درس 47 : نقاط پیوت (بخش اول)
این درس قصد دارد اندیکاتور کاربردی «نقاط پیوت» را به همراه کاربرد، فرمول، تئوری و تفسیر مطالعه معرفی کند و چشمانداز دیگری برای تحلیل تکنیکال ارائه دهد.
نقاط پیوت
دانش تنظیم نقطه پیوت میتواند به غیرمحلیها نیز کمک کند. اگر قیمت به اولین سطح مقاومت حرکت کند و یک یا چند اندیکاتور تکنیکال دیگر شما در قلمرو خرید اشباع حرکت کنند، تائید ارائهشده، سیگنال فروش اطمینانی بالاتری ایجاد میکند. لذا، اگر قیمت به اولین سطح مقاومت برسد و اندیکاتورهای دیگر شما همچنان در یک حالت صعودی باشند، آنگاه میتوانید خرید اعتمادی بالاتری با هدف صعودی سطح مقاومت دوم بسازید.
نمودار بالا 5 روز از دادههای تیک را برای قرارداد طلای COMEX آگوست 1997 با دو مجموعه از پیوتها نشان میدهد. هر مجموعه طی روزی ترسیم شد که پیوتها محاسبه شدند و به روز معاملاتی بعدی امتداد یافت. همانطور که میتوان دید، سطوح پشتیبانی و مقاومت، اهداف تقریبی را در هر مورد برای بازار ارائه کرد. برای 18 ژوئن، کاهش اولیه بازار در بازارهای خرد روی داد. بقیه مجموعه فلزات گرانبها آنچنان تحت فشار قرار گرفت که در طلا سرازیر شد. بعداً زمانی که سطح پشتیبانی دوم شکسته شد، بازار از هم پاشید.
نقاط پیوت دنبالکنندهی زیادی بهوسیله معاملهگران بورس دارند. لذا، نمودارهای تیک نشان میدهند که همیشه سیگنالهای معناداری را ارائه نمیدهند. آنها بهعنوان بخشی از یک مجموعه کامل از ابزارهای تکنیکال استفاده میشوند اما هرگز بعد از اخبار حرکت بازار یا در بازارهای فعال مورداستفاده قرار نمیگیرند.
اصطلاحات تحلیل تکنیکال
شاید برای شما نیز پیش آمده باشد که در دنیای کریپتو با اصطلاحات گوناگونی مواجه شده باشید که معنی آن ها را درک نکرده و متوجه کاربرد آن ها نشده باشید. آشنایی با این اصطلاحات برای افرادی که از ارز دیجیتال استفاده می کنند، به خصوص اشخاصی که قصد ترید و کسب درآمد در حوزه رمز ارز ها را دارند امری ضروری تلقی می شود. به همین دلیل فراگیری مفاهیم تحلیل تکنیکال یکی از کار هایی است که هر شخص فعال در این زمینه باید انجام دهد. در این مقاله قصد دارید تمامی اصطلاحات تحلیل تکنیکال را تفسیر کرده و برای شما عزیزان شرح دهیم.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال به دانش فنی گفته می شود که به وسیله مجموعه ای از ابزار های خاص، روند بازار های مالی پیشبینی می شود. در واقع تحلیل تکنیکال یک رشته تجاری است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی، از طریق تجزیه و تحلیل آمار جمع آوری شده، مانند حرکت و حجم قیمت تشکیل شده است. بر خلاف تجزیه و تحلیل بنیادی، که تلاش می کند ارزش یک اوراق بهادار را براساس نتایج کسب و کار مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل فنی بر مطالعه قیمت و حجم دارایی ها متمرکز است.
از این نوع دانش اغلب برای تولید سیگنال های تجاری کوتاه مدت استفاده می شود که ابزار های خاصی مانند نمودار ها و کندل ها در کمک رسانی به آن تاثیر بسزایی دارند. در ادامه به اصطلاحاتی که در تحلیل تکنیکال به کار می روند پرداخته ایم.
اصطلاحات پایه ای تحلیل تکنیکال
CandleStick charts: نمودار های شمعی، نشان دهنده نوسانان قیمتی بازار هستند، در واقع به وسیله این ابزار شما می توانید تمام نوسانات قیمت که در تاریخچه یک دارایی اتفاق افتاده است را مشاهده کنید. همچنین این نمودار ها نوسانات لحظه ای بازار را نیز نشان می دهند. برای استفاده از این ابزار و اطلاعات بیشتر، می توانید به مقاله آموزش تحلیل کندل ها مراجعه نمایید.
Pivot: پیوت به نقاط ماکسیمم و مینیمم که در چارت قیمتی تشکیل می شوند گفته می شود. این نقاط نشان دهنده بازگشت قیمت یک دارایی می باشد که انواع گوناگونی را در بر می گیرد. معامله گران از این نقاط برای شناسایی نقاط احتمالی تحرکات بازار استفاده می کنند.
Pivot Major: پیوت ماژور نشان دهنده سطح های کلیدی بازگشت در بازار است. اگر این نقاط توسط تریدر به خوبی شناسایی شوند شامل سود می شوند. پیوت ماژور معمولا خلاف جهت است، یعنی اگر بازار صعودی باشد نزولی می شود و بالعکس.
Pivot Minor: اگر بازگشت قیمت بسیار ناچیز و محدود باشد به آن پیوت مینور گفته می شود، این نوع پیوت بر عکس پیوت ماژور عمل می کند و نشان دهنده تغییرات کوچک بازگشت قیمت می باشد.
Trendline: خط روند، یکی از قابلیت های شناسایی نقاط حمایت و مقاومت می باشد. این خطوط در امتداد روند رسم می شوند تا محدوده های حمایت و مقاومتی یک دارایی مشخص شود، در نتیجه تریدر می تواند تشخیص دهد چه زمانی برای خرید یا فروش بهتر است.
Up Trend: آپ ترند، روند صعودی قیمت یک دارایی مالی را توصیف می کند، در واقع در این حالت شاهد ایجاد شدن کف و سقف های بالا تفسیر و کاربرد نقاط پیوت تری در قیمت هستیم.
Down Trend: مفهوم این اصطلاح دقیقا بر عکس آپ ترند است و حرکت نزولی قیمت دارایی ها را نشان می دهد. Down Trend نشان دهنده ایجاد شدن کف ها و سقف های پایین تر در قیمت است.
Trading Range: معاملات محدوده نوسان، به شرایطی از بازار های مالی اشاره دارد که در زمانی مشخص میان دو سطح حرکت کند. این شاخص می تواند به مدت 5 دقیقه ظاهر شود و یا ماه ها اتفاق بیفتد، در این روند کف و سقف قیمت نسبت به یکدیگر تغیری نمی کنند و تقریبا در یک سطح قرار می گیرند.
Support Zone: محدوده حمایت قیمت به منطقه ای اشاره دارد که قیمت یک سهام یا دارایی در آن حمایت می شود، در واقع محدوده حمایتی، به نقطه ای گفته می شود که انتظار می رود از افت قیمت جلوگیری شود.
Resistance Zone: محدوده مقاومتی قیمت، به ناحیه ای اشاره دارد که انتظار می رود از افزایش قیمت جلوگیری شود. برای مثال زمانی که می گویند بیت کوین در محدوده مقاومتی قیمت قرار دارد، به این معنی است احتمالا قیمت بیت کوین دیگر افزایش نمیابد.
Breakout: زمانی که سطوح مهم قیمتی شکسته می شوند به اصطلاح می گویند Breakout اتفاق افتاده است. شکست، در تحلیل تکنیکال هنگام عبور قیمت از سطوح مقاومتی (Resistance Zone) اتفاق می افتد.
Fakebreak: فیک بریک، به شکست هایی گفته می شود که واقعی نیستند و معامله گران را کمی گمراه می کنند. تریدر ها باید هنگام تحلیل Breakout ها دقت داشته باشند به دام فیک بریک نیفتند.
Price Action: پرایس اکشن یک تکنیک معامله است که به معامله گران این امکان را می دهد با استفاده از حرکات واقعی قیمت بازار را تحلیل کنند و معامله خود را تعیین کنند. در واقع به رفتار شناسی قیمت بدون استفاده از عوامل خارجی یا اندیکاتور ها گفته می شود.
Indicators: اندیکاتور ها ابزار یا شاخصی برای تحلیل قیمت هستند که در چارت های قیمتی وجود ندارند و تریدر طبق خواسته خود می تواند اندیکاتور های مختلف را به چارت قیمتی اضافه کند تا تحلیل صحیح تری از بازار داشته باشد. برای مثال استفاده از استراتژی معامله با RSI بر عهده معامله گران می باشد اما این اندیکاتور کمک بسیاری به تحلیل بازار می کند.
Impulse Wave: الگوی موج ضربه ای، یکی از اصطلاحات تریدینگ است که حرکت قوی در قیمت دارایی را همزمان با جهت اصلی روند اساسی توصیف می کند، این موج ها می توانند به شکل نزولی یا صعودی باشند. در واقع از این الگو برای تحلیل حرکت قیمت دارایی های مالی استفاده می شود.
Corrective Wave: امواج اصلاحی، دقیقا نقطه مقابل امواج ضربه ای هستند.
Divergence: هر گاه قیمت کف یا سقف جدیدی بسازد اما اسیلاتور بر خلاف آن عمل کند واگرایی یا Divergence اتفاق می افتد. اگر به زبان ساده تر بخواهیم توضیح دهیم، واگرایی به شرایطی گفته می شود که قیمت در چارت، با اندیکاتور مطابقت نداشته و شواهدی در مورد بازگشت قیمت وجود داشته باشد. واگرایی ها در قالب مثبت و منفی ارائه می شوند.
Oscillator: اسیلاتور یا نوسان ساز، نوعی اندیکاتور محسوب می شود اما دارای تفاوت هایی نیز می باشد. اسیلاتور یکی از ابزار های تحلیل تکنیکال است که شرایط هیجانی بازار و مومنتوم قیمت را ارزیابی می کند و نتیجه نهایی را در قالب یک عدد به معامله گران ارائه می دهد. اسیلاتور نیز برای تحلیل بازار و پیشبینی روند قیمت یک دارایی مالی به کار می رود.
Classic Pattern: الگوی کلاسیک، به الگوهای کندلی مانند مثلث، پرچم، سر و شانه که در تحلیل تکنیکار مرسوم هستند گفته می شود.
اصطلاحات تعیین سفارش در تحلیل تکنیکال
market price: مارکت پرایس به معنی خرید و فروش لحظه ای یک دارایی به قیمت بازار می باشد، هر کجا این عبات را مشاهده کردید باید بدانید در مورد قیمت لحظه ای یک دارایی صحبت می شود.
Buy/Sell Limit: در اینجا کلمه Buy به معنی خرید و کلمه Sell به معنی فروش است. اما زمانی که کلمه Limit در کنار این دو قرار می گیرد به معنی خرید و فروش در محدوده ای مشخص می باشد. برای مثال Buy limit به معنی خرید در محدوده ای خاص می باشد.
Buy/Sell stop-Limit: این عبارت به معنی سفارش گذاری با شرایط معامله است، مثلا Buy stop-Limit به معنی خرید یک دارایی در شرایطی خاص است که خود تریدر( تحلیل گر) موقعیت خرید یا فروش را تعیین می کند.
Stop Loss: این عبارت نشان دهنده حد ضرر شماست، در واقع این قابلیت از ضرر بیش از حد معاملات جلوگیری می کند، مثلا تحلیل گری تشخیص می دهد قیمت بیت کوین در آینده افزایش میباد، در نتیجه فروش BTC های خود را در نقطه قیمتی بالا تعیین می کند در این شرایط اگر قیمت بیت کوین طبق پیشبینی تحلیل گر عمل نکند و کاهش یابد معامله گر دچار ضرر می شود، اما اگر از استاپ لاس استفاده شده باشد از ضرر های عظیم جلوگیری شده و فقط میزانی که معامله گر برای ریسک از دست دادن دارایی خود تعیین کرده است از بین می رود.
Target Profit: این اصطلاح دقیقا بر عکس استاپ لاس عمل می کند و به معنی حد سود می باشد، در واقع نقطه ای در معامله که از قبل توسط تریدر مشخص شده Target Profit نام دارد. اگر بخواهیم کمی واضح تر توضیح دهیم تریدر ها با تحلیل هایی که انجام می دهند قیمت یک دارایی را پیشبینی می کنند، در نتیجه نقطه ای تعیین می کنند که در صورت پیشبینی صحیح و دستیابی قیمت به آن، معامله به صورت خودکار بسته شده و دارایی با سود تعیین شده توسط تریدر به فروش می رسد.
Risk/Reward: نسبت حد سود به حد ضرر، به ارزیابی خطرات و مزایای یک معامله اشاره دارد. هر تحلیل گری باید پس از خرید یک دارایی نسبت ریسک و ریوارد آن را تخمین بزند، زیرا مشخص می شود میزان سود معامله بالا تر است یا میزان ریسک.
Save Profit: نجات سرمایه، به موقعیتی اشاره دارد که وضعیت بازار در حالت نرمال نبوده و ممکن است قیمت قبل از رسیدن به Target Profit( هدف تریدر) بازگردد. در این حالت معمولا تریدر های حرفه ای با هدف جلوگیری از باختن کل سرمایه، اصل پول خود را از معامله خارج کرده و تنها سود آن را وارد معامله می کنند که به این عمل Save Profit می گویند.
Risk Free: ریسک آزاد، به قرار دادن حد ضرر( Stop Loss) در نقطه ورود گفته می شود. در واقع زمانی که شما استاپ لاس ر ابه نقطه ورود معامله وارد می کنید حد ضررتان صفر احستساب می شود. این تکنیک ریسک معامله را کاهش می دهد و خطرات یک معامله را مدیریت می کند.
اندیکاتور MVRV چیست و چطور قیمت بیتکوین را پیشبینی میکند؟
اندیکاتور MVRV با تقسیم ارزش بازار بر ارزش واقعی محاسبه میشود. در ارزش واقعی، قیمتهای بیتکوین بهجای قیمت فعلی مانند ارزش بازار، در زمان آخرین جابجایی گرفته میشوند. ارتباط بین ارزش بازار و ارزش واقعی معیاری است که برای تجزیه و تحلیل چرخههای بلندمدت استفاده میشود و مشخص میکند که بازار چقدر از حجم معاملات ارزهای دیجیتال سود میبرد. این معیار در نشانگر MVRV استفاده میشود. امروزه، مجله بیتکوین به معیارهای زنجیرهای بیت کوین (BTC)، بهویژه ارزش بازار در ارزش واقعی (MVRV) توجه ویژهای دارد تا آن را با چرخههای قبلی بازار مقایسه کند.
MVRV و تغییرات آن هر دو از این احتمال حمایت میکنند که بیتکوین به رشد خود ادامه میدهد و به بالاترین سطح تاریخ خود میرسد. از آنجایی که ارزش بازار تا ارزش واقعی (MVRV) از لحاظ تاریخی یکی از دقیقترین شاخصهای زنجیرهای برای تخمین بالا و پایین بازار بیتکوین بوده است، در این مقاله قصد داریم به تفسیر و کاربرد MVRV بپردازیم.
MVRV چیست و چگونه به وجود آمد؟
نسبت ارزش بازار به ارزش واقعی که بیشتر بهعنوان شاخص MVRV شناخته میشود، رابطه بین ارزش بازار یک دارایی رمزنگاری و ارزش تحقق یافته آن است. این رابطه برای کمک به شناسایی قیمتهای بالا و پایین بازار وارائه اطلاعات ارزشمند در مورد رفتار بازار استفاده میشود. MVRV (نسبت ارزش بازار به ارزش واقعی) نسبتی از سرمایه بازار یک دارایی به سرمایه واقعی آن است. با مقایسه این دو معیار، از MVRV میتوان برای دریافت اطلاعاتی درباره قیمت داراییها و ارزیابی سودآوری بازار استفاده کرد. انحرافات شدید بین ارزش بازار و ارزش تحقق یافته را میتوان برای شناسایی سطوح بالا و پایین بازار استفاده کرد؛ زیرا به ترتیب دورههای سود و زیان غیر واقعی سرمایه گذار را منعکس میکنند.
اندیکاتور MVRV در پایه خود مقایسهای از ارزش بازار – ارزش فعلی عرضه (ارزش بازار دارایی) – و سقف تحقق یافته – مبنای بهای تمام شده عرضه (ارزش ذخیره شده در دارایی)- است. یک راه برای درک شاخص MVRV این است که آن را بهعنوان یک مقایسه رفتاری بین معاملهگران و دارندگان داراییهای دیجیتال در نظر بگیرید. با فرض اینکه تغییرات ناگهانی قیمت عمدتاً ناشی از سفته بازی باشد، ارزش بازار نشان دهنده دیدگاه معاملهگران است. از سوی دیگر، ارزش تحقق یافته، ارزشگذاری
بازار را از دیدگاه دارندگان داراییها نشان میدهد، قیمتها را در زمان ورود منعکس میکند و تحت تاثیر نوسانات ناگهانی قیمت قرار نمیگیرد.نرخ MVRV توسط مراد محمودوف و دیوید پوئل در مورد اختراع کلاه واقعی توسط نیک کارتر و آنتوان لو کالوز از تیم Coinmetrics ایجاد شد. Realized Cap یک رویکرد جایگزین برای ارزش بازار بهعنوان معیاری برای ارزیابی شبکه است. به جای استفاده از آخرین قیمت معامله شده و ضرب در سکههای درحال گردش، Realized Cap ارزش پرداخت شده برای تمام سکههای موجود را با جمع کردن ارزش بازار سکهها در آخرین زمان حرکت آنها در بلاکچین تقریب میزند. MVRV صرفاً نسبتی است که این دو را با هم مقایسه میکند، یعنی شاخص MVRV برابر است با ارزش بازار تقسیم بر سرمایه یا ارزش واقعی. این شاخص برای درک زمانی که قیمت معامله شده در مبادلات و همچنین برای تشخیص بالا و پایین بازار بسیار مفید است.
کاربرد MVRV چیست؟
MVRV و استفاده از آن بهعنوان یک ابزار تحلیلی اساساً مطالعه رفتار کل سرمایهگذاران با حرکت قیمت از مبنای هزینه آنها است و میتوان آن را بهعنوان یک مدل سبک بازگشت میانگین در نظر گرفت، که در آن سقف تحقق یافته یا مبنای هزینه کل بازار به عنوان میانگین عمل کرده و اندیکاتور MVRV انحرافات از این میانگین را اندازه گیری میکند. MVRV یک شاخص عالی از بالا و پایین است که عمدتاً برای بیت کوین استفاده میشود. نقطه اوج در MVRV نشان میدهد که بازار در بالاترین نرخ خود قرار دارد، در حالیکه نقاط پایین در فواصل انباشت رخ میدهند.
MVRV مخفف عبارت Market Value to Realized Value است و به عنوان راهی برای تشخیص اینکه آیا قیمت بیتکوین در هر لحظه از زمان که ممکن است کمتر یا بیش از حد ارزش گذاری شود، استفاده میشود. اندیکاتور MVRV الگوهای رشد نسبتاً سالمی را برای بیت کوین نشان میدهد که با فواصل کوتاهی از انباشتگی همراه است. هنگامی که به تفاوت بین ارزش بازار بیتکوین و ارزش واقعی نگاه میکنیم، متوجه میشویم افراط در نتایج در بالا یا پایینترین چرخههای بازار بیتکوین رخ داده است.
MVRV چگونه محاسبه می شود؟
MVRV مفهوم جدید از ارزش تحقق یافته پیشرفتی در زمینه نوظهور تحلیل زنجیرهای است که در ۲ اکتبر ۲۰۱۸، توسط دیوید پوئل و مراد محمودوف با معرفی نسبت ارزش بازار به ارزش واقعی (MVRV) ارائه شد. نسبت MVRV با تقسیم ارزش کل بازار بیتکوین (MV) بر ارزش تحققیافته آن (RV) محاسبه میشود. بنابراین، این معیار نشاندهنده میزانی است که در آن ارزشگذاری فعلی بازار بیتکوین بیش از حد (مقادیر > 1) یا در واقع با تخفیف (مقادیر <1) در مقایسه با پایه هزینه جمعآوری شده دارندگان افزایش مییابد.
بهطورکلی دو ورودی داده برای این اندیکاتور وجود دارد که اولین مورد ارزش بازار است. ارزش بازار برابر است با قیمتکوین، ضرب در تعداد سکه در گردش؛ که بسیار شبیه به محاسبه ارزش بازار در بازارهای سنتی است که در آن قیمت یک سهم را در تعداد سهام ضرب میکنیم. ارزش واقعی نیز مبنای هزینه تمام بیتکوینهای موجود در بازار است. اما مبنای هزینه به چه معناست؟ مبنای هزینه به قیمت تمام بیتکوینها اشاره دارد که میتوانیم آن را با تجزیهوتحلیل دادهها در بلاکچین محاسبه کنیم. محاسبه اصلی برای اندیکاتور MVRV از نسبت ارزش بازار به ارزش واقعی به دست میآید.
چرا اندیکاتور MVRV برای پیشبینی قیمت بیتکوین مهم است؟
نسبت MVRV معیاری برای سنجش ارزش بازار بیتکوین نسبت به ارزش واقعی آن محسوب میشود که نشان دهنده تفاوت بین قیمت فعلی ارز دیجیتال و میانگین قیمتی بیتکوین است. MVRV شاخص مفیدی است زیرا میتواند نشان دهد که چه زمانی ارزش بازار فعلی افزایش و یا کاهش مییابد. زمانی که MVRV در نقطه بالایی قرار دارد، ممکن است قیمت بیتکوین درحال افزایش باشد. اما وقتی MVRV پایین باشد، می تواند نشان دهد که قیمت بیتکوین به پایینترین حد خود نزدیک شده است.
MVRV برای دانستن اینکه آیا قیمت فعلی منصفانه است یا خیر، مفید است. اگر ارزش بسیار بالا باشد، به این معنی است که قیمت بیتکوین ممکن است بیش از حد ارزشگذاری شود و بنابراین سرمایه گذاران تمایل به فشار فروش دارند. از سوی دیگر، اگر ارزش اندیکاتورMVRV پایین باشد، ممکن است نشان دهد که قیمت بیتکوین کمتر از ارزش اصلی آن است، که میتواند منجر به فشار خرید در بازار شود.
جمع بندی
همانطور که میدانید یکی از مزایای بلاکچین باز این است که برای تجزیهوتحلیل روی زنجیره باز میشود و به معاملهگران و تحلیلگران دادههای بسیار بیشتری برای کار با آنها میدهد. بسیاری از شاخصهای زنجیرهای از لحاظ تاریخی برای تخمین شرایط عرضه و تقاضا برای داراییهای کریپتو و بهخصوص بیتکوین مفید بودهاند. یکی از این شاخصها که در این مقاله نیز به آن اشاره کردیم، نسبت ارزش بازار به ارزش واقعی یا MVRV است. این اندیکاتور برای یافتن نقاط ورود و خروج برای معامله گران میان مدت و سرمایهگذاران بلند مدت و همچنین ارائه اطلاعات ارزشمند در رابطه با تشخیص نقاط بالا و پایین بازار برای خرید کوینهای مختلف، بسیار مناسب است.
آموزش نرم افزار Timing Solution - قسمت 8
در این قسمت می خواهیم در مورد تکنیک هایی صحبت کنیم که همگی بر اساس معیار های آسترولوژیک هستند. به این معنی که فاصله بین نقاط مهم روی نمودار قیمت را نه با استفاده از روزهای معاملاتی اندازه می گیریم ، نه به وسیله روزهای تقویمی؛ بلکه بر اساس مقیاس آسترولوژی اندازه گیری می شوند. روی این آیکون از قسمت ابزار ها، کلیک کرده تا لیست زیر باز شود. همان طور که مشاهده می شود گزینه های زیادی در این آیکون تنظیم شده که کلا شامل 7 بخش می باشد. هر بخش در ادامه توضیح داده خواهد شد.
Planetary Equidistant Lines
در این قسمت دو نقطه پیوت پوینت را انتخاب کرده، با این ابزار دو نقطه را رسم می کنیم؛ در واقع با این ابزار ما زاویه بین دو سیاره را که در اینجا زمین و مریخ در حالت خورشید مرکز هستند، اندازه گیری می کنیم. در طول این مدت که حدودا 2 ماه می شود، زوایه 14 درجه افزایش میابد. حالا ما این 14 درجه را در تاریخ های آینده امتداد می دهیم. همان طور که در شکل ملاحظه تفسیر و کاربرد نقاط پیوت می کنید، 29 درجه در کف قیمت و 44 درجه در سقف قیمت قرار گرفته است. " در واقع این نمودار این موضوع را بیان می کند که زمانی که زاویه بین زمین و مریخ 29 درجه تغییر می کند، اتفاق مهمی می افتد." شما می توانید هر ترکیب سیاره ای، زاویه، زمین مرکز یا خورشید مرکز را که می خواهید تنظیم کنید.
Equidistant Line : گزینه قبلی همین بخش است که کارایی بسیار ساده تری دارد؛ تعداد روزها، بین دو نقطه انتخابی شما را نمایش می دهد و خطوط منظمی را با همان مقدار فاصله زمانی در تمام طول نمودار رسم می کند.
Multi Planetary Fan(fixed/free scale)
این ابزار تقریبا شبیه به ابزار Gann Fans کار می کند، اما در اینجا به جای آن خطوط از موقعیت سیارات استفاده شده است. در شکل زیر حرکت 4 سیاره در سیستم خورشید مرکز نشان داده شده است. در پنجره تنظیمات اولین سیاره انتخابی، مقیاس قرار گرفته و دومی، سیاره پایه می باشد. با انتخاب این دو گزینه موقعیت سیارات نسبت به هم و در نتیجه خطوط جا به جا می شوند. این تکنیک کاربردهای خوبی دارد؛ مثلا یکی از تفسیر هایی که می توانیم انجام دهیم به این شکل است: خیلی اوقات یک ترند از سه استپ تشکیل شده (حداقل). بخش سریع که مربوط به عطارد است زیرا سریع ترین سیاره می باشد؛ دو قسمت بعدی مرتبط است با دو سیاره زهره و زمین که آهسته تر حرکت می کنند و می توان بر اساس حرکت آنها بررسی شود. این نوع مقایسه ها را می توان با استفاده از این ابزار بر روی چارت انجام داد. تفاوت fixed scale و free scale در این است که اولی بدون مقیاس است ولی در دومی می توانید مقیاس را تنظیم کنید.
2D Time-Price Planetary / Equidistance Cycles
این ابزار یک تکنولوژی کاملا پیشرفته است که ریاضیات خیلی حرفه ای و قوی در آن بکار گرفته شده. به طور معمول این وسیله شامل یک مقیاس گذاری چارت قیمتی است؛ برای مقیاس گذاری از سیکل های آسترولوژی استفاده می شود نه دوره های زمانی. برای مثال به تصویر زیر نگاه کنید؛ دوره هایی را نشان می دهد به مرکزیت 17-March-2013 ؛ که نشان دهنده سیکل های 45،90،135،180،225،270،315 درجه ای می باشد. به عنوان مقیاس زاویه ای، از زاویه خورشید و مریخ در حالت زمین مرکز استفاده شده. با استفاده از نسبت قیمت/زمان، هر یک دلار حرکت قیمت برابر است با یک درجه افزایش زاویه خوشید-مریخ. بنابراین می توان با محاسبه سیکل های مسافت سیارات ،فاصله دو نقطه قیمت/زمان روی چارت قیمتی را به دست آورد.
2D Earth Rotation- Price Distance / Equidistant Cycles
برای این که تعداد دفعاتی که زمین به دور خود می چرخد را در طول یک دوره زمانی بر روی چارت محاسبه کنید؛ پس از کلیک بر روی این گزینه، دو نقطه مورد نظر را با درگ موس انتخاب کنید. در تنظیمات این ابزار، نوع نمایش فاصله، مقیاس هر درجه، نسبت سیکل مورد نظر قابل تنظیم است. در این مثال فاصله دو نقطه پیوت پوینت کف به صورت 74.93 دور چرخش نمایش داده شده و لاین ها هارمونی سیکل ها را نشان می دهد؛ هر یک دور چرخش برابر شده با یک دلار حرکت قیمت.
Planetary Steps
با استفاده از این تکنیک می توانیم مدل های پیچیده ای را از مراحل حرکت سیارات بسازیم. به طور مثال، شکل زیرخطوطی را نمایش می دهد که بر اساس سیکل سیاره عطارد به صورت زمین گرد و سری اعداد فیبوناچی است. در تاریخ 23 آگوست 2011 ، عطارد در 19 درجه و 29 دقیقه برج لئو قرار دارد. خط بعدی زمانی ایجاد می شود که عطارد دوباره از برج اسد گذر کند که در تاریخ 31 آگوست اتفاق می افتد. به همین ترتیب خط بعدی 2 سیکل عطارد، 3 سیکل عطارد و .
Planetary Return
این ابزار برای سنجش رجعت یک سیاره نسبت به سیاره ای دیگر مورد استفاده قرار می گیرد. به طور مثال در شکل زیر رجعت سیاره عطارد را نسبت به خورشید در حالت زمین مرکز بررسی کردیم. همان طور که می بینید زاویه این دو در 9 دسامبر 2014 برابر با 359 درجه و 9 دقیقه است. خطوط آبی نشان دهنده موقعیت های این دو سیاره است که عطارد نسبت به خورشید درحال رجعت می باشد.
Planetary Bar
در هر ثانیه، قیمت بارها تغییر می کند و تقریبا غیر ممکن است که بتوان به طور بصری این اطلاعات را کنترل کرد. پس به طور معمول برای استفاده از اطلاعات روزانه از کندل های روزانه استفاده می کنیم. دیتای زیر روزانه را هم با کندل های یک ساعته و 15 دقیقه و . دنبال می کنیم. اما در تایمینگ سلوشن تکنیکی وجود دارد که ما کندل های قیمتی را با استفاده از معیار های آسترولوژیک می سازیم. چطور این کار را انجام دهیم؟ به طور مثال در پنجره مربوطه موقعیت خورشید را انتخاب می کنیم (sun-sun). موس را بین دو پیوت پوینت مهم درگ کنید. می بینید که کندل های آسترو با رنگ های سبز و قرمز رسم شده اند. برنامه یک سری اطلاعات در اختیار شما قرار می دهد. نقطه A موقعیت خورشید را نشان می دهد و فاصله این نقطه تا نقطه B، بیانگر طول حرکت خورشید به درجه است. این اطلاعات در پنجره تنظیمات این ابزار به طور دستی قابل تنظیم است. مثلا اگر می خواهید کندل مورد نظر خود را با 45 از حرکت خورشید از نقطه اولیه صفر درجه برج حمل رسم کنید به صورت زیر مشخصات را تنظیم کنید.
5 اندیکاتور کاربردی برای تشخیص روند
مسلماً تجزیه و تحلیل روند ، مهمترین حوزه تجزیه و تحلیل تکنیکال است و برای تعیین روند کلی قیمت، امری کلیدی است. روندها میتوانند افقهای زمانی متفاوتی داشته باشند، به همین خاطر در این مقاله به معرفی پرکاربردترین اندیکاتور های تشخیص روند خواهیم پرداخت.
به طور مثال میتوان گفت، یک روند صعودی کلی در بازه زمانی هفتگی میتواند شامل روند نزولی روزانه باشد، درحالیکه در تایم فریم ساعتی در حال افزایش است. تجزیه و تحلیل در چارچوب چندگانه به معامله گران کمک میکند تا روند را بهتر درک کنند.
تجزیه و تحلیل روند را میتوان با استفاده از خطوط روند و با در نظر گرفتن سطوح قیمتی که حمایت و مقاومت سهم را نشان میدهند، انجام داد.
معامله گران با تشخیص روند معاملات سعی میکند از طریق تجزیه و تحلیل حرکت یک سهم در یک جهت خاص، تفسیر و کاربرد نقاط پیوت سود خود را به دست آورند.
همچنین علاوه بر تجزیه و تحلیل، معامله گران باید به مدیریت ریسک و روانشناسی معاملات مسلط باشند. اما برخی از استراتژیها امتحان خود را پشت سر گذاشتهاند و اندیکاتورهایی را بهعنوان ابزار تحلیل روند در اختیار معامله گرانی که به تحلیل روند شاخصها علاقهمند هستند، قرار دادهاند.
1. میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک یک ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال است که در یک بازه زمانی با استفاده از خط میانگین، میتوان قیمت را مشخص کرد.
این اندیکاتور بر اساس بازه زمانی مشخص، از میانگین قیمتها به عنوان داده استفاده میکند و آن را به صورت یک خط، روی نمودار نشان میدهد.
میانگین متحرک در یک بازه زمانی خاص در نظر گرفته میشود 10 روز، 20 دقیقه، 30 هفته یا هر بازه زمانی که معاملهگر انتخاب میکند.
برای سرمایهگذاران و دنبالکنندگان روند بلندمدت، میانگین متحرک ساده 200 روزه، 100 روزه و 50 روزه گزینههای مناسبی هستند.
فرمول ساخت مووینگ اوریج در سادهترین حالت به شکل زیر است:
SUM(CLOSE, N)/N
جمع = SUM
تعداد دوره =N
قیمت پایانی = CLOSE
بهطورکلی، مووینگ اوریجی که از آن در چارت استفاده میشود با تایم فریم نسبت مستقیم دارد. برای مثال زمانی که مووینگ اوریج در بازه زمانی 100 روی تایم فریم روزانه تنظیم شود، به معنای داشتن یک میانگین قیمت 100 روزه روی چارت میباشد. تصویر زیر نشاندهنده مووینگ اوریج ساده 100 روزه روی نماد خساپا است.
بر اساس فرمول داخلی انواع MAها شامل:
- میانگین متحرک ساده Simple Moving Average) SMA)
- میانگین متحرک نمایی Exponential Moving Average) EMA)
- میانگین متحرک صاف شده Smoothed Moving Average) SMMA)
- میانگین متحرک خطی وزنی Linear Weighted Moving Average) LWMA or WMA)
روشهای مختلفی برای استفاده از میانگین متحرک وجود دارد.
روش اول: بررسی زاویه میانگین متحرک است.
اگر قیمت برای مدتزمان طولانی، عمدتاً به صورت افقی حرکت کند به این معنا است که قیمت آن روندی ندارد و بهاصطلاح حالت رنج گفته میشود.
محدوده متغیر معاملاتی زمانی اتفاق میافتد که برای مدتی اوراق بهادار بین آستانه قیمتهای بالا و پایین معامله میشود.
روش دوم: میتوان با رسم کراس اور سیگنال خرید یا فروش را دریافت کرد.
زمانی که تقاطع میانگین 50 روزه با نمودار 200 روزه روبهبالا باشد، سیگنال خرید و اگر تقاطع میانگین 50 روزه و 200 روزه رو به پایین باشد، سیگنال فروش صادر میشود.
بازههای زمانی باتوجهبه استراتژی سیستم معاملاتی قابل اصلاح است.
2. همگرایی و واگرایی MACD
مکدی (Moving Average Convergence Divergence) نوعی اندیکاتور برای نوسانگیری است که باگذشت زمان، پیرامون خط مرکزی و محور صفر نوسان میکند. این اندیکاتور علاوه بر آنکه اندیکاتور روند نما است، بهعنوان اندیکاتور نوسانگر مومنتوم نیز استفاده میشود. در این
با توجه به اینکه خط مکدی بالای خط صفر قرار میگیرد یا در پایین آن، روند مشخص میشود.
- خط مکدی بالای صفر قرار گیرد، احتمالاً روند صعودی خواهد بود.
- خط مکدی پایین صفر قرار گیرد، احتمالاً روند نزولی خواهد بود.
MACD داری دو خط سریع و کند است. زمانی که خط سریع خط کند را رو به بالا قطع کند، سیگنال خرید صادر و اگر خط سریع خط کند را رو به پایین قطع کند، سیگنال فروش صادر خواهد شد.
3. اندیکاتور آر اس آی RSI
سومین اندیکاتوری که برای تشخیص روند مورد استفاده قرار میگیرد اندیکاتور Relative Strength Index) RSI) میباشد.
RSI بهعنوان یک نوسانساز نمایش داده میشود و میتواند از 0 تا 100 حرکت کند؛ بنابراین حرکت بین صفر تا 100 اطلاعات متفاوتی نسبت به MACD ارائه میدهد. در این اندیکاتور دو سطح 30 و 70 بسیار مهم و کاربردی هستند
- تفسیر و استفاده از RSI این است که مقادیر 70 یا بالاتر نشان میدهد که اوراق بهادار بیش از حد خریداری میشود (اشباع خرید) یا بیش از حد ارزشگذاری میشود و ممکن است برای تغییر روند اصلاح قیمت آغاز شود.
- حرکت RSI به سمت 30 یا کمتر نشاندهنده وضعیت بیش از حد فروش (اشباع فروش) است.
در یکروند صعودی قوی، قیمت اغلب برای دورههای طولانیمدت به 70 و فراتر از آن میرسد. برای روندهای نزولی، قیمت میتواند برای مدت طولانی در 30 یا کمتر باقی بماند.
در یکروند صعودی سیگنال خرید زمانی صادر میشود که RSI به پایین 50 میرسد و سپس به بالای آن سطح برمی گردد.
اما بهطورکلی سطوح اشباع خریدوفروش را نمیتوان بهعنوان سیگنال در نظر گرفت.
4. اندیکاتور OBV
حجم به خودی خود یک شاخص با ارزش است و حجم موجود (OBV) اطلاعات قابل توجهی از حجم را گرفته و آن را به یک اندیکاتور و با یک خط سیگنال تبدیل میکند.
این شاخص فشار تجمعی خریدوفروش را با افزودن حجم در روزهای "مثبت" و کم کردن حجم در روزهای "منفی" اندازهگیری میکند.
در حالت ایدهآل، حجم باید روندها را تأیید کند. افزایش قیمت باید با افزایش OBV و کاهش قیمت نیز باید با کاهش OBV همراه باشد.
تصویر زیر نمونهای از یک سهم را نشان میدهد که همراه با OBV روند صعودی دارد. ازآنجاکه OBV نسبت به خط روند خود پایین نیامد، این نشانه خوبی است که قیمت حتی پس از پولبک نیز به روند صعودی خود ادامه میدهد.
- اگر OBV در حال افزایش است اما قیمت آن افزایش نمییابد، بهاحتمال زیاد قیمت در آینده از OBV پیروی میکند و شروع به افزایش میکند.
- اگر قیمت در حال افزایش است و OBV به صورت تخت یا در حال افت است، ممکن است قیمت حالت رنج باشد.
- اگر قیمت در حال سقوط است و OBV در حال صاف شدن یا افزایش است، قیمت ممکن است کاهش یابد.
- اگر OBV در حال افزایش است اما قیمت آن افزایش نمییابد، بهاحتمال زیاد قیمت در آینده از OBV پیروی میکند و شروع به افزایش خواهد کرد.
5. باند بولینگر Bollinger Band
باند بولینگر توسط مجموعهای از خطوط روند طراحی شده است که دو انحراف استاندارد (مثبت و منفی) را از میانگین متحرک ساده (SMA) قیمت اوراق بهادار ترسیم میکند، اما میتواند بر اساس ترجیحات کاربر تنظیم شود.
این اندیکاتور نوسانهایی که در سهم به وجود میآید را بهخوبی نشان میدهد. برای تنظیمات پیشفرض باند بولینگر اکثراً از میانگین متحرک با دورهی زمانی ۲۰ در نمودارهای معاملاتی استفاده میشود.
باند بولینگر روند مرز حرکت بین سقف و کف قیمت را بر اساس تایم فریم معاملاتی مشخص میکند. معاملهگر به کمک این اندیکاتور میتواند از بیشترین و کمترین قیمت سهم آگاه شود.
همچنین تفسیر و کاربرد نقاط پیوت برای سنجش نوسانهای صعودی و نزولی، باند بالا و پایین میتواند به معامله گران بسیار کمک کند.
- هرچه روند قیمتها به باند بالایی نزدیکتر شود، بازار بیشتر به حالت اشباع خرید نزدیک میشود و هرچه حرکت قیمت به باند پایینی نزدیکتر میشود، بازار در معرض فشار فروش قرار میگیرد.
برای استفاده از باندهای بولینگر 22 قانون برای سیستم معاملهگری توسط جان بولینگر ارائه شده است.
اندیکاتور تشخیص روند رنج
جمعبندی
در این مقاله سعی شد به معرفی پرکاربردترین اندیکاتورهای تشخیص روند پرداخته شود که در تمام تایم فریمهای معاملاتی مورد استفاده قرار میگیرند و معمولاً هر معاملهگر باتوجهبه ترجیحات خود متغیرهای موردنیاز را تنظیم میکند.
این اندیکاتورها به کمک سایر اندیکاتورها برای تشخیص روند و تعیین نقاط ورود و خروج به معامله گران کمک میکنند.
معروفترین اندیکاتورهای تشخیص روند که به آن ها اشاره شد: اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average)، مکدی (MACD)، اندیکاتور آر اس آی (RSI)، اندیکاتور OBV و باند بولینگر (Bollinger Band) میباشند.
- اندیکاتور میانگین متحرک که آن را بهاختصار (MA) مینامند، رفتار روند قیمتی را درگذشته و حال مورد بررسی قرار میدهد و نوسانات بازار را به صورت خطی ملایم و صاف روی نمودار نمایش میدهد.
- واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) نوعی شاخص نوسانی است که میتواند به معامله گران کمک کند تا در کوتاهمدت بهسرعت عمل کنند. میزان جهت، قدرت و شتاب به کمک 3 میانگین متحرک 9،12 و 26 روزه تعیین میشود.
- شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکت است که میزان تغییرات قیمت اخیر را برای ارزیابی شرایط خرید اندازهگیری میکند.
- شاخص حجم موجود (OBV) فشار تجمعی خریدوفروش را با افزودن حجم در روزهای "بالا" و کسر حجم در روزهای "پایین" اندازهگیری میکند.
در رابطه با توضیح بیشتر در مورد هریک از اندیکاتورهای تشخیص روند، توصیه میشود مقالات آموزشی مربوط به آن ها را مطالعه کنید.
یادگیری معامله با شاخصها میتواند یک فرایند پیچیده باشد. اگر شاخص خاصی برای شما جذاب است، در مورد آن بیشتر تحقیق کنید.
مهمتر از همه، این ایده خوبی است که قبل از استفاده از اندیکاتورها تحقیق کرده و برای انجام معاملات آن را آزمایش کنید.
دیدگاه شما