آشنایی با الگوی چکش
سلام. با قسمتی دیگر از سری مقالات آموزش الگوهای کندل استیک در خدمت شما عزیزان هستیم. در این قسمت از مجموعه مقالات آموزش تحلیل تکنیکال قصد داریم به معرفی یکی دیگر از پرکاربردترین الگوهایی که توسط بسیاری از معاملهگران استفاده میشود، یعنی الگوی چکش یا Hammer بپردازیم، پس با ما همراه باشید.
چگونگی تشخیص الگوی چکش
مانند مقالات آموزشی قبل، پیش از هر توضیحی بهتر است با شکل ظاهری الگوی چکش آشنا شوید، پس به تصویر زیر توجه کنید.
همانطور که در تصویر فوق میبینید این الگو یک الگوی برگشتی میباشد که در انتهای یک روند نزولی تشکیل شده الگوی برگشتی چکش و باعث تغییر روند نمودار میشود. این الگو نیز مانند الگوی پین بار به این دلیل ایجاد میشود که قیمت بازار تمایلی ندارد از یک حدی پایینتر برود. در نتیجه یک سایهی بلند در انتهای کندل ایجاد شده و روند نمودار تغییر میکند.
ویژگیهای اصلی الگوی چکش صعودی
- این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد.
- بدنه الگو میتواند صعودی یا نزولی باشد. (اگر صعودی یا سبز باشد نشان دهنده قدرت بالای الگو میباشد.)
- حداقل باید طول سایه دو برابر بدنه باشد.
- وجود گپ بین کندل قبل و بعد میتواند نشان دهنده قدرت بالای الگو باشد.
- سایه بالای الگو باید بسیار کوچک یا وجود نداشته باشد.
نحوه معامله با الگوی Hammer
همانطور که در مقالات قبلی هم ذکر کردیم به عنوان یک تریدر که در حال تمرین و مطالعه مقالات آموزش تحلیل تکنیکال میباشد باید همیشه به خاطر داشته باشید که الگوهای کندل استیک فقط زمانی برای ما مهم میشوند که در نقاط کلیدی مانند حمایتها و مقاومتها تشکیل شوند. در غیر این صورت الگوهایی که در مورد آنها صحبت میکنیم هیچ ارزشی برای ما نخواهند داشت. بنابراین مهمترین نکته برای یادگیری تحلیل تکنیکال، تمرین و بررسی تاریخچه نمودار میباشد تا بتوانید با تجربهی حاصل از این تمرین، الگوها را به درستی تشخیص دهید.
نقطه ورود در الگوی Hammer
برای پیدا کردن نقطهی ورود و معامله با الگوی چکش باید حداقل صبر کنید تا کندل چکش به طور کامل بسته شود و سپس سفارش خرید خود را در بالای محل بسته شدن کندل ثبت کنید. اگر کمی تردید دارید میتوانید صبر کنید تا یک کندل تایید در جهت مورد نظر شما بسته شده و سپس به بازار ورود کنید.
حد ضرر در الگوی چکش
درست مانند الگوی پین بار که در مقاله آموزشی دیگری در مورد آن صحبت کردیم، حد ضرر در الگوی چکش نیز پشت سایهی کندل Hammer (مانند تصویر زیر) قرار میگیرد. چون ما با رسیدن قیمت به این نقطه به این نتیجه میرسیم که تحلیل ما اشتباه بوده و باید فورا از بازار خارج شویم.
حد سود در الگوی چکش صعودی
برای حد سود باید همواره تلاش کنید تا از سیستم مدیریت سرمایهی خود پیروی کنید. معمولا هنگامی که معاملهگران با دیدن الگوی چکش معاملهی خود را باز میکنند برای نقطهی خروج یا حد سود به دنبال برخی پارامترهای دیگر نمودار مانند الگوها، خطوط حمایت و مقاومت و … میگردند که در سری مقالات آموزشی تحلیل تکنیکال در مورد آنها صحبت خواهیم نمود.
در صورتی که در مورد این مقالهی آموزشی سوال یا ابهامی دارید میتوانید از طریق بخش دیدگاههای سایت، یا صفحه اینستاگرام دکتر رضا رضایی با ما در ارتباط باشید.
به خاطر داشته باشید که ریسک انجام معامله توسط تمامی مطالب آموزشی این وبسایت تماما به عهده کاربران یا معاملهگران میباشد.
الگوهای شمعی یک کندلی | شوتینگ استار، چکش و مرد به دار آویخته
در مقالههای قبلی با الگوهای شمعهای ژاپنی آشنا شدیم در این مقاله میخواهیم ببینیم چه طور میتوان الگوهای شمعی ژاپنی تککندلی را تشخصیص دهیم.
اگر شمعهای ژاپنی تککندلی روی نمودار نمایان شوند به این معناست که ممکن است بازار برگشت داشته باشد.
اینجا با چهار الگوی شمعی ژاپنی آشنا میشویم:
چکش و مرد به دار آویخته
چکش و مرد به دار آویخته دقیقاً مانند هم به نظر میرسند اما بسته به کنشهای قبلی قیمت معانی کاملاً متفاوتی دارند. هر دو بدنههای کوچک (سیاه یا سفید)، سایههای پایینی بلند و سایههای بالایی کوتاه دارند، یا هیچ سایهای ندارند.
کندل چکش یک الگوی معکوس صعودی است که در طی روند رو به پایین شکل میگیرد. نام گذاری آن به این دلیل است که بازار در حال هموار کردن سطح با چکش است.
هنگامی که قیمتها در حال افت است، چکشها نشان میدهند که قیمت نزدیک به کف است و قیمت دوباره شروع به افزایش خواهد کرد.
سایه پایینی بلند نشان میدهد که فروشندگان قیمتها را پایینتر بردهاند، اما خریداران توانستهاند بر این فشار خرید فائق آمده و با قیمتی نزدیک به قیمت آغاز معامله را پایان دهند.
تنها به این دلیل که شکل چکش در روند رو به پایین مشاهده میکنید، به این معنا نیست که به صورت خودکار سفارش خرید بگذارید! پیش از آن که برای شلیک مطمئن باشد، لازم است صعود بیشتر تأیید شود. مثالی نوعی از این تأیید میتواند انتظار کشیدن برای شمع سفید باشد تا در بالای قیمت آغازین، در بخش سمت راست چکش معامله پایان یابد.
معیار تشخیص الگوی چکش
- سایه بلند حدوداً دو یا سه برابر بدنه اصلی است.
- سایه بالایی کوچک است یا اصلا سایهای وجود ندارد.
- بدنه اصلی در انتهای بالایی روند نزولی باشد.
- رنگ بدنه اصلی مهم نیست.
مرد به دار آویخته، الگوی معکوس نزولی است که میتواند سطح مقاومت بالا یا قوی را نیز نشان دهد. هنگامی که قیمت در حال افزایش است.
شکل گیری مرد به دار آویخته مشخص میکند که تعداد فروشندگان نسبت به خریداران شروع به افزایش کرده است.
سایه پایینی بلند نشان میدهد که فروشندگان در این جلسه قیمت را پایین کشاندهاند. خریداران توانستهاند اندکی قیمت را به صورت قبل به بالا برگردانند اما این قیمت تنها نزدیک به قیمت آغاز است.
این اتفاق باید زنگ اخطارها را به صدا درآورد زیرا به ما میگوید دیگر خریدارانی باقی نمانده است تا تحرک لازم را برای حفظ روند صعودی قیمت تأمین کند.
معیار تشخیص الگوی مرد به دار آویخته
- سایه پایینی بلند حدود دو یا سه برابر بدنه اصلی است.
- سایه بالایی کوچک یا اصلا سایهای وجود ندارد.
- بدنه اصلی در انتهای بالایی روند صعودی قرار دارد.
- رنگ بدنه اصلی مهم نیست، در حالی که بدنه سیاه نزولیتر از بدنه سفید است.
چکش معکوس و ستاره تیرانداز
چکش معکوس و ستاره تیرانداز نیز همانند هم به نظر میرسند. تنها تفاوت میان آنها آن است که در روند روبه پایین یا رو به بالا هستید.
چکش معکوس یک کندل برگشتی رو به بالا است.
شوتینگ استار یک کندل برگشتی رو به پایین است.
بدنههای ریز و کوچک (توپر یا توخالی)، سایههای بالایی بلند، و سایههای پایینی کوچک یا صفر دارند.
چکش معکوس زمانی اتفاق می افتد که قیمتها در حال کاهش است که نشاندهنده معکوسسازی احتمالی است. سایه بالایی بلند نشان میدهد که خریداران سعی کردهاند قیمت بالاتری را تقاضا کنند.
از آنجا که فروشندگان نتوانستند قیمت را به هیچ مقدار کمتری در پایان برسانند، این اتفاق شاخص خوبی از آن است که هر کسی میخواسته بفروشد، تاکنون فروخته است، و اگر دیگر فروشندهای نمانده باشد، چه چیز باقی میماند؟ خریداران .
شوتینگ استار الگوی برگشتی نزولی است که همانند چکش معکوس به نظر میرسد اما هنگامی که قیمتها افزایش مییابد، اتفاق می افتد.
شکل آن نشان میدهد که قیمت در پایینترین مقدار آن آغاز شده است، بالا رفته، اما دوباره به حدود مقدار قبلی خود برگردانده شده است .
این یعنی خریداران سعی کردهاند قیمت را به بالا بکشانند، اما فروشندگان وارد شده و بر آنها غلبه کردهاند. این اتفاق علامت قطعی نزول است زیرا هیچ خریدار دیگری باقی نمانده است چون همه آنها قتل عام شدهاند .
توجه داشته باشید:
این ۴ الگویی که در این مقاله با آنها آشنا شدیم الگوهایی هستند که در بازار زیاد تکرار میشوند. شناخت این الگوها به شما کمک میکند تحلیل بهترین در بازار داشته باشید.
اسم این الگوها مهم نیست بلکه چیزی که حائز اهمیت است این است که اینها الگوهای بازگشتی هستد و هشداری هستند برای یک روند بازگشتی احتمالی.
میتوان این چهار الگو را در چکش و چکش معکوس خلاصه کرد.
قبلا هم گفتیم که اگر این الگوها در بازار اتفاق بیفتند تضمینی نیست که حتما بازگشت داشته باشند. بنابراین حتما قبل از معامله الگوی برگشتی چکش به فکر تاییدیههای بیشتری باشید.
کندل های شمعی CANDLESTICK
کندل های برگشتی را آموزش خواهید دید .در این مطلب آموزشی به علت استفاده عموم از کندل های شمعی به آن می پردازیم و الگوهای مهم آن را هم عرض می کنیم که می توانید از آنها در انواع نمودارها، مانند فارکس و بورس استفاده کنید. حتما برای شما هم سوال شده است که با وجود نمودارهای میله ای و خطی و . چرا بیشتر تحلیلگران از کندل استیک استفاده می کنند؟ زیاد شما را وارد حاشیه نمی کنم و با طولانی کردن مطلب ذهن شما را خسته نخواهم کرد، پس خیلی خلاصه جواب این سوال را به شما می رسانم . دلیل آن این است که، کندل استیک داده هایی را روی نمودار به ما نشان می دهد که سایر نمودار ها این مزیت را ندارند، همچنین به دلیل داشتن بدنه در کندل ها می توانیم آنها را بهتر آنالیز کرده و برای آنها انواع الگوها را در نظر بگیریم .
کندل ها نمایش دهنده روان معامله گران است و با یادگیری این علم قدرت بر پیش بینی روان معامله گران پیدا کرده و در نتیجه آینده بازار را پیش بینی خواهید کرد.
برای مثال به نمودار خطی زیر دقت کنید:
همینطور که می بینید در این نمودار فقط یک خط وجود دارد و حرکت قیمت را فقط بر اساس آخرین قیمت ها می بینیم. ولی در کندل ها، شما 4 ویژگی مختلف را در اختیار خواهید داشت.یعنی با یک نگاه شما هم قیمت آخرین معامله را دارید، هم قیمت اولین معامله ای که انجام شده، هم متوجه می شوید در آن تایم بالاترین نرخ معامله چقدر بوده و هم متوجه می شوید پایین ترین نرخ معامله چقدر بوده است. پس شما چهار داده مهم را در این کندل ها به شکل زیر خواهید داشت .
قیمت باز شدن ( OPEN )
قیمت بسته شده ( CLOSE )
بالاترین قیمت ( HIGH )
پایینترین قیمت ( LOW )
کندل ها از نظر (رنگ و حرکت قیمتی) به دو دسته تقسیم می شوند:
کندل های صعودی
کندل های نزولی
به زبان ساده تر اگر open ما پایین باشد و close ما بالا ، حرکت ما رو به بالا بوده و کندل ما صعودی است.
و اگر open قیمت بالا باشد و close پایین ، حرکت ما به سمت پایین بوده، پس کندل ما نزولی است.
کندل های صعودی رنگ سبز دارند
و کندل های نزولی رنگ قرمز
که از طریق تنظیمات نرم افزارها قابل تغییر است. خوب حالا شاید برای افراد حرفه ای تر از شما این سوال بوجود بیاید که همین داده ها را نمودار میله ای هم به ما می رساند، پس چرا همه از کندل ها استفاده می کنند؟
اگر اوایل مقاله خوانده باشید به این موضوع اشاره کردیم و آن ساختن الگوهای مختلف بخاطر داشتن بدنه در کندل ها است. شاید بعد ها برای شما سوال باشد، اصلا چه نیازی به الگو است؟
پس اجازه دهید همین الان جواب را عرض کنم: انسان ذاتا دنبال آن است که با ساختن اشکال ذهنی، برخی مطالب را بهتر به خاطر بسپارد و با دیدن آن الگوها یا اشکال سریع تر بتواند آنها را آنالیز کند.
پس در تحلیل قیمت ها هم به سراغ ساخت اشکال و الگوهای ذهنی رفته است که در ادامه بیشتر راجع به آن خواهید خواند. فعلا به تصویر زیر و تفاوت بین کندل ها و نمودار میله ای دقت کنید:
از ظاهر نمودارهای میله ای نمی توان برای ساختن الگوهای ذهنی استفاده کرد ، ولی ظاهر کندل ها مثل انسانی چاق یا اگر کمی کوتاه باشد، مانند بچه ای بازیگوش به نظر می آید . این را هم عرض کنم که ظاهر این کندل ها در بحث روانشناسی قیمتها بسیار بهتر است و به ما کمک خواهد کرد.
آقای استیو نویسن ( Steve noisn ) در سال 1989 میلادی اولین مقاله خود را در مورد الگوهای شمعی منتشر کرد و بعد ها این مقاله ها تبدیل به کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی شد. در این کتاب الگوها به طور کلی به دو دسته تقسیم شده اند:
الگوهای برگشتی
الگوهای ادامه دهنده
که دوجی ها و ستاره ها هم زیر مجموعه ی الگوهای برگشتی محسوب می شوند. در ادامه با هم به بررسی و یادگیری بعضی از این الگوها می پردازیم. این الگوها می توانند از یک کندل، تا ترکیب 5 کندل کنار هم شکل بگیرند. عجله نکنید بیشتر توضیح خواهیم داد.
الگوهای برگشتی ( Reversal pattern )
به الگوهایی گفته می شود که پس از دیدن آنها در نمودار، باید منتظر چرخش روند قدیمی باشیم. دقت کنید در توضیح عرض کردم منتظر چرخش روند، و نگفتم: چرخش روند اتفاق می افتد. متاسفانه بین تحلیلگران مبتدی اینطور جا افتاده است که بلافاصله بعد از دیدن این الگوها باید تغییر روند داشته باشیم. خیر. بگذارید متن صریح کتاب استیو نیسون رو در مورد این بحث مهم و ریز را برایتان بنویسم.
(این اتفاق به ندرت رخ می دهد که ناگهان روند قدیمی تمام شده و نمودار جهت خود را به یکباره تغییر دهد. همانطور که افکار آهسته تغییر می کنند، اغلب تغییر روند ها هم آهسته و با اخطارهایی در انتهای روند شکل می گیرند. اخطار بازگشت روند صرفا بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ، ولی به این معنا نیست که سریع تغییر جهت می دهد و بازگشت شکل می گیرد. درک و فهم این مطلب فوق العاده مهم است.)
برای این موضوع هم مثال یک اتومبیل را آورده که با سرعت 90 کیلومتر بر ساعت به پیچ می رسد و می خواهد تغییر مسیر دهد، قطعا چند ترمز خواهد داشت و سرعت خود را کم کرده و بعد تغییر جهت میدهد. این ترمزها همین الگوها یا کندل های برگشتی هستند که شما با دیدن آنها متوجه ترمزهای پی در پی راننده در مسیر می شوید و آماده تغییر روند .
خوب، حالا بهتر است برویم با انواع این الگوها که شبیه ترمز هستند آشنا شویم.
الگوی مرد دار آویز ( Hanging man ):
خصوصیات الگو:
الگوی مرد دارآویز دارای سایه پایینی بلند است ( نکته: به میله هایی که گاهی بالا یا پایین کندل ها شکل می گیرند ، سایه یا shadow گفته می شود)
این الگو فقط در سقف بوجود می آید
رنگ بدنه این الگو مهم نیست (در صورتی که رنگ بدنه مشکی باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهد شد)
حداقل طول سایه باید سه برابر بدنه اصلی باشد (هر قدر طول سایه بیشتر باشد اعتبار الگو نیز بیشتر می شود)
وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی می تواند هشدار دهد که روند قبلی ممکن است به پایان رسد.
هر قدر که بدنه اصلی بالاتر از کندل های قبلی باشد احتمال پایان روند صعودی هست. (گپ)
سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا اگر وجود دارد اندازه آن بسیار کوچک باشد.
هر اندازه طول سایه پایینی بلندتر و طول سایه بالایی کوتاه تر باشد این الگو قطعیت بیشتری پیدا می کند.
نکته بسیار مهم برای این الگو: اینکه حتما نیاز به تایید دارد، یعنی بعد از دیدن این الگو باید شاهد یک کندل قرمز با بسته شدن قیمت آخرین معامله زیر بدنه این کندل باشیم. پس تاییدیه (فراموش نشود) که به کندل دوم، کندل confirmation (تاییدیه) می گویند.
خوب، حالا برویم سراغ الگوی دو
الگوی چکش:
خصوصیات الگو:
1. این الگو در کف شکل می گیرد، شبیه همان مرد دارآویز ولی در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد، در کل یعنی اگر این کندل را، بالای نمودار مشاهده کردید، مرد دارآویز است و اگر پایین و در انتهای یک روند نزولی مشاهده شد به آن چکش می گوییم . اصطلاح چکش از اینجا به آن رسیده که گویا بازار در این محدوده چکش کاری شده است و بالا و پایین زیادی داشته است .
3 چکش برعکس یا ( inverted hammer )
حواستان باشد اگر hammer برعکس بود(مثل تصویر زیر) می شود:
2. بدنه این الگوی چکش می تواند (قرمز) و (سبز) باشد( البته اگر بدنه سبز باشد از اعتبار بیشتری برخوردار است).
3. هرچقدر بدنه کوتاه تر و سایه پایینی، بلند تر باشد بازهم از اعتبار بیشتری برخوردار است.
4. این الگو هم مثل الگوی مرد دارآویز حتماً باید تاییدیه داشته باشد ، یعنی همان کانفرمیشن ( Confirmation ).
5. هرچقدر که فاصله قیمتی بین کندل های قبلی و بعدی بیشتر باشد (گپ)، برگشت قوی تر شکل خواهد گرفت.
برای الگوی چکش: برخی اوقات کندل تاییدیه (بلافاصله) بعد از کندل برگشتی چکش به وجود نمی آید و معمولاً با اختلاف دو یا سه کندل به وجود می آید. در این صورت این الگوی برگشتی را یک هشدار تلقی می کنیم، صبر میکنیم در برگشت، کندلی سفید، بالاتر از بدنه الگوی چکش بسته شود، در این صورت می توانیم بگوییم تغییر روند شکل گرفته است. پس، رنگ کندل مرد دار آویز و چکش تفاوتی نمیکرد.
حالا گفتیم اگر چکش برعکس باشد مثل تصویر بالا به آن ( چکش برعکس) می گوییم ولی اگر در قسمت بالای نمودار یعنی در انتهای یک روند صعودی ، الگوی معکوس مرد دارآویز را داشتیم، اسمش چه خواهد شد؟ اسم این کندل که دقیقا معکوس مرد دارآویز است،
الگوی ستاره ثاقب یا ( Shooting Star ) :
الگوی پوشای نزولی و صعودی یا ( Engulfing )
الگوی پوشای صعودی:
این الگو در دو نوع صعودی و نزولی شکل می گیرد که ابتدا به بررسی الگوی صعودی اینگولفینگ می پردازیم:
ویژگی های این الگو:
در الگوی پوشای صعودی کندل اولی به رنگ قرمز و کندل دوم به رنگ سبز خواهد بود.
معمولاً در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد.
شمع اول دارای بدنه کوچک و بعد از آن شمع دوم دارای بدنه بزرگی است که بدنه اول را کامل دربر می گیرد و می پوشاند.
بهتر است که در شمع دوم حجم معاملات بیشتر از حجم معاملات در شمع اول باشد.
گاهی اوقات این الگو از ۳ یا ۴ کندل تشکیل می شود، البته در بیشتر موارد با همان دو کندل شکل می گیرد:
الگوی پوشای نزولی:
این الگو باعث نزول می شود، پس باید در انتهای یک روند صعودی شکل گیرد.
خصوصیات الگوی پوشای نزولی:
می توان به این اشاره کرد که از دو کندل تشکیل شده که باید کندل اول سبز و کندل دوم قرمز باشد، دقت کنید عرض کردم باید، یعنی نباید دو کندل هم رنگ باشند.
کندل دوم مثل حالت صعودی خودش، باید بزرگتر از بدنه کندل اول باشد. بدنه کندل دوم کشیده و قرمز رنگ است که کامل کندل اول را پوشانده به نوعی فروشندهها بر خریداران غلبه کرده اند، این الگو هم می تواند از ۳ یا ۴ کندل مثل تصویر بالا( ولی در سقف )شکل بگیرد.
پس باید دقت کنید که در سقف ها دنبال پوشای نزولی باشید و در کف ها دنبال پوشای صعودی
الگوی ابر سیاه:
خصوصیات الگوی ابر سیاه:
این الگو از الگوهای برگشتی سقف است.
این الگو حداقل از دو کندل تشکیل می شود.
شمع اول یک شمع سفید یا سبز است که بعد از آن یک شمع مشکی یا قرمز که از بالاترین قیمت کندل سبز رنگ شروع شده و تا میانه شمع اول امتداد پیدا می کند. حداقل باید ۵۰ درصد داخل کندل اول نفوذ کند.
بین شمع اول و دوم هرقدر شکاف بیشتری باشد این الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است. یعنی هر چقدر کندل سیاه یا قرمز دوم کشیده تر باشد الگو قدرتمندتر است.
اگر حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد عالی ست.
به هر اندازه که نفوذ شمع دوم داخل شمع اول بیشتر باشد الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است.
نکته اول: زمانی که در معرفی الگو ها صحبتی از کندل تایید نمی شود یعنی نیازی به کندل تاییدیه ندارند. این الگو خودش یک هشدار مهم است و نیازی به کندل تایید ندارد. دقت کنید که اعتبار الگوی پوشای نزولی به مراتب بیشتر از الگوی ابر سیاه است.
نکته دوم: در مورد تمامی الگوها ملاک بدنه است، یعنی مثلا اگر میگیم در الگوی پوشای صعودی کندل دوم باید کندل اول را بپوشاند، یعنی بدنه کندل اول باید بدنه کندل دوم را بپوشاند و (شادو) یا سایه ها مهم نیست.
نکته سوم: هرچه این الگوها در تایم فریم های بالاتر یافت شوند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهند بود. یعنی الگوی دارک کلود در تایم هفتگی بسیار مرگبارتر از همین الگو در تایم روزانه است.
الگوی نفوذی ( Piercing Pattern ) :
حتما الان سوال شده که وقتی همه ی الگو ها یک الگوی معکوس هم دارند، پس باید دارک کلود ( ابر سیاه ) هم یک الگوی معکوس داشته باشد که در کف اتفاق بیفتد. باید عرض کنم که بله . دقیقا معکوس دارک کلود که در سقف اتفاق می افتاد، پیرسینگ پترن (الگوی نفوذی) را داریم که در کف اتفاق میفتد، یعنی در انتهای یک روند نزولی دیده میشود .
این الگو معکوس الگوی ابر سیاه است.
در شناسایی کف ها بسیار استفاده می شود.
این الگو باید حداقل دو کندل داشته باشد تا به عنوان الگو شناسایی شود، شمع اول حداقل باید ۵۰ درصد شمع دوم را بالا رود و داخل شمع قبلی نفوذ کند، پس شمع اول باید قرمز رنگ باشد و شمع دوم سبز رنگ
ستاره ها ( Stars ) :
یکی از الگوهای بازگشتی مهم ستاره ها هستند که به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم میشوند . به نوع صعودی که در کف اتفاق می افتد. ستاره صبحگاهی (Morning Star) گفته میشود که گویا خورشید تازه در حال طلوع کردن است ، کندل ها هم به همین شکل رو به بالا حرکت میکنند و الگوی نزولی آن را ستاره عصر گاهی (Evening Star) می گویند .
خصوصیات الگو را یادداشت کنید:
باید بدانید که این الگوها از ۳ کندل تشکیل می شوند، بدنه اصلی شمع که در تصویر مشاهده می کنید کوچک است، شمع اول کشیده و شمع دوم (شمع اصلی) کوچک و شمع سوم کشیده است .
رنگ بدنه کندل دوم مهم نیست. اگر به جای بدنه شمع اصلی دوجی باشد به این الگو ستاره دوجی گفته می شود. تقریبا مثل ستاره صبحگاهی بالا.
(دقت کنید که اعتبار ستاره دوجی از ستاره معمولی بیشتراست.)
ستاره دوجی نشانهای از بی تصمیمی در بازار است و قدرت خریدار و فروشنده معمولاً برابر می شود و بعد روند دوم شکل می گیرد.
به الگوی ستاره در روند نزولی ریزش باران هم می گویند.
فقط رنگ بدنه اول و سوم مهم است، در ستاره صبحگاهی بدنه اول سبز و بدنه کندل سوم قرمز است، ولی در ستاره عصرگاهی بدنه کندل اول قرمز و بدنه کندل سوم سبز است.
در کل باید بدانید کندلهای با بدنه کوچک را ستاره می گویند. پس الگوی چکش برعکس، ستاره صبحگاهی، شوتینگ استا v ، ستاره دوجی و ستاره عصرگاهی همه جزو استار ها محسوب می شوند.
در ستاره های صبحگاهی و عصرگاهی هرچقدر بدنه کندل دوم از بدنه بقیه کندلها فاصله بیشتری داشته باشد این الگو اعتبار بیشتری دارد. در کل باید بدانید وجود گپ (فاصله) به الگو اعتبار بیشتری خواهد داد.
دو نکته که در اکثر الگو ها صدق می کند: بهتر است حجم معاملات در کندل آخری بیشتر از کندل اولی باشد و همینطور کندل آخری بیش از ۵۰% کندل اول را برگشت داشته باشد.
دوجی : به طور کلی به ستاره های بدون بدنه دوجی گفته می شد. انواع دوجی ها را پایین می توانید ببینید:
الگوی برگشتی چکش
ویژگی ظاهری کندل چکش
همانطور که از نام این الگو مشخص است، شکل ظاهری این کندل دقیقاً مانند چکش است. در واقع، این الگو بدنهای کوچک در بالا و سایهای بلند در زیر آن دارد. معمولاً، اندازه سایه پایینی باید حداقل 2 برابر بدنه باشد. اگر شکل ظاهری چکش را در نظر بگیریم، میتوان دقیقاً تصور کرد که الگو دستهای (بدنهای) بلند با سری کوچک دارد. کندل چکشی در رنگهای سفید (سبز) یا سیاه (قرمز) در نمودارها دیده میشود اما رنگ این کندل در این الگو مهم نبوده و فقط اندازه بدنه نسبت به سایه و محل تشکیل آن اهمیت دارد.
این الگو از سه بخش کلیدی تشکیل شده است که عبارت هستند از:
- بدنه: قسمت بالایی الگو است که بخش اصلی کندل را تشکیل میدهد.
- سایه بالایی: این سایه بسیار کوتاه است و الگو ممکن است سایه بالایی نداشته باشد.
- سایه پایینی: این سایه دو تا سه برابر اندازه بدنه است.
مفهوم کندل چکش در نمودارها چیست؟
به طور کلی، زمانی که الگوی چکش در نمودارها تشکیل میشود، به این معنی است که قدرت فروشندگان در بازار کاهش یافته است. در واقع، آنها سعی کردهاند که قیمتها را پایین بیاورند اما در نهایت، نتوانستهاند قدرت خریداران را کاهش دهند و بر آنها غلبه کنند. هر چه سایه کندل چکش بلندتر باشد، نشان میدهد که حجم معاملات در این قسمت بسیار بالا بوده اما در نهایت قدرت خریداران بر قدرت فروشندگان در بازار غلبه پیدا کرده است.
در روندهای نزولی، شکلگیری کندل چکش به معنی پایان روند نزولی و یا ضعف این روند است. با این حال، در صورتی که سایر ابزارها تأیید کنند، این کندل ممکن است الگوی برگشتی چکش نشانه آغاز روند صعودی در بازار باشد. البته این وضعیت نموداری زمانی دقت و قدرت بیشتری مییابد که در نواحی نقاط حمایتی شکل گیرد.
نکتهای مهم در مورد الگوی چکش این است که این الگو باید حتما در انتهای روند نزولی (Downtrend) دیده شود؛ در غیر این صورت، فاقد اعتبار در نظر گرفته میشود.
انواع کندل چکش
در اینجا، لازم است خاطرنشان کنیم که چیزی به اسم “کندل چکش صعودی و یا نزولی” نداریم! در واقع، این عبارات برگردان غلطی از عبارات Bullish Hammer و Bearish Hammer هستند که در متن برخی از سایتهای فارسی مورد استفاده قرار گرفتهاند. بنابراین، هیچ انواع خاصی از این الگو وجود ندارد!
نکته مهم در اینجا این است که اگر چکش در انتهای روند صعودی شکل بگیرد، به آن الگوی مرد به دار آویخته (Hanging Man) گفته خواهد شد و نه الگوی چکش یا Hammer. در ادامه، به تفاوتهای این دو الگو اشاره خواهیم کرد.
آموزش کامل و تصویری الگوی چکش و دوجی و هارامی
الگوی چکش الگوی دوجی و الگوی هارامی برخلاف الگوهای بخش قبلی ستاره دنباله دار و مرد آویزان (بخش چهارم آموزش پرایس اکشن پیشرفته به زبان ساده)، در انتهای روند نزولی ظاهر می شوند که معمولا باعث تغییر جهت از نزولی به صعودی می شوند. برای درک بهتر این بخش بهتر از ابتدا چهار نوع حرکت بازار و مراحل استفاده از الگوهای شمعی ژاپنی را مطالعه کنید. اگر مایل هستید که با پرایس اکشن پیشرفته بیشتر آشنا شوید، میتوانید از این لینک، به اولین مقاله از این بخش مراجعه نمایید.
آشنایی با الگوی چکش
الگوی چکس یا چکش برعکس الگوهای bullish reversal هستند که در انتهای روند نزولی نشانه صعود هستند. به تصویر الگوی چکس دقت کنید و تفاوت آن را با الگوی مردآویزان ببینید.
اگر انتهای یک روند نزولی کندلی را مشاهده کردید که یک سایه پایین (حداقل دوبرابر بدنه ) دارد، باید بدانید که یک الگوی چکش ظاهر شده است. این کندل نشان دهنده این است که فروشندگان سهام خود را با قدرت فروخته اند و خریداران وارد بازار شده اند که در نتیجه قیمت بالاتر از قیمت باز شذن بسته شده است.
فشار خریدارانی که با فدرت بیشتری وارد بازار شده اند به فروشندگان غلبه کرده است باعث تغییر جهت روند بازار از نزولی به صعودی خواهد شد. البته اگر قیمت پایین تر از قیمت باز شدن بسته شود اما کندل یک سایه پایین دو برابر بدنه داشته باشد در واقع یک چکش قرمز باشد باز هم نشانه بازگشت روند از نزولی به صعودی است اما نسبت به رنگ سبز کندل(کندل صعودی) قدرت کمتری دارد.
الگوی چکش معکوس
به تصویر زیر دقت کنید و تفاوت یک الگوی چکش معکوس را با یک الگوی ستاره دنباله دار مشاهده کنید.
یک سایه بالا دو برابر بدنه که در انتهای یک روند نزولی رخ دهد یک الگوی چکش معکوس است. سایه بالایی نشان قدرت خریداران است هرچند که قدرت فروشندگان غالب شده است و یک الگوی چکش برعکس را تشکیل داده اما با توجه به مباحث قبل در یک روند نزولی یک الگوی ادامه دهنده نباید هیچ نشانه ای از قدرت خریداران داشته باشد اما در کندل چکش معکوس سایه بالایی کاملا فشار فروشندگان را نشان میدهد و بازهم نشانه یک الگوی برگشتی است
قدرت الگوی چکش
با توجه به توضیحات بالا:
- سایه پایین(کندل چکش) نشانه قدرت بیشتر است.
- هرچه سایه بلندتر باشد نشانه قدرت بیشتر است.
- در روند نزولی به صعودی رنگ سبز نشانه قدرت بیشتر است.
در تصویر بالا میبینید که در همه کندل ها سایه بالایی تشکیل شده است که یعنی خریدارن در آخرین لحظات سعی کرده اند روند بازار را تغییر دهند اما موفق نشده اند تا زمانی که یک سایه پایین نشانه غالب شدن قدرت خریدارن شکل گرفته است و روند بازار را از نزولی به صعودی تغییر داده است.
آشنایی با الگو دوجی (Doji)
حتما شما هم تا کنون کندل هایی را دیده اید که هیچ بدنه ای ندارند و فقط سایه بالایی یا پایینی یا سایه دو طرفه دارند این نوع کندل ها به الگوی دوجی معروف هستند. الگوهای دوجی نشانه سردرگمی بازار هستند.در واقع قدرت خریدارن و فروشندگان به یک اندازه است و هیچکدام نمیتواند به دیگری غالب شود. میتوانید انواع الگوی دوجی را در تصویر زیر مشاهده کنید.
سه نوع الگوی دوجی میبینیم که هر سه بدون بدنه هستند.
- الگوی اول:دوجی معمولی که سایه بالا و پایین دارد به نام Long Legged شناخته می شود.
- الگوی دوم:سایه بالایی دارد شبیه سنگ قبر است و به نام Gravestone معروف است.
- الگوی سوم:سایه پایینی دارد و شبیه سنچاقک است و به نام Dragonfly معروف است.
۱. در الگوی اول فروشندگان و خریدارن به یک اندازه تلاش کرده اند تا روند بازار را به دلخواه تغییر دهند.
۲. در الگوی دوم سایه بالایی نشان میدهد ابتدا قدرت خریدارن بیشتر بوده است اما در انتها فروشندگان قیمت را به قیمت بازگشایی برگردانده اند.
۳. در الگوی سوم سایه بالایی شنان می دهد ابتدا قدرت فروشندگان بیشتر بوده اما خریداران اجازه تشکیل کندل نداده اند و قیمت را الگوی برگشتی چکش به اول برگردانده اند.
آشنایی با الگوی هارامی (Harami)
الگوی هارامی همانند الگوی چکش و الگوی دوجی یک الگوی برگشتی است با این تفاوت که همانند آن ها یک الگوی تک کندلی نیست بلکه از ترکیب دو کندل الگوی هارامی شکل میگیرد. در تصویر زیر میتوانند شکل ظاهری الگوی ترکیبی هارامی را مشاهده کنید.
در این الگو کندل اول یک کندل قوی صعودی با بدنه بلند و کشیده و سایه کوتاه است که نشانه صعود است. کندل دوم یک کندل با بدنه کوتاه و سایه بلند با رنگ مخالف است که نشانه برگشت روند بازار و نزولی شدن است.
کدام تفسیر از این الگو درست است؟
این الگو هارامی است که نشانه تضیف یکباره بازار و بازگشت روند بازار است.
دو الگوی بالا هر دو الگوهای هارامی هستند که در ادامه یک روند صعودی یا نزولی تشکیل می شوند، نشانه تضعیف یکباره بازار و تغییر روند در جهت مخالف روند فعلی بازار هستند.اگر رنگ دو کندل ترکیبی هارامی مخالف هم باشند الگو بسیار قوی تر است. توجه داشته باشید که کندل دوم حتما باید داخل بدنه کندل کندل اول قرار بگیرد.
الگوی کراس هارامی (Cross Harami)
همانند الگوی هارامی از ترکیب دو کندل تشکیل شده است با این تفاوت که کندل دوم یک دوجی است. کندل دوم باید حتما در داخل بدنه کندل اول قرار بگیرد.
معمولا پس از الگوی هارامی چون بازار به یکباره تضعیف شده است روند بازار در جهت مخالف رشد زیادی خواهد داشت. اگر به دنبال یک دوره جامع و کاملا رایگان آموزش فارکس به زبان فارسی هستید، برروی لینک کلیک کنید.
دیدگاه شما