تحلیل تکنیکال هفتگی شاخص کل بورس
همانطور که مشاهده میکنید شاخص کل بااخره به یک حمایت معتبر خود که قبلا اشاره کرده بودیم رسیده و از نظر خط روندی حمایت میان مدت خودش و از منظر حمایت ستاتیکی یک حمایت جذاب برای شاخص کل است.
با توجه به سناریو قبلا و گفته هایی که قبلا داشتیم و محدوده ی شاخص کل می توان به دید بلند کدت پرتفولیو خود را به 70 درصد برسانیم و در صورت از دست رفتن این محدوده حد ضرر چند درصدی فعال میشود و می توان 20 تا 30 درصد حد ضرر را در نظر گرفت .
سه سناریو در بالا گفته شده است که این محدوده را در هر سه سناریو جذاب میکند
تحلیل تکنیکال شاخص کل بورس 31 شهریور 1401
همانطور که مشاهده میکنید شاخص کل دارد به محدوده ی حمایتی خیلی جذاب خودش میرسد، که یک محدوده ی استاتیکی و داینامیکی جذابی به شمار می آید.
باید دید در این روز های کاری پیش رو با این محدوده چه واکنشی نشان میدهد.
تحلیل تکنیکال شاخص کل بورس 24 شهریور 1401
همانطور که مشاهده میکنید شاخص کل در این هفته ای که گذشت و از الگوی خود خارج شد و به یک محدوده ی حمایتی محدوده ی 1400 تا 1380 رسیده که تا دو روزی بازار مثبت شد و روز آخر معاملاتی بازار مقداری فشار عرضه گرفت و از آن طرف روز چهارشنبه بازار متعادل شد. در این ناحیه پیشنهاد میشود همانطور که قبلا با ما بودید و 30 درصد سبد بلند مدتی خود را بسته بودید ان را به 50 درصد برسانید. پس راجب حد ضرری که بقیه تحلیلگران پیشنهاد میکنند بیشتر فکر کنید و مدیریت سرمایه را در گوشه ای از ذهن تریدری خود نگه دارید و اسیر هیجانات بازار نشوید. برای اینکه کامل متوجه مسیر شاخص و سطوح حمایتی خوب و مقاومتی شاخص کل در آینده شوید حتما ویدیو را چک کنید.
تحلیل تکنیکال شاخص کل بورس 17 شهریور 1401
در این هفته که گذشت و پیش بینی میشد شاخص کف الگوی مثلث خود را به سمت پایین شکاند و در ادامه شاخص محدوده ی 1400 یک محدوده ی حمایتی خوب را دارد که می تواند یک واکنش مثبت به سمت بالا داشته باشد و تارگت را میتوان کف الگوی مثلث از دست رفته دانست . روند نزولی شاخص همچنان در کوتاه مدت ادامه دار است.
شاخص cpi چیست؟ آموزش کاربرد cpi در تقویم اقتصادی و معاملات
شاخص CPI یا قیمت مصرفکننده جزو معیارهای تحلیل فاندمنتال یا بنیادی است. احتمالا میدانید که ما دو نوع تحلیل داریم: تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی (فاندمنتال). تحلیل تکنیکال بر اساس تغییرات قیمت و پرایس اکشن انجام میشود و در آن از چیزهایی مانند الگوهای شمعی و اندیکاتورها استفاده میشود.
اما تحلیل بنیادی کاری به پرایس اکشن و محاسبات ریاضی روی نمودار قیمتها ندارد، بلکه تمرکز آن بر رویدادهای واقعی و دارای تاثیر فیزیکی یا روانی است که در جهان رخ میدهد و میتواند روی بازار و قیمتها تاثیر بگذارد. مثلا اتفاقاتی که در عرصه اقتصاد، تکنولوژی، سیاست، جغرافیا، بهداشت و سلامت، رویدادهای طبیعی، تولید و عرضه کالاها و بسیاری دیگر زمینهها رخ میدهد همگی جزء عوامل بنیادی یا فاندمنتال محسوب میشوند و از این رو در تحلیل بنیادی باید در نظر گرفته شوند.
شاخص CPI یعنی چه؟
شاخص قیمت مصرف کننده یا همان cpi یک متغییر ماهانه است که قیمت های پرداخت شده توسط مصرف کنندگان را اندازه گیری میکند. این شاخص را اداره آمار کار ایالات متحده به عنوان میانگین وزنی قیمت ها برای سبدی از کالاها و خدمات محاسبه می کند. این شاخص یکی از معیارهای کاهش تورم است.
معمولا اکثر رویدادهایی را که به طور منظم رخ میدهند (مانند گزارشات و آمارهای اقتصادی، سخنرانیهای مقامات سیاسی و اقتصادی و غیره) را در جدول زمانی به نام «تقویم اقتصادی» یا Economic Calendar فهرست میکنند. شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) یکی از دادههایی است که در تقویم اقتصادی ذکر میشود و تاثیر بالایی از نظر بنیادی دارد. این شاخص در تقویم اقتصادی دنیای ترید نیز قابل مشاهده است.
شاخص قیمت مصرفکننده یا CPI رقمی است که در کشورهای مختلف به صورت ماهانه و سالانه محاسبه میشود و در واقع نرخ تورم را محاسبه میکند. نرخ تورم همان درصد افزایش قیمتها است که به صورت ماهانه و سالانه محاسبه میشود. تورم همچنین تحت تاثیر عواملی مانند رشد اقتصادی نیز قرار دارد چون در برخی موارد سرعت گرفتن رشد و فعالیتهای اقتصادی باعث افزایش تورم میشود. چند عامل دیگر که روی نرخ تورم اثر میگذارند شامل میزان تولید، توزیع و میزان تقاضا برای کالاها هستند. مثلا افزایش تولید معمولا باعث کاهش تورم میشود، اما مشکلات در توزیع و تامین کالاها نیز معمولا باعث بالا رفتن قیمتها میشود. در مقابل اگر تقاضا کاهش یابد قیمتها میتوانند کمتر شوند. البته این عوامل همگی نسبی هستند و در عمل رابطه پیچیدهتری با یکدیگر دارند.
چون CPI شاخصی است که قیمت کالاها در زمان رسیدن به دست مصرفکننده نهایی بررسی میکند، تغییر نرخ تورم نیز شاخص CPI را عوض میکند. مقدار CPI همچنین میتواند روی میزان تقاضا نیز اثر بگذارد.
اهمیت شاخص شاخص یا نمودار چیست؟ CPI در فارکس
اگر به جفتارزهای فارکس که بیش از همه مبادله میشوند نگاه کنید خواهید دید که ارزهای دلار آمریکا، یورو، پوند بریتانیا و ین ژاپن بیشترین مبادله را در سطح جهان دارند. بیشترین مبادلات فارکس بین جفتارز EURUSD یا همان دلار آمریکا-یورو است.
شاخص CPI در فارکس اهمیت دارد چون روی ارزش پول هر کشور تاثیر میگذارد. بدین ترتیب شاخص CPI آمریکا که به طور ماهانه و سالانه توسط اداره آمار کار آن کشور منتشر میشود مستقیما روی ارزش دلار آمریکا اثر میگذارد. البته صحیحتر این است که بگوییم از یک طرف شاخص CPI آمریکا تاثیرات بنیادی وضعیت قیمتها و نرخ تورم را روی ارزش دلار آمریکا نشان میدهد. اما از طرف دیگر پس از منتشر شدن این شاخص معاملهگران و فعالان بازار به آن واکنش میدهند و از این رو خود شاخص CPI آمریکا هم روی قیمت دلار آمریکا اثر میگذارد.
مثلا اگر در آمریکا نرخ تورم بالاتر از اروپا باشد این امر روی ارزش دلار آمریکا در مقابل یورو اثر منفی میگذارد. البته این شاخص فقط یکی از عوامل موثر بر ارزش پول است و ممکن است تاثیر آن به واسطه دیگر عوامل شدیدتر و یا خفیفتر شود. فرضا ممکن است در عین حال سرعت رشد اقتصادی یا بازگشایی اقتصاد پس از دوران رکود در آمریکا بیشتر از اروپا باشد و این امر روی ارزش دلار آمریکا اثر مثبت بگذارد.
اهمیت شاخص CPI در معاملات سهام و کریپتو
شاخص CPI نرخ تورم و همچنین بعضا سرعت رشد و یا بازگشایی اقتصادی پس از دوران رکود را نشان میدهد. در یک سناریوی فرضی بالاتر رفتن CPI در یک کشور میتواند باعث شود که بخشی از صاحبان سهام در شرکتهای آن کشور نگران کاهش ارزش دارایی خود شوند. در نتیجه سهام خود را بفروشند و سهام کشورهایی را بخرند که تورم کمتری دارند. این امر میتواند باعث کاهش ارزش سهامها در کشور شود.
اما همانطور که گفتیم در سناریویی دیگر ممکن است این افزایش CPI همراه با افزایش رشد و فعالیتهای اقتصادی باشد. در این صورت اغلب سهامداران به شکل بالا رفتار نخواهند کرد.
همچنین افزایش CPI یک کشور ممکن است باعث شود که عدهای از صاحبان ارز آن کشور نگران کاهش ارزش پول خود شوند. در نتیجه پول نقد را به داراییهایی مانند فلزات (مثلا طلا و نقره) و یا سهام تبدیل کنند. این امر میتواند باعث افزایش ارزش فلزاتی مانند طلا و برخی سهامها شود.
همین اتفاق میتواند برای کریپتو یا همان ارز دیجیتال یا رمزارز بیفتد. اگر شاخص CPI عدهای را متقاعد کند که قرار است ارزش پولشان کمتر شود ممکن است تصمیم بگیرند با پول خود نوعی کریپتو بخرند که فکر میکنند قرار است دچار کاهش ارزش نشود. مثلا در این شرایط افرادی که فکر کنند قرار است با افزایش CPI در آمریکا و اروپا ارزش دلار و یورو هر دو پایین بیاید ممکن است مقداری از دلار و یورو خود را بفروشند و بیتکوین یا کریپتویی دیگر بخرند.
چگونه از شاخص CPI آگاه شویم؟
میتوانید با مراجعه به تقویم اقتصادی معتبر از مقادیر قبلی و همچنین پیشبینی مقادیر آینده شاخص قیمت مصرفکننده یا CPI آگاه شوید.
معرفی سه شاخص اصلی بورس آمریکا | نزدک، S&P 500 و داوجونز
در این مقاله به معرفی سه شاخص اصلی بورس آمریکا میپردازیم.
مجله افیکس کار: شاخص ها نقش مهمی در تحلیل کلی بازارهای سهام ایفا می کنند. شاخص ها و نوساناتشان اطلاعات زیادی در مورد اقتصاد، ریسک سرمایه گذاری، و روند های مختلف سرمایه گذاری دراختیار ما قرار میدهند. به طور کلی درک ظرافت های ساختار و ترکیب آنها برای تمام تصمیمات در زمینه سرمایه گذاری ضروری است.
در دنیای سرمایه گذاری همه نگاه ها به شاخص های بورس آمریکا است. چرا که بورس آمریکا را می توان مهم ترین مکان گردهمایی فعالان بازار سرمایه و سرمایه گذاران و کارآفرین ها دانست.
رسانه ها اغلب اکثر گزارش های خود را در ارتباط با سه شاخص اصلی ارائه می دهند . اخبار آنها بیشتر در مورد عوامل موثر و مخرب پیرامون این شاخص هاست. سرمایه گذاران از این شاخص ها به عنوان نماینده عملکرد سهام و نوعی راهنما استفاده می کنند.
شاخص سهام نزدک (NASDAQ) آمریکا چیست؟
نزدک (Nasdaq) دومین بازار بزرگ مبادله سهام و اوراق بهادار در دنیاست. بزرگترین بازار سهام دنیا هم بورس سهام نیویورک (NYSE) است. تمامی تراکنشهای خرید و فروش سهام در بازار نزدک به صورت الکترونیکی انجام میشود. لذا مکان فیزیکی برای این بازار وجود ندارد. در کل، بازار سهام نزدک بیشتر شرکتهای فناوری را شامل میشود.
شاخص نزدک شامل بیش از ۳۲۰۰ کمپانی دارای تکنولوژی در زمینه فعالیت ارتباطی، مخابراتی، حمل و نقل، خدمات مالی و… است. برخلاف بازار والاستریت و بورس نیویورک، بازار نزدک کاملا الکترونیکی است.
نزدک دومین بازار سهام بزرگ دنیا از لحاظ ارزش کل بازاری است و گاهی اوقات به این بازار، فرابورس یا OTC هم گفته میشود.
گاهی اوقات بورس سهام نزدک با شاخص سهام نزدک اشتباه گرفته میشوند.
شاخص سهام نزدک، یکی از سه شاخص اصلی بورس آمریکا مثل داو جونز و S&P 500 است. این شاخص روند کلی بورس سهام نزدک را نشان میدهد. بورس سهام نزدک بیش از ۳۱۰۰ شرکت را در بر میگیرد و در آمریکا بالاترین حجم معاملات روزانه را دارد.
شاخص سهام نزدک (NASDAQ Composite)
شاخص سهام نزدک شامل تمام شرکتهایی میشود که در بورس سهام نزدک لیست شدهاند. شاخص سهام نزدک به همراه شاخصهای داوجونز (Dow Jones) و S&P 500 سه شاخص مهم و بورسی آمریکا را تشکیل میدهند.
به دلیل اینکه اکثر شرکتهای حاضر در بورس سهام نزدک (Nasdaq) شامل شرکتهای فناوری میشوند، سرمایهگذاران از شاخص سهام نزدک (NASDAQ) به عنوان معیاری برای ارزیابی عملکرد صنعت فناوری اطلاعات استفاده میکنند.
شاخص سهام نزدک ۱۰۰ (NASDAQ 100) هم شامل ۱۰۰ شرکت بزرگ غیر مالی در بورس سهام نزدک (Nasdaq) میشود و معمولاً بیش از ۹۰ درصد در نوسانات شاخص اصلی نزدک تأثیر دارند.
معامله و تحلیل شاخص سهام نزدک ۱۰۰ (NASDAQ 100) در متاتریدر
برای معامله یا تحلیل شاخص سهام نزدک ۱۰۰ در متاتریدر کافی است نماد USTECH را به پنجره مارکت واچ (Market Watch) اضافه کنید. برای این کار کافی است کلیدهای میانبر Ctrl+U را فشار دهید تا پنجره Symbols باز شود. سپس از گروه CFD شاخص یا نمودار چیست؟ نماد USTECH را دو بار کلیک کنید. سپس به مارکت واچ بروید (Ctrl+M) و با راست کلیک کردن روی نماد USTECH چارت یا نمودار قیمتی شاخص نزدک را باز کنید.
در متاتریدر شاخص سهام نزدک ۱۰۰ با نماد USTECH، شاخص سهام داوجونز با نماد US30 و شاخص سهام S&P 500 با نماد US500 کد گذاری شده اند.
شاخص سهام شاخص یا نمودار چیست؟ S&P 500 آمریکا چیست؟
شاخص S&P 500 یکی از سه شاخص اصلی بورس آمریکاست که شامل سهام ۵۰۰ شرکت بزرگ آمریکایی میشود. این شاخص گزارشی از وضعیت ریسک و بازدهی شرکتهای بزرگ آمریکایی است. همچنین تصویر خوبی از عملکرد بازار سهام آمریکا به نمایش میگذارد. معمولاً سرمایهگذاران از این شاخص به عنوان معیاری برای ارزیابی عملکرد کلی بازار سهام، جریانات ریسکی و آینده اقتصادی آمریکا استفاده میکنند.
شاخص S&P 500 توسط دو شرکت مالی Standard و Poor ایجاد شده است. اسن شاخص در ۴ مارس سال ۱۹۵۷ به طور رسمی معرفی شده است. در سال ۱۹۶۶ شرکت McGrawhill این شاخص را به دست گرفت. اما در حال حاضر این شاخص یکی از شاخصهای Dow Jones است.
شاخص S&P 500 چگونه کار میکند؟
شاخص S&P 500 ارزش کلی سهام شرکتهای حاضر در شاخص را دنبال میکند.
ارزش کلی شرکت یا مارکت کپ (Market Cap) ارزش تمامی سهمهای منتشر شده توسط شرکت در بازار است و از طریق ضرب قیمت سهام در تعداد کل سهام به دست میآید.
شرکتی که ارزش کل آن ۱۰۰ میلیارد دلار است، ۱۰ برابر بیشتر از شرکتی که ارزش کل بازاری آن ۱۰ میلیارد دلار است، در شاخص تأثیر داده میشود.
در ماه ژوئیه سال ۲۰۲۰ ارزش کل بازاری شاخص S&P 500 برابر ۲۷٫۰۵ تریلیون دلار بود.
روش اضافه کردن شرکتها به شاخص سهام S&P 500
یک کمیته وظیفه انتخاب شرکتها برای اضافه کردن به شاخص سهام S&P 500 را بر عهده دارد. این کمیته بر اساس نقد شوندگی، اندازه و صنعت شرکتها تصمیم میگیرد که شرکت در شاخص سهام S&P 500 لیست شود یا خیر؟
همچنین این کمیته هر سه ماه یک بار (مارس، ژوئن، سپتامبر و دسامبر) شاخص را تعدیل میکند. برای اینکه شرکتی در این شاخص قرار گیرد، باید حتماً در داخل آمریکا باشد و ارزش بازاری آن هم حداقل ۸٫۲ میلیارد دلار باشد.
همچنین باید حداقل ۵۰ درصد سهام شرکت عرضه عمومی شده باشد. همچنین قیمت سهام شرکت نباید کمتر از یک دلار باشد و همچنین حداقل ۵۰ درصد داراییهای ثابت و درآمدهای شرکت در داخل آمریکا باشد. همچنین تنها شرکتی میتواند در این شاخص لیست شود که حداقل در چهار فصل گذشته رشد درآمدی مثبتی داشته باشد.
مقایسه شاخص سهام S&P 500 با سایر شاخصهای سهام
شاخص سهام S&P 500 در مقایسه با شاخص سهام داوجونز (Dow Jones) شامل شرکتهای بزرگ و بیشتری است. شاخص داوجونز سهام ۳۰ شرکت بزرگ و پیشرو صنایع را در بر میگیرد. شاخص سهام S&P 500 در مقایسه با شاخص سهام نزدک (NASDAQ) شاخص یا نمودار چیست؟ تعداد کمتری از شرکتهای فناوری را در بر میگیرد. به طور مثال در ماه آوریل سال ۲۰۲۰، ۵۷ درصد شاخص سهام نزدک آمریکا شامل شرکتهای فناوری میشد، در حالی که شاخص S&P 500 تنها ۲۳ درصد سهام از شرکتهای فناوری داشت.
با وجود تفاوتهایی که در شاخصهای سهام آمریکا دیده میشود، معمولاً این سه شاخص همسو با یکدیگر حرکت میکنند. اگر تنها به یکی از این سه شاخص تمرکز کنید، باز هم میتوانید تصویری از عملکرد کلی بازار سهام آمریکا به دست آورید.
معامله و تحلیل شاخص S&P 500 در متاتریدر
هر چند که امکان سرمایهگذاری مستقیم در شاخص S&P 500 وجود ندارد، اما میتوان از قراردادهای CFD برای معامله این شاخص استفاده کنیم.
در نرمافزار شاخص یا نمودار چیست؟ متاتریدر قرارداد CFD شاخص S&P 500 با نماد US 500 نمایش داده میشود.
برای اضافه کردن این نماد به مارکت واچ تنها کافی است در نرمافزار متاتریدر کلیدهای Ctrl + U را فشار دهید تا پنجره Symbols باز شود.
در گروه CFD Analysis میتوانید نماد US500 را برای تحلیل به مارکت واچ (Ctrl + M) اضافه کنید و یا از گروه CFD Trading نماد را به مارکت واچ اضافه و آن را معامله کنید.
چگونه با معامله شاخص S&P 500 سود کنیم؟
معمولاً سرمایهگذاران و معامله گران بازار فارکس و سهام از شاخص S&P 500 به عنوان یک اندیکاتور یا شاخص پیشرو برای ارزیابی آینده اقتصاد آمریکا استفاده میکنند.
وقتیکه اقتصاد آمریکا عملکرد خوبی دارد و سرمایهگذاران از روند رشد اقتصادی آمریکا مطمئن هستند، معمولاً سهام میخرند. به همین دلیل رشد سهام میتواند نشانهای از بهبود روند اقتصادی آمریکا باشد.
شاخص S&P 500 میتواند شاخصی برای جریانات ریسکی بازارهای مالی هم باشد.
معمولاً سقوط شاخص S&P 500 به معنی جریانات ریسک گریزی است. یعنی سرمایهگذاران نگران آینده اقتصادی هستند و به همین دلیل از سرمایهگذاری در داراییهای ریسکی مثل سهام خودداری میکنند و بهجای آن، داراییهای امن و حافظ ارزش خریداری میکنند.
در مقابل وقتی شاخص S&P 500 رشد میکند، به این معنی است که سرمایهگذاران به آینده اقتصادی آمریکا خوشبین هستند و جریانات ریسکپذیری به راه افتاده است. یعنی سرمایهگذاران با فروش داراییهای امن به دنبال خرید داراییهای ریسکی مثل سهام هستند.
شاخص داوجونز آمریکا (Dow Jones industrial Average) چیست؟
شاخص داوجونز (Dow Jones) یکی از مشهورترین شاخصهای سهام جهانی و سه شاخص اصلی بورس آمریکا است. با این حال بسیاری از فعالین بازارهای مالی شناخت درستی از این شاخص سهامی ندارند و حتی نمیدانند که این شاخص تنها شامل ۳۰ شرکت میشود.
معمولاً فعالین بازار فارکس که خیلی خود را درگیر بازارهای سهام نمیکنند، آشنایی کمتری با شاخصهای سهام جهانی مهم دارند.
نوسانات بازارهای سهام میتواند بر بازار ارز تأثیر جدی بگذارد. به طور مثال وقتی جریانات ریسک گریزی شدیدی در بازارهای سهام روی میدهد (یعنی شاخصهای سهام سقوط میکنند)، تقاضا برای برخی ارزهای رایج دنیا مثل دلار آمریکا افزایش و برای برخی دیگر کاهش خواهد یافت.
به همین دلیل اگر تازهکار هستید و با شاخصهای سهام جهانی آشنا نیستید، توصیه میشود که حتماً روند نوسانات شاخصهای سهام جهانی خصوصا سه شاخص اصلی بورس آمریکا را دنبال کنید.
شاخص سهام داوجونز آمریکا شامل ۳۰ شرکت بزرگ این کشور می شود. شاخص داوجونز می تواند تصویر نسبتا خوبی از عملکرد اقتصاد آمریکا را به نمایش بگذارد. نوسانات شاخص سهام داوجونز می تواند نشانگر روند جریانات ریسکی هم باشد.
تاریخچه شاخص داوجونز
شاخص متوسط داوجونز یا Dow Jones Industrial Average در تاریخ ۲۶ مه سال ۱۸۹۶ معرفی شد.
در سال ۱۸۸۵ اشخاصی به نامهای چارلز داو، ادوارد جونز و چالز برگستریسر میانگین صنعتی بازار بورس و اوراق بهادار آمریکا را محاسبه کردند. این سه نفر به منظور دستیابی به ابزاری برای سنجش عملکرد واقعی بازار این شاخص را در یک ژورنال تخصصی به نام وال استریت منتشر کردند که با اقبال عمومی زیادی مواجه شد. آنها مخفف اسمهای خود را روی این شاخص نهادند و اختصارا نام شاخص داو جونز را DJIA گذاشتند.
در ابتدا این شاخص فقط از ۱۲ شرکت صنعتی تشکیل شده بود؛ اما به مرور زمان و با بزرگتر شدن بازار، تمرکز شاخص تغییر پیدا کرد تا سایر صنایع نوظهور را به اقتصاد صنعتی آمریکا وارد کند.
تغییرات شاخص داوجونز در طول زمان
در سال ۱۹۱۶، شاخص متوسط صنعتی داوجونز شامل ۲۰ شرکت میشد. تا سال ۱۹۲۸ این عدد به ۳۰ رسید. تا به امروز هم تعداد شرکتهای حاضر در شاخص سهام داوجونز ۳۰ عدد باقی مانده است.
معمولاً یک کمیته از نمایندگان شاخصهای S&P داوجونز و تحلیلگران Wall Street Journal شرکتها را برای اضافه کردن به شاخص سهام داوجونز انتخاب میکنند. این یعنی هیچ قانون خاصی برای انتخاب سهام وجود ندارد و تنها سهام شرکتهایی که سهم قابلتوجهی در اقتصاد آمریکا دارند انتخاب میشوند.
شاخص داوجونز چگونه بدست میآید؟
برای محاسبه شاخص داوجونز آمریکا، قیمت سهام ۳۰ شرکت حاضر در این شاخص با هم جمع میشوند و سپس بر فاکتور داو تقسیم میشوند. فاکتور داو عددی است که به طور پیوسته تغییر میکند.
امروزه شرکتهای سهامی تنها در یک کشور فعالیت نمیکنند و اکثر شرکتهای بزرگ چند ملیتی هستند و در چندین کشور خارجی هم فعالیت میکنند. در اوایل ۱۹۰۰، شاخص داوجونز شامل شرکتهای بزرگ آمریکایی میشد که نشانگر کل اقتصاد آمریکا بودند. اما امروزه شرکتهای بزرگ در سرتاسر دنیا فعالیت دارند. به همین دلیل بسیاری از فعالین بازار معتقدند که شاخص سهام داوجونز دیگر نشانگر عملکرد اقتصاد آمریکا نیست.
شاخص داوجونز در چارت متاتریدر (MT4)
شما میتوانید خیلی ساده در نرمافزار متاتریدر شاخصهای سهام مهم دنیا را بررسی کنید. تنها کافی است پنجره Market Watch را باز کنید و سپس نماد شاخص داوجونز را به پنجره اضافه کنید.
برای این کار ابتدا در نوار اصلی نرمافزار به منوی View مراجعه کنید و روی Market Watch کلیک کنید و یا خیلی ساده دکمههای Ctrl + M را فشار دهید تا پنجره مارکت واچ باز شود. بعد از باز شدن پنجره Market Watch در فضای خالی این پنجره راست کلیک کنید و گزینه Symbols را انتخاب کنید. با این کار پنجره نمادهای موجود باز خواهد شد.
در پنجره Symbols تمام نمادهای موجود نمایش داده میشوند. گروه CFD را انتخاب کنید. گروه CFD Analysis نشانگر نمادهایی است که تنها برای تحلیل میتوانید استفاده کنید. اما CFD Trading شامل نمادهایی است که میتوان برای معامله هم استفاده کرد. نماد شاخص داوجونز در متاتریدر US 30 است.
شاخص داوجونز در چارت سایت تریدینگ ویو
سایت تریدینگ ویو، نمودار کاملی از شاخص داو جونز را در اختیار شما قرار میدهد که ابزارهای تحلیلی را نیز در اختیار دارید. برای دیدن نمودار کامل شاخص داوجونز میتوانید از آدرس خود سایت Tradingview استفاده کنید.
شاخص Open Interest چیست و چطور به تشخیص روند قیمت کمک میکند؟
اپن اینترست شاخصی است که با توجه به قراردادهای آتی باز محاسبه میشود و استفاده از آن در کنار سایر پارامترها از جمله حجم معاملات، دید خوبی از روند و احساسات حاکم بر بازار به ما میدهد. در سالهای گذشته سرعت پیشرفت در معاملات ارزهای دیجیتال در فضای مشتقات کاملا مشهود بوده است و این اکوسیستم رو به رشد، زمین بازی را هموار میکند. شاخصهایی که از این معاملات به دست میآیند، میتوانند برای تحلیل بازار راهگشا باشند. در این مقاله میهن بلاکچین پس از معرفی این که Open Interest چیست و چطور محاسبه میشود، نحوه اثرگذاری آن بر قیمت و استفاده از این شاخص در تحلیلها را بررسی میکنیم. اگر در رابطه بازار مشتقات اطلاعات کمی دارید، پیش از خواندن این مقاله، بهتر است سری به مقاله زیر بزنید.
Open Interest چیست؟
اپن اینترست یا سود باز تعداد معاملات مشتقات است که توسط معاملهگران و سرمایهگذاران در موقعیتهای فعال هستند. این پوزیشنها باز شدهاند، اما بسته یا منقضی نشده اند. محاسبه شاخص OI فارغ از شورت یا لانگ بودن پوزیشنها انجام میشود. زمانی که طی ۱ روز در بازار مشتقات تعداد پوزیشنهایی که بسته میشود از تعداد پوزیشنهایی که باز میشود بیشتر باشد، سود باز کاهش مییابد. عکس این اتفاق نیز منجر به افزایش Open Interest میشود. این مساله در بازارهایی که قراردادهایی با میزان ثابت دارند، بیشتر به چشم میخورد. ممکن است در نمودارهایی که از اپن اینترست دیدهاید، یکای نمودار بر حسب دلار باشد که در آن صورت بدین معنی است که ارزش اسمی (nominal value) قراردادهای منقضی نشده، محاسبه شده است.
به عنوان مثال فرض کنید که سود باز برای معاملات یک رمزارز خاص صفر باشد. روز بعد سرمایهگذاران ۱۰ قرارداد جدید (شورت یا لانگ) را باز میکنند، بنابراین OI به ۱۰ میرسد. در روز بعدی مجدد ۱۰ معامله جدید باز شده و ۵ قرارداد بسته میشوند، در نتیجه شاخص سود باز با ۵ واحد افزایش به ۱۵ میرسد.
افزایش یا کاهش Open Interest چه چیزی را نشان میدهد؟
تکنیکالیستها از سود باز در کنار معیارهای دیگر، برای سنجش قدرت روند بازار استفاده میکنند. افزایش OI نشان میدهد که معاملهگران جدید در حال ورود به بازار هستند و ممکن است برای تایید روند فعلی بازار مورد استفاده قرار گیرد. کاهش اپن اینترست نشان میدهد که معاملهگران در حال بستن موقعیت خود هستند و روند فعلی ممکن است ضعیف شود.
OI همچنین بینشی را در مورد اینکه آیا بازار در یک روند خاص قرار دارد یا بین قیمتهای مختلف در نوسان و اصطلاحا رنج زدن است، ارائه میدهد. افزایش Open Interest نشان میدهد که موقعیتهای جدید در حال افزایش هستند، که نشانهای از یک بازار سالم و با روند فعال است. همچنین کاهش شاخص OI به معنای کاهش تعداد پوزیشنها و بستهشدن معاملات است که نشاندهنده ورود بازار به محدوده رنج میتواند باشد.
مقایسه Open Interest و حجم معاملات
بهره باز تا حدودی شبیه به حجم معاملات است، اما این دو مفهوم کاملا متمایز هستند. حجم معاملات از میزان رمزارز، تعداد سهام یا قراردادهای معاملهشده در یک دوره زمانی خاص مثلا ۲۴ ساعت محاسبه میشود و پیگیری این پارامتر میتواند به معاملهگران کمک کند تا قدرت روند حرکتی قیمت یک دارایی را بسنجند. حجم معاملات به طور کلی به صورت نسبی بررسی میشود.
در سرمایهگذاریهایی که در بازارهای با مارکت کپ کم انجام میشود، احتمالا حجم معاملات کمتری نسبت به رمزارزهای با ارزش بازار زیاد مشاهده میشود و حجم معاملات آنها باید با میانگین حجم روزانه همان دارایی در شرایط مختلف مقایسه شود.
به طور کلی یک تغییر قابل توجه در قیمت با حجم معاملات بالاتر از حد معمول، نشاندهنده تغییر بالقوه در جهت روند است. افزایش قابل توجه قیمت به پشتوانه حجم معاملات کم نیز میتواند نشاندهنده معکوس شدن روند احتمالی باشد. به طور خلاصه حجم معاملات به تعداد قراردادهای معامله شده در یک دوره خاص اشاره دارد، در حالی که Open Interest بیانگر مجموع تمام قراردادهای باز است که در بازار تسویه نشدهاند.
سود باز در بازار معاملات فیوچر و آپشن
شاخص OI در بازارهای فیوچر بسیار مفیدتر از آپشن است و برخی معاملهگران Option حتی این معیار را به طور کامل نادیده میگیرند. دلیلش این است که هیچ راهی برای اندازهگیری واقعی خرید یا فروش قراردادهای آپشن با استفاده از OI وجود ندارد، اما همراه با حجم معاملات میتواند دیدی از تغییرات قیمت، قدرت روند و نقدینگی را بدهد.
اگر حجم معاملات یک رمزارز بسیار بیشتر از تعداد معاملات منقضی نشده آن باشد، نشان میدهد که ممکن است بازار ثانویه پویایی برای خرید و فروش آپشن وجود نداشته باشد و اختلاف قیمت Bid و Ask (یا همان اسپرد) ممکن است افزایش یابد.
قراردادهای اختیار معامله با OI قابل توجه نشان میدهد که معامله آن با اسپرد معقول بین پیشنهادات و درخواستها آسانتر خواهد بود. معاملهگران هرگز نمیخواهند نقدینگی خود را در قراردادهایی که سود باز صفر یا کمی دارند، محبوس کنند. شناسایی این فرصتهای معاملاتی با استفاده از معیارهای حجم و بهره باز به معاملهگران این امکان را میدهد که راحتتر وارد بازارها شده و با بهترین قیمت ممکن از آن خارج شوند.
سنجش احساسات حاکم بر بازار به کمک اپن اینترست
معاملهگران همچنین میتوانند تغییرات قیمت، حجم و سود باز را برای سنجش احساسات بازار (market sentiment) رصد کنند. افزایش OI و حجم معاملات در بازاری صعودی، معمولا به شاخص یا نمودار چیست؟ معنی تایید روند است؛ در حالی که اگر قیمت افزایشی و این دو متریک در حال کاهش باشند، نشانه روند بازگشتی و احساسات خرسی است.
در طرف مقابل اگر قیمتها کاهشی بوده و حجم معاملات و تعداد معاملات منقضی نشده در حال افزایش باشد، نشانهای مبنی بر تایید روند و ادامه نزول قیمتهاست. از سویی دیگر اگر قیمتها شاخص یا نمودار چیست؟ کاهشی باشد اما حجم معاملات و سود باز در حال کم شدن باشد، میتوان تعبیری مبنی بر تغییر روند یا کاسته شدن از شدت روند نزولی داشت.
پرسش و پاسخ (FAQ)
- Open Interest چیست؟
شاخص OI نشاندهنده تعداد معاملات مشتقات (لانگ و شورت) است که باز هستند و هنوز تسویه یا بسته نشدهاند. - آیا اپن اینترست به تنهایی برای تصمیمگیری کافی است؟
خیر این شاخص را باید در کنار سایر پارامترها مثل حجم معاملات قرار داد تا بتوان تحلیلی از روند احساسات بازار داشت. - افزایش Open Interest چه چیزی را نشان میدهد؟
افزایش OI نشان میدهد که معاملهگران جدید در حال ورود به بازار هستند. این معیار به تنهایی نشانه محکمی نیست و باید در کنار حجم معاملات مورد بررسی قرار گیرد. - کاهش سود باز چه چیزی را نمایش میدهد؟
کاهش اپن اینترست نشان میدهد که معاملهگران در حال بستن موقعیت خود هستند و روند فعلی ممکن است ضعیف شود.
جمعبندی
بازار ارزهای دیجیتال میتواند در روزها، ساعتها و حتی دقیقههای نزدیک به زمان انقضای قراردادهای آتی به شدت نوسان داشته باشد. شاید شما اهل معامله در بازار اسپات باشید، اما اتفاقات قراردادهای آتی میتوانند به میزان قابل توجهی بر میزان سودآوری شما اثر بگذارند. همچنین برخلاف بازار سهام، ارزهای دیجیتال ۲۴ ساعته در حال معامله هستند و نوسانات قیمت هر لحظه ممکن است اتفاق بیفتد. تریدرها با درک اینکه چگونه پارامتری مثل سود باز بر قیمت ارزهای دیجیتال تاثیر میگذارد و تجزیه و تحلیل سناریوی بازار فعلی و تفسیر صحیح احساسات، میتوانند تصمیمات آگاهانهای در مورد سرمایهگذاریهایشان بگیرند. در این مقاله پس از آشنایی با این که Open Interest چیست و چگونه محاسبه میشود، اثرگذاری آن بر قیمت و احساسات بازار بررسی شد. آیا تا به حال از این پارامتر در تحلیلهایتان استفاده کردهاید؟ نظر خود را با کاربران میهن بلاکچین به اشتراک بگذارید.
آموزش نحوه خواندن نمودار ارزهای دیجیتال برای معاملهگران
خواندن نمودار ارزهای دیجیتال برای پیدا کردن بهترین زمان خرید یا فروش یک دارایی، برای معامله گران ضروری است؛ تحلیل تکنیکال میتواند به سرمایه گذاران کمک کند تا روندهای بازار را شناسایی کرده و حرکتهای آتی قیمت یک دارایی را پیش بینی کنند. خواندن نمودارهای بازار کریپتو میتواند به سرمایه گذاران کمک کند تا بر اساس روندهای صعودی و نزولی بازار تصمیمات آگاهانه بگیرند.
حرکت صعودی در نمودار به روند افزایشی قیمت اشاره دارد که توسط گاوها یا خریداران یک دارایی انجام میشود و در مقابل نیز حرکت نزولی به یک روند ریزشی قیمت که توسط خرسها یا فروشندگان ایجاد میشود، اشاره دارد. تحلیل تکنیکال میتواند به تریدر ها کمک کند تا روندها و الگوهای قیمتی را در نمودارها برای یافتن فرصتهای معاملاتی ارزیابی کنند.
کاربرد تحلیل تکنیکال در نمودار ارزهای دیجیتال چیست؟
«تکنیکال» به تجزیه و تحلیل فعالیتهای معاملاتی و تغییرات قیمتی یک دارایی در گذشته اشاره دارد که به گفته تحلیلگران تکنیکال، ممکن است پیش بینی کننده مفیدی برای حرکتهای آتی قیمتی یک دارایی باشد. تحلیل تکنیکال اولین بار توسط چارلز داو، بنیانگذار و سردبیر وال استریت ژورنال و یکی از بنیانگذاران Dow Jones & Company معرفی شد.
اعتبار تحلیل تکنیکال به این بستگی دارد که آیا بازار تمام اطلاعات شناخته شده مربوط به یک دارایی معین را قیمت گذاری کرده است یا خیر. معامله گرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند و روانشناسی بازار را به کار می گیرند، معتقدند که تاریخ در نهایت تکرار خواهد شد.
تحلیلگران تکنیکال ممکن است تجزیه و تحلیل فاندامنتال را هم در استراتژی معاملاتی خود بگنجانند تا تعیین کنند که آیا یک دارایی ارزش خریدن دارد یا خیر و تصمیمات خود را با تجزیه و تحلیل سیگنالهای معاملاتی تکمیل کنند تا بدانند چه زمانی باید خرید و چه زمانی بفروشند تا سود خود را به حداکثر برسانند.
چارلز داو به ایجاد اولین شاخص بورس در سال 1884 کمک کرد. ایجاد این شاخص با ایجاد میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) دنبال شد که یک شاخص قیمتی است که 30 شرکت بزرگ سهامی عام در ایالات متحده را دنبال میکند. نظریه داو به لطف مشارکت چندین تحلیلگر دیگر از جمله ویلیام همیلتون، رابرت تیا و ریچارد راسل دستخوش تغییراتی شده است.
اولین اصل نظریه داو یکی از اصول اصلی تحلیل تکنیکال است: بازار تمام اطلاعات موجود درباره قیمت داراییها را منعکس میکند و بر این اساس این اطلاعات، دارایی را قیمت گذاری میکند. به عنوان مثال اگر از یک شرکت انتظار برود سود دارایی مثبت باشد، بازار قیمت آن دارایی را صعودی پیش بینی میکند.
نمودارهای کندل استیک چیست؟
روندهای بازار ارزهای دیجیتال را میتوان از طرق مختلف بررسی و تجزیه و تحلیل کرد و برای این کار انواع مختلفی از نمودارها در دسترس معاملهگران قرار دارند. نمودارهای کندل کریپتو به دلیل ماهیت کندل استیکها اطلاعات بیشتری را ارائه میدهند.
نمودارهای کندل استیک ارزهای دیجیتال زمان را در خط افقی و اطلاعات قیمتی را در محور عمودی نشان میدهند. این نمودارها را میتوان در بازه های زمانی مختلف تنظیم کرد که کندل ها در واقع نشان دهنده آن بازه زمانی هستند. برای مثال، اگر نمودار معاملات کریپتویی روی یک بازه زمانی چهار ساعته تنظیم شود، هر کندل چهار ساعت فعالیت معاملاتی را نشان میدهد.
هر کندل در این نمودار اساسا از بدنه و دنباله تشکیل شده است. بدنه هر کندل نشاندهنده قیمتهای باز و بسته شدن آن بازه است، در حالی که فیتیله بالایی نشاندهنده این است که قیمت یک ارز دیجیتال در آن بازه زمانی چقدر بالا رفته است، و فتیله پایین نشاندهنده کاهش قیمت آن است.
به طور مشابه، کندلها ممکن است دو رنگ متفاوت داشته باشند: سبز یا قرمز. کندل سبز نشان میدهد که قیمت در دوره مورد بررسی افزایش یافته، در حالی که کندل قرمز نشان میدهد که قیمت کاهش یافته است.
ساختار ساده کندلها می تواند اطلاعات زیادی را در اختیار کاربران قرار دهد. تحلیلگران تکنیکال ممکن است از الگوهای کندل استیک برای شناسایی شاخص یا نمودار چیست؟ برگشت احتمالی روند استفاده کنند. معاملهگران ارزهای دیجیتال باید از الگوهای کندلهای صعودی و نزولی آگاه باشند.
به عنوان مثال یک دنباله بلند در بالای بدنه کندل میتواند نشان دهد که معاملهگران در سود هستند و ممکن است به زودی اقدام به فروش کنند؛ در مقابل نیز یک دنباله بلند در پایین کندل میتواند به این معنی باشد که معامله گران هر بار که قیمت کاهش مییابد، اقدام به خرید در سطوح پایین میکنند.
سطوح حمایت و مقاومت در نمودار کندل استیک
خواندن نمودارهای کندل استیک کریپتو در نمودار ارزهای دیجیتال با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت آسان تر است و این سطوح با استفاده از خطوط روند قابل شناسایی هستند. خطوط روند خطوطی هستند که با اتصال یک سری قیمتها روی نمودارها ترسیم میشوند.
سطوح پشتیبانی، نقاط قیمتی هستند که انتظار میرود ریزش ارزهای دیجیتال یا هر دارایی دیگر به دلیل تمرکز علاقه به خرید در آن سطح متوقف شود. سطوح مقاومت نیز نقاط قیمتی هستند که در آنها فروش متمرکز برای کسب سود وجود دارد.
سطوح حمایت و مقاومت را میتوان از طریق خطوط روند شناسایی کرد، زیرا این موارد شناسایی الگوهای نمودار ارزهای دیجیتال را آسانتر میکنند. یک خط روند صعودی با استفاده از اتصال اولین کف قیمتی و دومین کف قیمتی یک ارز دیجیتال، در یک بازه زمانی مشخص ترسیم میشود. سطوحی که این خط روند را لمس میکنند به عنوان پشتیبانی در نظر گرفته میشوند.
یک خط روند نزولی نیز با استفاده از اتصال اولین اوج و دومین اوج قیمتی ترسیم میشود و سطوحی که این خط را لمس میکنند به عنوان سطوح مقاومت در نظر گرفته میشوند. بر اساس خطوط روند و سطوح حمایت و مقاومت می توان از استراتژی های مختلفی استفاده کرد. به عنوان مثال، برخی از تحلیلگران تکنیکال به سادگی نزدیک به حمایت خطوط روند صعودی خرید میکنند و نزدیک به مقاومت خطوط روند نزولی نیز میفروشند.
میانگین متحرک در نمودار ارزهای دیجیتال چیست؟
میانگین متحرک (MA) یکی از رایجترین انواع شاخصهای تکنیکال و خواندن نمودار ارزهای دیجیتال است.
متداول ترین میانگین های متحرک برای دوره های 10، 20، 50، 100 یا حتی 200 روزه استفاده میشوند. انواع مختلفی از میانگین متحرک مورد استفاده معامله گران وجود دارد. میانگین متحرک ساده (SMA) به سادگی میانگین قیمت یک دارایی در یک دوره معین را جمع میکند و حاصل را بر تعداد دوره ها تقسیم می کند.
میانگین های متحرک شاخص های عقب ماندهای هستند زیرا بر اساس قیمتهای گذشته محاسبه میشوند. معامله گران اغلب از میانگین متحرک به عنوان سیگنال برای خرید و فروش داراییها استفاده می کنند.
شاخص مکدی (MACD) یا شاخص واگرایی همگرایی میانگین متحرک
اندیکاتور MACD، مخفف عبارت Moving average convergence divergence است. این شاخص توانایی شناسایی کلیه فرصتهای موجود در بین بازارهای مالی را دارد و نقشی کمک کننده به شما در انجام تحلیل تکنیکال ایفا میکند. شاخص MACD در واقع قابلیت بررسی چگونگی وضعیت یک دارایی را دارد و میتواند چگونگی روند آن را مشخص کند.
MACD از تفریق میانگین متحرک نمایی 26 روزه از میانگین متحرک نمایی 12 روزه به دست میآید. سپس، یک میانگین متحرک نمایی 9 روزه از MACD، که خط سیگنال (signal line) نیز نامیده میشود، روی خط MACD کشیده میشود که میتواند به تریدرها سیگنالهای خرید و فروش بدهد.
وقتی میانگین متحرک نمایی 12 روزه از میانگین متحرک نمایی 26 روزه عبور میکند، MACD سیگنال فروش را نشان میدهد، در حالی که عکس آن نشان میدهد که زمان خرید دارایی فرا رسیده است.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکتی است که نشان میدهد یک دارایی بیش از حد خرید شده یا بیش از حد فروخته شده است. RSI بین دو عدد 0 تا 100 در نوسان است.
این اندیکاتور از یک بازه زمانی 14 روزه استفاده میکند و زمانی که شاخص RSI یک ارز دیجیتال به زیر 30 میرسد، اشباع فروش در نظر گرفته میشود؛ در حالی که با رسیدن شاخص قدرت نسبی به بالای 70، وضعیت اشباع خرید را نشان میدهد.
دیدگاه شما