ریسک مالی و انواع آن


شماتیکی از تاثیر ریسک افقی بر سرمایه

ارزیابی و تحلیل ریسک مالی

ریسک مالی

ریسک به مفهوم عدم اطمینان به آینده می باشد. که در محیط اقتصادی امروزی و با تغییرات حاکم بر آن سازمانها قادر به اطمینان نسبت به اجرای دقیق برنامه های عملیاتی خود نمی باشند ولی با وجود عدم اطمینان نسبت به آینده، فرصتهایی برای سازمانها ایجاد می شود که هر سازمانی با مدیریت ریسک می تواند جهت توسعه کنترل برنامه های عملیاتی سازمان استفاده نماید. هرقدر ریسک ساختار سرمایه بیشتر باشد، سودآورى آن هم بیشتر خواهد شد. بنابراین، ساختار سرمایه‌اى که در نهایت انتخاب مى‌شود باید داراى میزانى از ریسک و بازده باشد که با هدف شرکت مبنى بر به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران سازگار باشد. عدم اطمینال محیطی و شدت رقابت سازمانها، مدیریت را با چالشهای متعدد مواجه ساخته است. برای مدیریت مؤثر این چالش ها، رویکرد نوین مدیریت ضرورت می یابد. که شناسایی و تجزیه وتحلیل ریسک مالی یکی از رویکرد های نوین جهت تقویت و ارتقاء اثر بخشی سازمان ها می باشد. که در این خصوص موسسه آئین ارقام تبریز به عنوان عضو حقوقی ویژه انجمن مهندسی مالی ایران به ارائه خدمات نوین در خصوص تجزیه وتحلیل ریسک مالی با استفاده از روشها تکنیک های نوین در کلاس جهانی در راستای توسعه سازمانها، ارائه می نماید. سازمانها بدون پذیرش ریسک قادر به سودآوی و استفاده از فرصتها جهت توسعه سازمان نخواهند شد. مدیران سازمانها می توانند با مدیریت ریسک، استراتژی لازم را پایه ریزی و با استفاده از راهکارهای نوین و راهبردی مهندسی مالی و تجزیه وتحلیل ریسک مالی، به کنترل ریسک حاصل مبادرت و به عملکرد اقتصادی بهتری دست یابد. زیرا با توجه به اظهارات دکتر پیتر دراکر، فعالیت اقتصادی یعنی بکارگیری منابع کنونی برای یک آینده نامطمئن می باشد. بنابراین این اظهارات تنها چیزی که در مورد آینده قطعی است، عدم اطمینان و ریسک می باشد. که دستیابی به عملکرد اقتصادی بهتر با عدم اطمینان بیشتر و به عبارت دیگر، با ریسک پذیری بیشتر همراه است. برنامه های بلندمدت و راهبردی سازمانها بایستی برای پذیرش ریسک های بیشتر ظرفیت سازی و ساختارهای لازم ایجاد گردند. زیرا این تنها راه بهبود عملکرد سازمان ها می باشد. اگر چه برای ظرفیت سازی و ایجاد ساختارهای لازم سازمانها باید ریسک هایی را که می پذیرند بشناسند تا سازمانها به جای برنامه ریزی بر اساس حدس و گمان و قضاوت شهودی در عدم اطمینان عملیات خود را پیش ببرند، باید قادر به انتخاب علمی و عقلانی ریسک ها باشند.

آرمان پرداز خبره

شرکت آرمان پرداز خبره بیش از 15سال سابقه فعالیت در زمینه حسابداری و حسابرسی و خدمات مشاوره مالی و مالیاتی

انواع ریسک در بازارهای مالی

انواع ریسک در بازارهای مالی

انواع ریسک در بازارهای مالی

مفاهیم ریسک و بازده همیشه در کنار مفاهیم سرمایه گذاری و تامین مالی هستند و نمی توان آنها را جدا از هم فرض کرد، چرا که تصمیمات مربوط به سرمایه گذاری همیشه بر اساس ریسک مالی و انواع آن رابطه میان ریسک و بازده صورت می گیرد. سرمایه گذاران همیشه در تصمیمات سرمایه گذاری خود باید انواع ریسک را در نظر داشته باشند.

ریسک را می توان این گونه تعریف کرد: «میزان اختلاف میان بازده واقعی سرمایه گذاری با بازده مورد انتظار.» بیشتر سرمایه گذاران بر این تصور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. هرچه پراکندگی بازده بیشتر باشد، ریسک نیز بیشتر خواهد بود.

اما چه چیزی باعث ایجاد ریسک برای دارایی مالی می شود؟ معمولاً سرمایه گذاران به عوامل مختلفی همچون ریسک نوسان نرخ بهره و ریسک بازار اشاره می کنند. در این مقاله شما می توانید با انواع ریسک آشنا شوید.

انواع ریسک

ریسک نوسان نرخ بهره

ریسک نوسان نرخ بهره (Interest Rate Risk) ریسکی است که سرمایه گذار به هنگام خرید اوراق قرضه با قبول بهره ثابت آن را می پذیرد. قیمت چنین اوراق قرضه ای در صورت افزایش نرخ بهره در بازار کاهش می یابد و دارنده آن در صورت فروش اوراق قرضه خود قبل از سررسید متحمل زیان می شود.

قیمت اوراق بهادار رابطه معکوس با نرخ بهره دارد، به عبارت دیگر با افزایش نرخ بهره، قیمت اوراق بهادار کاهش و با کاهش نرخ بهره، قیمت اوراق بهادار افزایش می یابد. تاثیر ریسک نوسان نرخ بهره روی اوراق قرضه خیلی بیشتر از سهام عادی است و بیشتر مورد توجه دارندگان اوراق قرضه است. با تغییر نرخ بهره، قیمت اوراق قرضه در جهت معکوس تغییر می کند.

ریسک بازار

ریسک بازار (Market Risk) عبارت است از تغییر در بازده که ناشی از نوسانات کلی بازار است. همه اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند. اگرچه سهام عادی بیشتر تحت تاثیر این نوع ریسک است. ریسک بازار می تواند ناشی از عوامل متعددی از قبیل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان باشد.

ریسک تورمی

ریسک تورمی (Inflation Risk) که تمامی اوراق بهادار را تحت تاثیر قرار می دهد عبارت است از ریسک قدرت خرید یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایه گذاری شده. این نوع ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است، برای اینکه نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم، افزایش می یابد. علت این است که قرض دهندگان به منظور جبران ضرر ناشی از قدرت خرید، سعی می کنند نرخ بهره را افزایش دهند.

ریسک تجاری

ریسک ناشی از انجام تجارت و کسب و کار در یک صنعت خاص یا یک محیط خاص را ریسک تجاری (Business Risk) می گویند. برای مثال شرکت فولاد ایالات متحده در صنعت خاص خود با مسائل منحصر به فردی مواجه است یا شرکت جنرال موتورز تحت تاثیر تغییرات قیمتی نفت در سطح جهان و یا واردات ژاپنی ها قرار می گیرد.

ریسک مالی

ریسک مالی (Financial Risk) ریسک ناشی از بکارگیری بدهی در شرکت است. شرکتی که میزان بدهی آن بیشتر باشد، ریسک مالی آن افزایش می یابد. ریسک مالی شامل مفهوم اهرم مالی است.

راهنمایی: درجه اهرم مالی عبارت است از درصد تغییر سود خالص در مقابل یک درصد تغییر در سود قبل از بهره و مالیات (EBIT)، بطوریکه اگر درجه اهرم مالی 2 باشد و سود قبل از بهره و مالیات 5 درصد تغییر کند، سود خالص 10 درصد تغییر خواهد کرد و اگر درجه اهرم مالی 5 باشد و EBIT به میزان 5 درصد تغییر کند، سود خالص 25 درصد تغییر خواهد کرد. در نتیجه هرچه اهرم مالی بیشتر باشد، تغییر در EBIT باعث تغییر شدیدتری در سود خالص خواهد شد.

ریسک نقدینگی

ریسک نقدینگی (Liquidity Risk) ریسک مرتبط با بازار ثانویه ای است که اوراق بهادار در آن معامله می شوند. آن دسته از سرمایه گذاری هایی که خرید و فروش آن به آسانی صورت می گیرد و هزینه مبادله آن بالا نباشد از نقدینگی بالایی برخوردار است. هرچه عدم اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالا باشد میزان ریسک نقدینگی نیز افزایش می یابد. ریسک نقدینگی اوراق خزانه خیلی کم و یا در حد صفر است، در حالی که ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس بیشتر است.

ریسک نرخ ارز

تمامی سرمایه گذارانی که امروزه به صورت جهانی و بین المللی سرمایه گذاری می کنند، در تبدیل سود ناشی از تجارت جهانی و بین المللی به پول رایج کشور خود با ریسک نرخ ارز (Exchange Rate Risk) مواجه هستند. برای مثال یک سرمایه گذار آمریکایی که سهام شرکت آلمانی را در آلمان خریداری می کند، باید نهایتاً درآمد و سود ناشی از این سهام را به دلار تبدیل کند. اگر نرخ ارز برخلاف تصور این سرمایه گذار ریسک مالی و انواع آن تغییر کند، باعث می شود بازده اصلی این سرمایه گذاری منفی باشد. واضح است سرمایه گذاران ایالات متحده که در خود ایالات متحده سرمایه گذاری می کنند با این نوع ریسک مواجه نمی شود.

با رشد معاملات بین المللی این نوع ریسک در میان سرمایه گذاران افزایش یافته است و سرمایه گذاران مجبور هستند برای کسب سود به گزینه های سرمایه گذاری بین المللی نیز دست بزنند که این خود باعث ایجاد ریسک نرخ ارز می شود. می توان گفت ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تغییر در بازده اوراق بهادار در نتیجه نوسانات ارزهای خارجی است. به ریسک نرخ ارز، ریسک ارزهای خارجی نیز گفته می شود.

ریسک کشور

ریسک کشور (Country Risk) که به آن ریسک سیاسی نیز گفته می شود، ریسک مهمی است که سرمایه گذاران امروزه با آن مواجه هستند. سرمایه گذارانی که در کشورهای دیگر سرمایه گذاری می کنند باید به ثبات آن کشور از ابعاد سیاسی و اقتصادی توجه داشته باشند. کشورهایی که از ثبات سیاسی و اقتصادی بالایی برخوردارند این نوع ریسک در آن کشورها پایین است.

ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک

تا اینجا در خصوص انواع ریسک کلی دارایی ها، که عامل مهمی در تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری است صحبت کردیم. با این حال تجزیه و تحلیلگران سرمایه گذاری ریسک مالی و انواع آن مدرن، منابع ریسک را که باعث تغییر و پراکندگی در بازده می شود به دو دسته تقسیم می کنند. آن دسته از ریسک هایی که ماهیتاً وجود دارند از قبیل ریسک بازار یا ریسک نوسان نرخ بهره و آن دسته از ریسک هایی که برای اوراق خاصی وجود دارد از قبیل ریسک مالی و ریسک تجاری.

یک راه منطقی برای تقسیم ریسک کلی به اجزای تشکیل دهنده آن، تمایز میان اجزای کلی (بازار) و اجزای خاص (اوراق خاص) است. این نوع دو ریسک را که تجزیه و تحلیلگران به آنها ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک می گویند می توان به صورت زیر نشان داد:

ریسک کل = ریسک سیستماتیک + ریسک غیر سیستماتیک

ریسک غیر سیستماتیک

آن قسمت از تغییرپذیری در بازده کلی اوراق بهادار را که به تغییرپذیری کلی بازار بستگی ندارد، ریسک غیر سیستماتیک می گویند. این نوع ریسک منحصر به اوراق بهادار خاصی است و به عواملی همچون ریسک تجاری، مالی و ریسک نقدینگی بستگی دارد. اگرچه کلیه اوراق بهادار تا حدی از ریسک غیر سیستماتیک برخوردار هستند ولی سهام عادی بیشتر با این نوع ریسک مرتبط است. این نوع ریسک را می توان با ایجاد پرتفلیو کاهش داد.

ریسک سیستماتیک

سرمایه گذاران می توانند با تشکیل پرتفلیو قسمتی از ریسک کلی را که به بازار ریسک مالی و انواع آن ربطی ندارد، کاهش دهند. آن قسمت از ریسک که باقی می ماند غیر قابل کاهش و ریسک مربوط به بازار است. اگر بازار سهام به سرعت افت داشته باشد بیشتر سهام را تحت تاثیر قرار می دهد و برعکس. این تغییرات بدون توجه به رفتار یک سرمایه گذار خاص رخ می دهد و برای کلیه سرمایه گذاران بحران ساز است.

تغییرپذیری در بازده کلی اوراق بهادار، مستقیماً به تغییرات بازار یا اقتصاد بستگی دارد که به آن ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار گفته می شود. معمولاً تمامی اوراق بهادار تا حدودی از ریسک سیستماتیک برخوردارند، چرا که ریسک سیستماتیک در برگیرنده ریسک های تورم، بازار و نرخ بهره است.

منابع

مقاله علمی و آموزشی «انواع ریسک در بازارهای مالی»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری، ترجمه و نگارش هیئت تحریریه علمی پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا کتاب مدیریت سرمایه گذاری، تالیف چارلز پی جونز ترجمه دکتر رضا تهرانی و عسگر نوربخش از نشر نگاه دانش، منتشر شده در 1397 با شابک 8-34-7119-964 به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.

ریسک چیست – تعریف و انواع آن

ریسک در زبان عامیانه به احتمال وقوع حادثه یا اتفاقی ناخوشایند گفته می‌شود. دانستن اینکه ریسک چیست در زندگی روزمره می‌تواند از بروز خسارات جلوگیری کند.

در بازارهای مالی به احتمال تفاوت بازده واقعی (actual gain) سرمایه‌گذاری با بازده مورد انتظار (expected return) ریسک گفته می‌شود. همانگونه که دانستن اینکه ریسک چیست در زندگی روزمره کمک کننده است، در زندگی مالی نیز درک درست و صحیح از ریسک می‌تواند از زیان های مالی جلوگیری کند.

در مالی (finance) برای محاسبه کمی ریسک سرمایه‌گذاری، از انحراف معیار استفاده می‌کنند. انحراف معیار، معیار سنجش کمی ریسک در مالی است.

انحراف معیار، میزان انحراف بازده سرمایه گذاری از میانگین آن در یک بازه تاریخی است. یعنی هرچه پراکندگی بازده به صورت تاریخی بیشتر باشد، ریسک سرمایه‌گذاری بیشتر است. برای ریسک مالی و انواع آن مثال دو سهم A و B را در نظر بگیرید که بازده تاریخی آنها مطابق شکل زیر است.

ریسک چیست - پراکندگی بازده

ریسک چیست - پراکندگی بازده

میانگین بازده هر دو تقریبا برابر است اما ریسک سهم B از سهم A بسیار بیشتر است زیرا نوسان (پراکندگی) بیشتری را در گذشته داشته است.

انواع ریسک مالی

در حالت کلی دو نوع ریسک در بازارهای مالی وجود دارد که می‌تواند ارزش دارایی ها را تحت تاثیر قرار دهد: ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک.

ریسک سیستماتیک

ریسک سیستماتیک که به آن ریسک بازار هم گفته می‌شود، ریسکی است که در کل اقتصاد وجود دارد و تمام فعالین بازار و اقتصاد را تحت تاثیر قرار می‌دهد. ریسک سیستماتیک قابل حذف از طریق متنوع سازی نیست.

ریسک هایی که باعث به وجود آمدن ریسک سیستماتیک می‌شوند عبارتند از:

ریسک سیاسی (مانند جنگ یا تحریم)، ریسک نوسانات نرخ ارز، ریسک تورم، ریسک نرخ بهره و …

ریسک غیر سیستماتیک

ریسک سیستماتیک که به آن ریسک خاص (specific) هم گفته می‌شود، ریسکی است که صنعتی خاص یا یک یا چند شرکت را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این ریسک را می‌توان با متنوع سازی کاهش داد.

مثالهایی از ریسک غیر سیستماتیک:

تغییر مدیریت شرکت، ظهور تکنولوژی جدید و رقیب محصول شرکت، قوانین جدید نهاد ناظر که درآمد شرکت را تحت تاثیر قرار دهد، ورود رقیب جدید به بازار و …

متنوع کردن (diversification) سبد سرمایه گذاری و مزایای آن

متنوع کردن سبد سرمایه گذاری به معنی داشتن تعداد بیشتری از سهام یا انواع دارایی…

Stock-market-investing

سرمایه گذاری در بورس – دلایل و ویژگی های آن

برای بررسی سرمایه گذاری در بورس باید ویژگی های سرمایه گذاری را بدانیم. در مباحث…

معاملات الگوریتمی چیست؟

معاملات الگوریتمی چیست؟

معاملات الگوریتمی به استفاده از برنامه کامپیوتری که از فرمولهای از پیش تعیین شده برای…

نسبت‌های مالی

نسبت‌های مالی

برای تجزیه‌وتحلیل وضعیت مالی یک شرکت نمی‌توان فقط به صورت‌های مالی و ارقام آن اکتفا نمود. ایجاد ارتباط معنی‌دار میان مفاهیم و اقلام این صورت‌ها و مقایسه آن‌ها با یکدیگر، دیدگاه جامع‌ و دقیق‌تری برای بررسی وضعیت فعلی شرکت و پیش‌بینی آینده آن به‌دست می‌دهد. نسبت‌های مالی، اقلام موجود در صورت‌های مالی را بررسی کرده و آن‌ها را از مفهوم ریالی به نسبت‌های قابل مقایسه تبدیل می‌کند. این نسبت‌ها میان عوامل مؤثر صورت‌های مالی ارتباط معنی‌دار برقرار کرده و با ایجاد این ارتباط بین اطلاعات موجود در گزارش‌های مالی، به استفاده‌کنندگان قدرت تحلیل می‌دهد. نسبت‌های مالی ازجمله ابزار تحلیل بنیادی محسوب شده که در مطالب گذشته بآشگاه به آن اشاره شده است.

به ارتباط منطقی و ریاضی که بین اقلام موجود در صورت‌های مالی وجود دارد و به‌صورت نسبت بیان می‌شود، نسبت‌ مالی می‌گویند. از نسبت‌های مالی به‌منظور ارزیابی کیفی اطلاعات کمی، ارائه گزارش و طبقه‌بندی صورت‌های استفاده می‌شود.

نسبت‌های مالی اهمیت ویژه‌ای در مدیریت مالی و ضریب واکنش سود دارند. نکته قابل‌توجه در بررسی نسبت‌های مالی این است که از هر نسبت مالی می‌توان به‌عنوان یک سیگنال خبری در کنار سایر نسبت‌ها، استفاده کرد و در تصمیم‌گیری نباید فقط یک نسبت مالی را به‌عنوان ملاک تصمیم‌گیری قرار داد. گزارش‌هایی که براساس نسبت‌های مالی ایجاد می‌شوند، نتایج عملیات و وضعیت مالی شرکت را در یک دوره‌ مالی خاص بیان می‌کنند.

انواع نسبت‌های مالی

نسبت نقدینگی

نسبت نقدینگی از نسبت‌های مالی است، که از تقسیم پول نقد و معادل‌های نقدی و اوراق بهاداری ریسک مالی و انواع آن که به‌راحتی قابل تبدیل به نقد می‌باشند، بر بدهی‌های جاری، به‌دست می‌آید. این نسبت آزمون نقدینگی شرکت است؛ برای محاسبه آن کل وجوه نقد و اوراق بهادار قابل‌ خرید و فروش در بازار را، جمع می‌کنند و آن را بر کل بدهی‌های جاری تقسیم می‌کنند. با نسبت‌های نقدینگی می‌توان بررسی کرد ریسک مالی و انواع آن ریسک مالی و انواع آن که آیا یک شرکت می‌تواند به تعهدات مالی کوتاه‌مدت خود پاسخ دهد یا خیر، نسبت‌های نقدینگی، توانایی واحد تجاری را در انجام تعهدات کوتاه‌مدت، اندازه‌گیری می‌کند.

نسبت‌های نقدینگی

  • کل سپرده‌ها به کل دارایی‌ها
  • سرمایه‌گذاری به کل دارایی‌ها
  • نسبت نقدینگی

ریسک نقدینگی

ریسک نقدینگی از نسبت‌های مالی و جزء ریسک‌های مالی است. این ریسک عبارت است از ریسک نقدینگی ناشی از ناتوانایی یک بانک در تامین وجوه برای اعطای تسهیلات، یا پرداخت به موقع دیون خود (نظیر سپرده‌ها) است. هنگامی که یک بانک نقدینگی کافی ندارد، قادر نیست که به سرعت و با هزینه‌ای معقول، وجوه کافی را با افزایش بدهی‌ها یا تبدیل دارایی‌ها به دست بیاورد و این ناتوانایی بر سودآوری بانک تاثیر خواهد گذاشت در شرایط حاد، عدم نقدینگی کافی ممکن است به ورشکستگی یک بانک بینجامد.

نسبت‌های ریسک نقدینگی

  • تسهیلات اعطایی به سپرده‌های سرمایه‌گذاری
  • سپرده‌های غیردیداری به کل سپرده‌ها
  • مجموع سپرده‌ها به کل بدهی‌ها

ریسک اعتباری

ریسک اعتباری ریسکی است که از نکول/قصور طرف قرارداد، یا در حالتی کلی‌تر ریسکی است که از «اتفاقی اعتباری» به وجود می‌آید. به طور تاریخی این ریسک معمولاً در مورد اوراق قرضه واقع می‌شد، بدین صورت که قرض‌دهنده‌ها از بازپرداخت وامی که به قرض‌گیرنده داده بودند، نگران بودند. به همین خاطر گاهی اوقات ریسک اعتباری را ریسک نکول هم گویند.

نسبت‌های ریسک اعتباری

  • مطالبات سررسید گذشته به تسهیلات
  • مطالبات معوق به کل تسهیلات
  • مجموع مطالبات سررسید گذشته
  • معوق و مشکوک‌الوصول به کل تسهیلات

نسبت سودآوری

این نسبت‌ها میزان موفقیت واحد تجاری را در کسب سود نشان می‌دهند. که مهمترین آن عبارتند از: بازده فروش، بازده دارایی، بازده سرمایه در گردش و … برای سنجش کفایت سود شرکت ازنسبت‌های سودآوری استفاده می‌شود .نسبت‌های سودآوری درارزیابی فعالیت‌های عملیات اجرایی شرکت‌ها، مورد استفاده قرار میگیرند .نسبتهای سودآوری، میزان موفقیت شرکت رادرتحصیل سودوبازده خالص نسبت به درآمدوفروش یا نسبت به سرمایه گذاری میسنجند. نسبتهای سودآوری، عملکردکلی شرکت و کارایی مدیریت رادرتحصیل سودمناسب، موردسنجش قرارمیدهند.این نسبتها بر دو نوع هستند: دسته اول سودآوری را در رابطه بافروش و درآمد، مورد سنجش قرار میدهند ودسته دوم، سودآوری رادر رابطه باسرمایه‌گذاریها و داراییها می‌سنجند.

نسبت‌های سودآوری

  • بازده دارایی‌ها
  • بازده حقوق صاحبان سهام
  • هزینه‌های عملیاتی به میانگین دارایی‌ها
  • درآمد مشاع به میانگین دارایی‌ها
  • نرخ رشد درآمد مشاع

نسبت کیفیت دارایی‌ها

از آنجا که بانک‌ها خود باید در مورد تخصیص وجوه سپرده گذاری شده نزد آنها تصمیم بگیرند. این تصمیم آنها سطح ریسک اعتبارات و ریسک نکول و واخواستی‌های آنها را شکل می‌دهد، بنابراین با معیاری چون بررسی کیفیت دارایی‌های بانک که شامل وام‌ها و اوراق بهادار آنها می‌شود می‌توان به این بعد از هدف‌های ارزیابی بانک دست پیدا کرد.

نسبت‌های کیفیت دارایی

  • ذخیره تسهیلات به کل تسهیلات اعطایی
  • نرخ رشد دارایی‌ها
  • معاملات با اشخاص وابسته

نسبت کفایت سرمایه

ﺣﺎﺻﻞ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ پایه ﺑﻪ ﻣﺠﻤﻮﻉ ﺩﺍﺭﺍیی‌های ﻣﻮﺯﻭﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﺿﺮﺍﻳﺐ ریسک ﺑﺮﺣﺴﺐ ﺩﺭﺻﺪ است. این نسبت اولین بار در سال ۱۹۸۸ توسط کمیته بال به بانک‌های دنیا معرفی گردید. کمیته بال در آن سال مجموعه‌ای از شروط حداقل سرمایه را به بانک‌ها پیشنهاد کرد که بعدها به «پیمان بال» معروف شد. نسبت کفایت سرمایه یکی از نسبت‌های سنجش سلامت عملکرد و ثبات مالی مؤسسه مالی و بانک‌ها است. بانک‌ها باید سرمایه کافی برای پوشش دادن ریسک ناشی از فعالیت‌های خود را داشته و مراقب باشند که آسیب‌های وارده به سپرده‌گذاران منتقل نشود. بدین‌لحاظ باید از حداقل میزان سرمایه مطلوب برای پوشش ریسک‌های عملیاتی خود برخوردار باشند که تقریباً ۱۲٪ دارایی‌های موزون‌شده به ریسک (ریسک هر دارایی با توجه به ماهیت آن دارایی و میزان ریسک مرتبط با آن) می‌باشد.

نسبت‌های کفایت سرمایه

  • کفایت سرمایه
  • حقوق صاحبان سهام به کل دارایی‌ها
  • تسهیلات اعطایی به حقوق صاحبان سهام
  • سپرده‌ها به حقوق صاحبان سهام، نرخ رشد سرمایه
  • تقسیم سود
  • ایجاد سرمایه داخلی

جمع‌بندی بحث نسبت‌های مالی

تجزیه و تحلیل نسبت‌های مالی یکی از ابزارهای که برای تعیین موقعیت مالی شرکت‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد تجزیه و تحلیل نسبت‌های مالی است. در واقع نسبت‌های مالی واقعیت‌های مهمی را در ارتباط با عملیات و وضعیت مالی یک شرکت آشکار می‌سازد. فایده محاسبه نسبتها آن است که رابطه بین اقلام عمده صورتهای مالی دقت پیدا می‌کند. همچنین با استفاده از آن مشکلات و نقاط ضعف و قوت مالی شرکت‌ها تعیین می‌گردد. البته نسبت‌ها وقتی بیشتر مفهوم پیدا می‌کنند که با سایر نسبت‌ها در گذشته همان شرکت و یا با مؤسسات مشابه و یا با استانداردهای مطلوب صنعت مربوط مقایسه شوند.

تحلیل گران مالی به منظور تحلیل وضعیت مالی یک شرکت از نسبت‌های مالی استفاده می‌کنند. نسبتهای مالی می‌تواند برخی از واقعیتهای مهم را درباره نتایج عملیات و وضعیت مالی یک شرکت به آسانی آشکار و اطلاعات مربوط به آن را ارائه کند، لذا با توجه به هدف و موارد استفاده می‌توان نسبت‌های خاص را مورد تجزیه و تحلیل قرارداد.

مولفه‌های مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه

مولفه های مالی و اقتصادی موثر در جذب سرمایه گذار

همه افراد هر روز در معرض نوعی ریسک قرار می‌گیرند، خواه رانندگی و پیاده‌روی در خیابان ، خواه سرمایه‌گذاری یا مواردی دیگر. شخصیت، سبک زندگی و سن سرمایه‌گذار از مهمترین عواملی است که برای مدیریت سرمایه‌گذاری فردی و اهداف ریسک در نظر گرفته می‌شود. هر سرمایه‌گذار مشخصا دارای پروفایل ریسک‌پذیری متفاوتی است که بر اساس قدرت مقاومت او در برابر تغییر شرایط مشخص می‌شود. وقتی صحبت سرمایه‌گذاری به میان می‌آید باید در نظر داشت که رابطه‌ی تنگاتنگی میان ریسک، خطر و پاداش وجود دارد. به قول معروف «نابرده رنج، گنج میسر نمی‌شود». به طور کلی، با افزایش ریسک‌های سرمایه‌گذاری، سرمایه گذاران برای جبران پذیرفتن این ریسک‌ها، انتظار بازده یا پاداش بیشتری را دارند. در ادامه پس از بررسی انواع ریسک های سرمایه گذاری، به بررسی مولفه های مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه می پردازیم.

در مقالات پیشین در ارتباط با “مسیر تبدیل استارتاپ از ایده تا عرضه‌ی اولیه سهام” صحبت نمودیم و به بررسی مراحل سرمایه گذاری استارتاپ ها پرداختیم. در این مقاله با تمرکز بر شاخص های مالی و اقتصادی به نحوه جذب سرمایه گداران و نحوه تصمیم گیری آنها می پردازیم.

در شکل زیر شماتیکی از این رابطه بیان شده است. برای این که بتوانید درک کنید که چه عوامل و فاکتورهایی در یک کسب و کار برای سرمایه‌گذاران جذاب است، ابتدا باید با ریسک‌های سرمایه‌گذاری آشنا شوید و بدانید که سرمایه‌گذاران چگونه و از طریق چه راه‌هایی، کسب و کار‌ها را می‌سنجند.

رابطه‌ی ریسک یا خطر با بازگشت سرمایه یا پاداش

رابطه‌ی ریسک یا خطر با بازگشت سرمایه یا پاداش (برگرفته از Investopedia)

ریسک در سرمایه گذاری

به طور کلی در اصطلاح مالی، ریسک اختلاف درآمد یا آورده‌ی واقعی یک کسب و کار نسبت به درآمد یا سود مورد انتظار آن کسب و کار، در گذر زمان رشد استارتاپ است. ریسک یا خطر در واقع احتمال از دست دادن بخش یا تمام سرمایه‌ی اولیه‌ای است که وارد کسب و کار کرده‌اید.

به صورت کمی، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی کسب و کار ارزیابی می شود. در امور مالی، «انحراف معیار» یک معیار متداول مرتبط با ریسک است. انحراف معیار به اندازه‌گیری نوسانات ارزش دارایی‌ها در مقابل میانگین‌ ارزش‌ دارایی‌های پیشین کسب و کار در یک بازه زمانی مشخص است.

بر اساس طبقه بندی سایت Investopedia و wallstreetmojo ریسک‌های مالی به دو بخش کلی سیستماتیک و غیر سیستماتیک بخش‌بندی شده که دارای زیر بخش‌های دیگری از قبیل شکل زیر هستند.

ریسک‌های مالی یک کسب و کار

شماتیکی از ریسک‌های مالی یک کسب و کار

در ادامه به شکل خلاصه به تعریف انواع ریسک‌ها پرداخته می‌شود:

  • ریسک بازار: به ریسکی گفته می‌شود که ممکن است یک سرمایه‌گذاری به دلیل تغییرات و تحولات اقتصادی در برابرش قرار گرفته و ممکن است ارزش و سرمایه‌ی خود را از دست دهد. اصلی‌ترین بخش‌های ریسک بازار به قسم زیر است:
    • ریسک سهامی
    • ریسک نرخ بهره/ سود
    • ریسک ارز

    تاثیر ریسک افقی بر سرمایه

    شماتیکی از تاثیر ریسک افقی بر سرمایه

    • ریسک طول عمر: هر وقت هر سرمایه‌گذاری بیش از زمان پیش‌بینی شده‌ی سرمایه‌گذاران به طول می‌انجامد، ریسک مالی و انواع آن دچار این قبیل ریسک‌ها می‌شود که عموما وارد سرزمینی ناشناخته شده که عموما نمی‌توان درکی از خطرات پیش رو داشت.
    • ریسک سرمایه‌گذاری خارجی: به ریسکی گفته می‌شود که به دلیل سرمایه‌گذاری در کشورهای خارج از کشور به وقوع می پیوندد، در واقع سرمایه‌گذاران با عواملی چون پایین آمدن شاخص اقتصادی GDP آن کشور، بالا رفتن تورم، ناآرامی‌های مدنی و … مواجه می‌شوند.

    حال که با خطرات و ریسک‌های یک سرمایه‌گذاری آشنا شدید، جدا از این‌که خودتان می‌توانید از روش‌های مدیریت و شناخت ریسک برای پایین آوردن و مطمئن کردن کسب و کار خود اقدام کنید، دید بهتری از روش تصمیم‌گیری سرمایه‌گذار‌ها بر یک کسب و کار دارید. در ادامه به شاخص‌های پر اهمیت یک کسب و کار برای سرمایه‌گذاران پرداخته می‌شود، تا بتوان دید بهتری برای سنجش یک کسب و کار پیدا کرد و با ریسک‌های آن آشنا شد.

    شاخصه‌های مالی سنجش کسب و کار‌ها

    عموما سرمایه‌گذاران برای شناسایی ریسک کسب و کار از روش‌های مختلف ارزیابی شرکت‌ها مانند روش نسبت‌ها یا نرخ بازگشت سرمایه و … استفاده می‌کنند. عموما قبل از پذیرش سرمایه‌گذار خارجی، هر بنیان‌گذاری خود به نوعی در حال سرمایه‌گذاری بر روی کسب و کارش است، پس بهتر است که با برخی از این شاخص‌های مالی آشنا شوید تا بتوانید پیش‌بینی درستی به سرمایه‌گذار از کسب و کارتان ارائه دهید.

    از برخی شاخص‌های اقتصادی مانند IRR و NPV می توان برای تعیین میزان مطلوبیت یک پروژه و ارزش افزوده ایجاد شده توسط آن شرکت استفاده کرد. در حالی که یکی از این شاخص‌ها به صورت درصدی استفاده می‌شود، دیگری به صورت رقم واحد پولی (دلار، ریال و …) بیان می‌شود.

    ارزش فعلی (PV) و ارزش فعلی خالص (NPV)

    ارزش فعلی (PV) آن ارزشی است که است که خالص جریانات نقدی ورودی در حال حاضر برای شرکت دارند. خالص ارزش فعلی (NPV) همان ارزش فعلی است که میزان کل سرمایه‌گذاری انجام شده در پروژه از آن کم می‌شود. به بیانی دیگر در فرمول‌های‌ زیر آورده شده است:

    شاخص سود آوری (PI)

    شاخص دیگری که از PV و NPV می‌توان استخراج کرد، شاخص سود آوری (PI) می‌باشد که به شکل درصد بیان شده و به قرار فرمول زیر است:

    به طور مثال اگر در ابتدا یک سرمایه‌گذاری ۱۰۰ واحدی روی طرح انجام شده باشد و سپس در سال اول ۵۰ واحد درآمد و در سال دوم ۵۰ واحد هزینه و ۱۵۰ واحد درآمد در شرکت وجود داشته باشد (آورده شده در شکل ۱-۴)، با در نظر گرفتن نرخ بهره/ تنزیل ۱۰% شاخص‌ها به صورت زیر محاسبه می‌شود.

    جریانات درآمد – هزینه‌ی شرکت (برگرفته از آموزه‌های مهندس پورمددکار)

    درواقع ارزش خالص فعلی گویای آن است که اگر روی این طرح ۱۰۰ واحد پولی سرمایه گذاری شود با توجه به نرخ بهره / تنزیل ۱۰% (عموما در حالت واقعی نرخ سود بانکی برابر با نرخ تنزیل در نظر گرفته می‌شود) نه تنها بعد از دو سال ۱۰۰ واحد پولی به سرمایه‌گذار بازگشت داده می‌شود بلکه ۲۰ واحد پولی اضافی هم به آن داده می‌شود، به معنای دیگر نه تنها اصل ارزش سرمایه نگه داشته می‌شود، بلکه ۲۰ واحد پولی سود نیز به آن پول اضافه خواهد شد. اگر نرخ تنزیل بالاتر گرفته می‌شد امکان منفی شدن این شاخص هم وجود دارد.

    بعد از مشخص شدن سود‌دهی طرح باید میزان سوددهی به صورت نسبی و بدون واحد مشخص شود تا دید آیا آن طرح با توجه به سودده بودن برای سرمایه‌گذاری مناسب است یا خیر، برای رسیدن به این مهم از شاخص‌هایی به نام نرخ بازده داخلی یا نرخ بازگشت سرمایه استفاده می‌کنند.

    نرخ بازده داخلی (IRR) و نرخ بازگشت سرمایه (ROR/ROI)

    نرخ بازده داخلی (IRR = Internal Rate of Return) نرخی است که سود و زیان یک پروژه را مشخص می‌کند. تحلیل‌گران اقتصادی معمولا از این فاکتور در کنار ارزش خالص فعلی (NPV) استفاده می‌کنند. این مسئله به این دلیل است که هردو روش، مشابه‌اند ولی متغیرهای متفاوتی دارند.

    با کمک ارزش خالص فعلی، می‌توانید به یک نرخ تنزیل مشخص برای شرکت خود دست پیدا کنید و سپس ارزش فعلی سرمایه‌گذاری را محاسبه کنید. اما در نرخ بازده داخلی، باید بازگشت واقعی جریان‌های نقدی پروژه را محاسبه و سپس این نرخ بازگشت را با نرخ مانع شرکت (Hurdle Rate) مقایسه کنید. اگر نرخ بازده داخلی بیشتر باشد، سرمایه‌گذاری شما، یک سرمایه‌گذاری ارزشمند خواهد بود. ضرورتا IRR نرخی است که در آن NPV مربوط به یک سرمایه‌گذاری، برابر صفر است. فرمول IRR به قرار فرمول زیر است:

    که در رابطه بالا:

    • Ct = سود خالص برای دوره زمانی مورد نظر
    • t = تعداد دوره زمانی
    • r = نرخ بهره در دوره زمانی مورد نظر
    • I = میزان سرمایه‌گذاری

    در مثال ذکر شده در بخش قبلی میزان IRR به قرار زیر است:

    هر سرمایه‌گذاری با توجه به زمینه‌ی طرح و ریسک‌های مورد انتظار، شاخصی به نام حداقل نرخ جذب کننده (MARR = Minimum Acceptable Rate of Return) برای خود تعریف می‌کند که اگر شاخص IRR بیشتر از آن باشد حتما بر روی طرح سرمایه‌گذاری می‌کند و اگر کمتر باشد ریسک سرمایه‌گذاری را نمی‌پذیرد.

    نرخ بازده (RoR = Rate of Return/ Return on Investment) را می توان برای هر سرمایه‌گذاری، از وسیله نقلیه و املاک و مستغلات گرفته تا اوراق قرضه، سهام و هنرهای زیبا اعمال کرد. RoR با هر دارایی کار می کند به شرط آنکه دارایی در یک زمان خریداری شود و در دوره ای در آینده جریان نقدی ایجاد کند. سرمایه گذاری‌ها، تا حدی بر اساس نرخ بازده گذشته ارزیابی می‌شوند، که می‌تواند در مقایسه با دارایی‌های همان نوع برای تعیین جذاب ترین سرمایه گذاری‌ها ارزیابی شود. بسیاری از سرمایه گذاران دوست دارند قبل از انتخاب سرمایه گذاری ، نرخ بازده مورد نیاز را انتخاب کنند. این نرخ از فرمول زیر به دست می‌آید:

    نقطه‌ی سر به سر (ریسک مالی و انواع آن Break Even Point)

    در مقالات پیشین در ارتباط با دره مرگ و روش های تامین مالی آن صحبت نمودیم. چنان چه علاقه مند به این مقاله هستید میتوانید از طریق کلیک بر روی عبارت “راهکارهای تامین مالی در دره‌ی مرگ استارتاپ‌ها” اقدام نمایید.

    تجزیه و تحلیل نقطه‌ی سر به سر در اقتصاد، کسب و کار و حسابداری هزینه به نقطه‌ای اشاره دارد که در آن هزینه کل با درآمد کل برابر می‌شود. برای تعیین تعداد واحدها یا ارزش و میزان درآمد مورد نیاز برای تأمین کل هزینه ها (هزینه های ثابت و متغیر) از تحلیل نقطه سر به سر استفاده می شود.

    به طور خلاصه:

    • در نقطه سر به سر، شرکت هیچ ضرر و زیانی نمی کند.
    • نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که میانگین درآمد = میانگین هزینه‌ی کل (AR = ATC)
    • نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که درآمد کل = هزینه کل (TC ریسک مالی و انواع آن = TR)

    طبق تعریف به دیاگرام زیر خواهیم رسید:

    نقطه‌ی سر به سر تعدادی و ارزشی

    دیاگرامی از نقطه‌ی سر به سر تعدادی و ارزشی

    تعریف فرمولی نقطه‌ی سر به سر

    (هزینه متغیر در واحد محصول – قیمت فروش در واحد محصول) / هزینه‌های ثابت = نقطه سر به سر تعدادی

    • هزینه‌های ثابت (Fixed Costs) به هزینه‌هایی گفته می‌شود که با تغییر میزان محصول و تولید تغییری نمی‌کنند. (عموما در طی سال در نظر گرفته می‌شود، مانند، حقوق، اجاره، تجهیزات ساختی و …)
    • قیمت فروش در واحد محصول (Price) به قیمت هر کدام از محصولات به صورت واحدی گفته می‌شود.
    • هزینه متغیر در واحد محصول (Variable Costs) به هزینه‌هایی گفته می‌شود که برای تولید یک واحد از محصول به صورت مستقیم نیاز است.

    قابل ذکر است که قیمت فروش واحد محصول منهای هزینه متغیر واحد محصول، حاشیه سود هر واحد است. به عنوان مثال، اگر قیمت فروش کتاب 100 هزار تومان و هزینه‌های متغیر آن 5 هزار تومان برای ساخت کتاب باشد، 95 هزار تومان حاشیه سود در واحد محصول است و به جبران هزینه‌های ثابت کمک می‌کند.

    اصولا نقطه‌ی سر به سر در اولین مراحل تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاری بر استارتاپ‌ها صورت می‌گیرد، زیرا دلایل زیادی وجود دارد تا به آن نقطه نرسید یا به عنوان استراتژی خود مشخص کنید که چه قدر از آن ارزش را می‌خواهید صرف چه هزینه‌هایی کنید. به همین دلیل در اولین مرحله این شاخص تحلیل می‌شود تا در صورت منطقی بودن به مراحل بعدی رجوع شود. به طور مثال در مرحله‌ی بعدی با رسم جریان درآمد – هزینه در دو حالت عادی و تجمعی، زمان رسیدن به نقطه سر به سر تجمعی و عادی را محاسبه می‌کنند، تا با تحلیل آن دو نمودار، به میزان ریسک‌های احتمالی موجود در روند رشد کسب و کار بپردازند.

    تیم سرمایه گذاری صندوق پژوهش و فناوری گیلان جهت توانمندسازی استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا، فایل excel مورد نیاز جهت تحلیل مولفه های مالی را آماده نموده است. چنان چه تمایل به دریافت این فایل نمونه دارید، می توانید درخواست خود را با موضوع “دریافت فایل excel تحلیل مولفه های مالی” به آدرس پست الکترونیک صندوق گیلان ([email protected]) ارسال نموده یا در زیر همین پست آدرس پست الکترونیک خود را یادداشت بفرمایید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.