هیچ تغییر اساسی در قیمت دارایی رخ دهد. نقدینگی میتواند به دو حوزهی مختلف اشاره کند: بازار نقدی و دارایی نقدی.
بازار نقدی به این معناست که همیشه سرمایهگذاران مشتاق معامله در بازار وجود دارند. دارایی نقدی نیز به آن دارایی اشاره میکند که به راحتی به پول نقد تبدیل میشود.
وقتی که درباره رمز ارزها صحبت میکنیم، نقدینگی به چه معناست؟
در هر سرمایه گذاری، آنچه شما میخواهید این است که بتوانید به سرعت و بدون نیاز به کاهش قیمت یا انتظار زیاد برای پیدا کردن زوج معاملاتی، توکنهای خود را خرید و فروش کنید. برای اینکه انجام چنین کاری ممکن باشد، بازاری که در آن معامله میکنید باید نقدی باشد. به عبارت دیگر، باید فعالیت معاملاتی زیادی وجود داشته و مزایده و قیمتها نباید بسیار پراکنده باشند.
بیایید از دیدگاه یک فروشنده مثال بیاوریم:
باب 5 توکن از یک رمز ارز معین دارد و قیمت توکنهایش در پنج روز گذشته افزایش یافته است. باب خوشحال شده و میخواهد تمام توکنهایش را به قیمت فعلی بازار بفروشد.
اگر بازار نقدی باشد؛ یعنی اگر خریدارانی برای خرید توکنهای باب با قیمتی که مد نظر اوست، وجود داشته باشند، باب میتواند تمام دارایی خود را به قیمتی که میخواهد به سرعت بفروشد. معامله باب بر قیمت توکن اثر نمیگذارد، زیرا نقدینگی کافی برای انجام معامله باب وجود دارد.
اگر باب بخواهد 5 توکن خود را به قیمت فعلی بازار بفروشد، اما بازار غیر نقدی بوده یا نقدینگی پایین داشته باشد، یعنی خریدارانی که حاضر باشند قیمت مد نظر باب را پرداخت کنند، وجود نداشته باشند، او باید قیمت درخواستی خود را پایین آورده یا منتظر بماند تا نقدینگی بازار بیشتر شده و او بتواند توکنهای خود را بفروشد. اگر باب تصمیم بگیرد که قیمت مورد نظر خود را پایین بیاورد، معاملهی او بر قیمت فعلی توکن در بازار نیز تاثیر میگذارد.
چگونه میتوان فهمید که بازار نقدی است یا نه؟
وقتی که میخواهید ببینید که یک بازار نقدی است یا غیر نقدی، خوب است که سه شاخص مهم را در نظر بگیرید. حجم معاملات در 24 ساعت، حجم دفتر سفارشات و اینکه قیمت درخواستی تا چه اندازه از قیمت مزایده بالاتر است؛ یعنی همان اختلاف قیمت خرید و فروش.
با این حال، ممکن است دفتر سفارشات به خاطر عواملی مثل سفارشات خرید و فروش سهام و سفارشات آیسبرگ (Iceberg)، همیشه نمایانگر خوبی نباشد. این سفارشات با خودکارسازی معاملات ایجاد شده و در نتیجه، تا زمانی که شرایط خاصی تحقق نیابد، در دفتر سفارشات ظاهر نمیشوند.
در زمان رسیدگی به معاملات، نقدینگی بسیار اهمیت داشته و یکی از عوامل کلیدی برای ورود و خروج آسان به بازار به حساب میآید.
دیدگاه شما