لیکوئید شدن چیست؟ بررسی مفهوم لیکوئیدیتی یا نقدینگی ارز دیجیتال
لیکوئید چیست؟ به زبان ساده، یک شاخص برای میزان سرعت نقدشوندگی یک نوع دارایی است. برای مثال شما ممکن است یک عتیقه بسیار ارزشمند در کیف خود داشته باشید، اما چقدر احتمال دارد به سرعت بتوانید آن را به قیمت واقعیاش بفروشید؟
لیکوئید بودن (liquidity) یک دارایی به معنای نقدپذیری بالای آن است. فرض کنید شما ۰.۱ بیت کوین دارید. قصد فروش آن را دارید و میتوانید خیلی سریع در پلتفرم والکس یا بایننس آن را تبدیل به پول نقد کنید؛ معاملهای که تاثیر خاصی بر روند کلی بازار ندارد و حجم بازار با یک معامله ۶ هزار دلاری تغییر نمیکند.
اصطلاح لیکوئید در بازار ارزهای دیجیتال، سه معنای مختلف دارد: ۱. لیکوئید بودن یک رمزارز ۲. لیکوئید بودن صرافی ارز دیجیتال و ۳. لیکوئید شدن کاربر در صرافی. در این مقاله از والکس به هر سه معنی لیکوئید به صورت مختصر خواهیم پرداخت.
لیکوئید شدن به زبان ساده
لیکوئیدیتی یک معیار برای اندازهگیری سهولت تبدیل یک دارایی به دارایی دیگر (مانند پول نقد) بدون تاثیر بر قیمت است. به زبان ساده، نقدینگی سرعت امکان خرید و فروش را مشخص میکند.
با این اوصاف، نقدینگی بالا به این معناست که فرد میتواند بدون نگرانی بابت کاهش یا افزایش قیمت هنگام عرضۀ دارایی خود، آن را تبدیل به پول نقد کند. نقدینگی پایین بر خلاف آنچه گفته شد، به این معنی است که دارایی یا نمیتواند به سرعت تبدیل شود یا اگر تبدیل شد، اثر قابل توجهی بر قیمت اصلی آن خواهد گذاشت.
ارزهای دیجیتال از جمله داراییهایی هستند که نقدینگی در آنها اهمیت دارد. یک ارز دیجیتال با عمق بازار زیاد و نقدینگی فراوان محل بهتری برای سرمایهگذاری، خرید و فروش یا پرداخت است. در حال حاضل استیبلکوینهایی مانند تتر و کوینهایی مانند بیت کوین و اتریوم بسیار لیکوئید هستند.
نقدینگی و سلامت بازار
برای این که سلامت و مطمئن بودن بازار را بسنجید، شاخصهای زیادی را میتوانید بررسی کنید: مثل حجم کل بازار یا حجم معاملات روزانه. یکی از شاخصهای مهم برای اطمینان از سلامت بازار، میزان نقدپذیری آن است. بازارهایی که معاملات کوچک تاثیری در قیمت نهایی و حجم بازار نداشته و این معاملات نمیتوانند سرنوشت بازار را تغییر دهند، لیکوئیدیتی یا نقدپذیری بالایی دارند و قابل اطمینان هستند.
لیکوئید بودن بازار تضمین میکند که قیمتها پایدار بوده و مستعد نوسانات بزرگ ناشی از معاملات بزرگ نیست. بنابراین یک فرد یا گروه خاص قدرت کمی برای تغییر قیمتها در بازار دارند. برای مثال در بازار بیت کوین به عنوان بزرگترین ارز دیجیتال رمزنگاری شده، قیمتها به اندازۀ کافی ثبات دارند که در برابر سفارشات بزرگ مقاومت کنند. به علاوه در این بازار امکان تجزیه و تحلیل فنی بیشتر فراهم است. چرا که امکان شکلگیری نمودارهای قیمتی معنادار را فراهم میکند.
اندازه گیری لیکوئید تی بر اساس دو شاخص حجم معاملات روزانه و به وجود آمدن شکاف قیمت خرید و فروش محاسبه میشود.
تجارت در بازار غیر لیکوئید چه ضرری دارد؟
بازار بعضی رمزارزها مانند بیت کوین و اتریوم بسیار نقدپذیر یا همان لیکوئید است. لیکوئید بودن یک رمزارز یعنی امکان این که بتوانید در قیمت دلخواه رمزارز خود را نقد کرده و از بازار خارج شوید، فراهم است. رمزارزهای مانند بیت کوین و اتریوم روزانه چندمیلیارد دلار معامله میشوند و همین لیکوئید بودن بازار را تضمین میکند.
اما در رمزارزهایی که مارکت کپ کوچک و با حجم معاملات روزانۀ محدود مانند Orbs با حجم معاملاتی حدود ۷۶۰ هزار دلار در روز، یک معامله ۱۰۰ هزاردلاری میتواند تعادل بازار را به هم بریزد.
لیکوئید بودن صرافی ارز دیجیتال
عمق بازار یک صرافی ارز دیجیتال، بالا بودن تعداد سفارشات خرید و فروش در قیمتهای مختلف، اعتبار صرافی و توانایی آن در تامین سریع نقدینگی مورد نیاز کاربر، از جمله ویژگیهایی است که میزان لیکوئید بودن یک صرافی را مشخص میکند.
صرافیهای لیکوئید معمولاً در بین کاربران اعتبار بیشتری داشته و سرعت خرید و فروش ارز دیجیتال در آن بسیار بیشتر است. برای این که میزان لیکوئید بودن یک صرافی را ببینید، میتوانید به صفحه معاملات صرافی رفته و تقاضاهای خرید و فروش و تعداد آنها را با هم مقایسه کنید.
اصطلاح لیکوئید شدن کاربر در صرافی
لیکوئید شدن در بازار در بین تریدرهای ارز دیجیتال معنای متفاوتی با نقدینگی موجود در بازار دارد. لیکوئید شدن یک کاربر در صرافی بر خلاف معنای مثبت رایج این اصطلاح، خبر خوبی نیست. در واقع یک کاربر با لیکوئید شدن، همه یا بخشی از دارایی خود را از دست داده است و صرافی دارایی او را به حساب خود منتقل کرده است.
اما لیکویید شدن چگونه اتفاق میافتد؟ استفاده از معاملات مارجین (Margin Cantract) و قراردادهای آتی (futures contract) و پیشبینیهای غلط روند بازار باعث لیکوئید شدن کاربر میشوند.
کال مارجین و معاملات مارجین
معامله مارجین، یک روش برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال است که کاربر نقدینگی مورد نیاز خود در این معاملات را از شخص سوم وام میگیرد. در این معامله، کاربر موجودی فعلی خود را تبدیل به یک اهرم کرده و از صرافی مبلغی را برای معاملات با سرمایه بالاتر وام میگیرد. معاملات مارجین علاوه بر بازار ارزهای دیجیتال، در چندین بازار بورس مطرح دنیا نیز استفاده میشود.
بروکرهای حرفهای برای برای سطح مارجین خود محدودیتهای خاص تعریف میکنند. البته در اغلب موارد بروکرها برای سطح مارجین، سطح صد در صد را در نظر می گیرند. این محدودیت سطح کال مارجین نامیده میشود.
یک مثال برای معاملات مارجین
شما با استفاده از اهرم هم شانس کسب سود زیاد و هم ریسک از دست دادن سرمایهی خود را افزایش میدهید.
فرض کنید که ۱۰۰۰ دلار سرمایه دارید و تصمیم میگیرید از اهرم یک:ده استفاده کنید. این به آن معناست که شما از سرمایهی کارگزار استفاده میکنید و با وجود این که فقط هزار دلار دارید ،با سرمایۀ ده هزار دلاری دست به خرید و فروش میزنید.
حال اگر خرید شما موفق باشد و محصولی که خریدهاید یک دلار افزایش قیمت داشته باشد، شما ده دلار سود میکنید.
اما مشکل آنجا رخ میدهد که محصولی که خریدهاید یک دلار قیمتش کاهش پیدا کند. در این حالت نیز شما به جای یک دلار ضرر، ده دلار ضرر میکنید.
خطر اصلی آنجاست که سرمایۀ شما صفر شود. در مثال بالا فقط کافی است رمزارزی که خریدهاید صد دلار کاهش قیمت داشته باشد. چون شما از اهرم یک: ده استفاده کرده اید، ضرر شما ۱۰۰۰ دلار یعنی معادل کل سرمایهی شما میشود و کارگزار کل موجودی شما را صفر میکند و شما با موجودی صفر از معامله خارج میشوید. در این حالت صرافی به اصطلاح “مارجین کال” (Margin Call) انجام داده است.
جلوگیری از لیکوئید شدن
لیکوئید شدن در بازار ارزهای دیجیتال به طور خلاصه به معنای ضرر در قراردادهای آتی با صرافی است. در این حالت صرافی به عنوان جبران خسارت، اصل دارایی شما را نقد کرده و آن را به حساب خود منتقل میکند. انجام معاملات آتی یکی از روشهایی است که تریدرهای حرفهای برای کسب سود انتخاب میکنند. روشی که با داشتن ریسک بسیار زیاد، امکان کسب سود زیاد را هم فراهم میکند.
با این حال استفاده از اهرم قراردادهای آتی، ابزاری نیست که به تریدرهای تازه کار یا حتی حرفهای پیشنهاد شود. کوچکترین اشتباه در این کار ممکن است باعث از دست دادن رمزارزها شود و تمام سرمایه شما در صرافی را به خطر بیندازد. به علاوه، هیچ راهی برای جبران این خسارت یا مذاکره با صرافی برای لغو قرارداد وجود ندارد.
بنابراین فقط زمانی از معاملات مارجین استفاده کنید که کاملاً به پیشبینی خود ایمان دارید. همچنین میزانی از سرمایه را وارد این معامله کنید که از دست دادن آن آسیب جدی به شما و زندگیتان وارد نخواهد کرد.
خطر سرمایهگذاری در ارزهایی با لیکوئیدی پایین
سرمایهگذاری روی ارزهای دیجیتال باید با در نظر گرفتن فاکتورهای زیادی صورت بگیرد. لیکوئید بودن یک رمزارز تنها یکی از فاکتورهایی است که باید بررسی شود. اما تحلیلگران حوزه ارزهای دیجیتال توصیه میکنند که در ارتباط با سرمایهگذاری روی ارزهای دیجیتال با قابلیت لیکوئید پایین باید محتاطانه عمل کرد و از سرمایهگذاری با میزان دارایی زیاد اجتناب کرد.
اگر فرد ریسک پذیری نیستنید بهتر است در حالت کلی روی ارزهای دیجیتال با قابلیت لیکوئید شدن سرمایهگذاری چرا مارجین کال رخ می دهد؟ کنید. البته در نظر داشته باشید که باید سایر فاکتورها مانند ارزش بازار ارز دیجیتال، حجم در گردش ارز دیجیتال، حداکثر عرضه یا تعداد کل ارز دیجیتال، حجم معاملات ارز دیجیتال و … را نیز در نظر گرفت.
اهمیت آشنایی با اصطلاحات بازار ارزهای دیجیتال
بازار ارزهای دیجیتال بازاری پر از فرصتها و ریسکهای مختلف است.متاسفانه برخی افراد ناآشنا به این حوزه به اشتباه فکر میکنند که فقط با خرید بیت کوین یا سرمایهگذاری روی بعضی از ارزهای دیجیتال میتوانند به سودهای کلان برسند. این در حالی است که به دلیل نداشتن دانش کافی در ارتباط با بازار ارزهای دیجیتال، متحمل خسارات مالی سنگین میشوند.
آشنایی با اصطلاحات رایج بازار ارزهای دیجیتال، ابزارهای موجود در آن و همچنین این فرصتها و خطرات میتواند باعث بهبود عملکرد شما در این بازار شده و در مسیر کسب سود به شما کمک کند.
سعی کنید در این بازار با چشمان بسته هیچ معاملهای انجام ندهید تا سرمایه خود را در معرض آسیبها و ریسکهای مختلف قرار نداده باشید. قراردادهای آتی و معاملات مارجین بیش از آن که یک فرصت برای کسب سود کاربران باشند، فرصتی برای درآمدزایی صرافی است و افراد بسیار کمی در این معاملات موفق میشوند.
سوالات متداول
یک شاخص برای میزان سرعت نقدشوندگی یک نوع دارایی است. به زبان ساده، نقدینگی سرعت امکان خرید و فروش را مشخص میکند. لیکوئید بودن بازار تضمین میکند که قیمتها پایدار بوده و مستعد نوسانات بزرگ ناشی از معاملات بزرگ نیست.
استیبلکوینهایی مانند تتر و کوینهایی مانند بیت کوین و اتریوم بسیار لیکوئید هستند.
به این معنی که همه یا بخشی از دارایی خود را از دست داده و صرافی دارایی او را به حساب خود منتقل کرده است.
لیکویید شدن به چه معناست و چگونه از آن جلوگیری کنیم؟
کال مارجین یا لیکویید شدن به ضرر کردن در یک حساب به اندازه موجودی و از بین رفتن کل سرمایه گفته میشود. این دو عبارت مفهوم یکسانی دارند ولی معمولا از اصطلاح کال مارجین در بازار فارکس و لیکویید در بازار رمز ارزها استفاده میشود. لیکویید شدن زمانی اتفاق میافتد که شما در بازار رمز ارزها با اهرم و لوریچ معامله میکنید و بدون رعایت قوانین معاملاتی و قراردادن حد ضرر و با تحلیل اشتباه، بازار برخلاف جهت تحلیل شما حرکت کرده و زیان هنگفتی به شما وارد میسازد.
معاملات اهرم دار معاملاتی هستند که در آنها کارگزاری به معاملهگرانش به میزان درخواست آنها تا چندین برابر مبلغ سرمایه خود اعتبار میدهد و معاملهگر قدرت معامله بیشتری در بازار ارز دیجیتال داشته باشد.
به این صورت معاملهگر چندین برابر میزان دارایی خود معامله میکند و به همان میزان هم میتواند سود یا زیان کند. در این روش تمامی سود و زیان متعلق به معاملهگر میباشد و کارگزاری برای سود چندین برابری معاملهگر بهرهای از او دریافت نمیکند. اما از طرف دیگر کارگزاری معاملات معاملهگران را زیر نظر داشته و چرا مارجین کال رخ می دهد؟ آن ها فقط میتوانند به میزان سرمایهای که نزد کارگزاری دارند، ضرر کنند و کارگزاری به محض زیاد شدن زیان معاملهگر، با چند بار تذکر تمام معاملات را با ضرر بسته و مبلغ اعتباری را که به معاملهگر داده شده را برداشت میکنند و کل حساب معاملهگر صفر میشود. به این صورت یک حساب معاملاتی لیکویید میشود.
اصطلاح لیکویید شدن کاربر در بازار ارز دیجیتال
به فرآیند برداشت سرمایه اولیه، به نفع صرافی طی پیش بینی غلط، در قراردادهای آتی لیکویید شدن میگویند. کلمه لیکویید در لغت به معنای آب کردن است. لیکویید شدن در بازار رمز ارزها بین تریدرها معنی متفاوتی با نقدینگی موجود در بازار را دارد. یک کاربر بر خلاف معنی مثبت رایج این اصطلاح، خبر خوبی نیست. در واقع با لیکویید شدن، همه یا بخشی از دارایی خود را از دست میدهد و صرافی دارایی او را به حساب خود منتقل کرده است. اصطلاح صحیح برای این اتفاق مارجین کال شدن است.
اما این اتفاق چطور و چرا رخ میدهد؟
پیشبینیهای غلط روند بازار و همچنین استفاده از معاملات مارجین (Margin Cantract) و قراردادهای آتی (futures contract) ممکن است باعث لیکویید شدن کاربر شوند.
چگونه می توانیم بگوییم یک بازار لیکویید است؟
سه اصل مهم وجود دارد که می تواند به لیکویید یا غیرلیکویید بودن بازار کمک کند:
- حجم معاملات 24 ساعته
- تعداد لیست (دفتر) سفارشات
- اسپرد بید و اسک (bid-ask spread)
اسپرد بید و اسک، تفاوت بین کمترین قیمت درخواستی (اسک یا خرید) و بالاترین قیمت پیشنهادی (بید یا فروش) است.
لیست سفارشات ممکن است به دلیل عواملی مانند سفارشات limit و iceberg که همیشه در لیست سفارشات قابل مشاهده نیستند، منبع قابل اعتمادی نباشند.
هنگام ترید لیکوییدیتی بسیار مهم است، زیرا یک عامل مهم برای ورود یا خروج آسان از یک بازار خاص است.
جلوگیری از لیکویید شدن
هنگام استفاده از اهرم، تعداد انگشت شماری از گزینهها برای کاهش شانس لیکویید وجود دارد. یکی از این گزینهها با عنوان "توقف ضرر" شناخته میشود. توقف ضرر، که در غیر این صورت به عنوان "سفارش توقف" یا "توقف بازار" شناخته میشود، سفارش پیشرفتهای است که سرمایهگذار در صرافی رمزنگاری قرار میدهد و به صرافی دستور میدهد که دارایی را در صورت رسیدن به نقطه قیمتی خاص بفروشد.
هنگام تنظیم توقف ضرر، باید موارد زیر را وارد کنید:
- قیمت توقف : قیمتی است که در آن دستور توقف ضرر اجرا میشود.
- قیمت فروش: قیمتی است که در آن قصد فروش یک دارایی رمزنگاری شده خاص را دارید.
- اندازه : چقدر دارایی خاصی را قصد فروش دارید.
اگر قیمت بازار به قیمت توقف شما برسد، دستور توقف به طور خودکار دارایی را به هر قیمت و مبلغ ذکر شده اجرا و به فروش میرساند. اگر معاملهگر احساس میکند بازار میتواند به سرعت در برابر آنها حرکت کند، ممکن است قیمت فروش را پایینتر از قیمت توقف تعیین کنند تا احتمال پر شدن آن (توسط معامله گر دیگری خریداری شود) بیشتر باشد.
هدف اصلی توقف ضرر محدود کردن ضررهای احتمالی است. اجازه دهید برای پیش بینی همه چیز، دو مثال را در نظر بگیریم.
مثال 1 : یک معامله گر 5000 دلار در حساب خود دارد اما تصمیم میگیرد از یک حاشیه اولیه 100 دلار و اهرم 10 برابر برای ایجاد موقعیت 1000 دلاری استفاده کند. او توقف ضرر را در 2.5 درصد از موقعیت ورودی خود قرار میدهد. در این مورد، معاملهگر میتواند به طور بالقوه 25 دلار در این معامله از دست بدهد، که تنها 0.5 of از کل حساب حساب او است.
اگر معاملهگر از توقف ضرر استفاده نکند، در صورت افت 10 درصدی قیمت دارایی، موقعیت وی منحل میشود. فرمول تصفیه بالا را به خاطر بسپارید.
مثال 2 : یک معامله گر دیگر 5000 دلار در حساب تجاری خود دارد اما از حاشیه اولیه 2500 دلار و یک اهرم سه برابری برای ایجاد موقعیت 7500 دلار استفاده می کند. با قرار دادن توقف ضرر در 2.5 away دور از موقعیت ورودی خود، معامله گر می تواند 187.5 دلار در این معامله از دست بدهد، که 3.75 loss ضرر از حساب آنها است.
درس اینجا این است که در حالی که استفاده از اهرم بیشتر معمولاً بسیار خطرناک تلقی میشود، این عامل در صورتی که اندازه موقعیت شما بیش از حد بزرگ باشد، بسیار مهم میشود، همانطور که در مثال دوم مشاهده میشود. به عنوان یک قاعده کلی، سعی کنید ضررهای خود در هر معامله را کمتر از 1.5 درصد از کل اندازه حساب خود نگه دارید.
تعیین محل توقف ضرر
در معاملات حاشیهای، مدیریت ریسک مسلماً مهمترین درس است. هدف اصلی شما باید حفظ زیان در حداقل سطح باشد، حتی قبل از فکر کردن در مورد سود. هیچ مدل معاملاتی خطاناپذیر نیست. بنابراین، شما باید مکانیسمهایی را برای کمک به بقا در شرایطی که بازار مطابق انتظار پیش نمیرود، به کار گیرید.
قرار دادن صحیح توقف ضررها از اهمیت حیاتی برخوردار است و در حالی که هیچ قانون طلایی برای تعیین توقف ضرر وجود ندارد، اغلب گسترش 2 تا 5 درصد از حجم معاملات شما توصیه میشود. برخی از معاملهگران ترجیح میدهند، ضررهای توقف را دقیقاً در پایینترین میزان نوسان اخیر (به شرطی که آنقدر پایین نباشد که شما قبل از شروع آن تصفیه میشود) تعیین کنند.
ثانیاً، شما باید اندازه معاملات خود و ریسک مربوطه را مدیریت کنید. هرچه اهرم شما بیشتر باشد، شانس شما برای تصفیه بیشتر است. استفاده از اهرم بیش از حد شبیه قرار گرفتن سرمایه شما در معرض ریسک غیر ضروری است. علاوه بر این، برخی از صرافیها تصفیه تهاجمی را مدیریت میکنند. برای مثال، BitMEX فقط به معاملهگران اجازه میدهد تا BTC را به عنوان حاشیه اولیه نگه دارند. این بدان معناست که در صورت کاهش قیمت بیت کوین، میزان وجوه نگهداری شده در وثیقه نیز منجر به نقد شدن سریعتر میشود.
با توجه به ریسک مربوط به معاملات اهرم، برخی از صرافیها به پایینترین سطح دسترسی معاملهگران حرکت کردهاند. هر دو Binance و FTX یکی از صرافیهای رمزنگاری شده متمرکز هستند، که محدودیتهای اهرم را از 100x به 20x کاهش میدهند.
سخن پایانی
بهتر است که در هر بازاری که سرمایهگذاری میکنیم، ابتدا میزان ریسکهای سرمایهگذاری آن بازار را برآورد کنیم. هر دارایی دارای یک ضریب نقد شوندگی است که میتواند معیار مناسبی برای آن باشد که شما تصمیم به خرید و یا نگهداری و فروش آن بگیرید.
برای خودتان حدضرر و حدسود تعیین کنید و با استراتژی درست وارد بازار معاملات شوید. یادتان باشد که یک استراتژی خوب هم به تحلیل بنیادی و هم به تحلیل تکنیکالی یک سهم یا ارز بستگی دارد. حتما با کادر آموزشی آکادمی آسیا سرمایه در ارتباط باشید تا راه درست را به شما نشان دهند.
مارجین کال چیست؟ وقتی برای ادامه معامله باید اعتبار بیشتری واریز کنیم
هر کسی که در بازار بورس فعالیت میکند، میداند که احتمال پیشبینی نادرست همیشه وجود دارد. به هر حال روند بازار ممکن است برخلاف پیشبینی برخی از افراد تغییر کند. در این صورت تعدادی از سرمایهگذاران در پی این پیشبینی نادرست متضرر خواهند شد. اما در بازار آتی، از آنجا که تسویه حسابها به صورت روزانه انجام میشود، معاملهگرانی که دچار زیان شدهاند، در معرض یک مسئله دیگر هم قرار میگیرند. وضعیتی که به آن مارجین کال یا کال مارجین گفته میشود. برای آنکه بهتر متوجه شویم منظور از مارجین کال چیست، بهتر است ابتدا دو وضعیت دیگر حساب را در بازار آتی بررسی کنیم. پس از آن متوجه میشویم که سیستم کال مارجین به چه صورتی عمل میکند و چگونه میتوان با پیشبینی وضعیت حساب، پیش از آنکه مارجین کال (Margin Call) اتفاق بیفتد از این وضعیت خارج شد.
انواع وضعیت حساب
هر فردی که میخواهد در بازار آتی فعالیت کند، باید پیش از آنکه اقدام به خرید یا فروش کند، ابتدا حساب عملیاتی خود را به میزانی که موردنیاز است شارژ کند. میدانیم که بازار آتی یکی از بازارهای بورس کالا است که ماهیتی تعهدی دارد. به همین دلیل خریدار و فروشنده باید مبلغی را به عنوان وجه تضمین به حساب عملیاتی خود واریز کنند. حال با این تعریف میتوانیم بگوییم مارجین چیست. مارجین به وجه تضمین اولیهای گفته میشود که برای اخذ موقعیت معاملاتی باید پرداخت شود.
پس از اینکه موقعیت خرید یا فروش اخذ شد، بورس، وجه مذکور را در حساب معاملهگر و در قالب وجه تضمین بلوکه میکند. حساب عملیاتی در طول مدت جلسه معاملاتی و با در نظر گرفتن قیمت تسویه بهروزرسانی میشود. این تازهسازی هر نیم ساعت یکبار اتفاق میافتد. اما با توجه به اینکه میزان موجودی حساب عملیاتی در مقایسه با وجه تضمین اولیه چقدر است، میتوان حالات مختلف وضعیت حساب را در سه شکل زیر دستهبندی کرد:
- وضعیت نرمال
- وضعیت ات ریسک (At Risk)
- وضعیت کال مارجین
در ادامه برای اینکه متوجه شویم مارجین کال چیست، هر یک از این حالات را توضیح میدهیم.
وضعیت نرمال حساب
اگر پس از اینکه تسویه حساب انجام شد، معاملهگر سود کند، موجودی حساب عملیاتیاش به همان میزان افزایش پیدا میکند. دقت کنید کارمزد معاملات از این مبلغ کسر میشود. به این شرایط که در آن موجودی حساب عملیاتی در مقایسه با وجه تضمین اولیه بیشتر یا دستکم با آن برابر است، به اصطلاح وضعیت نرمال گفته میشود.
وضعیت ات ریسک (At Risk)
اما اگر پس از تسویه حساب مشخص شود که معاملهگر ضرر کرده است، این مبلغ از موجودی حساب عملیاتیاش کم میشود. اما قرارداد آتی چند ویژگی دارد. یکی از این ویژگیها این است که اگر موجودی حساب عملیاتی در مقایسه با وجه تضمین اولیه تا ۳۰ درصد کمتر باشد، مشکلی پیش نمیآید. به عبارت دیگر موجودی حساب عملیاتی در بدترین حالت برابر با ۷۰ درصد وجه تضمین اولیه خواهد بود.
تا اینجا مشخص است که به دلیل زیان، موجودی حساب عملیاتی معاملهگر کمتر از وجه تضمین اولیه میشود. اما اگر این موجودی حداقل برابر با ۷۰ درصد وجه تضمین اولیه یا بیشتر از آن باشد، در واقع حساب در شرایط خطر قرار میگیرد. به این وضعیت At Risk گفته میشود. درست است که در این حالت موجودی حساب عملیاتی از وجه تضمین کمتر است، اما به دلیل رعایت شرط ۷۰ درصدی، هیچ مشکلی معاملهگر را تهدید نمیکند. در چنین شرایطی معاملهگر باید مدیریت حساب خود را طوری انجام دهد که شرایط مارجین کال پیش نیاید.
مارجین کال (Margin Call)
اما اگر پس از بهروزرسانی موجودی حساب عملیاتی، موجودی آن کمتر از ۷۰ درصد وجه تضمین اولیه شود با وضعیت کال مارجین مواجهیم. دقت کنید اگر موجودی حساب عملیاتی حتی یک ریال کمتر از ۷۰ درصد وجه تضمین اولیه شود، باز هم این وضعیت برقرار خواهد بود.
اما رسیدیم به پرسش اصلی که مارجین کال چیست. در واقع این اصطلاح بیانگر وضعیتی است که در آن میزان ضرر در معاملات از حد مجاز عدول میکند. یعنی ضرر بیش از ۳۰ درصد وجه تضمین اولیه است. به همین دلیل معاملهگر اخطاری مبنی بر افزایش وجه تضمین جبرانی دریافت میکند. پس مشخص است که مارجین کال به معنای فراخوانی اعتبار است.
انجام معامله روی مارجین، در بیشتر سهام و اوراق قرضه و همچنین فارکس نیز امکانپذیر است. هرچند برخی از اوراق بهادار چنین قابلیتی ندارند یا در برخی از این اوراق از آنجا که مشکلاتی بر سر راه قیمتگذاری وجود دارد، انجام معامله روی مارجین مقدور نیست.
بیشتر بخوانید
چند نکته در مورد کال مارجین
- همانگونه که پیشتر گفتیم، بهروزرسانی حساب عملیاتی هر نیم ساعت یکبار و طی جلسه معاملاتی اتفاق میافتد. قبلا تنها یکبار و آنهم بعد از پایان جلسه معاملاتی بود که بهروزرسانی حساب انجام میشد.
- زمانی که حسابها بهروزرسانی میشوند، ضررها هر نیم ساعت یکبار روی حساب عملیاتی اعمال خواهند شد. اما اگر معاملهگر سود کرده باشد، تمامی سودها در انتهای جلسه معاملاتی لحاظ خواهند شد.
- در بازار آتی ممکن است با دو اصلاح کال مارجین و مارجین کال مواجه شوید. هر دو اصطلاح مذکور به معنای همان Margin Call است و تفاوتی با هم ندارد.
دلایل وقوع کال مارجین چیست؟
برای درک مفهوم کال مارجین باید ابتدا علت آن را درک کنیم. به طور کلی برخی از اقدامات معاملهگران موجب بروز چنین شرایطی میشود. از جمله این اقدامات میتوان به سه مورد زیر اشاره کرد:
- معاملهگر همچنان در یک معامله ناموفق باقی میماند. این امر منجر به ضرر میشود و در نهایت مارجین قابل استفاده از دست خواهد رفت.
بیشتر بخوانید
- زمانی که معاملهگر بیش از اندازه از اهرم استفاده کند و همچنان اصرار داشته باشد که در موقعیت ناموفق باقی بماند، Margin Call اتفاق میافتد.
- وقتی حساب معاملهگر دارای سرمایه کمی است، این امر او را وادار میکند که معاملاتی انجام دهد که مارجین قابل استفاده آنها کمتر است.
پس به طور خلاصه، اگر بیش از حد در یک معامله ناموفق باقی بمانید و یا سرمایهتان کافی نباشد، یا بیش از اندازه به استفاده از اهرم روی بیاورید، وقوع مارجین کال امری بدیهی به نظر میرسد.
مثالی از Margin Call
اینگونه در نظر بگیرید که قراردادهای آتی زعفران وجه تضمین اولیهای معادل ۴۸۰ هزار تومان دارند. پس معاملهگر باید مبلغ ۴۸۰ هزار تومان را به حساب عملیاتی خود واریز کند تا بتواند یک موقعیت معاملاتی باز کند. فرض کنید پس از اتمام جلسه معاملاتی، موجودی حساب معاملهگر در روزهای مختلف به این شکل است:
روز | موجودی حساب | وضعیت حساب |
اول | ۴۸۰.۰۰۰ | نرمال |
دوم | ۴۹۰.۰۰۰ | نرمال |
سوم | ۴۶۰.۰۰۰ | At Risk |
چهارم | ۴۹۵.۰۰۰ | نرمال |
پنجم | ۴۳۰.۰۰۰ | At Risk |
ششم | ۳۸۰.۰۰۰ | At Risk |
هفتم | ۳۲۰.۰۰۰ | کال مارجین |
باتوجه به آنچه گفتیم، حساب عملیاتی باید حداقل برابر با ۷۰ درصد وجه تضمین اولیه باشد. یعنی:
تومان ۳۳۶.۰۰۰ = ۷۰% * ۴۸۰.۰۰۰
یعنی اگر موجودی حساب عملیاتی معاملهگر کمتر از این میزان باشد، وضعیت حساب کال مارجین خواهد بود.
گفتیم که در این مثال وجه تضمین اولیه برابر است با ۴۸۰ هزار تومان. همچنین با انجام یک محاسبه ساده دریافتیم که حداقل وجه تضمین برابر است با ۳۳۶ هزار تومان. زمانی که موجودی حساب عملیاتی، مبلغی ما بین این دو عدد است، وضعیت At Risk پیش میآید. مجددا یادآور میشویم که در این شرایط، موجودی حساب معاملهگر بیشتر از حداقل وجه تضمین مشخصشده است. اما میزان آن از وجه تضمین اولیه کمتر است.
راه خروج معاملهگر از وضعیت کال مارجین چیست؟
پس از اینکه حسابهای عملیاتی بهروزرسانی شوند، مشخص خواهد شد که موجودی کدامیک از حسابها کمتر از حداقل وجه تضمین است. در نتیجه افرادی که کال مارجین شدهاند، از این امر مطلع خواهند شد. معاملهگران این امکان را دارند که از طریق مراجعه به سامانه معاملاتی آنلاین خود، وضعیت حساب عملیاتیشان را بررسی کنند. همچنین کارگزار با برقراری ارتباط تلفنی و پیامک با معاملهگرانی که کال مارجین شدهاند، به آنها اطلاع میدهد که وضعیت حسابشان چگونه است. این افراد باید طی مدتی که از جانب کارگزار مشخص میشود، وجه خود را تکمیل کنند یا چند موقعیت باز خود را ببندند تا از وضعیت کال مارجین خارج شوند.
به این ترتیب مشخص است که راه خروج از مارجین کال چیست. به طور کلی سه راهحل در این مورد وجود دارد که عبارتاند از:
- واریز وجه
- بستن موقعیتهای باز
- ترکیبی از دو روش قبلی؛ یعنی واریز وجه و بستن موقعیتهای باز
زمان لازم برای واریز وجه مورد نیاز برای خروج از مارجین کال چقدر است؟
معاملهگرانی که در این وضعیت به سر میبرند، باید مطابق با دستورالعمل کارگزاری عمل کنند. کارگزاری به این افراد مهلت میدهد تا به منظور تضمین وجه جبرانی، مبلغی را به حساب عملیاتی واریز کنند. اما اگر معاملهگر مبلغ مذکور را در زمان تعیینشده واریز نکند یا موقعیتهای باز خود را نبندد، چه خواهد شد؟
بنابر دستورالعمل، اگر فردی طی مدتی که کارگزاری مشخص کرده، همچنان مارجین کال باقی بماند، کارگزار باید تعدادی از موقعیتهای باز وی را ببندد تا از این حالت خارج شود. مثلا ممکن است فرد سه موقعیت باز داشته باشد. اما وجه تضمینش تنها برای دو موقعیت کافی باشد. از این رو کارگزاری یک موقعیت را میبندد تا وضعیت حساب معاملهگر از مارجین کال خارج شود.پس چنانچه شخصی Margin Call شود و چند موقعیت باز داشته باشد، تنها آن تعداد از موقعیتهای او بسته میشود که موجب خروج از سیستم مارجین کال شود.
اگر معاملهگر اقدامی برای خروج از کال مارجین انجام ندهد چه میشود؟
ممکن است به هر دلیلی فرد وجه لازم را برای خروج از این موقعیت واریز نکند. یا تعدادی از موقعیتهای باز خود را نبندد. اگر صفهای زیادی در بازار تشکیل شده باشد و کارگزار هم نتواند موقعیت فرد مذکور را ببندد، راه چاره برای خروج از کال مارجین چیست؟ در چنین شرایطی، کارگزار سفارشی را با قیمت سرخطی تابلو ثبت میکند تا بتواند موقعیت او را ببندد.
بیشتر بخوانید
چنانچه شاهد صف در بازار باشیم، سفارش تا انتهای جلسه معاملاتی در سیستم باقی میماند تا نهایتا انجام شود و منجر به بسته شدن موقعیت شود. اما اگر این اتفاق تا پایان جلسه معاملاتی رخ ندهد و سفارش انجام نشود، بازار جبرانی تشکیل خواهد شد تا بعد از پایان یافتن جلسه معاملاتی، موقعیت باز معاملهگر در این بازار بسته شود.
در این بازار و در دوره زمانی اول، دامنه نوسان دارایی دوبرابر میشود. چنانچه باز هم سفارشی در سمت مقابل وجود نداشته باشد، در دوره زمانی بعدی دامنه نوسان سه برابر خواهد شد. اگر در این دوره هم معاملهای انجام نشود، در دوره زمانی بعدی محدودیت دامنه نوسان برداشته میشود.
بیشتر بخوانید
راه جلوگیری از مارجین کال چیست؟
تا کنون گفتیم که مارجین کال چیست و چطور میتوان از این شرایط خارج شد. اما اجازه دهید کمی به عقب برگردیم و یک سوال مهمتر بپرسیم. چهکاری میتوان انجام داد تا اصلا چنین شرایطی پیش نیاید؟ در اینجا لازم است از ابزار مهمی به نام اهرم نام ببریم. اگر با مفهوم اهرم آشنایی ندارید، پیشنهاد میکنیم که مقاله «اهرم مالی چیست؛ سود بیشتر با سرمایه کمتر» را بخوانید.
اهرم مانند یه شمشیر دولبه عمل میکند. یعنی همانقدر که میتواند منجر به سود شما شود، احتمال دارد زیان شما را نیز افزایش دهد. هر چقدر اهرمی که برای نگهداری معاملات خود آن را مورد استفاده قرار میدهید بزرگتر باشد (چندین برابر موجودی حساب)، به همان میزان مارجین قابل استفاده نیز کمتر خواهد بود. چرا که زمانی که یک معامله روندی بر خلاف پیشبینی شما داشته باشد، این شمشیر موجب ایجاد شکاف عمیقتری خواهد شد و به محض اینکه مارجین قابل استفاده به میزان صفر درصد برسد، اخطار Margin Call را دریافت خواهید کرد. به همین خاطر است که توجه به محدوده محافظتی برای کاهش ضرر به کمترین میزان ممکن، اقدامی بسیار هوشمندانه به شمار میرود.
جمعبندی
در این مطلب کوشیدیم به بیانی ساده توضیح دهیم که مارجین کال چیست. با توجه به توضیحاتی که ارائه شد دریافتیم سیستم کال مارجین به چه صورتی عمل میکند. به طور خلاصه زمانی که موجودی حساب عملیاتی معاملهگر به کمتر از ۷۰ درصد وجه تضمین اولیه کاهش یابد، شرایط کال مارجین اتفاق میافتد. سپس برای خروج از این وضعیت، یا باید وجه لازم تامین شود تا این میزان جبران شود، یا باید چند موقعیت بسته شوند تا حساب از حالت Margin Call خارج شود. به طور کلی توصیه میشود که در هنگام استفاده از اهرمهای مالی به احتمال مارجین کال توجه داشته باشید زیرا هر چه اهرم معاملات شما بزرگتر باشد، به همان میزان مارجین قابل استفاده نیز کمتر خواهد بود.
استاپ اوت در معاملات فارکس چگونه اتفاق می افتد؟
استاپ اوت به معنی توقف است و در بازار چرا مارجین کال رخ می دهد؟ چرا مارجین کال رخ می دهد؟ فارکس زمانی که سطح حاشیه (Margin Level) از سطح تماس مارجین (margin call level) عبور کند و به استاپ اوت لول (stop out level) بر خورد کند، معاملات باز همگی متوقف ( stop out ) می شوند.
اصطلاح | معنی |
---|---|
استاپ اوت | توقف |
استاپ اوت لول | سطح توقف |
استاپ اوت لول (Stop Out Level) بسیار شبیه کال مارجین لول (Margin Call Level) است با این تفاوت که بسیار بدتر از آن و به معنای توقف معاملات است. کال مارجین قبل از توقف معاملات اتفاق می افتد.
استاپ اوت در فارکس چرا اتفاق می افتد؟
زمانی که زیان شناور سطح توقف (stup out level) را می شکند و بروکر برای جلوگیری از ضرر احتمالی بیش از وجه تضمینی (margin) یک یا تمام را می بندد.
به دلیل کاهش شدید مارجین (Required Margin) این مقدار توانایی پشتیبانی از معاملات باز را از دست می دهد. به طور دقیق تر، سطح توقف زمانی است که اکوئیتی (Equity) کمتر از درصد خاصی از مارجین مورد استفاده (Used Margin) شود و کارگزار به طور خودکار شروع به بستن معاملات باز کند.
این وضعیت با بستن زیان آورترین معامله شروع و تا زمانی که سطح حاشیه به بالاتر از سطح توقف (Stop Out Level) بازگردد ادامه دارد.
اگر مارجین لول به سطح توقف برسد بروکر با بستن یک یا همه ی معاملات باز در اولین فرصت حساب معاملاتی را از زیان های بزرگ احتمالی حافظت می کند. هر چند رسیدن به این وضعیت خود با ضررهای بزرگ همراه است.
فرآیند بسته شدن معاملات باز (Stop Out) نامیده می شود.
استاپ اوت یک عملیات خودکار است که توسط پلتفرم معاملاتی بروکر بروی حسابی که در وضعیت کاهش شدید مارجین لول است، اعمال می شود. سطح توقف (Stop Out Level) همچنین به عنوان (Margin Closeout Value، Liquidation Margin) یا حداقل حاشیه مورد نیاز شناخته می شود.
مارجین لول چگونه به استاپ اوت می رسد؟
فرض کنید در یک بروکر حساب معاملاتی داریم و سطح توقف در این چرا مارجین کال رخ می دهد؟ حساب 50 درصد است، یعنی اگر سطح مارجین (مارجین لول) به 50 درصد برسد بروکر به طور خودکار موقعیت های باز را می بندد. حال با شرایط زیر یک معامله باز می کنیم:
در حساب خود 1000 دلار داریم یک اردر خرید در جفت ارز یورو دلار باز می کنیم، به دلیل اینکه یک معامله باز داریم مارجین با مارجین استفاده شده برابر است و عدد 200 را به ما نشان می دهد.
بازار به سرعت به ضرر ما رفتار می کند و زیان شناور 900 دلاری را برای ما رقم می زند، بنابراین در این حالت:
اکوئیتی = 100 دلار
زیان شناور = 900 دلار
در ابتدا مثال سطح توقف 50 درصد اعلام شده بود حال باید ببینم با این شرایط مارجین لول ما در چه وضعیتی است:
Margin Level = (Equity / Used Margin) x 100%
با محاسبه سطح مارجین به عدد 50 درصد می رسیم.
Margin Level = 50%
مارجین استفاده شده (margin used) نمی تواند به زیر 200 دلار برسد، زیرا این حاشیه مورد نیاز است که در ابتدا برای باز کردن موقعیت مورد نیاز بود.
سطح توقف معاملات توسط بروکر 50 درصد تعیین شده بود، با رسیدن مارجین لول به این سطح معامله بسته می شود. بدترین اتفاقی که می تواند برای یک تریدر رخ دهد برای حساب ما پیش می آید 1000 دلار تبدیل می شود به 100 دلار و حساب لیکوئید می شود.
لیکوئید چیست؟ [liquidation]
تریدر در فرآیند بسته شدن معاملات توسط بروکر کنترلی ندارد مگر این که خود معاملات را از قبل بسته باشد. از زمانی که بروکر شروع به بستن معاملات می کند تا متوقف کردن این فرآیند شامل لیکوئید شدن است زیرا حساب معاملاتی در حال تصفیه [liquidation] با کارگزار است.
تفاوت سطح استاپ اوت با استاپ اوت در جدول زیر مشخص است.
stop out level | stop out | |
---|---|---|
Margin Level | 50% | – |
Equity | 10% | $100 |
Used Margin | $200 | – |
Free Margin | $0 | $100 |
Balance | $1000 | $100 |
Floating P/L | $900- | – |
اگر تعداد موقعیت های باز بیش از یک پوزیشن باشد بروکر بستن معاملات را از کم سود ترین یا به عبارتی پوزیشنی که در زیان بیشتری است شروع می کند. هر پوزیشنی که بسته می شود به دنبال آن وجه تضمینی آزاد می گردد که این باعث می شود مارجین لول افزایش یابد. اگر مارجین لول افزایش پیدا کند و از سطح توقف فاصله بگیرد بستن معاملات متوقف می شود
چرا بروکر برای معاملات استاپ اوت دارد؟
اگر توقفی وجود نداشته باشد معاملات با زیان بیش از موجودی حساب مواجه می شوند و به همین دلیل بروکر سطحی را برای توقف زیان معاملات یک تریدر مشخص می کند تا مجبور نباشد از جیب خود ضررها را جبران کند.
هر بروکر یا کارگزار فارکس فرآیند خاص خود را دارد و در زمان باز کردن حساب معاملاتی حتما سیاست های داخلی یک بروکر را مطالعه کنید. تا دید مناسبی نسبت به بروکر و حساب معاملاتی داشته باشید.
مارجین (Margin) چیست و چه کاربردی در صرافی ها دارد؟
اگر در بازارهای مالی فعالیت داشته باشید، احتمالاً اصطلاح مارجین را شنیدهاید و با آن آشنایی دارید. این پلتفرم یکی از مهمترین مفاهیم در بازار فارکس، رمز ارزها و قراردادهای CFD است؛ بنابراین هر کس که قصد دارد در این بازارها حرفهای شود، باید حتماً همهچیز را درباره مارجین یاد بگیرد. هرکدام از کارگزاریهای، دستورالعملهای مشخصی برای مشخصکردن این پلتفرم دارند و آنها تعیین میکنند که به کدام داراییها و حسابها Margin تعلق میگیرد. در این مقاله هر آنچه باید درباره این نوع وامدهی، نحوه محاسبه و سطح آن و ارتباط این پلتفرم با اهرم بدانید، بیان شده است.
مارجین چیست؟ (Marjin)
به پولی که تریدر بهعنوان وثیقه نزد بروکر یا صرافی سپردهگذاری میکند، مارجین میگویند. دلیل این سپردهگذاری، جبران ریسکی است که تریدر با معاملات خود برای کارگزاری یا صرافی به وجود میآورد. این پلتفرم وامدهی معمولاً کسری از پوزیشنهای ترید شده است و آن را با درصد نشان میدهند. این نوع وامدهی را باید سپردهای برای همه معاملات باز خود در نظر گرفت. مقدار مارجینی که هر بروکر تعیین میکند، حداکثر میزان اهرمی (Leverage) را مشخص میکند که میتوانید در حساب معاملاتی خود از آن استفاده کنید؛ درنتیجه گاهی معاملات اهرمدار را معاملات مارجیندار نیز میگویند.
تریدرهایی که با این پلتفرم ترید میکنند، میتوانند حجم معاملات خود را افزایش دهند. همچنین Margin به تریدرها اجازه میدهد، پوزیشنهای اهرمدار (Leverage) باز کنند. با استفاده از اهرم یا لوریج میتوان با سرمایه اولیه کم، سرمایه بیشتری را وارد بازار کرد. هر بروکری قوانین خاص و متفاوتی برای این پلتفرم دارد؛ به همین دلیل بهتر است پیش از انتخاب بروکر و شروع معاملات مارجیندار، ابتدا از مقررات Margin آن بروکر یا صرافی مطلع شوید. معامله با این پلتفرم مانند شمشیری دولبه است و پیامدهای کاملاً متفاوتی دارد. این قابلیت ممکن است در تریدهای شما تأثیر مثبت یا منفی داشته باشد. همانطور که پیش از این نیز بیان شد، با استفاده از این نوع وامدهی میتوانید سودهای خود را چند برابر کنید، اما ممکن است متحمل ضررهای سنگینی نیز بشوید.
چگونگی محاسبه مارجین
برای درک بهتر نحوه محاسبه این پلتفرم بهتر است به این مثال توجه کنید. فرض کنید بروکری برای معاملات فارکس به تریدرها اهرم 1:20 میدهد؛ یعنی به ازای هر 20 واحد از ارز در معاملات باز، 1 واحد از آن ارز برای Margin لازم است. بهعبارت دیگر اگر پوزیشنی 20 دلاری باز کنید، مارجین این پوزیشن 1 دلار است و آن را 20/1 یا 5 درصد نمایش میدهند.
به بیان دیگر، اگر بدانیم Margin بروکری 10 درصد است، باید این 10 درصد را برای هر 10 دلاری که ترید میکنید، محاسبه کنید. درواقع باید 1 دلار آن را برای مارجین در نظر بگیرید؛ بهعبارت دیگر در این مثال اهرم معامله را باید روی 1:10 قرار دهید.
مارجین آزاد (Free Margin) چیست؟
به مقدار پول آزاد در حسابهای معاملاتی گفته میشود که برای معاملههای جدید کاربرد دارد. مارجین آزاد با کمکردن مقدار Margin استفادهشده از اکوییتی (Equity) به دست میآید. اکوییتی نیز به موجودی کل حساب شما همراه با سودها یا ضررهای شناور حاصل از معاملات باز گفته میشود. تفاوت اکوییتی با بالانس یا موجودی حساب این است که بالانس به کل پولی میگویند که در حساب خود سپردهگذاری کردهاید (که شامل Margin استفادهشده برای پوزیشنهای باز نیز میشود)، اما اکوییتی سود یا ضرر حاصل از پوزیشنهای باز را نیز حساب میکند. اگر در حساب خود پوزیشن بازی نداشته باشید، مقدار اکوییتی با بالانس برابر خواهد بود.
مثال مارجین آزاد
فرض کنید حسابی با موجودی 1000 دلار و مارجین CFD 5 درصد داریم. در ادامه میخواهیم یک پوزیشن 8000 دلاری باز کنیم؛ پس در ابتدای معامله موارد زیر را خواهیم داشت:
- موجودی حساب: 1000 دلار
- مارجین: 400 دلار (5 درصد از 8000 دلار)
- مارجین آزاد: 600 دلار (اکوییتی منهای Margin استفادهشده)
- اکوییتی: 1000 دلار
اگر ارزش پوزیشن ما افزایش پیدا کند و برای مثال به اندازه 50 دلار سود کنیم، موارد بالا بهصورت زیر تغییر میکند:
Margin استفادهشده و موجودی حساب تغییری نمیکنند، اما مارجین آزاد و اکوییتی افزایش مییابند؛ زیرا باید سود حاصل از پوزیشنهای باز را نشان دهند.
به یاد داشته باشید که اگر ارزش پوزیشن باز ما بهجای افزایش، بهاندازه 50 دلار کاهش پیدا کند، Margin آزاد و اکوییتی نیز به همان نسبت کاهش مییابند.
سطح مارجین
یکی از مهمترین مفاهیم در معاملات، سطح این پلتفرم است. Margin level نسبت اکوییتی به Margin استفادهشده را نشان میدهد. این مفهوم را بهصورت درصدی نمایش میدهند و به شکل زیر محاسبه میشود:
- Margin level: (اکوییتی / Margin استفاده شده) * 100
کارگزاریها ازاین سطح l استفاده میکنند تا ببینند آیا تریدرها میتوانند پوزیشن جدیدی باز کنند یا نه. زمانی که سطح مارجین صفر درصد باشد، به این معناست که تریدر هیچ پوزیشن بازی در حساب خود ندارد. از سوی دیگر، Margin level 100 درصد یعنی اکوییتی حساب برابر با مارجین استفاده شده است. زمانی که این سطح به 100 درصد میرسد، بروکر تا زمانی که تریدر پول بیشتری را به حساب خود واریز کند یا سود شناور ناشی از پوزیشنهای باز او افزایش یابد، اجازه بازکردن پوزیشن جدید به او نمیدهد. تصور کنید حسابی با موجودی 10 هزار دلار و پوزیشن بازی داریم که به Margin 1000 دلاری نیاز دارد. اگر بازار در جهت مخالف پوزیشن حرکت کند و 9 هزار دلار به ما ضرر بزند، اکوییتی برابر با 1000 دلار خواهد بود (10000 منهای 9000). در چنین موقعیتی، اکوییتی با مارجین برابر میشود؛ یعنی سطح مارجین 100 درصد است؛ درنتیجه نمیتوان هیچ پوزیشن جدیدی باز کرد؛ مگر اینکه بازار به نفع ما حرکت کند و به سوددهی منجر شود یا اینکه پول بیشتری به حساب خود واریز کنیم.
برای فهم بهتر مارجین باید سطح آن را بیاموزید.
فرض کنید قیمت همانطور به حرکت در جهت مخالف پوزیشن ما ادامه دهد؛ در این صورت بروکر بهصورت خودکار پوزیشن ضرر را میبندد. آن محدودهای که بروکر با توجه به آن پوزیشن ما را میبندد، به سطح مارجین بستگی دارد. به این حد سطح استاپ اوت (Stop out) میگویند که در هر بروکری متفاوت است. بروکر پوزیشنها را بهترتیب نزولی میبندد؛ بنابراین ابتدا از بستن پوزیشنهای بزرگتر شروع میکند. با بستن هر پوزیشن، Margin استفادهشده آزاد میشود؛ به این ترتیب سطح آن چرا مارجین کال رخ می دهد؟ نیز افزایش مییابد؛ بنابراین ممکن است این سطح بالاتر از سطح استاپ اوت قرار بگیرد. اگر چنین اتفاقی رخ ندهد یا اینکه قیمت همچنان در جهت مخالف پوزیشن ما حرکت کند، بروکر به بستن پوزیشنهای باز ادامه میدهد.
کال مارجین
یکی از بزرگترین کابوسهای هر تریدر حرفهای، کال مارجینشدن است. زمانی که سطح Margin از حد مشخصی که سطح کال مارجین نام دارد، پایینتر برود، بروکر به شما اخطار Margin call میدهد. سطح کال مارجین در هر بروکری بهطور متفاوتی محاسبه میشود، اما معمولاً Margin call شدن قبل از استاپ اوتشدن اتفاق میافتد. درواقع این اخطار به تریدرها میگوید که بازار در حال حرکت در جهت مخالف شماست؛ پس باید براساس حرکت آن اقدامات لازم را انجام دهید. بروکرها به این دلیل اخطار کال مارجین میدهند تا از موقعیتهایی که تریدر از پس هزینه ضرر خود برنمیآید، اجتناب کنند. باید توجه داشت، در موقعیتهایی که بازار بهسرعت در جهت مخالف پوزیشن شما حرکت میکند، ممکن است بروکر فرصت نداشته باشد که پیش از رسیدن به سطح استاپ اوت، این اخطار را بدهد. حتماً فکر میکنید که چطور باید از این موقعیت دوری کرد؟ پاسخ این است که اگر بهطور منظم موجودی حساب خود را چک کنید و در همه پوزیشنهای خود از حد ضرر (Stop loss) استفاده کنید، دیگر لازم نیست نگران Margin call باشید.
Call Margin یکی از خطرات احتمالی استفاده از Margin است.
یکی دیگر از روشهای مؤثر برای گرفتارنشدن در دام کال مارجین، برنامهریزی مناسب برای مدیریت ریسک است. با مدیریت مؤثر ریسکهای احتمالی، درک بهتری از آنها پیدا کرده و پوزیشنهای خود را در جایی باز میکنید که ریسک کمتر و حسابشدهتری به همراه داشته باشد.
مزایا و معایب استفاده از Margin
این پلتفرم نیز مانند همه امکانات معاملاتی، مزایا و معایبی دارد که میتوان آنها را بهصورت ریسکها و پاداشها در نظر گرفت. میزان ریسک یا پاداش این پلتفرم وامدهی تا حد زیادی به استراتژی معاملاتی نیز بستگی دارد.
مزایا
اگر در معاملات خود بهدرستی از Margin استفاده کنید، از مزایای زیر بهرهمند میشوید:
- با استفاده از این پلتفرم میتوان سود بسیار بیشتری در مقایسه با استفاده از موجودی حساب استاندارد به دست آورد.
- ارزش حساب خود را با سرعت بیشتری افزایش میدهید.
- تریدرهای باتجربه راحتتر و سریعتر معاملات خود را ارزیابی میکنند و در آن واحد تصمیم میگیرند.
- به سرمایه اولیه کمتری برای ترید نیاز دارید؛ بنابراین پول خود را روی موقعیت دیگری سرمایهگذاری میکنید.
معایب و ریسک ها
- از آنجا که در معاملات مارجیندار، حجم معاملات بالاست، با استفاده از آن حساب خود را در معرض خطر ضررهای سنگین قرار میدهید.
- معامله با Margin برای تریدرها استرس بسیاری دارد.
- ممکن است کال مارجین شوید؛ در این صورت یا باید سرمایه بیشتری را به حساب خود وارد کنید یا اینکه بعضی از سرمایههای خود را بفروشید تا بتوانید پول وثیقه را آزاد کنید.
ملزومه مارجین (Margin requirement)
Margin بهعنوان درصدی از اندازه کل پوزیشن در نظر گرفته میشود؛ به عبارت دیگر این پلتفرم به ارزش نظری پوزیشنی گفته میشود که میخواهید باز کنید.
Margin Requirement چه مفهومی دارد؟
دو عامل در Margin مورد نیاز تأثیرگذارند: جفت ارزی که معامله میکنید و بروکر. ممکن است در بروکرها و حسابهای مختلف با Margin Requirement های مختلفی مانند 25/0 درصد، 5/0 درصد، 1 درصد، 2 درصد، 5 درصد، 10 درصد و بالاتر مواجه شوید. به این درصدها Margin requirement میگویند. تعریف دیگری که باید یاد بگیرید، Required Margin است؛ یعنی مقدار مارجینی که برای ارز هر کشور مشخص میشود. هر پوزیشنی که باز میکنید، Required Margin خاصی دارد که نزد بروکر بلوکه میشود. برای درک بهتر این مفهوم، به مثالی که در ادامه آمده است، توجه کنید.
فرض کنید میخواهیم روی جفت ارز EUR/USD ترید کنیم. برای اینکه بتوانیم بدون اهرم به اندازه 100 هزار دلار یورو/ دلار بخریم یا بفروشیم، باید در حساب خود 100 هزار دلار موجودی داشته باشیم؛ یعنی بهاندازه کل ارزش یک لات. در این مرحله Required Margin نقش خود را ایفا میکند که اگر 2 درصد باشد، برای بازکردن و باز نگهداشتن معامله 100 هزار دلاری روی جفت ارز یورو / دلار، تنها 2 هزار دلار کفایت میکند و نیازی نیست از کل سرمایه خود استفاده کنید.
ارتباط Margin و اهرم (Leverage)
برای موفقیت در بازارهای مالی باید تفاوت بین Margin و اهرم یا لوریج را بدانید. این دو در معاملات با یکدیگر مرتبط هستند، اما از نظر معنایی با هم تفاوت دارند. تا اینجای کار، درک کاملی از این موضوع پیدا کردیم که مارجین چیست. Margin به پولی گفته میشود که تریدرها نزد بروکر یا صرافی سپردهگذاری میکنند تا پوزیشنهای خود را باز نگه دارند. از سوی دیگر، اهرم نیز به تریدرها کمک میکند تا با حجم بیشتری معامله کنند.
نقش اهرم در معاملات مارجین دار
برای مثال اگر نسبت اهرم در بروکری 1:30 باشد، یعنی تریدر میتواند به اندازه 30 برابر موجودی حساب خود ترید کند. فرض کنید تریدری برای بازکردن پوزیشن جدید، 5 هزار دلار در حساب خود دارد. اهرم 1:30 این امکان را به او میدهد تا به اندازه 150 هزار دلار معامله کند. ارتباط اهرم و Margin به این شکل است که اهرم در معاملات مشخص میکند چه درصدی از ارزش کل معامله (Margin) برای بازکردن پوزیشن لازم است؛ بنابراین اگر Margin برابر با 3/3 درصد باشد، اهرم این بروکر 1:30 خواهد بود. در همین راستا، اگر 5 درصد باشد، متوجه میشویم که نسبت اهرم 1:20 است و بقیه نسبتها و درصدها نیز به همین ترتیب محاسبه میشوند.
کاربرد Margin در صرافی ها
شاید با خود فکر کنید چرا صرافیها و بروکرها باید پول بیشتری را برای معامله در اختیار تریدرها بگذارند؟ در پاسخ باید گفت، با اینکه تریدرها با استفاده از اهرم میتوانند حجم معاملات خود را افزایش دهند، وجود قابلیتی به نام Margin سبب میشود معاملات قبل از اینکه بروکر یا صرافی را متضرر کنند، بسته شوند؛ درنتیجه از این نظر برای صرافیها ضرری به همراه ندارند. از سوی دیگر، زمانی که تریدر در معاملات اهرمدار خود سود میکند، صرافی یا بروکر نیز با دریافت کارمزد از آن معامله سود میبرد. به این ترتیب مارجین ابزاری کاربردی برای صرافیها به شمار میآید.
جمع بندی
همانطور که پیش از این بیان شد، یکی از مهمترین اصولی که در مسیر تبدیلشدن به تریدر حرفهای به شما کمک میکند، یادگیری مفهوم مارجین است. بسیاری از تریدرها بر این باورند که این پلتفرم ابزار خطرناکی است که البته با مواردی که عنوان کردیم، منطقی است آنها چنین عقیدهای داشته باشند. با این حال اگر راه استفاده مؤثر از این نوع وامدهی را یاد بگیرید و به اندازه کافی تجربه ترید داشته باشد، دیگر جای نگرانی نیست و با استفاده از آن به سودهای کلانی دست مییابید.
دیدگاه شما