ابر ایچیموکو در تحلیل تکنیکال، اندیکاتور Ichimoku
ابر ایچیموکو با نام Ichimoku Cloud ، اگرچه یک کلمه cloud یا ابر را به دنبال دارد اما در واقع مجموعه ای از اندیکاتورها هستند که به عنوان یک سیستم معاملاتی مستقل طراحی شده اند. این اندیکاتورها می توانند برای شناسایی موارد حمایت و مقاومت، تعیین جهت یک روند، و تولیدات سیگنال های معاملاتی مورد استفاده قرار گیرند.
ابر ایچیموکو یکی از ابزارهای پیچیده تحلیل تکنیکال است که کار کردن با آن بدون شناخت کافی اصلاً ساده نیست. در این یادداشت نگاهی به سیگنالها و معانی نحوه برخورد ابر ایچیموکو داشته و تلاش میکنیم تا در نهایت به محدودیتهای موجود بر سر مسیر استفاده از آن نیز نیمنگاهی داشته باشیم.
Ichimoku Kinko Hyo نام ژاپنی این تکنیک است که به عنوان ” نمودار تعادل در یک نگاه” ترجمه شده است. چارتیست ها با استفاده از ابر ایچیموکو می توانند با یک نگاه روند را شناسایی کنند و به دنبال سیگنال های بالقوه در آن روند باشند.
تقسیم بندی موجود در ابر ایچیموکو
در هر زمان معین پنج خط در نمودار ابر ایچیموکو وجود دارد . اجازه دهید قبل از بررسی عمیق نوع استراتژی، به سراغ اندیکاتورها برویم و یک واکاوی اجمالی نسبت به تقسیم بندی ها داشته باشیم.
در تصویر بالا پنج خط قابل رویت است که در ذیل به معرفی هر یک می پردازیم :
tanken-sen (خط تغییر) : ۲ / (۹ دوره ی بالا + ۹ دوره ی پایین). در نمودار روزانه، این خط در وسط محدوده ی ۹ روز بالا و پایین قرار دارد. که تقریباً در بر گیرنده ی مدت زمان دو هفته ای است.
kijun-sen (خط پایه) : ۲ / (۲۶ دوره ی بالا + ۲۶ دوره ی پایین). در نمودار روزانه ابر ایچیموکو، این خط در وسط محدوده ی ۲۶ روز بالا و پایین قرار دارد، که تقریبا یک مدت زمان یک ماهه است.
senko span A (محدوده ی پیشرو A) : 2 / (خط تغییر + خط پایه). این در وسط مابین خط تغییر و خط پایه قرار دارد. محدوده پایه عملکرد RSI ی پیشرو A، یکی از دو مرز cloud یا ابر را تشکیل می دهد. از آن به عنوان پیشرو یاد می شود زیرا ۲۶ دوره ی آینده را ترسیم می کند و تشکیل دهنده ی مرز سریع تر ابر است.
senkou span B (محدوده ی پیشرو B) : در نمودار روزانه ابر ایچیموکو ، این خط در وسط محدوده ی ۵۲ روز بالا و پایین قرار دارد پایه عملکرد RSI که مدت زمان آن اندکی، کمتر از ۳ ماه است. تنظیمات محاسبات پیش فرض ۵۲ دوره است اما قابلیت تنظیم را دارد. این مقدار ۲۶ دوره ی آینده را ترسیم می کند و مرز آهسته تر ابر را شکل می دهد.
chikow span یا lagging span (محدوده تاخیری) : به عنوان یکی از مولفه های ابر ایچیموکو می باشد که از طریق ترسیم قیمت ۲۶ دوره ی قبل، نسبت به آخرین قیمت بسته شده، ایجاد می شود. طراحی آن به گونه ای است که به معامله گران امکان ارتباط بین روند فعلی و گذشته را می دهد.
استراتژی ابر ایچیموکو
چارتیست ها از ابر ایچیموکو برای شناسایی روند کلی و ایجاد تعصب که یکی از مباحث مهم در روانشناسی معاملات است استفاده می کنند. به یک باره گفته می شود که تعصب رخ داده است، در این حالت چارتیست ها زمانی که قیمت ها از خط پایه (خط قرمز) عبور کنند منتظر یک اصلاح خواهند بود. هنگامی که قیمت ها از خط تغییر (خط آبی) عبور می کنند، سیگنال واقعی شروع می شود تا پایان اصلاح را نشان دهد.
این استراتژی معاملاتی مبتنی بر ابر ایچیموکو، سه معیار را برای یک سیگنال صعودی تعیین می کنند. اول، زمانی که قیمت ها در بالای پایین ترین سطح ابر ایچیموکو باشند، تعصب معاملاتی (bias trading) صعودی می باشد. به عبارت دیگر، قیمت ها بالاتر از ابر هستند یا اینکه بالاتر از سطح پشتیبانی ابر باقی می مانند. دوم، قیمت ها برای نشان دادن یک پس رفت و بهبود نسبت ریسک به پاداش در موقعیت های بلند جدید، به زیر خط پایه حرکت میکنند. سوم، زمانی که قیمت ها معکوس شده و به بالای خط تغییر حرکت می کنند، یک سیگنال صعودی ایجاد شده است.
همان طور که مشاهده می کنید این سه معیار تنها در یک روز ایجاد نمی شوند. در مرحله ی اول، روندی که توسط ابر ایچیموکو تعریف شده است صعودی است، دوم، سهام با حرکت به زیر خط پایه پس رفت می کند. سوم، سهام با حرکت به بالای خط تغییر، به سمت رشد خود برگردانده می شود.
مروری بر سیگنال خرید :
- قیمت در بالای پایین ترین سطح ابر ایچیموکو (حالت صعودی تعصب)
- قیمت به زیر خط پایه حرکت می کند (پس رفت)
- قیمت به بالای خط تغییر حرکت می کند (چرخش به سمت رشد)
و همچنین برای یک سیگنال نزولی سه معیار وجود دارد. اول، زمانی که قیمت ها در زیر بالاترین سطح ابر ایچیموکو قرار دارند، تعصب معاملاتی نزولی است. این بدان معنا است که قیمت یا زیر ابر است یا اینکه نباید فراتر از مقاومت ابری باشد. دوم، قیمت برای نشان دادن یک جهش در داخل یک روند نزولی بزرگ تر به سمت بالای خط پایه حرکت می کند. و سوم، زمانی که قیمت معکوس می شود و به سمت زیر خط تغییر حرکت می کند، یک سیگنال نزولی ایجاد می شود.
مروری بر سیگنال فروش :
- قیمت در زیر بالاترین سطح ابر ایچیموکو قرار دارد (حالت نزولی تعصب)
- قیمت به بالای خط پایه حرکت کند (جهش)
- قیمت به زیر خط تغییر حرکت کند (سیر نزولی)
مثال معاملاتی مبتنی بر ابر ایچیموکو
نمونه های زیر نشان دهنده SANDISK (SNDK) به همراه پنج مورد از تعصب های معاملاتی در یک دوره ی ۱۲ ماهه است. اگرچه سهام از ژانویه ۲۰۱۱ تا آگوست ۲۰۱۱ کاهش پیدا کرده است اما تعصب معاملاتی از ژانویه تا ژوئن سه برابر شده است(کادر آبی). سیگنال های ۱ و ۲ منجر به whipsaw می شوند زیرا SNDK ، ابر ایچیموکو را نگه نمی دارند. تعصب معاملاتی می تواند اغلب برای سهام های فرّار و سبک تغییر کند زیرا ابر بر مبنای اندیکاتورهای تأخیری و کند است.
همواره یک روند نسبتأ قوی برای حفظ تعصب معاملاتی لازم است. در طی یک روند صعودی قوی، قیمت ها در بالای سطح پایین تر ابر ایچیموکو باقی می مانند، و در طی یک روند نزولی شدید، قیمت ها در زیر سطح بالاتر ابر ایچیموکو باقی می مانند. تعصب معاملاتی در اوایل ژوئن به سمت نزولی شدن پیش رفت تا جایی که یک رکود بسیار قوی را رقم زد. در این مدت دو سیگنال فروش وجود داشت : سیگنال ۳ منجر به whipsaw شد اما سیگنال ۴ بیش از یک رکود شدید منجر شد.
بعد از یک معکوس شدن شدید در ماه آگوست ، تعصب معاملاتی در ماه سپتامبر به سمت صعودی شدن پیش رفت و به مدت طولانی در این حالت باقی ماند . اولین پس رفت، یک سیگنال خرید(۵) ایجاد کرد که در زیر خط پایه (قرمز) قرار دارد و همین طور حرکت بعدی به سمت بالای خط تغییر (آبی) بود و دو سیگنال دیگر(۶ و ۷) نیز در طی یک دوره مشخص وجود دارند.
معاملهگران معمولاً از ابر ایچیموکو بسته به موقعیت قیمت، به عنوان یک ناحیه حمایت یا مقاومت استفاده میکنند. ابر، یک سطح مقاومت / حمایت برای برنامهریزیهای آتی ایجاد خواهد کرد. این یکی از علل تمایز ابر ایچیموکو نسبت به سایر ساختارهای تکنیکالی است که عموماً مقاومتها و حمایتها را برای حال حاضر تعریف میکنند. معاملهگران بهتر است از ابر ایچیموکو در ترکیب با سایر اندیکاتورهای تکنیکال استفاده کنند؛
این کمک میکند تا بازدهی تعدیلشده توسط ریسک را به حداکثر برسانند. به عنوان مثال معمولاً ابر ایچیموکو با اندیکاتور RSI جفت میشود و به کمک آن میتوان از حرکت نمودار به سمتی خاص اطمینان بیشتری حاصل کرد. همچنین مهم است که به جریانهای بزرگتر هم به منظور درک تعامل جریانهای کوچک با آنها، نیم نگاهی داشته باشید.
مثلاً در طول یک جریان نزولی شدید، ممکن است قیمت به سمت ابر فشار وارد کند یا حتی ذرهای در بالاتر از آن قرار بگیرد، اما این فقط یک مقطع بسیار کوتاه پیش از سقوط مجدد باشد. اینکه شما صرفاً بر اندیکاتور تمرکز کنید و تصویر کلی و بزرگتر را نادیده بگیرید، در بلندمدت نتیجهای جز شکست به همراه ندارد. نگاه به تلاقیها یا همان (Crossover)ها نیز روش دیگری برای درک پیام و رهیافتهای ابر ایچیموکو است.
به دنبال حرکت خط تغییر(خط تانکنسن) به سمت بالای خط اصلی(خط کیجونسن) باشید؛ مخصوصاً هنگامی که قیمت بالای ابر قرار دارد. این میتواند یک سیگنال قوی باشد. یک انتخاب این است که معاملات را تا زمان سقوط خط تغییر به زیر خط اصلی متوقف کنید. به علاوه تلاقیهای ناشی از هر یک از خطوط دیگر میتواند بسته به موقعیت برای نقطه خروج استفاده شود.
حرکت طولانیمدت قیمت زیر یا روی ابر بدون ورود به آن، میتواند به معنی خنثی بودن ابر باشد
تفاوت بین ابر ایچیموکو و میانگین متحرک
در حالی که ابر ایچیموکو از میانگینها برای تثبیت موقعیت خود استفاده میکند، نمیتوان آن را با میانگینهای متحرک یکسان و از یک جنس پنداشت. میانگینهای متحرک عادی، قیمتهای بسته شدن را گرفته ، جمع میکنند و منتجه را بر تعداد کل تقسیم میکنند. در یک میانگین متحرک ۱۰ دورهای، قیمتهای بسته شدن ۱۰ دوره پیش هم جمع میشوند و سپس بر ۱۰ تقسیم میشوند تا میانگین جدید حاصل شود.
به این موضوع دقت کنید که تفاوت محاسبات ابر ایچیموکو در چیست؟ آنها بر بالاها و پایینهای یک دوره و تقسیم آنها بر دو متکی هستند. به علاوه، میانگینهای ایچیموکو حتی اگر منتج به اعداد مشترکی با میانگینهای متحرک معمول شوند، معنای متفاوتی را بدست میدهند. البته این سخن به معنی برتری یکی بر دیگری نیست؛ همیشه بدانید که هر یک از اندیکاتورها کارکرد خاص خود را دارد.
معاملهگیر باهوش میداند هیچ اندیکاتوری برتری مطلق ندارد و هر یک برای هدف و موقعیت خاصی برتری دارند
محدودیتهای ابر ایچیموکو
اندیکاتور میتواند یک نمودار را با انبوهی از خطوط در هم رفته، شلوغ کند. برای رفع این مشکل، برخی از نرمافزارها این امکان را فراهم میکنند که برخی خطوط خاص، بسته به انتخاب کاربر، مخفی شده و از دید خارج شوند. به طور مثال، کاربر میتواند تمام خطوط غیر از محدوده پیشرونده A و جفت آن یعنی B را مخفی کند. با این کار در عمل تنها خطوط اصلی که ابر را ایجاد میکنند باقی خواهند ماند.
باید تأکید کرد که انجام این کار همیشه و برای هر معاملهگری پیشنهاد نمیشود؛ هر معاملهگر بسته به سبک تفکر خود باید تعیین کند محتاج اطلاعات کدام خطوط است و مابقی را حذف کند. این مسئله کاملاً متغیر و وابسته به تدبیر شخصی اوست. محدودیت دیگری که ابر ایچیموکو دارد این است که با اتکای بر اطلاعات تاریخی و سوابق شکل میگیرد. در حالی که دو مورد از این نقاط داده، در آینده ترسیم میشوند، هیچ چیزی در فرمول به شکل ذاتی آیندهنگرانه و پیشبینیکننده نیست. میانگینها به سادگی در آینده ترسیم میشوند.
ابر ایچیموکو همچنین گاهاً به تمامی بیمعنی و فاقد ارتباط معناداری با وضعیت نمودار خواهد بود. این در شرایطی رخ میدهد که قیمت برای مدت طولانی بالاتر یا پایینتر از ابر حرکت کند. در شرایطی این چنینی، خط تغییر، خط اصلی و تلاقی آنها اهمیت زیادی پیدا میکنند زیرا تا حدی ارتباط خود را با قیمت در شرایط نزدیکتری حفظ میکنند.
سبزی و قرمزی ابرها به استراتژیهای شما جهت میدهند
نتیجه گیری
ابر ایچیموکو در تحلیل تکنیکال ابزاری است که معمولا برای شناسایی تعصب معاملاتی ،تعیین نقاط اصلاح، و زمان بندی نقاط عطف یا چرخش استفاده می شود. ابرها آهنگ حرکت کلی را تنظیم می کنند و چشم انداز طولانی تری از روند قیمت ارائه می دهند. خط تغییر (آبی) یک اندیکاتور نسبتا کوتاه مدت است و طوری طراحی شده است تا هر چه زودتر دچار گردش شود. گردش زود هنگام سبب بهبود نسبت ریسک به پاداش در معاملات می شود.
اندیکاتور تکنیکال اطلاعات مرتبط و به هم پیوستهی را در یک نگاه بر مبنای میانگینها ارائه میکند. در ادامه قصد بررسی برخی حالتهای روتین وضع ابر ایچیموکو و پیامهای قابل دریافت از آنها را داریم:
- جریان میانگین یا همان (Overall Trend) هنگامی بالاست که قیمت بالای ابر باشد و هنگامی پایین است که قیمت زیر ابر باشد. همچنین وقتی که نمودار داخل ابر است، میتوان گفت بازار سمت و سوی مشخصی ندارد و در اصطلاح انگلیسی (Trendless) است. البته گاهاً به این وضعیت، وضعیت انتقال نیز گفته میشود.
- هنگامی که محدوده پیشرو A در حال رشد است و روی محدوده پیشرو B قرار دارد، به تأیید روند صعودی بازار کمک میکند . به همین علت فضای بین خطوط سبز میشود. در عین حال هنگامی که محدوده پیشرونده A در حال ریز است و زیر محدوده پیشرو B قرار دارد، این تأییدی بر روند نزولی بازار است. به همین علت در این شرایط ابر قرمز میشود.
چند پرسش در باب شناخت بهتر ابر ایچیموکو
آیا استراتژی ابر ایچیموکو کارآمد است؟
این استراتژی نیز مانند هر استراتژی دیگری، کلید در صندوق گنج نیست و باید با ملاحظات خاصی پیاده شود. در مجموع میتوان گفت نسبت به سایر استراتژیهای رایج برتریهای محسوسی دارد و در عین حال همین برتریها برای یک معاملهگر مبتدی میتواند به یک کابوس بدل شود. بسیار مهم است که این استراتژی را به دقت بشناسید. به همین علت پیشنهاد میکنیم حتماً جزئیات متن را چند بار بخوانید.
تمایز و برتری ابر ایچیموکو در چیست؟
از اساس ابر ایچیموکو مجموعهای از اندیکاتورهای تکنیکال را شامل میشود که نواحی و سطوح حمایت و مقاومت را در کنار جهت روند کلی بازار و آهنگ کلی حرکت نشان میدهند. این کار با دریافت مجموعهای مرکب از دادههای میانگین و نقطهگذاریهای خاص انجام میشود. همین گستردگی حیطه دادهها و توانایی شناخت شرایط مختلف بازار ، باعث شده تا ابر ایچیموکو تمایز محسوسی نسبت به سایر استراتژیها داشته باشد.
بهترین تایم فریم برای اجرای ابر ایچیموکو چیست؟
اگر شما یک معاملهگر روزانه هستید یا نوسانگیری شگرد شماست، ابر ایچیموکو را میتوانید در تایمفریمهای حتی یک دقیقهای استفاده کنید؛ هرچند ما به معاملهگران روزانه تایم فریم ۶ ساعت را پیشنهاد میکنیم. بالعکس، اگر شما یک معاملهگر بلندمدت هستید، میتوانید اندیکاتور را بر نمودارهای روزانه یا حتی هفتگی اعمال کنید.
کدام اندیکاتور در همنشینی با ابر ایچیموکو منجر به بهبود عملکرد میشود؟
پاسخ اندیکاتور RSI است. اندیکاتوری که ما برای این کار به شما پیشنهاد میکنیم، اندیکاتور RSI است که عملکرد عالی در ترکیب با ابر ایچیموکو دارد. هنگام استفاده از ابر، برای سوار شدن بر روند مهم است که بتوانید درک کنید آیا روند به پایان رسیده یا یک سیگنال معکوس بالقوه حکم به خروج میدهد.
آموزش تحلیل تکنیکال ؛ شاخصهای تکنیکال (بخش اول)
تریدرها علاوه بر مطالعه در مورد الگوهای شمعی، میتوانند از منابع بیشمار شاخصهای تکنیکال استفاده کنند تا در تصمیمگیریهای معاملاتی به آنها کمک کنند. شاخصهای تکنیکال (اندیکاتورها) سیگنالهای ابتکاری یا مبتنی بر الگوها هستند که توسط قیمت، حجم یا قراردادهای باز مورد استفاده تریدرها تولید میشوند.
شما در معاملات ارزهای دیجیتال و هر دارایی دیگری میتوانید از تحلیل تکنیکال به عنوان بخشی از استراتژی خود استفاده کنید و این امر شامل مطالعه شاخصهای تکنیکال مختلف نیز هست. شاخصهای تکنیکال محاسبات ریاضی هستند که به صورت خطوط در نمودار قیمت ترسیم شده و میتوانند به تریدرها در شناسایی سیگنالها و روندها کمک کنند.
تحلیلگران تکنیکال با تجزیه و تحلیل دادههای گذشته، از شاخصها برای پیشبینی حرکت قیمت در آینده استفاده میکنند. نمونههایی از شاخصهای تکنیکال رایج عبارتند از میانگین متحرک، شاخص قدرت نسبی (RSI)، شاخص جریان پول (MFI)، استوکستیک، واگرایی/همگرایی میانگین متحرک (MACD) و باندهای بولینگر.
نحوه عملکرد شاخصهای تکنیکال
تحلیل تکنیکال یک دانش است که برای ارزیابی سرمایهگذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی پایه عملکرد RSI با تجزیه و تحلیل روندهای آماری حاصل از فعالیتهای معاملاتی مانند حرکت قیمت و حجم مورد استفاده قرار میگیرد. بر خلاف تحلیلگران فاندامنتال که سعی میکنند ارزش ذاتی یک دارایی یا ارز دیجیتال را بر اساس دادههای مالی یا اقتصادی ارزیابی کنند، تحلیلگران تکنیکال بر الگوهای حرکت قیمت، سیگنالهای معاملاتی و سایر ابزارهای تحلیلی تمرکز میکنند تا قدرت یا ضعف یک دارایی را ارزیابی کنند.
شاخصهای تکنیکال که به عنوان «تکنیکال» نیز شناخته میشوند، روی دادههای معاملاتی مانند قیمت، حجم و قراردادهای باز تمرکز میکنند، نه اصول اولیه یک معامله، مانند درآمد، بازده یا حاشیه سود. شاخصهای تکنیکال معمولاً توسط معاملهگران فعال استفاده میشوند، زیرا برای تجزیه و تحلیل حرکتهای کوتاه مدت قیمت طراحی شدهاند، اما سرمایهگذاران بلند مدت نیز ممکن است از این شاخصها برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده کنند.
انواع شاخصهای تکنیکال
انواع شاخصهای تکنیکال
دو نوع عمده از شاخصهای تکنیکال وجود دارد:
- شاخصهای پوششی (Overlays): شاخص پوششی یک تکنیک اساسی تحلیل تکنیکال و معاملاتی است که شامل همپوشانی یک روند بر روند دیگر است. این شاخصهای تکنیکال از مقیاسهای مشابه با قیمتها استفاده کرده و معمولاً روی نمودار قیمت ترسیم میشوند. از آنجایی که این شاخصها با نمودار قیمت همپوشانی دارند به آنها پوششی پایه عملکرد RSI یا همپوشان گفته میشود. به عنوان مثال، میتوان به میانگین متحرک و باندهای بولینگر اشاره کرد.
- شاخصهای نوسانساز (Oscillators): یک شاخص اسیلاتور فاصله دو نقطه را روی یک نمودار تحلیل تکنیکال به منظور ردیابی مومنتوم (یا عدم وجود آن) اندازهگیری میکند. این شاخصهای تکنیکال بین یک حداقل و حداکثر در نمودار نوسان کرده و بر مومنتوم بازار تمرکز میکنند. این شاخصها معمولاً در بالا یا پایین نمودار قیمت ترسیم میشوند. نمونهها شامل استوکستیک، MACD یا RSI هستند.
تریدرها و سرمایهگذاران با استفاده از اسیلاتورها، نوسانات و بازگشت قیمتها را در بازارهای خنثی تعریف میکنند، زیرا آنها در محدوده مشخصی حرکت میکنند.
در بسیاری از موارد، تحلیلگران تکنیکال استفاده از اسیلاتورهای متعدد در یک نمودار واحد را زائد میدانند، زیرا اسیلاتورها از نظر فرمول ریاضی، عملکرد و ظاهر خود شباهت قابل توجهی به هم دارند.
تریدرها اغلب هنگام تجزیه و تحلیل داراییها و از جمله ارزهای دیجیتال از شاخصهای تکنیکال مختلفی استفاده میکنند. با وجود هزاران گزینه مختلف، تریدرها باید شاخصهایی را انتخاب کنند که برای آنها مناسبتر است و با نحوه کار آنها آشنا باشند. همچنین، تریدرها ممکن است شاخصهای تکنیکال را با الگوهای نموداری ترکیب کنند. شاخصهای تکنیکال را میتوان با توجه به ماهیت کمی آنها در سیستمهای معاملاتی خودکار نیز به کار برد.
در واقع، شاخصها سنگ بنای تحلیل تکنیکال هستند و نقش مهمی در ارائه و تأیید سیگنالهای ورود و خروج در سیستمهای معاملاتی دارند. شاخصهای تکنیکال را میتوان در دو دسته عمده دیگر نیز جای داد:
- شاخصهای پیشرو (leading): شاخص پیشرو یک سیگنال پیشبینی است که حرکت قیمت در آینده را پیشبینی میکند. به عبارت دیگر، این شاخصها احتمال تغییر روند را از قبل نشان میدهند. این شاخص شرایط فعلی بازار را میسنجد تا نشان دهد در آینده رخ دادن چه اتفاقی محتمل است. بیشتر شاخصهای پیشرو مومنتوم قیمت را در یک دوره زمانی معین ارزیابی میکنند. برخی از شاخصهای برجسته و محبوب عبارتند از شاخص کانال کالا (CCI)، شاخص قدرت نسبی (RSI)، اسیلاتور استوکستیک و٪ R ویلیامز.
- شاخصهای متأخر (lagging): این شاخصها پشت سر قیمت حرکت کرده و معمولاً شاخصهای دنبالکننده (تعقیب کننده) روند هستند؛ یعنی به روندهای گذشته نگاه کرده و مومنتوم را نشان میدهند. این شاخصها بر اساس دادههای اخیر قیمت ارزیابی خود را انجام میدهند. مانند میانگینهای متحرک (MA) و همگرایی/واگرایی میانگین متحرک (MACD). شاخصهای متأخر تنها پس از تغییر حرکت قیمت تغییر میکنند و بنابراین تأخیر دارند.
معمولاً شاخصهای پیشرو بهتر از شاخصهای متأخر در نظر گرفته میشوند، زیرا جهت احتمالی حرکت قیمت را قبل از وقوع پشبینی میکنند. با این حال، ماهیت پیشبینی آنها لزوماً صحت یا اعتبار آنها را افزایش نمیدهد.
شاخصهای پیشرو معمولاً همراه با شاخصهای متأخر استفاده میشوند. وقتی از این دو نوسان ساز (پیشرو و متأخر) با هم استفاده میشود، اطلاعات دقیقتری از احساسات بازار ارائه میشود و به پیشبینی بهتر حرکت احتمالی قیمت کمک میکند.
همچنین، شاخصها جنبههای مختلف عملکرد بازار را بدون در نظر گرفتن این که پیشرو هستند یا متأخر، ارزیابی میکنند. علاوه بر این، بسته به نحوه محاسبه، شاخصها میتوانند در بالا و پایین یک خط صفر نوسان کنند. اینها را شاخصهای نوسانی (اسیلاتورها) مینامند. انواع دیگر شاخصها میتوانند شاخصهای روند، شاخصهای مومنتوم و شاخصهای حجمی باشند. انواع مختلف شاخصها اغلب میتوانند با یکدیگر متناقض باشند، زیرا برخی از پایه عملکرد RSI آنها برای بازارهای رونددار مناسبترند، در حالی که برخی دیگر برای بازارهای خنثی مناسب هستند.
مهم است که قبل از استفاده از یک شاخص، آنچه را که ارزیابی میکند، نحوه محاسبه و واکنش آن نسبت به تغییرات قیمت را درک کنید. وقتی بدانید یک شاخص چگونه کار میکند و چگونه در برابر تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد، در معاملات خود عملکرد بهتری خواهید داشت.
شاخصهای روند
در تحلیل تکنیکال، هدف اصلی یک شاخص روند این است که به صورت عینی جهت روند را با هموار کردن ماهیت نوسانی حرکات قیمت مشخص کند. این شاخصهای تکنیکال جهت و قدرت یک روند را با مقایسه قیمتها با یک خط پایه تعیین میکنند. طیف وسیعی از شاخصهای مختلف روند وجود دارند که میتوانند برای تحلیل تکنیکال استفاده شوند. این شاخصها معمولاً شاخصهای متأخر هستند، زیرا معمولاً بر اساس حرکات قبلی قیمت شکل میگیرند. بنابراین، این شاخصها بیشتر از آنکه قیمت را هدایت کنند، پشت سر آن حرکت میکنند. برخی از شاخصهای روند مانند MACD قدرت روند را هم اندازهگیری میکنند.
BNB، MATIC، AVAX، LINK تجزیه و تحلیل فنی و به روز رسانی قیمت
بر اساس گزارش کوین مارکت کپ، تعداد زیادی از 10 ارز دیجیتال برتر از نظر ارزش بازار، طی 24 ساعت گذشته شاهد کاهش قیمت بوده اند.
در این مقاله، یک تحلیل تکنیکال بر روی بایننس کوین (BNB)، چند ضلعی (MATIC)، بهمن (AVAX) و لینک زنجیره (LINK) انجام خواهد شد.
در زمان نگارش این مقاله، BNB در 24 ساعت گذشته اندکی افزایش یافته است و در 7 روز گذشته حدود 11.9٪ افزایش یافته است. با این حال، مقداری فشار خرسی وارد شده است زیرا BNB در ساعت تقریباً 0.18٪ کاهش یافته است.
قیمت MATIC نیز در روز گذشته حدود 1.94 درصد افزایش یافته است و عملکرد قابل توجهی را در هفته گذشته داشته است، زیرا آن را 28.37 درصد چاپ کرده است.
AVAX روند مشابه BNB و MATIC را دنبال نکرده است. اگرچه قیمت AVAX در 7 روز گذشته حدود 20.67% افزایش یافته است، اما در روز گذشته 1.88% افت را تجربه کرده است و به نظر می رسد فشار فروش همچنان ادامه دارد زیرا قیمت آن در یک ساعت گذشته 0.34% کاهش یافته است.
آخرین لیست، LINK است که 7 روز افزایش 4.74 درصدی را نیز تجربه کرده است. عملکرد هفتگی در 24 ساعت گذشته تحت تأثیر قرار گرفته است زیرا قیمت LINK 3.60٪ کاهش یافت.
نمودار روزانه برای BNB/USDT پایه عملکرد RSI نشان می دهد که یک مثلث صعودی شکل گرفته است که پایه مثلث یک سطح مقاومت در 248.8 دلار است. شاخصهای فنی چند پرچم صعودی را برای BNB در چند روز آینده نشان میدهند که نشان میدهد BNB ممکن است این سطح را نقض کند.
یکی از پرچم های صعودی، عبور 9 MA بالای خط 20 MA است. این نشان می دهد که BNB در مراحل اولیه یک چرخه صعودی است. خط 9 MA همچنین در تلاش است تا از 20 MA که به عنوان تأیید شروع روند صعودی عمل می کند، جدا شود.
پرچم صعودی بعدی مثلث صعودی است که در نمودار روزانه BNB تشکیل شده است که نشان می دهد قیمت BNB برای به چالش کشیدن پایه الگوی نمودار تنظیم شده است.
علاوه بر این، خط RSI به خوبی بالاتر از خط RSI SMA قرار دارد و همچنین به سمت قلمرو خرید بیش از حد شیب دارد که یکی دیگر از پرچمهای صعودی است.
وقتی صحبت از نمودار روزانه MATIC می شود، یک مثلث صعودی نیز در نمودار روزانه MATIC تشکیل شده است. با این حال، به سختی هیچ پرچم صعودی برای حمایت از چالش احتمالی پایه الگوی نمودار وجود دارد، که همچنین یک سطح مقاومت اصلی در نمودار روزانه است.
اگرچه RSI در بالای RSI SMA قرار دارد، اما به سمت منطقه اشباع فروش شیب دارد زیرا به نظر می رسد حاشیه موجود بین خود و RSI SMA را ببندد. علاوه بر این، 9 MA و 20 MA تقریباً یکدیگر را لمس می کنند، که اگر گاوها وارد نشوند، می تواند منجر به یک تلاقی نزولی در نمودار روزانه شود.
قیمت آواکس در نمودار روزانه خود وارد کانال قیمت تلفیقی شده است. با توجه به سطوح ثابت حجم، هیچ نشانه روشنی مبنی بر اینکه قیمت AVAX به کدام سمت خواهد رفت، وجود ندارد. خط 9 MA کمی زیر خط 20 MA است. اگر موقعیت نسبی این دو خط تغییر کند، می توانیم شاهد ورود AVAX به یک چرخه صعودی باشیم.
با این حال، با توجه به حجم معاملات ثابت، این حرکت ممکن است حرکت قوی نباشد.
قیمت LINK از الگوی نمودار مثلث نزولی خارج شده است که سعی در کاهش قیمت LINK دارد. از آن زمان، RSI بالاتر از خط RSI SMA شکسته شده است و به سمت منطقه ای که بیش از حد خرید شده است، شیب دارد.
با این حال، نگاهی دقیق به RSI نشان میدهد که یک واگرایی نزولی نشان میدهد زیرا RSI پایینتر را ثبت کرده است و قیمت Chainlink آن را نشان نداده است. این می تواند پیش بینی کاهش قیمت LINK باشد.
سلب مسئولیت: دیدگاه ها و نظرات بیان شده در این مقاله صرفاً متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده نظرات CQ نیست. هیچ اطلاعاتی در این مقاله نباید به عنوان توصیه سرمایه گذاری تفسیر شود. CQ همه کاربران را تشویق میکند تا قبل از سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال، تحقیقات خود را انجام دهند.
عملکرد بازار سهام ژاپن در برابر بازار سهام ایالات متحده
با بکارگیری فن آوری ابزار ترکیبی شخصی (PCI) بر مبنای روش PQM می توان عملکرد سهام ژاپن را در مقایسه با سهام ایالات متحده تحلیل کرد. برای دسترسی به فن آوری PCI فقط کافی است پلتفرم معاملاتی NetTradeX را دانلود و یک حساب معاملاتی واقعی یا مجازی افتتاح نمایید. پس از نصب پلتفرم NetTradeX یک PCI ساده ایجاد کنید که فقط در بخش پایه از NIKKEI و در بخش مظنه از SP500 تشکیل شده است یعنی در بخش پایه، از قرارداد CFD سهام شاخص Nikkei 225 در ژاپن و در بخش مظنه، از قرارداد CFD سهام شاخص SP500 در ایالات متحده تشکیل شده است. مراحل سادۀ ایجاد PCI در صفحۀ "نحوۀ ایجاد PCI" شرح داده شده اند.
در تصویر 1، ساختار PCI نشان داده شده است که در آن حجم دارائی پایۀ NIKKEI برابر است با 10 و حجم دارائی مظنۀ SP500 برابر است با 1.
تصویر 1: &NIKKEI/SP500 PCI
پس از ذخیرۀ PCI با نام &NIKKEI/SP500 و افزودن این ابزار تازه ایجاد شده به فهرست ابزارهایی که تاکنون مورد استفاده قرار گرفته اند، این امکان فراهم می شود که بتوانید نمودار این PCI را ایجاد و عملکردش را تحلیل و آن را معامله کنید. این نمودار در تصویر 2 نمایش داده شده است.
تصویر 2: نمودار هفتگی &NIKKEI/SP500 PCI
نمودار شمعی هفتگی قیمت PCI و کانال های موجود در آن، جهت حرکت قیمت را نشان می دهد. قیمت این PCI در نمودار برابر است با نسبت مقادیر دلار 10 شاخص Nikkei 225 و شاخص SP500. همانطوریکه مشخص است، قیمت این PCI از سال 2010 تا 2014 افت داشته باشد اما از ابتدای سال 2015 روند صعودی ایجاد شده است. یادآوری می شود که ساختار این PCI که ایجاد کرده ایم به معنای آن است که بازار سهام ایالات متحده در دورۀ زمانی 2010 تا 2014 از بازار سهام ژاپن پیشی گرفته است. هرچند، بازار سهام ژاپن از سال 2015 بهتر از بازار سهام ایالات متحده عمل کرده است.
نمودار هفتگی PCI نشان می دهد که بازار سهام ژاپن از سال 2015 تاکنون بهتر از بازار سهام ایالات متحده بوده است. برای مطالعۀ دقیق تر نوسانات قیمت می توانیم به نمودار روزانه (D1) توجه کنیم. نمودار شمعی روزانه که شامل اندیکاتور فراکتال Williams، خطوط میانگین حرکتی 50 و 200 روزه با علائم اختصاری MA(50)و MA(200) ، نوسانگر RSI و اندیکاتور MACD می شود در تصویر 3 نشان داده شده است.
تصویر 3: نمودار روزانۀ &NIKKEI/SP500 PCI
قیمت در نمودار روزانه درون یک روند صعودی در نوسان است. نوسانگر RSI از سطح 50 رد شده و صعود کرده اما مجدداً افت پیدا کرد و به پایین تر آن رفته است. اندیکاتور MACD پایین سطح صفر و خط سیگنال قرار دارد و شکاف با خط سیگنال در حال بیشتر شدن است. یک علامت برای فروش وجود دارد. قیمت تا خط میانگین حرکتی 50 روزه رشد کرده است اما هنوز نتوانسته از آن عبور کند. خط میانگین حرکتی 200 روزه بالای خط میانگین حرکتی 50 روزه قرار دارد که جهتی نزولی دارد. این نیز یک علامت (سیگنال) فروش است. با توجه به پیکان قرمز رنگی که در نمودار PCI نشان داده شده است و به سمت پایین است، به نظر می رسد که فروشندگان کنترل را در دست گرفته اند. اگر قیمت افت کند و به لبۀ تحتانی کانال برسد، کانال فعلی به قوت خود باقی خواهد ماند. اما اگر قیمت از لبۀ تحتانی کانال عبور کند، در آن صورت علامتی خواهد بود از آغاز وارونگی روند جاری. از طرف دیگر، اگر قیمت رشد کرده و از خط میانگین حرکتی 50 روزه عبور کند و به رشد ادامه دهد در آن صورت روند صعودی کنونی تقویت خواهد شد. بنابراین برای تعیین اینکه آیا بازار سهام ژاپن به پیشی گرفتن از بازار سهام ایالات متحده ادامه خواهد داد یا خیر باید این علائم را زیر نظر قرار داد.
فن آوری PCI که یک فن آوری منعطف است این امکان را فراهم می آورد که بتوان یک PCI با سبدهای پایه و مظنۀ متفاوت متشکل از سهام بازارهای سهام مختلف ایجاد کرد. بنابراین معامله گران می توانند عملکرد سبدهای مختلف که از ترکیب های متفاوت سهام بازارهایی تشکیل شده اند که می توانند برای سرمایه گذاری مورد توجه قرار گیرند را باهم مقایسه کنند تا بهترین فرصت های سرمایه گذاری را بیابند. پس از انتخاب اجزای اصلی برای سبدهای پایه و مظنه می توان به راحتی مقادیر حجم دارائی ها را تعیین کرد و با استفاده از تعداد بسیار زیاد ابزارهای تحلیلی موجود در پلتفرم NetTradeX به مطالعۀ عملکرد این PCI پرداخت.
اسیلاتورها و اندیکاتور
اسیلاتورها (oscillators) یا ترجمه فارسی آن ارتعاش سنج , نوسانگر به مجموعهای از اندیکاتورها اطلاق میشود که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است. در حقیقت اسیلاتورها سعی دارند دماسنج هیجانات خریداران و فروشندگان فعال در سهم باشند و ما را از میزان هیجان خرید و فروش حاضر در معاملات اگاه کنند.
میان تحلیلگران تکنیکال ایرانی با نامهای نوسان ساز یا نوسانگر نیز شناخته میشود. اسیلاتور یک ابزار تحلیل فنی است؛ که از قرار گرفتن یک یا چند شاخص نموداری (حاصل فرمولاسیون دادههای قیمتی) در یک محدوده نوسانی دارای حد بالایی و پایینی مشخص تشکیل شده و با بررسی نوسانات شاخصهای مذکور، شرایط هیجانی بازار و مومنتوم قیمت را ارزیابی نموده و نتیجه نهایی را در قالب یک عدد یا نشانه نموداری در اختیار معاملهگر قرار میدهد. اسیلاتورها معمولاً به دو شیوه تقاطع با خط مرکزی یا نوسان بین سطوح مرزی (نواحی اشباع خرید و فروش) مورد استفاده قرار میگیرند. در نظر داشته باشید؛ که این ابزار برای معاملهگران با افق زمانی سرمایهگذاری کوتاهمدت و در مواقع بازار خنثی (فاقد روند مشخص)، عملکرد مناسبتری دارد.
این دستهبندی دارای چهار زیرمجموعه نیز میباشد که عبارتند از:
- قدرت نسبی یا RSI
- استوکاستیک
- میانگینِ حرکت جهتدار یا ADX
- ایچیموکو
کار اصلی این دسته نمایش قدرت یک روند است که در حقیقت به عنوان چاشنیِ دیگر دستهها محسوب میشود. یکی از دلایلی که اکثر معاملهگران به اشتباه، اسیلاتورها را با دیگر دستههای اندیکاتور یکی میدانند همین خاصیت چاشنی بودنِ اسیلاتورهاست که معمولاً به صورت ترکیب شده و در زیر پنجره اصلیِ روندها دیده میشوند.
معروفترین دسته اسیلاتورها RSI نام دارد که در مقیاسی به اندازه ۰ تا ۱۰۰ درصد قرار داده و به طور کلی در جهت تعیین قیمت سقف و کف شما را راهنمایی میکنند.
همانطور که گفتیم، اسیلاتور نوعی اندیکاتور بوده و نسبت به آن متفاوت است؛ اما برخی از معاملهگران به اشتباه اندیکاتور و اسیلاتور را دارای یک ماهیت مشابه تصور نموده و تفاوتی میان آنها قائل نیستند.
در این بخش سه ویژگی منحصربهفرد اسیلاتورها را ذکر میکنیم:
۱- نواحی اشباع خرید و فروش
در اغلب اسیلاتورها دو ناحیه بالایی و پایینی محدوده نوسانی به عنوان نواحی اشباع خرید و فروش درنظر گرفته میشوند. اشباع خرید یا فروش در قالب کلمه به معنی بیش از حد گران یا ارزان بودن یک دارایی طی یک دوره زمانی پایه عملکرد RSI بوده و بر اساس شرایط نمودار قیمت، نشاندهنده یک دوره حرکات روندی شدید (احتمالاً هیجانی) و بدون اصلاح است؛ که بازگشت قیمت در این نواحی محتمل میباشد.
۲- نحوه قرار گرفتن در نمودار قیمت
اندیکاتورها معمولاً در پسزمینه نمودار قیمت قرار میگیرند. این درحالی است، که اسیلاتورها در یک پنجره جداگانه در بخش پایینی نمودار نمایش داده میشوند. در واقع اگر اندیکاتورهایی نظیر میانگین متحرک یا پارابولیک سار را بررسی کنید؛ این ابزار روی خود نمودار قرار گرفته و مواردی نظیر استوکاستیک، در یک پنجره منفرد نموداری جای میگیرند.
۳- واگرایی
یکی از معتبرترین سیگنالهای معاملاتی در تحلیل تکنیکال، واگرایی قیمت و اندیکاتور است. حتی برخی معاملهگران از این ساختار نموداری به عنوان یک استراتژی معاملاتی کامل استفاده میکنند. به بیان ساده واگرایی به شرایطی گفته میشود، که قیمت و اندیکاتور سیگنالهای متناقض صادر کنند. شرایط پایه عملکرد RSI تشکیل واگرایی به گونهای است، که صرفاً به واسطه مقایسه قیمت و اسیلاتورهایی نظیر مکدی، استوکاستیک و RSI قابل تشخیص میباشد.
متداولترین اسیلاتورها
انواع مختلفی از اسیلاتورهای مرسوم به صورت پیشفرض در پلتفرمهای تحلیلی نظیر متاتریدر قرار داده شده و فرآیند طراحی اسیلاتورهای جدید توسط علاقهمندان و پژوهشگران معاملهگری نیز همچنان ادامه دارد. مکدی، استوکاستیک و RSI، تقریباً پرکاربردترین اسیلاتورهای تکنیکالی در میان معاملهگران بازارهای مالی هستند.
مکدی (MACD)
مکدی یا میانگین متحرک همگرایی واگرایی (Moving Average Convergence Divergence)، از خانواده اسیلاتورها و با قابلیت شناسایی مومنتوم و جهت روند بازار میباشد. این اندیکاتور از سه بخش اساسی خط مکدی (تفاوت بین میانگینهای متحرک نمایی ۱۲ و ۲۶)، خط سیگنال (میانگین نمایی خط مکدی با دوره ۹) و هیستوگرام (تفاوت خط سیگنال و مکدی) تشکیل شده است.
اندیکاتور RSI
کاربرد اصلی شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) در تشخیص جهت، قدرت روند و تعیین نقاط بازگشتی بازار است. این اندیکاتور همواره یکی از قدرتمندترین اسیلاتورهای تکنیکالی بوده و مورد توجه بسیاری از معاملهگران میباشد. RSI نیز مشابه استوکاستیک در یک بازه ۰ تا ۱۰۰ نوسان نموده و دارای دو ناحیه اشباع خرید (۷۰ تا ۱۰۰) و فروش (۰ تا ۳۰) است.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتورها (indicator) یا ترجمه فارسی آن شاخصها مجموعهای پایه عملکرد RSI از توابع هستند که از انواع میانگینها یا حجم معاملات برای گرفتن هشدارها , تاییدها , و از همه مهمتر سنجش قدرت روندها و یا حتی پیشبینی آینده روندها در کنار الگوها و یا سایر ابزارها در نمودارها مورد استفاده قرار میگرند.
به عبارتی دیگر اندیکاتور یک تابع ریاضی است، که دادههای قیمت و حجم معاملات یک دارایی (سهام، ارز، طلا، کالا و شاخص) را بر اساس فرمولهای مشخصی پردازش کرده و خروجی این محاسبات را در قالب اشکال گرافیکی نموداری نمایش میدهد.
اندیکاتور نیز مشابه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال از اطلاعات گذشته قیمتی استفاده نموده و دادههای پایه محاسباتی آن شامل قیمت بازشدن (Open)، بیشترین (High)، کمترین (Low)، بسته شدن (Close) و حجم معاملات (روزانه یا هر تایمفریم دیگر) است.
این ابزار معمولاً به منظور تعیین روند بازار، قدرت حرکات قیمت و دریافت سیگنالهای معاملاتی بهکار میروند. اندیکاتورهای تکنیکالی بر اساس ماهیت و نحوه کاربرد به سه دسته اصلی
- روندیاب
- اسیلاتور (نوسان ساز)
- حجمی
تقسیم میشوند. در کنار این تقسیمبندی، دسته کوچک دیگری از اندیکاتورها به نام بیل ویلیام وجود دارند. اندیکاتورهای موجود در این گروه همگی متعلق به جناب ویلیام (یکی از برترین معاملهگران بازار مالی) بوده و بر اساس فلسفه سرمایهگذاری ایشان تدوین شدهاند.
اندیکاتورها به چهار خانواده اصلی تقسیم میشوند:
1- روندها (trend):
شناخته شدهترین اعضای این خانواده ابرهای ایچیموکو انواع موینگ اورجها هستند مهمترین ویژگی مشترک اعضای این خانواده قرار گرفتن اندیکاتورها بر روی خود نمودار قیمتی (میله و یا کندل هاس )
2- اسیلاتورها (oscillators):
به تفصیل در ادامه مطلب توضیح داده خواهد شد.
3- حجم (volume):
دستهبندی حجم، با توجه به نامی که دارد میزان کم و زیادی چیزی را به نمایش میگذارد، آن چیز میتواند حجم معاملات باشد که در بازه زمانی دچار تغییرات میشوند. استفاده از این اندیکاتور در کنار دیگر دستهها میتواند ترکیب جذابی را تشکیل دهد که با توجه به قیمت، حجم معاملات یا تاثیر قیمتها بر معاملات را تشخیص دهید.
4- اندیکاتور بیل ویلیام (bill wiliams):
مجموعهای از اندیکاتورهای که جناب بیل ویلیامز خالق آنها بوده و به احترام تلاشهای ایشون در پایه عملکرد RSI یک خانواده قرار گرفتهاند شناخته شدهترین اندیکاتور این خانواده اندیکاتور Aligator هست البته در این خانواده دو اسیلاتور نیز وجود دارد.
در سه زیر مجموعه دیگر اندیکاتورها شامل اندیکاتورهای حجم , اندیکاتورهای روند , اندیکاتورهای بیل ویلیامز واگرایی گرفتن متداول و مشروع نیست علت این امر به فلسفه ماهیت و فرمول سایر اندیکاتورها بر میگردد.
مزیت استفاده از اندیکاتورها در ترید
موقعیتهای عمده برای استفاده از اندیکاتورها شامل پیشبینی، خرید و فروش هستند.
- پیشبینی: اولین مزیت استفاده از اندیکاتورها در پیشبینیها نهفته است که میتوانند برای تصحیح یا تایید حدسیاتی که نسبت به روند یک سهم دارید یاریتان دهند.
- خرید: به معنای دریافت فرصتهایی جهت ورود به یک سهم است و به عنوان تاییدیههایی دقیق برای تصمیمگیری درست است که شما را در راستای عملکرد بهتر هدایت میکند.
- فروش: مزیت دیگر اندیکاتورها در شناخت فرصتهای فروش است. به بیانی دیگر دریافت هشدارهایی جهت تصمیمگیری است که آیا الآن وقت خوبی برای فروش است یا خیر؟
اندیکاتور (روندی و حجمی) یا اسیلاتور؟
ذهن بسیاری از معاملهگران و تحلیلگران تکنیکال همواره درگیر این موضوع است، که آیا اسیلاتورها نسبت به سایر گروههای اندیکاتوری برتری دارند؟ در پاسخ باید گفت، که این موضوع به مؤلفههای بسیاری از جمله شرایط بازار، وضعیت نمودار قیمت، نحوه استفاده، میزان تخصص و تجربه، افق زمانی سرمایهگذاری و استراتژی معاملاتی فرد بستگی دارد.
همچنین اسیلاتورها معمولاً به عنوان یک ابزار تأیید بهکار رفته و همواره باید از صرفاً تصمیمگیری بر مبنای آنها پرهیز کنید. در واقع اسیلاتورها نیز همانند سایر ابزار تحلیل میتوانند، برای یک معاملهگر بسیار مفید واقع شده و برای دیگری بدون تأثیر یا فقط مایه ضرر و زیان باشند. در نتیجه نمیتوان، این ابزار را به عنوان بهترین یا بدترین درنظر گرفت! به طور کلی، اگر هر نوع ابزار تحلیل را در شرایط مناسب و به طرز صحیحی به کار ببرید، حتماً نتیجه مثبتی در پی خواهد داشت.
تفاوت اسیلاتورها و اندیکاتورها:
- تفاوت اول اینکه، اسیلاتورها دقیقا سعی دارند به شما بگویند معامله گران در چه مرحله و نقطهای از این سیکل روحی هستند. برای همین اسیلاتورها دارای دو محدوده هستند، اشباع خرید اشباع فروش.
- تفاوت دوم میشود قرار گرفتن محدوده خرید و فرش هیجانی در اسیلاتور ها. در عموم اسیلاتورهای مشهور اشباع خرید در محدوده بیش از 70 قرار دارد و حکایت از اوج هیجان زدگی در خریداران است و اشباع فروش در محدوده کمتر از 30 و حکایت از اوج هیجان شتاب زدگی در فروشندگان است. این در حالیست که در سایر اندیکاتورها مثل adx مووینگ اورجها ابرهای ایچوموکو و… چنین چیزی وجود نداره. پس نوسانگرهای پر کاربرد RSI و DT oscillator و Stochasic و CCI و MACD از نوع اسیلاتور هستند.
نکته مهم: وقتی بازاری که با آن کار میکنید روندی قوی ندارد یا رنج است این مناطق هیجان خرید و فروش به درستی نقاط ورود و خروج را به شما نشان میدهند. ولی در یک پایه عملکرد RSI بازار قوی و روند دار، رفتن اسیلاتورها در مناطق اشباع خود حکایت از قوی بودن و ادامه دار بودن روند فعلی دارند. پس این مهم است که نموداری که تحلیل میکنید روند دار است یا خنثی!
- تفاوت سوم اسیلاتورها و اندیکاتورها در گرفتن واگرایی هاست. ما صرفا اجازه داریم از اسیلاتورها واگرایی بگیریم! اسیلاتورهای مثل macd و rsi و cci محبوبترین اسیلاتورها برای گرفتن واگراییست.
سوالات متداول:
1. بهترین روش استفاده از اندیکاتورها چیست؟
بهترین روشی که میتوانید جهت دریافت اطلاعات بیشتر از آن استفاده کنید ترکیبی نام دارد و به معنای مشاهده چند دسته مختلف از اندیکاتورها در کنار یکدیگر است که این به معنای قراردادن دستهای از اندیکاتورهای حجم در کنار اسیلاتور است.
2. بدترین روش استفاده از اندیکاتورها چیست؟
- اصلاً از اندیکاتورها استفاده نکنید
- فقط از ترکیب اندیکاتورهای یک دسته مثل قیمت استفاده کنید.
- هر سهم، ترکیب اندیکاتورهای خاص خودش را میپذیرد که اگر آن ترکیب را روی سهم دیگر امتحان نمایید نتیجه خوبی نخواهید گرفت.
3. تفاوت شاخص با اندیکاتور چیست؟
شاخصها به مجموعه اندیکاتورهای عمومی گفته میشوند که قصد معرفی پتانسیل کلیِ مجموعه شرکتها را دارند تا وضعیت کلی یک بازار مثل بورس روشن شود اما اندیکاتورهایی که در این مقاله به معرفیشان پرداختیم به پایه عملکرد RSI عنوان اندیکاتورهای تحلیلی شناخته میشوند که به «ابزارهای تحلیل تکنیکال» تعلق دارند تا سرمایهگذار بتواند با استفاده از آن روی یک سهم فوکوس کرده و جزئیات جامعی را از آن بیرون بکشد.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله کندل استیک را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
Warning: ltrim() expects parameter 1 to be string, object given in /home/mbainfin/public_html/wp-includes/formatting.php on line 4369
دیدگاه شما