۱۰ استارتاپ بزرگ گردشگری جهان
امروزه بسیاری از مردم جهان تشنه گردش، تفریح و مسافرت هستند و به مسافرت به عنوان یکی از مهمترین راهها و روشهای تفریح نگاه میکنند. اگر به زندگی مردم نگاه کنید خواهید دید که هرگاه فرصتی هر چند کوتاه پیدا میکنند و تعطیلات از راه میرسد، سریع جایی را برای مسافرت پیدا میکنند و از این طریق روان خود را جلا میدهند و حال و هوایی تازه به زندگی خودشان میبخشند. همانطور که عنوان مقاله را میبینید، هدف ما این است که ۱۰ استارتاپ بزرگ گردشگری جهان را معرفی و توضیحاتی در رابطه با این استارتاپ ارائه دهیم. بهتر آن است که ابتدا مزایای سفر و گردشگری را مرور کنیم و ببینیم استارتاپهای گردشگری چگونه به مردم خدمت و به آرامش آنها کمک میکنند.
امروزه مردم در سراسر جهان تشنه گردش، تفریح و مسافرت هستند و به مسافرت به عنوان یکی از مهمترین راهها و روشهای تفریح نگاه میکنند
مزایای مسافرت برای انسانها
اگر از افراد مختلف سوال کنید که چرا به مسافرت میروند، مسلماً به شما خواهند گفت که چون مسافرت را دوست دارند و عاشق آن هستند. مسافرت باعث میشود که بتوانیم به روح و روان خود آزادی و در نتیجه آرامش ببخشیم. ۱۰ استارتاپ بزرگ گردشگری جهان و سایر کسب و کارهای مرتبط با حوزه توریسم و گردشگری با نگاه رفع نیاز انسان به مسافرت و کمک به افراد مختلف برای برخوردار شدن از مزایای گردشگری تأسیس شدهاند. مزایای گردشگری و مسافرت که باعث شده کسب و کارهایی نوآور با ارزش افزوده فراوان برای اقتصادها در سراسر جهان تاسیس شوند، به این شرحند:
رسیدن به آرامش جسمی و روانی
بسیاری از ما در شهرها زندگی میکنیم و زندگی پرمشغله و متلاطمی را پشت سر میگذاریم. اگر بخواهیم از منزل به محل کار برویم و سپس این مسیر را برگردیم به قدری خسته میشویم که دیگر حس و حالی برای آرامش باقی نمیماند.
در چنین شرایطی یک مسافرت عالی میتواند ذهن، جسم و روان آدمی را تسکین دهد و به آن آرامش ببخشد. به همین خاطر است که همه دانشمندان روی رفتن به مسافرت تأکید دارند.
افزایش حس خلاقیت
افزایش خلاقیت یکی از مزایای مهمی است که مسافرت و گردشگری به انسان عطا میکند. دلیل افزایش خلاقیت حین مسافرت این است که سفر ما را از منطقه امن و راحتی که برای خودمان ساختهایم خارج میکند. مخصوصاً اگر به جایی سفر کنید که تاکنون نرفتهاید، این حس بیشتر تقویت میشود.
وقتی به مکانی جدید بروید، رنگها، موسیقیها، انسانها، غذاها و لباسهای متنوعی میبینید و همین مسائل باعث میشود که ذهن شما از حالت تکراری و معمول خودش خارج شود و حس خلاقیت در آن بیشتر شود.
مسافرت، یک دانشگاه است
یکی از مزایای مسافرت این است که به ما کمک میکند شناخت بهتری از تاریخ ملتها و تاریخچه اماکن مختلف کسب کنیم. وقتی این مسائل را بفهمیم مسلماً دانش ما افزایش مییابد و در هر مسافرت نیز درسهایی میآموزیم که به ما کمک میکند زندگی بهتر و پربارتری را تجربه کنیم. از این دید مسافرت یک دانشگاه تمامعیار است و میتواند مهارت ما را برای داشتن یک زندگی بهتر چندین برابر کند.
ارتقای مهارتهای ارتباطی
اگر بتوانید به کشورهای خارجی که آداب و رسوم، فرهنگ و زبان آنها با شما متفاوت است، سفر کنید اولین چیزی که متوجه میشوید، وسعت جهان پیرامون ما و تنوع انسانهایی است که در این جهان زندگی میکنند. در چنین شرایطی مهارتهای ارتباطی ما به شدت تقویت میشود و میتوانید با آشنایی با زبان و فرهنگ این مردم ارتباط بهتری با آنها برقرار کنیم.
آشنایی با آداب و رسوم، فرهنگ و زبان مردمان مناطق دیگر، انگیزه سفر و گردشگری را درون افراد ایجاد میکند
کمک به سلامتی
یکی از مهمترین اهداف ۱۰ استارتاپ بزرگ گردشگری جهان و سایر کسب و کارهای فعال در این حوزه این است که به انسان کمک کنند که زندگی بهتر، شادتر و سالمتری داشته باشد تا در دام بیماریهای جسمی و روانی مانند افسردگی نیفتد. بنابراین مسافرت یکی از بهترین راهکارها برای کمک به سلامتی است.
تا به اینجای کار تلاش کردیم به صورت خلاصه و مختصر به چند مورد از مهمترین فواید گردشگری بپردازیم. از اینجا به بعد تمرکز خود را روی معرفی ۱۰ استارتاپ بزرگ گردشگری جهان میگذاریم.
معرفی ۱۰ استارتاپ بزرگ گردشگری جهان
۱۰ استارتاپ بزرگ گردشگری جهان همواره تلاش کردهاند که رضایت مخاطبان خود را جلب کنند و بهترین خدمات ممکن را به آنها ارائه دهند و به همین خاطر هم به عنوان بهترین کسب و کارهای نوپا در این حوزه شناخته میشوند. در ادامه به معرفی این ۱۰ کسب و کار نوپا میپردازیم.
ایربیانبی (Airbnb)
یکی از مسائل مهمی که برای گردشگران اهمیت دارد، محل اقامت و استراحت است. این استارتاپ را میتوان یکی از ۱۰ استارتاپ بزرگ گردشگری جهان نامید. ایربیانبی نقش واسطه را برای گردشگران ایفا میکند. کسانی که میخواهند منزل یا اقامتگاه خودشان را اجاره دهند در اپلیکیشن ایر بیانبی ثبت نام میکنند تا گردشگرانی که به آن شهر میآیند گزینه مورد نظر خودشان را انتخاب کنند.
با این کار هم زحمت گردشگران برای پیدا کردن محل اقامت کمتر میشود و هم افرادی که خواهان اجاره دادن منزل خود به گردشگران هستند، سریعتر به هدف خود میرسند. این استارتاپ در سال ۲۰۰۷ راهاندازی شد و به تدریج توسعه پیدا کرد و اکنون به یکی از بهترین کسب و کارهای نوپا در حوزه توریسم تبدیل شده است.
لوکالور (Localeur)
یکی از لوزام مهم گردشگری، راهنمای تور است که میتواند اماکن جذاب و دیدینی را به گردشگران نشان دهد و توضیحاتی درباره آن اماکن به توریستها ارائه دهد. لوکالور یکی از بهترین استارتاپهایی است که در حوزه گردشگری وجود دارد. این استارتاپ موفق شده بستری فراهم کند که ساکنان هر شهر جهان، اماکن جذاب شهر خود را در برنامه لوکالور به اشتراک بگذارند تا گردشگران با ورود به این برنامه با اماکن جذاب شهرهای مختلف آشنا شوند تا بتوانند پس از سفر به آن شهر از تمام مکانهای زیبای آن شهر بازدید کنند و لذت ببرند.
گت یور گاید (Get Your Guide)
گت یور گاید، در واقع نوعی واسطه آنلاین است که موسسات فعال در حوزه گردشگری میتوانند تورها و خدمات خود را در سایت ثبت کنند و پس از آن گردشگران میتوانند یکی از تورهای این موسسه را برای خودشان انتخاب و رزرو کنند.
این استارتاپ در سال ۲۰۰۸ ایجاد شد و اکنون در فهرست ۱۰ استارتاپ بزرگ گردشگری جهان به قدری رشد کرده که در کشورهای مختلفی از جمله آلمان شعبه دارد. البته این استارتاپ فقط واسطه بین مردم و موسسات گردشگری نیست بلکه پس از مدتی که از راه اندازی این کسب و کار نوپا گذشت، موسسان آن با ویژگیهای یک تور خوب آشنا شدند و توانستند تورهای خودشان را راه اندازی کنند.
اُوایاُ (OYO)
استارتاپ اُوایاُ به معنای واقعی کلمه یکی از ۱۰ استارتاپ بزرگ گردشگری جهان است. این استارتاپ هندی ارتباط نزدیکی با هتلداران مختلف دارد و به نوعی مجموعهای از هتلها است که گردشگران میتواند هر کدام از هتلها را به دلخواه خودشان انتخاب کنند. جالب است که این کسب و کار نوپا در سال ۲۰۱۳ تأسیس شد ولی در چنین مدت کوتاهی توانست به این حد از قدرت و ثروت دست پیدا کند.
در سرمایه گذاران موفق جهان حال حاضر این کسب و کار در بیش از ۵۰۵ شهر دنیا فعالیت میکند و بیش از ۵۰۰ هزار اتاق در هتلهای مختلف در اختیار کاربران این استارتاپ است. مدیرعامل کنونی و بنیانگذار این مجموعه ارزشمند، ریتش آگراوال نام دارد که یک جوان ۲۶ ساله هندی است و در سال جاری میلادی (۲۰۲۰) به عنوان دومین میلیاردر جوان جهان شناخته شد.
ایکسپدیا (Expedia)
استارتاپ ایکسپدیا یکی از بهترین استارتاپهای جهان است که در تمامی زمینههای مرتبط با مسافرت فعالیت میکند. در واقع با استفاده از این کسب و کار نوپا میتوانید بلیت بگیرید، هتل رزرو کنید، در کشور مقصد یک خودرو برای خودتان اجاره کنید و در کل به کمک این استارتاپ تمام خدمات سفر به شما ارائه میشود و میتوانید از بهترین امکانات نهایت استفاده را ببرید.
وقتی از سایت ایکسپدیا استفاده کنید، هیچ محدودیتی برای شما وجود ندارد و به راحتی میتوانید از شرکتهای مختلف و قیمتهای متنوع بهرهمند شوید. ممکن است یک شرکت خدمات خود را با قیمت بالا و شرکت دیگر همان خدمات را با قیمت مقرون به صرفه ارائه دهد و این مهمترین خصوصیت ایکسپدیا که باعث میشود دست شما برای انتخاب باز باشد.
اسنپ (Snap)
اسنپ یکی دیگر از ۱۰ استارتاپ گردشگری بزرگ جهان است که هواداران زیادی دارد. البته این استارتاپ هم مانند پنج استارتاپ قبلی در ایران فعالیت ندارد ولی در صورتی که در کشوری اقامت داشته باشید که این استارتاپ خدمات خود را در آنجا ارائه میدهد، کافی است اعلام کنید که قصد دارید از کجا به کجا سفر کنید و تاریخ سفر خود را هم به این سرمایه گذاران موفق جهان استارتاپ اعلام کنید.
اسنپ در گام بعدی جستجو میکند و گردشگرانی که در منطقه شما زندگی میکنند و قصد دارند به مقصد مورد نظر شما سفر کنند را پیدا میکند. سپس این افراد را به هم متصل میکند و در نهایت این افراد میتوانند با یک راهنمای محلی همراه شوند و به مقصد مورد نظر سفر کنند.
کلوک (Klook)
کلوک یکی از استارتاپهای بزرگی است که در صنعت گردشگری فعالیت میکند. زادگاه این کسب و کار نوپا، هنگ کنگ است و در حال حاضر در ۱۶ کشور آسیایی دفتر دارد.
کلوک در واقع بزرگترین استارتاپی که خدمات رزرو به کاربران ارائه میدهد. این استارتاپ در زمینه رزرو و ارائه اطلاعات به کاربران خود به قدری رشد کرده و معروف شده که توانسته سرمایه قابلتوجهی از سرمایهگذاران به سمت خودش جذب کند. طبق آخرین اطلاعات ماهانه بیش از یک میلیون رزرو از طریق این برنامه صورت میگیرد که درصد قابل توجهی از آن به آسیا تعلق دارد.
تراولکا یکی از استارتاپهای یونیکورن اندونزی است که خدمات بلیت هواپیما و رزرو هتل را به صورت آنلاین در جنوب شرقی آسیا و استرالیا ارائه میدهد
تراولوکا (Travleoka)
تراولوکا ، کسب و کاری است که دفتر مرکزی آن در اندونزی قرار دارد و خدمات مختلف مرتبط با سفر را به مخاطبان خود ارائه میدهد. این خدمات، رزرو پرواز، هتل، ماشین و مواد غذایی را دربرمیگیرد.
این استارتاپ موفق شده است که با بیش از ۱۰۰ هواپیمایی داخلی و بینالمللی همکاری داشته باشد. این کسب و کار نوپا همواره تلاش کرده است که با هتلها، رستورانها و مراکز بیشتری همکاری داشته باشد و در حال حاضر بسیاری از کشورهای جنوب شرقی آسیا را تحت پوشش خودش درآورده است.
تایم شیفتر (Timeshifter)
سفرهای هوایی طولانی بدون آسیب و مشکل نیستند. فرض کنید که شخصی میخواهد از ایران به ترکیه و سپس از ترکیه به مقصد ایالات متحده پرواز کند. مسلماً این کار خستگی، بیخوابی و پدیدهای به نام پرواز زدگی را به بار میآورد. «پرواززدگی» یا سرمایه گذاران موفق جهان jet lag باعث کلافه شدن، سردرد، حالت تهوع و غیره میشود.
تایم شیفتر استارتاپی است که هدف از راهاندازی آن، کمک به مسافران سفرهای هوایی طولانی و کسانی که احتمال ابتلا به پرواز زدگی دارند، است. این کسب و کار تاکنون بیش از ۲ میلیون دلار سرمایه جذب کرده و امید است بیش از این رشد و پیشرفت کند.
این اپلیکیشن به مسافر برنامه میدهد و از او میخواهد قبل از پرواز چه غذایی بخورد یا در چه ساعتهایی از پرواز بیدار بماند تا بعداً خواب او مختل نشود.
اوی (Away)
استارتاپ اوی با یک ایده ناب و منحصر به فرد به جمع ۱۰ استارتاپ بزرگ گردشگری جهان اضافه شد و تاکنون هم موفقیتهای زیادی کسب کرده است. این استارتاپ کار طراحی، تولید و فروش چمدانهای محکم، زیبا و بادوام را انجام میدهد.
این استارتاپ تمام تلاش خود را میکند که این چمدانها را با مناسبترین قیمت ممکن به مخاطبان خودش ارائه دهد. بر اساس گزارشها، استارتاپ اوی همواره تلاش میکند که طراحی چمدان، امنیت و کیفیت آن را ارتقا دهد تا رضایت مشتریان را جلب کند.
سخن پایانی
در این مقاله تلاش کردیم که ۱۰ استارتاپ بزرگ گردشگری جهان را معرفی کنیم و توضیحات مختصری در مورد هر کدام از این استارتاپها ارائه دهیم. تمام متخصصان حوزه کارآفرینی و کسب و کار، آینده صنعت گردشگری را بسیار روشن و عالی تصور میکنند و بر این باور هستند که اگر یک کسب و کار نوپا در این صنعت عملکرد خوبی داشته باشد و خدمات باکیفیتی ارائه دهد، بدون شک موفق خواهد شد و آینده خوبی خواهد داشت. شاید به دلیل همین توجه روزافزون به حوزه گردشگری است که همهساله فهرست ۱۰ استارتاپ بزرگ گردشگری جهان تغییر میکند.
تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال؟
تحلیل بنیادی (فاندامنتال) اولین و مهمترین سنگ بنایی سرمایه گذاری است در واقع بخشی زیادی از سرمایه گذاران موفق جهان اعتقاد دارند شما نباید سرمایه گذاری کنید تا موقعی که دید مناسبی نسبت به تحلیل بنیادی (فاندامنتال) پیدا نکرده باشید در تحلیل بنیادی (فاندامنتال) مسائل خیلی گسترده می باشد.
فرق تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال این است که شما در تحلیل بنیادی دنبال ارزش ذاتی کالا ( سهام، مواد خام یا ارز ) می گردید در حالی که در تحلیل تکنیکال فقط یک قیمت می بینید و بر اساس ان تحلیل می کنید.
دومین فرق این دو نوع اموزش در زمان یادگیری انهاست که زمان اموزش و یادگیری تحلیل تکنیکال به مراتب کمتر از تحلیل بنیادی است.
مقایسه تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال
هدف از اموزش تحلیل بنیادی این است که سرمایه گذاران بتوانند با تحلیل شاخص های اقتصادی با مسائل روز جهانی اشنا شده و چگونگی تاثیر انها بر بازارهایی سهام، ارز، نفت و طلا را یاد بگیرند تا بتوانند معاملات دقیقتر، همراه با دانش انجام دهند.
اولین اصل در تحلیل بنیادی این است که تحلیل بازارها مالی از بالا به پایین می باشد که پنچ شاخص اصلی دارد.
منطقه کشورمورد نظر شما برای سرمایه گذاری باید از نظر جعرافیایی , اقتصادی و سیاسی بررسی شود تا با ریسک ها و فرصت های ان منطقه اشنا شوید و در تحلیل های بنیادی مدنظر قرار دهید. مثلا کشور ما ایران با توجه به اینکه در منطقه خاورمیانه قرارگرفته است که دارای ریسک و فرصتهای سرمایه گذاری بالای است که ما در هر مقطع از زمان باید ریسک ها و فرصت ها را مورد بررسی قرار دهیم.
– رتبه اعتباری کشور مورد نظر از سه موسسه معتبر بین المللی رتبه بندی چگونه است ایا رتبه قابل قبولی برای سرمایه گذاری دارد ؟
بزرگترین شاخص سرمایه گذاری دنیا S&P 500 امریکا است که دارای ۱۱ گروه اصلی متفاوت برای خرید سهام است گروه سلامت، مالی، انرژی و…..
بعد ار اینکه گروه مناسب برای سرمایه گذاری انتخاب شد از بین شرکتهای موجود در ان گروه شرکت را انتخاب میکنیم که :
نکته: اگر هدف شما از سرمایه گذاری بازار سهام باشد باید هر ۵ ردیف را تا انتها تجزیه وتحلیل کنید ولی اگر هدف شما از سرمایه گذاری فقط ارز یه کشور خاص باشد باید تا ردیف ۳ تجزیه تحلیل کنید تا به نتایج دقیقتری دستیابی پیدا کنید.
چرا اقتصاد ایران نتوانسته در جذب سرمایهگذاران خارجی موفق عمل کند؟
گروه اقتصادی - براساس اطلاعات دریافتی از سازمان بورس و اوراق بهادار، مجموع ارزش دارایی سرمایهگذاران خارجی در صنایع موجود در بازار سرمایه در سال 1393 برابر 4195 میلیارد ریال بوده که این رقم نسبت به سال 1392 حدود 26 درصد رشد را نشان میدهد.
به گزارش افکارخبر،نمودار یک، این اطلاعات را براساس میانگین نرخ برابری سالیانه دلار با ریال که توسط بانک مرکزی منتشر میشود، به تصویر کشیده است. همانگونه که ملاحظه میگردد، مجموع ارزش دارایی سرمایهگذاران خارجی در بازار سرمایه ایران از 1392 میلیون دلار در سال 1390 به 128 میلیون دلار در سال 93 رسیده است که بیانگر رشد در طول این دوره است. ولی با وجود این، این رقم در مقایسه با کشورهای رقیب منطقه اندک است.
از سوی دیگر، براساس اطلاعات سازمان بورس و اوراق بهادار، ارزش کل سرمایهگذاری خارجی در اسفندماه 1393 برابر 438.4 میلیارد تومان بوده که با توجه به ارزش بازار 347.8 هزار میلیارد تومان، سهم ارزش کل سرمایهگذاری خارجی در بازار به کل ارزش سرمایه گذاران موفق جهان روز بازار سرمایه ایران بسیار ناچیر و حدود 0.1 درصد است.
در واقع میتوان گفت سرمایهگذاری خارجی به مفهوم واقعی در بازار سرمایه ایران وجود ندارد. حال سوال اساسی که در اینجا مطرح میگردد این است که مشکل کجاست و چرا اقتصاد ایران نتوانسته در جذب سرمایهگذاران خارجی موفق عمل کند؟
بررسی وضعیت سرمایهگذاری خارجی در ایران، بهویژه سرمایهگذاری در حوزه بورس اوراق بهادار بیانگر عدم توفیق سیاستگذاران در این ارتباط است. بدیهی است وجود مسائل و مشکلات فراوان اقتصادی و سیاسی و تنگناههای موجود در صحنه بینالمللی که در 10 سال گذشته تشدید شده است، همچنین وجود قوانین و مقررات بازدارنده و ناقص، عدم شناخت کافی خارجیان از بازارهای ایران و بسیاری از مسائل دیگر سبب شده است تا اقتصاد ایران نتواند از مزیتهای حضور سرمایهگذاران خارجی بهره لازم را ببرد.
وارن بافت، سهامدار کهنهکار و تحسینشده، دنیا را چطور میبیند؟
نگاه سرمایهداران به دنیا با من و شما فرق دارد. در بین موفقترین آنها، وارن بافت با ثروتی برابر با ۱۲۷ میلیارد دلار بیش از ۴۰ سال است که سعی میکند سبک سرمایهگذاریاش را به افراد علاقهمند به این حوزه آموزش دهد.
دنیای سرمایهداران دنیای عجیبی است یا بهتر است بگوییم طرز نگاه آنها به دنیا عجیب است. اگر یک تابلو نقاشی را روبهروی یک هنرمند و یک کلکسیونر قرار دهید و نظر آنها را دربارهی ارزش اثر بپرسید، بهاحتمال زیاد با جوابهای مختلفی روبهرو خواهید شد. سرمایهدارانی که طی سالها موفق شدهاند به ثروت هنگفتی دست یابند، یاد گرفتهاند دنیا را جور دیگری ببینند و برخی از این سرمایهداران تلاش کردهاند مدل جهانبینی خود را به افرادی آموزش دهند که میخواهند وارد این عرصه شوند.
در بین این سرمایهداران، وارن بافِت، مدیرعامل شرکت برکشایر هاتاوی و پنجمین فرد ثروتمند دنیا با ثروتی معادل ۱۲۷ میلیارد دلار، به شخصیتی تبدیل شده است که سبک سرمایهگذاریاش الگوی بسیاری از فعالان اقتصادی جهان است.
شاید بگویید بهترین کسی که میتواند توصیههای اقتصادی بدهد، ثروتمندترین فرد دنیا است؛، نه کسی که در رتبهی پنجم قرار دارد و حتی جایگاهش در چند سال اخیر چند پله افت کرده است؛ اما راستش را بخواهید، داستان ایلان ماسک با سایر سرمایهگذاران فرق دارد؛ چون او بیشتر از آنکه سرمایهگذار یا مدیرعامل باشد، یک برند است و مهمترین درسی که میتوان از شیوهی ثروتمندشدن او آموخت، این است که تا میتوانید مهارتهای روابط عمومی خود را تقویت کنید و مطمئن شوید میتوانید ابزاری را ازآنِ خود کنید که در این راه به شما کمک میکند (توییتر).
افزونبراین، ماسک آن اشتیاقی را ندارد که بافت در ۴۰ سال اخیر برای آموزش سرمایهگذاران از خود نشان داده است. گفتنی است بافت ۹۱ ساله در دنیای سرمایهگذاران و میلیاردرها، شخصیتی سنتی و بهاصطلاح «اولد اِسکول» محسوب میشود؛ درحالیکه از زمان میلیاردرشدن ماسک فقط ۹ سال میگذرد.
بههرحال، حتی اگر قصد یا توانایی واردشدن به دنیای پرزرقوبرق، اما پرمخاطرهی سهامداران را نداشته باشید و فقط کنجکاوید بدانید آنان چطور به دنیا نگاه میکنند، توصیههای اقتصادی بافت شروع خوبی است. این توصیهها گاهی حاوی پیامهای جامعتری هستند که برای افراد بیرون از دنیای سرمایهدارها نیز میتواند جالب باشد. برای مثال، وقتی که دربارهی باارزشترین دارایی هر فرد یا فرمول خوشبختی صحبت میکند.
وارن بافت هرسال نامهای سرگشاده به سهامداران برکشایر هاتاوی مینویسد و در آن، پنجرهای بهسمت مدل تفکر خود درباره همهچیز باز میکند؛ از استراتژی سرمایهگذاری گرفته تا مالکیت سهام و فرهنگ شرکتها. در ۴۰ سال گذشته، خواندن این نامهها برای تمام افرادی که میخواهند در دنیای سرمایهگذاری حرفی برای گفتن داشته باشند، به امری حیاتی تبدیل شده است.
در چند روز گذشته، یکی از رشتهتوییتهایی که نظر بسیاری را به خود جلب کرده است، توییتهای فردی به نام SievaKozinsky@ بود که خود را «خوره» وارن بافت معرفی میکند و میگوید نامههای بافت در ۱۵ سال گذشته را خوانده است و از دل آنها، مهمترین نکات را بیرون کشیده است که درادامه خواهید خواند:
۱. باارزشترین داراییات خودت هستی
وارن بافِت در جلسهی سالانه سهامداران در سال ۲۰۰۲ مثال جالبی را مطرح کرد: «فرض کنید به نوجوانی ۱۷ ساله خودرویی رایگان دادهاید؛ هر خودرویی که دلش بخواهد؛ اما با این شرط که تا آخر عمرش باید فقط از همین خودرو استفاده کند.» در این صورت، او به احتمال زیاد دفترچهی راهنمای استفاده از خودرو را دهها بار خواهد خواند و روغن موتورش را دو بار بیشتر از آنچه توصیه شده است، تعویض خواهد کرد. همهی ما در طول زندگی فقط یک جسم و یک ذهن دراختیار داریم. نمیشود که به آنها تا پیش از ۶۰ سالگی آسیب برسانیم و بعد توقع داشته باشیم بتوانیم آن را تعمیر کنیم.
۲. حسابداری یاد بگیر
در سال ۲۰۰۳، بافت به سهامداران گفت تاحدممکن گزارشهای مالی سالانه شرکتها را مطالعه کنند و از این طریق حسابداری بیاموزند. بهباور بافت، فقط در شرایطی میتوانید راه و روش سرمایهگذاری را یاد بگیرید که قبلش اصول حسابداری را یاد گرفته باشید. اگر هم نتوانستید از حساب و کتاب کسبوکاری سر در بیاورید، به این دلیل است که بخش مدیریت دادههای لازم را از دید عموم پنهان نگه داشته است.
۳. چگونه بر موج تورم سوار شویم
نامهی سال ۲۰۰۵ بافت به سهامداران حاوی هشداری دربارهی کاهش ارزش دلار بود. درحالیکه اغلب از طلا بهعنوان بهترین پوشش ریسک علیه تورم یاد میشود، بافت در این نامه گفته بود هر دارایی فیزیکی میتواند حصار مناسبی دربرابر کاهش ارزش پول باشد. البته ترجیح بافت داراییهای فیزیکیای بود که چیزی تولید میکردند؛ مثل زمین زراعی یا چاه نفت. این در حالی است که طلا اگرچه میتواند پوشش ریسک خوبی برای تورم باشد، در درازمدت هیچ ارزش اقتصادی تولید نمیکند. از دیدگاه بافت، بهترین حصار تورم محصول یا برندی است که بتوان همپای تورم قیمت آن را افزایش دهد.
۴. ریشهی تمام شرها
بافت زمانی که عضو هیئتمدیرهی بانک سرمایهگذاری سالومون برادرز بود (شرکتی که به اقدامات پرریسک پاداش هنگفت میداد و عملکردهای ضعیف را بهسرعت از صحنه حذف میکرد)، دربارهی پول نکتهی مهمی آموخت: برخلاف باور رایج، ریشهی تمام شرّ و بدیها، حرص و طمع نیست؛ بلکه حسادت است. برای نمونه، اگر یکی از کارمندان سالومون پاداش ۲ میلیون دلاری دریافت میکرد، تا مدتی خوشحال و راضی بود؛ اما بهمحض اینکه میدید همکارش ۲٫۱ میلیون دلار پاداش گرفته است، احساس بدبختی میکرد.
۵. حواستان به وامهایی که میگیرید، باشد
بافت در اوماها، زادگاهش، با القابی همچون «جادوگر» و «پیشگو» و «دانای کل» شناخته میشود. در سال ۲۰۰۷، وی چیزی را پیشگویی کرد که بهحقیقت پیوست: سرمایه گذاران موفق جهان اگر حواستان به مقدار اهرمهای مالی ایجادشدهی ابزار مشتقه نباشد، پایانی فاجعهآمیز بهبار خواهد آمد. این پیشگویی خود را در حباب مسکن نشان داد که یکی از عوامل مهم رکود بزرگ آمریکا بود. البته مقصود بافت از این پیشگویی تعیین زمانی برای این فاجعه نبود؛ چراکه او حرف مشابهای را حداقل در چهار سال پیاپی در تمام نامههایش بازگو کرده بود.
اگر بافت در زمان حباب مسکن به شورتکردن (فروش اوراق بهادار استقراضی به امید بازخرید آن با قیمتی ارزانتر) روی آورده بود، ضرر مالی هنگفتی متحمل میشد. درعوض، پیام این هشدار این است که اهرمهای مالی خود را مدیریت کنید و اجازه ندهید مقدار آنها از حد کنترلتان خارج شود. شاید ۱۰ سال پشتسرهم با خرید اوراق بهادار قرضی سود زیادی بهدست آورید؛ اما اگر در یازدهمین سال بخش اعظم سرمایهتان را از دست بدهید، بازگشت کلی سرمایهتان در این مدت منفی ۱۰۰ درصد خواهد بود.
۶. بازگشت سرمایه دربرابر ارزش شرکت
در سال ۲۰۰۸، بافت به سرمایهگذاران هشدار داده بود که نباید انتظار داشته باشند بازگشت سرمایهشان در حدواندازهی بازگشت سرمایهی تاریخی برکشایر باشد. زمانی که برکشایر یازدهمین شرکت باارزش آمریکایی شد، برای اینکه بتواند به سود درخورتوجهی دست پیدا کند، لازم بود سراغ شرکتهایی با ارزش بیشتر از ۵۰ میلیارد دلار برود.
برای اکثر سرمایهگذاران، شرکتهایی در بازهی ارزش ۲۰ میلیون دلاری انتخاب بهتری از شرکتهای ۵۰ میلیارد دلاری هستند. بافت میگوید اگر استعداد خوبی در مدیریت پول داشته باشید، میتوانید با سرمایهگذاری ۵۰ میلیون دلاری نیز میزان بازده داخلی بیشتر از ۸۰ درصد داشته باشید؛ اما مدیریت سرمایهی یکمیلیارددلاری بسیار دشوار خواهد بود.
۷. تعصب کارشناس
بافت زمانی که داشت دربارهی حباب مسکن حرف میزد، هشدار داد بسیاری از چیزهایی که قطعی بهنظر میرسند، بههیچوجه قطعی نیستند. بسیاری از اوراق وامی که در دوران حباب مسکن آمریکا بهطور کامل سقوط کردند، چند روز قبل از سقوط، از درجهی AAA برخوردار بودند که بیشترین حد اعتبار است. درسی که از این ماجرا باید گرفت این است: به نظر کارشناسان شک داشته باش. صرف اینکه منبعی معتبر از سرمایهگذاری پشتیبانی کند، ارزش آن سرمایهگذاری را تضمین نمیکند؛ چراکه در اکثر مواقع، پای نوعی تعارض منافع در میان است که سرمایهگذران از آن بیاطلاع هستند.
۸. دربارهی برند
بافت هیچ ادعایی در حوزهی برند ندارد؛ اما میگوید شمّ خوبی برای شناسایی برندهای موفق دارد. وقتی در سال ۲۰۱۰ از او دربارهی سرمایهگذاری کلانش در شرکت موتورسازی هارلیدیویدسن پرسیدند، گفت: «آدم از کسبوکاری که مشتریانش نام آن را روی سینهشان تتو میکنند، باید هم خوشش بیاید!»
۹. روی آمریکا شرط ببند
در سال ۲۰۱۱، بافت یادآوری کرد که با وجود مشکلات سیاسی و اقتصادی، آمریکا همچنان بهترین موتور اقتصادی دنیا را دارد. از زمان بهدنیاآمدن او در سال ۱۹۳۰، متوسط استاندارد زندگی در آمریکا ۶ برابر افزایش یافته است. باید در نظر گرفت که این آمار بهطور مساوی بین تمام اقشار توزیع نشده است؛ اما برای سرمایهداران و میلیاردرها، قوانین مالیاتی آمریکا بیشک در جهت منافع آنها خواهد بود.
۱۰. اهمیتِ اهمیتدادن به ریسک
در سال ۲۰۱۲، بافت به سهامداران گفت نقش مدیر ارشد ریسک نباید به فرد دیگری محول شود. گزارشهای ریسک اغلب نادیده گرفته میشوند؛ چون مدیران به موارد ذکرشده در آنها توجهی نمیکنند. باوجوداین، بافت تأکید کرد خودش مدیر ارشد ریسک برکشایر است؛ چون معتقد است ریسک باید دغدغهی اصلی مدیران ارشد باشد، نه چیزی که به پس ذهنشان موکول شود.
۱۱. جایی که رقابت اهمیت پیدا میکند
در سال ۲۰۱۳، بافت تأکید کرد رقابت همیشه مهم نیست؛ اما درعینحال، «صاحب پمپبنزین نباشید». در مثال بافت، اگر پمپ بنزین آنسوی خیابان بنزین را ارزانتر از شما بفروشد، آنوقت به دردسر میافتید. درعوض، برکشایر کسبوکارهایی را دوست دارد که رقابت مستقیم برایشان اهمیتی نداشته باشد. برای مثال، در حوزهی بیمه که بافت یکی از سهامداران بزرگ آن است، اگر رقیبی قیمتهای ارزانتر از شما ارائه دهد، مشکلی ایجاد نمیکند؛ چون این رقیب درنهایت از صحنه حذف خواهد شد و برای برکشایر ازدستدادن این هزینه در مدتی که منتظر بوده است ارزش سرمایهاش بیشتر شود، ایرادی ندارد.
۱۲. بهرهی مرکب
این قانون اول بافت است. در بهرهی مرکب یا «بهره بر سود»، میزان بهره به اصل سرمایه اضافه میشود و در نوبتهای بعدی، به بهره نیز بهره تعلق میگیرد. از دیدگاه بافت، این نوع بهره مثل جادو عمل میکند و اگر زود به این راه وارد شوید و آن را برای مدت طولانی انجام دهید، سرمایهگذاریتان بهاحتمال زیاد موفق خواهد بود. اگر میخواهید اهمیت بهرهی مرکب برایتان اثبات شود، این موضوع را در نظر بگیرید: بافت ۹۰ درصد از ثروتش را بعد از رسیدن به ۶۵ سالگی بهدست آورد.
۱۳. دربارهی کسبوکار کارآمد
استخدام کارمندان بیشتر همیشه بهمعنی داشتن کسبوکاری موفق نیست. مردم اغلب ارزش کسبوکارها را براساس تعداد کارمندانشان میسنجند؛ درحالیکه بافت یادآوری میکند صنعت راهآهن در جریان جنگ جهانی دوم ۱٫۶ میلیون نفر را استخدام کرد؛ اما سرمایه گذاران موفق جهان در سال ۲۰۱۵ تنها ۲۰۰ هزار کارمند داشت. درواقع، صنعت راهآهن با ۸ برابر کارمند کمتر، بزرگتر، کارآمدتر و امنتر شده بود. بافت تأکید میکند که در نظام سرمایهداری، با گذشت زمان به اهمیت داشتن کسبوکاری کارآمد اضافه میشود.
۱۴. فرمول خوشبختی
در سال ۲۰۱۶، بافت دربارهی فرمول خوشبختیاش گفت: «کاری را که دوست دارم با افرادی که دوست دارم، انجام میدهم و اینطوری میتوانم هرروز مسیر خانه تا محل کار را رقصکنان طی کنم.» برای آدمی مثل بافت، کاری که دوست دارد، سرمایهگذاریکردن و تحلیل کسبوکارها و ساختن امپراتوری است.
۱۵. ارزش سهام
بهترین راه برای سنجش ارزش شرکت، عملکرد ارزش سهام آن نیست؛ بلکه بهترین روش عملکرد ارزش ذاتی کسبوکار است. البته ازآنجاکه اندازهگیری این ارزش برای سرمایهگذاران کار سختی است، بهاجبار سراغ ارزش سهام و ارزش بازار میروند. توصیهی بافت این است که آنقدر درگیر این معیارها نشوید که فکر کنید ارزش سهام همیشه ارزش ذاتی شرکت را نشان میدهد.
مثال معروفش همین توییتر است که ارزش بازار آن، تنها ۳۶ میلیارد دلار است؛ اما قدرت واقعی این پلتفرم به ارزش ذاتی آن وابسته است که تصاحب آن برای ثروتمندترین مرد دنیا اینچنین مهم شده است.
آیا از طریق بورس میشود پولدار شد؟
ثروتمند شدن از طریق بورس
روزانه چندین ایمیل دریافت میکنم و سوالاتی از این دست پرسیده میشه:
آیا از طریق بورس میتوان پولدار شد؟
من X تومن پول دارم آیا شما تضمین میکنید که من از طریق بورس پولدار بشم؟
من دنبال یک کسب و کار عملی هستم آیا بورس یک کسب و کار عملی است و میتوان پولدار شد؟
شما اول من رو از طریق بورس پولدار کن بعد من از خجالت شما در میام و بابت کارتون بهتون پول میدم.
طبیعی است که هر کسی دوست داره پولدار بشه! احتمالا تو هم به این فکر کردهای که چه میشد اگر من هم میتوانستم از طریق بورس پولدار بشم یا آیا واقعا کسی بوده که از این طریق وضعیت مالی خودش رو عالی کنه؟
شاید بین انتخاب ورود یا عدم ورود به بورس گیر کرده باشی و ندونی کدام یکی را باید انتخاب کنی تا آینده بهتری داشته باشی. یا شایدم اواسط راه هستی ولی هنوز از آینده خودت در این حوزه یعنی بورس و بازار سرمایه اطمینان نداری.
من هم دقیقا مثل تو بودم. آن اوایل عاشق این بودم که کسی با اطمینان به من بگوید که بله، این کار ۱۰۰% جواب میدهد. اما کسی نبود! الان هم کسی نیست! اما چرا؟
چون “آینده تو برای هیچکس به اندازه خودت مهم نیست.”
آیا تا به حال شده که نگران آینده کاری همسایت بشی؟ آیا اصلا میدونی چه کسب و کاری داره؟ یا اگر همین الان در بورس فعالیت داری آیا تا به حال شده که نگران سود و زیان فرد دیگری باشی؟ آیا اصلا میدونی سود میکنه یا ضرر؟
احتمالا نه. درست سرمایه گذاران موفق جهان است؟؟؟
چون احتمالا پیش خودت میگویی چه اهمیتی دارد بخواهم فکرم را با این چیزها مشغول کنم!!
فکر میکنم بهتر از هر کسی میدانی که هیچکس در این دنیا نیست که به تو با اطمینان و دلسوزانه بگوید آینده سرمایه گذاریات چگونه خواهد بود مگر جادوگر و یا رمالی که قصد سواستفاده از تو را داشته باشد.
به همین خاطر پیشنهاد میکنم ادامه مقاله را به دقت بخوانی، چون میخواهم حقایقی را نشانت دهم که خودت توانایی پیشبینی آیندهی سرمایهگذاری و فعالیتت در بورس را بدست بیاوری!
حقایق انکار نشدنی درباره سرمایهگذاری و فعالیت در بورس
حقیقت اول: هیچ فردی در بازار سرمایه و بورس وجود ندارد که بگوید من اصلا ضرر نکردم
در طول سرمایهگذاری در بورس قطعا متحمل ضررهایی خواهی شد و این چیزی است که اکثر افراد سعی میکنند از تو پنهان کنند. نه به این خاطر که از این موضوع آگاه نیستند بلکه به این خاطر که کسی دوست ندارد خبر بد بدهد. اما اگر از این ضررها به سلامت عبور کنی قطعا به جایگاهی میرسی که حتی امروز توان تصور کردن آن را نداری. امکان ندارد بتوانی در بورس موفق شوی بدون اینکه حتی یک ضرر نکرده باشی.
“اگر کسی مدعی شود که در بورس ضرر نکرده، احتمالا به این خاطر است که هیچ معاملهای در بورس انجام نداده است“
امیرحسین ادیب نیا
البته من همیشه مخالف واژههای منفی مثل ضرر و شکست هستم و اسم این واژهها را در ذهن خودم با “پذیرش ریسک” و “کسب تجربه” تغییر دادهام و پیشنهاد میکنم شما هم از زاویه دیگری به قضیه نگاه کنید چون ضرر و شکست یعنی کسب تجربه که در نهایت منجر به موفقیت ما میشود و بهتر است به جای غر زدن، از اتفاقات درس بگیریم. برای بدست آوردن نتایج جدید باید کارهای قدیمی را تغییر دهیم. واقعا هم عاقلانه نیست که همان کارهای قدیم را انجام دهیم و انتظار داشته باشیم نتایج جدیدی بدست بیاوریم.
و نتیجه هر تغییری دو چیز بیشتر نمیتواند باشد:
در بورس هم این موضوع صدق میکند. زمانی که اول راه هستی شاید دقیقا نتوانی جهت اصلی را پیدا کنی اما به مرور زمان با پیدا کردن راهکارهای مناسب و بهرهگیری از تجربه میتوانی جهت اصلی مسیرت در بورس را مشخص کنی. برای پیدا کردن جهت اصلی مسیر در بورس لازم نیست کار عجیب و غریبی انجام دهی. کافی است خوب تجربه کنی و به قول عطار “خود راه بگویدت که چون باید رفت.”
حقیقت دوم: بورس هزینه دارد. این هزینه را یا با پول باید پرداخت کنی یا با زمان
تو میتوانی یک میلیونر خودساخته بشی اما به شرطی که هزینه آن را پرداخت کرده باشی تا مثل هزاران نفری که در این حوزه موفق بودند بدرخشی. اگر فکر میکنی شم اقتصادی خوبی داری، پس میتوانی با وارد کردن یک سرمایه خوب و کمی تجربه و آموزش بورس و با روشهای مستقیم و غیر مستقیم به سودهای خوبی دست پیدا کنی. اما شاید برای شروع کار پولی نداشته باشی. اشکالی هم ندارد راه حل دومی وجود دارد.
در این روش باید این هزینه را با وقتت بپردازی تا به معجزه سرمایهگذاری ایمان بیاری!
طبیعی است که یکی از مهمترین کارها برای رسیدن به موفقیت، آموزش دیدن و کسب مهارت است، در بورس هم رسیدن به سودهای خوب نیاز به مهارت و دانش کافی در این حوزه دارد. شما اگه دانش لازم را داشته باشید، هم میتوانید با سرمایههای خیلی کوچک به موفقیت برسید و هم بدون شک همیشه افرادی حاضر هستند که سرمایههایشان را در اختیار شما قرار دهند که شما برایشان سرمایهگذاری کنید و به این صورت خودتان هم به سود برسید. اما دانش بورس چیزی نیست که یک شبه بدست بیاید و یک شبه هم نتیجه بدهد. اگر مصمم باشی و هر روز ساعاتی را به آموزش خود در بورس اختصاص دهی میتوانی انتظار داشته باشی بین ۶ ماه تا ۱ سال، نتیجه خوبی را بدست آوری.
این یعنی برای هر کسی در هر شرایطی قطعا راهی وجود دارد!
پس بهتره دنبال سرمایه گذاران موفق جهان راهکارهای عجیب و غریب نباشید و بدانید که تنها کسی که میتونه به شما کمک کنه خودتان هستید.
حقیقت سوم: ترس
خیلی ها را دیدهام که همواره با ترس وارد این حوزه میشوند و یا بدتر از آن، با ترس معامله میکنند. وجه مشترک تمام این افراد این است که فراموش میکنند که برای چه وارد بورس شدهاند. فراموش میکنند که برای یک سرمایهگذاری عالی و کسب ثروت وارد بورس شدهاند. ولی تمام تمرکزشان روی ضرر است و با ترس و دلهره سهام میخرند و نتیجه خارج از چیزی که فکر میکنند نیست. این افراد همواره به این فکر میکنند که ممکن است ضرر کنند و به خود میگویند اگر ضرر کنیم چه میشود! پس دقیقا همان ترس و ضرر را دریافت خواهند کرد.
.Whether you think you سرمایه گذاران موفق جهان can, or you think you can’t – you’re right
اگر بدانید برای چه وارد این حوزه شدهاید و تمرکزتان روی آن باشد قطعا نتایج و سودهای عالی را خواهید دید. در حوزه سرمایهگذاری در بازارهای مالی، وارن بافت را خیلی دوست دارم چون خیلی ساده و با روشهایی کاملا بدیهی ولی با استمرار و بدون عجله به بهترین چهره در این حوزه تبدیل شده است از اینرو کافی است نگاه ما هم شبیه به همین افراد ثروتمند خودساخته باشد تا نتایجی شبیه به آنها دریافت کنیم.
“فقط چیزی که شما را کاملا خوشحال میکند بخرید، حتی اگر به شما بگویند که بازار به مدت ده سال تعطیل خواهد شد.“
وارن بافت
اگر به دنبال چیزی هستید که شما را خوشحال نمیکند و دائما شما را با حس بد، ترس و نگرانی همراه میکند، باید بگویم بهتر است در مورد حوزهای که انتخاب کردید تجدید نظر کنید!
به یاد داشته باشید که همواره فقرا به دنبال پول میدوند. اما ثروتمندان اجازه میدهند که پول دنبال آنها بدود.
باید اعتراف کنم اولین بار که این جمله را شنیدم به خودم گفتم این جمله چرندی بیش نیست! اما امروز میدانم تصورم از چرند بودن این جمله چرند بوده است. 😃 😄 😅 😆
زمانی که پول نداری هر کاری میکنی تا پول بدست آوری. کانون توجه زندگیات پول میشود بیخبر از اینکه پول زمانی بدست میآید که تو لایق آن باشی و بدون هیچ ترسی بپذیری که استحقاق داشتن پول فراوان را داری! اما ترس دقیقا در نقطه مقابل این تفکر است!
ممکن است از ورود به بورس و تجربه کردن ترس داشته باشید اما پیروز میدان کسی است که به ترسهایش غلبه کند و خود را لایق ثروت بداند.
حقیقت چهارم: مهم نیست چقدر اطلاعات داری، مهم این است که چقدر عمل میکنی
عدهای هم هستند که ذهنشان را تبدیل به انباری از اطلاعات کردهاند. کتابهای زیادی را خواندهاند. در دورههای آموزشی زیادی شرکت کردهاند. دهها مقاله خواندهاند. اما به هیچکدام از آنها عمل نمیکنند و همواره از این کتاب و آموزشها تعریف میکنند تا خود را روشنفکر جلوه دهند بی آنکه به آن دانستهها عمل کنند!
عدهای دیگر هم از معضل کمالگرایی رنج میبرند و به خودشان میگویند تا در فلان حوزه کامل نشوم، شروع نمیکنم و تنها خدا میداند که آیا تا آخر عمرشان قرار است در آن کار کامل شوند یا نه. به شما اطمینان میدهم که این افراد هیچوقت شروع نخواهند کرد! چرا که همیشه پلهای برای پیشرفت و بیشتر یاد گرفتن وجود دارد!!
“برای شروع کردن لازم نیست عالی باشی اما برای عالی شدن لازم است شروع کنی.“
مهم نیست آن بیرون چند نفر بهتر از تو وجود دارند چون آنها هم روزی از نقطهای که تو در آن قرار داری شروع کردهاند یا شاید هم پایینتر، پس در هر سطحی که هستی شروع کن. بهتر شدن و پیشرفت کردن وظیفهای است که در ادامه مسیر باید آن را انجام دهی. نگاهی به افراد موفق و خودساخته در حوزههای دیگر بیانداز! آنگاه خواهی دید که آنها نیز در ابتدا کامل نبودهاند. این موضوع برای تو هم صادق است. مهم نیست در چه سطحی هستی. شروع کن و در ادامه مسیر، پیشرفت کردن را در دستور کار خودت قرار بده. شک نکن که در هر حوزهای ورود کنی مسیرهایی برای پولدار شدن هست،
از طریق بورس هم میشود پولدار شد، اما با راه درست!
اما فراموش نکن که افراد پولدار منتظر نماندند که کسی بیاید و آنها را ثروتمند کند بلکه خودشان به خودشان این اطمینان را دادهاند که باید ثروتمند شوند و به همین دلیل است که همه افراد این کره خاکی ثروتمند نیستند و فقط افرادی که خود را باور کردند ثروتمند شدند.
این جمله را از من داشته باش:
در هر حوزهای اگر به دنبال کسی یا چیزی هستی که به تو اطمینان دهد که موفق میشوی
تو محکوم به شکست خواهی بود
چون ریشه این سوال برگرفته از عدم موفقیت توست.
کسی که به دنبال این سوال است دو چیز در ناخودآگاه او وجود دارد:
۱. یا به دنبال این است که کلا کسی به او این اطمینان را ندهد و او نیز بیخیال انجام آن کار شود.(معمولا افراد تنبل به دنبال این بهانه برای انجام ندادن کارها هستند و هیچ وقت هم کاری را انجام نمیدهند)
۲. یا به دنبال این است که کسی به او این اطمینان را بدهد و بعد از اینکه شکست خورد به فرد اطمینان دهنده ثابت کند که اشتباه کرده است.(معمولا این افراد نیز از همان ابتدا تصویر شکست را در ناخودآکاه خود ایجاد کردهاند و راحترین کار برای آنها غر زدن از شرایط بوجود آمده است)
در کل من مخالف اینکه کسی به شما مسیر را نشان دهد و به شما قوت قلب و اطمینان دهد نیستم چون خودم تاکنون انگیزه دهنده خیلیها بودهام اما نکته اینجاست که تنها دلیل انجام یک کار برای شما، نباید صرفا این موضوع باشد که کسی بیاید و ۱۰۰ درصد موفقیت شما را تضمین کند.
تنها کسی که میتواند به شما تضمین ۱۰۰ درصد موفقیت بدهد فقط و فقط خود شما هستید.
پس قطعا تو میتوانی وقتی خودت را باور کنی.
آرزوی من برای تو موفقیت است…
#رویاتوباورکن
امیرحسین ادیب نیا
دیدگاه شما