ترید با سه تایم فریم


خطوط آبی (K) و قرمز (D) اندیکاتور استوکستیک

تایم فریم چه تاثیری بر معاملات و روحیه شما دارد؟

در مقاله آموزشی این هفته نه تنها شما تایم فریم مناسب برای معامله را پیدا خواهید کرد، بلکه به پاسخ این سؤال هم خواهید رسید که تایم فریم های مختلف چه تأثیری بر سیگنال‌های معاملاتی، حد ضرر و شانس موفقیت معامله دارند؟ این سؤال مهمی است که هر معامله‌گری باید پاسخ آن را بداند، اما بسیاری از معامله‌گران با بی‌توجهی از کنار این موضوع رد می‌شوند.
اگر شما هم جزو معامله‌گرانی هستید که از استراتژی پرایس اکشن برای معاملات استفاده می‌کنند، حتماً به این موضوع پی برده‌اید که هر کندل در تایم فریم‌ های مختلف نشانگر “احساسات و تمایلات” بازار در آن بازه زمانی است. فرقی ندارد که نمودار یک‌ساعته باشد یا یک روزه، هر کندل قیمتی بازتاب دهنده تمایلات بازار در آن دوره زمانی است. به طور مثال اگر در نمودار یک‌ساعته به آخرین کندل قیمتی نگاه کنید، تمایلات بازار در یک ساعت گذشته برای شما مشخص خواهد شد. بر همین اساس نمودارهای یک‌ساعته و چهارساعته اطلاعات بیشتری در مقایسه با نمودارهای ۱۵ و ۵ دقیقه در اختیار معامله‌گر قرار می‌دهند. اطلاعاتی که نمودارهای بزرگ‌تر به شما می‌دهند با ارزش‌تر و بیشتر از نمودارهای کوتاه‌مدت است.

ارتباط بین زمان و اعتماد متقابل

رابطه شخصی دو نفر را در نظر بگیرید. هر چه مدت‌زمان آشنایی شما با یک فرد بیشتر باشد، شناخت شما از آن فرد هم بیشتر خواهد بود و به راحتی می‌توانید تشخیص دهید که آیا باید به او اعتماد کنید یا خیر؟ اگر فردی قابل اعتماد بودن خود را در بلندمدت به شما ثابت کرده باشد، به احتمال زیاد شما به او اعتماد خواهید کرد. اما اگر مدت‌زمان زیادی را با یک فرد سپری نکنید، نمی‌توانید تشخیص دهید که آیا آن فرد قابل اعتماد است یا خیر. اگر شما فردی را برای اولین بار ملاقات کنید، آیا می‌توانید تنها با ۵ دقیقه حرف زدن شخصیت او را بشناسید؟ یک روز چطور؟ هر چه زمانی که با یک فرد سپری می‌کنید طولانی‌تر باشد، شناخت شما از او هم بیشتر خواهد بود.
چنین رابطه‌ای در معامله‌گری بازار فارکس هم وجود دارد. اگر شما نمودارهای روزانه یا چهارساعته را تحلیل کنید، شناخت بهتری از نوسانات بازار پیدا خواهید کرد. مطالعه بازار در نمودارهای بلندمدت همانند این است که زمان بیشتری را با یک فرد سپری کنید. اگر از تایم فریم‌های کوتاه استفاده کنید، همانند این است که در ۵ دقیقه اول ملاقات با یک فرد به این جمع‌بندی ترید با سه تایم فریم رسیده‌اید که می‌توانید به او اعتماد کنید یا خیر. نمودارهای بلندمدت اطلاعات بیشتری در اختیار شما می‌گذارند. اگر تمرکز شما به نمودارهای ۵ یا ۱۵ دقیقه باشد، تصویر کلی بازار را از دست خواهید داد. همه ما دوست‌های قدیمی و دیرینه خود را می‌شناسیم و می‌توانیم پیش‌بینی کنیم که واکنش آن‌ها به اتفاقات و موضوعات به چه نحوی خواهد بود. اما پیش‌بینی رفتار شخصی که تنها ۵ یا ترید با سه تایم فریم ۱۵ دقیقه با شما بوده کار تقریباً غیرممکنی است.
در ادامه اجازه دهید تا مثالی از بازار فارکس را بررسی کنیم. در نمودار ۵ دقیقه زیر چشم‌انداز بلندمدت بازار یا تصویر کلی مشخص نیست. حتی نمی‌توان گفت که آیا روند صعودی است یا نزولی. نوسانات بازار سریع است و تمایلات بازار مشخص نیست.

تایم فریم چه تاثیری بر معاملات و روحیه شما دارد؟ تایم فریم 5 دقیقه یورو دلار

تایم فریم ۵ دقیقه: نوسانات بازار در نمودار ۵ دقیقه

در شکل بعدی نمودار چهارساعته همان مثال قبل را مشاهده می‌کنید. این نمودار نشانگر روند کلی و بلندمدت بازار است. با نگاه به تاریخچه نمودار می‌توانیم به شناخت خوبی از بازار دست یابیم. شناختی که به دست آوردن آن در نمودار ۵ دقیقه تقریباً غیرممکن است.

تایم فریم چه تاثیری بر معاملات و روحیه شما دارد؟ تایم فریم چهارساعته یورو دلار آمریکا EURUSD

تایم فریم چهار ساعته: نمودار چهارساعته یورو دلار آمریکا EURUSD

اگر هنوز تفاوت نمودارهای زمانی مختلف برای شما قابل درک نیست، به این مثال توجه کنید. فرض کنید که به شهر جدید و ناشناخته‌ای سفر کرده‌اید و قرار است که یک هفته در این شهر بمانید. آیا بعد از یک هفته مسافرت و بازگشت به خانه به همه خواهید گفت که آب‌وهوای شهر جدید همیشه بارانی است؟ برای اینکه الگوی آب‌وهوای آن شهر برای شما مشخص شود، بایستی مدت‌زمان بیشتری را در آن شهر سپری کنید. اگر در طول یک هفته اقامت شما در آن شهر باران ببارد، این احتمال وجود دارد که این بارش اتفاقی بوده باشد. اما اگر شما چند سال در یک شهر اقامت داشته باشید، به راحتی می‌توانید تشخیص دهید که آب‌وهوای کلی شهر چگونه است و آیا زمان بارش‌ها فرا رسیده یا خیر؟ در بازارهای مالی هم شرایط به همین گونه است. هر چه نمودار زمانی بزرگتر باشد، تشخیص شما از وضعیت بازار هم به واقعیت نزدیک‌تر خواهد بود.

چرا نمودارهای زمانی کوتاه‌مدت (تایم فریم های پایین) “نویز” محسوب می‌شوند؟

مقایسه نمودار ۵ دقیقه با نمودار یک‌ساعته به راحتی به شما نشان می‌دهد که چقدر سیگنال کاذب در نمودارهای کوتاه بیشتر از نمودارهای بلندمدت است. علت وجود سیگنال‌های کاذب فراوان در نمودارهای کوتاه‌مدت، نوسانات بی‌معنی یا اصطلاحاً نویز در بازار است. برای مثال اگر در نمودار یک‌ساعته کندل پین باری تشکیل شود، شما تمامی نوسانات ۵ دقیقه‌ای بازار در آن یک ساعت را مشاهده نخواهید کرد، بلکه برآیند نوسانات ۵ دقیقه‌ای بازار در نمودار یک‌ساعته را خواهید دید. در نمودارهای ۵ یا ۱۵ دقیقه پیدا کردن سیگنال‌های قوی و معنادار خیلی سخت است و اکثر سیگنال‌های صادر شده کاذب خواهند بود. اما سیگنال نمودارهای یک‌ساعته، چهارساعته و روزانه می‌توانند حرکات قوی را به راه بیندازد.
شکل زیر نمودار ۵ دقیقه EURUSD است. به تعداد سیگنال‌های پین بار صادر شده توجه کنید. این تصویر به وضوح نشان می‌دهد که در نمودارهای زیر یک‌ساعته تعداد سیگنال‌های کاذب بیشتر است. بسیاری از معامله‌گران تصور می‌کنند که هر چه سیگنال بیشتری پیدا کنند، سود بیشتری هم خواهند داشت. اما واقعیت این است که هر چه تعداد سیگنال معاملاتی بیشتر باشد، میزان معاملات زیان ده هم بیشتر خواهد بود و سرمایه معامله‌گر هم از بین خواهد رفت.

سیگنال یابی در نمودار 5 دقیقه یورو دلار آمریکا EURUSD تایم فریم چه تاثیری بر معاملات و روحیه شما دارد؟ تایم فریم 5 دقیقه یورو دلار

تایم فریم ۵ دقیقه: سیگنال یابی در نمودار ۵ دقیقه یورو دلار آمریکا EURUSD

در شکل بعدی نمودار یک‌ساعته EURUSD قرار گرفته است. هر دو نمودار ۵ دقیقه و یک‌ساعته بازه زمانی یکسانی را نشان می‌دهند. اولین چیزی که در نمودار یک‌ساعته دیده می‌شود، تعداد کم سیگنال‌های پین بار است. دلیل کم بودن سیگنال معاملاتی در نمودار یک‌ساعته این است که این نمودار بسیاری از نوسانات بی‌معنی یا نویز نمودار ۵ دقیقه را فیلتر کرده است.

تایم فریم چه تاثیری بر معاملات و روحیه شما دارد؟ تایم فریم یک ساعته یورو دلار سیگنال یابی در نموداریک ساعته یورو دلار آمریکا EURUSD

تایم فریم یکساعته: سیگنال یابی در نمودار یک ساعته یورو دلار آمریکا EURUSD

نوسانات بی‌معنی بازار و دامنه نوسانات روزانه

معمولاً بازار به طور آماری نوسانات مشخصی در هر روز دارد. یعنی اغلب دامنه نوسانات روزانه بازار میانگین نوسانات روزهای قبل است. این میانگین می‌تواند به مرور زمان تغییر کند، چون‌که برخی روزها شاید نوسانات بازار شدید باشد و در برخی دیگر شاهد نوسانات محدود بازار باشیم. نکته مهم در رابطه با میزان نوسانات بازار، تأثیر آن بر معاملات است. به طور مثال اگر شما در تایم فریم‌های خیلی کوتاه حد ضرری برای معامله انتخاب کنید، به احتمال زیاد این حد ضرر فعال خواهد شد. چون‌که حد ضرر تعریف شده در نمودارهای کوتاه‌مدت در دامنه نوسانات روزانه خواهد بود.
اگر از نمودارهای بلندمدت برای تعیین حد ضرر استفاده می‌کنید، به احتمال زیاد حد ضرر تعیین شده در خارج از دامنه نوسانات روزانه بازار خواهد بود، به همین دلیل احتمال فعال شدن پیش از موعد حد ضرر کمتر خواهد بود. در اینجا هدف اصلی ما از این بحث تعیین محل حد ضرر نیست، بلکه می‌خواهیم معامله‌گر از تأثیر تایم فریم بر شانس فعال شدن دستور حد ضرر آگاه شود. کاملاً بدیهی است که اگر حد ضرر نزدیک قیمت‌های فعلی بازار و بر اساس نمودارهای کوتاه‌مدت تعیین شود، شانس فعال شدن آن خیلی بیشتر از زمانی خواهد بود که حد ضرر بر اساس نمودارهای بلندمدت تعیین شده باشد.

تایم فریم‌های کوتاه نیازمند توجه بیشتری هستند

شما بازار را با چه فاصله زمانی رصد می‌کنید؟ هر پنج دقیقه یا هر چهار ساعت؟ کدام یک آسان‌تر است و نیازمند توجه کمتری است؟ هر چه تایم فریم بازار بلندتر باشد، تعداد بررسی و تحلیل بازار هم کمتر خواهد بود. اگر شما هم شغل تمام‌وقت دارید و یا دانشجو هستید و روزها را در دانشگاه سپری می‌کنید و یا به هر دلیلی زمان کافی برای تحلیل بازار در نمودار ۵ دقیقه را ندارید، بهتر است که از نمودارهای بالای یک‌ساعته برای تحلیل بازار استفاده کنید. استرس معامله در نمودارهای بلندمدت کمتر از معاملات ۵ دقیقه است.
اکثر معامله‌گران موفق منتظر می‌مانند تا سیگنال مشخص و قوی در بازار صادر شود و بعد از آن وارد معامله شوند. به همین دلیل این افراد معمولاً هر روز دو یا سه بار بازار را بررسی می‌کنند و اگر سیگنال قوی در نمودارهای چهارساعته یا روزانه باشد، وارد معامله می‌شوند. این افراد اگر در بازار سیگنالی پیدا نکنند، معامله‌ای هم انجام نمی‌دهند. برخلاف معامله‌گران تازه‌کار که هر وقت سیگنالی پیدا نمی‌کنند، تایم فریم بازار را پایین‌تر می‌آورند تا شاید سیگنالی برای معامله کردن پیدا کنند. به همین خاطر است که معامله‌گران تازه‌کار گاها با نمودار یک دقیقه هم معامله می‌کنند.
برای معامله‌گران حرفه‌ای مهم نیست که الآن در بازار حضور دارند یا خیر. این عادت باعث می‌شود تا معامله‌گران حرفه‌ای از هیجانات و نوسانات شدید بازار دور باشند. این عادت علاوه بر این‌که برای معامله‌گران پر مشغله مناسب است، بلکه به معامله‌گران تازه‌کار هم این اجازه را می‌دهد که از استرس دور باشند.

نمودارهای کوتاه‌مدت باعث افراط در معامله می‌شوند

افراط در معاملات یا انجام تعداد زیادی معامله اغلب یکی از دام‌های معامله‌گری محسوب می‌شود و گاها معامله‌گر به‌جای سرمایه‌گذاری در بازار به یک قمارباز تبدیل می‌شود. یکی از عوامل اصلی که معامله‌گران تازه‌کار دچار افراط در معامله می‌شوند، نمودارهای کوتاه‌مدت ۱۵ و ۵ دقیقه است. تعداد سیگنال‌های صادر شده در این نمودارها بسیار زیاد است و عطش معامله‌گران تازه‌کار برای کسب سود باعث می‌شود تا تعداد معاملات به طور قابل‌توجهی بالا رود. هر چه تعداد معاملات بیشتر باشد، مدیریت حساب و حتی مدیریت افکار خود شخص هم سخت‌تر خواهد بود. اگر شما روز را با نمودار ۵ دقیقه آغاز کنید و نوسانات بازار را در این نمودار ارزیابی کنید، حتما وارد معامله‌ای خواهید شد! ساده‌ترین راه برای دوری از چنین دام‌هایی پیشگیری از افتادن به دام افراط در معامله است. برای اینکه جلوی معاملات افراطی گرفته شود، بهترین کار استفاده از نمودارهای بلندمدت در بازار است.

مقایسه انواع روش های پرایس اکشن | انواع پرایس اکشن چیست؟

برای درک بهتر مقایسه انواع روش های پرایس اکشن و بروزترین تکنیک های پرایس اکشن بهتر است ابتدا مقاله آشنایی با الگوهای کندل استیک در پرایس اکشن و نوسان‌گیری را مطالعه کنید. یکی از نوین‌ترین روش‌های معاملاتی در بازارهای مالی، استراتژی پرایس اکشن است. تحلیلگران از پرایس اکشن برای بررسی موقعیت ورود و خروج در بازار استفاده می‌کنند. تکنیک های پرایس اکشن برای تحلیل وضعیت نمودار‌ها و دریافت سیگنال‌های ورود و خروج، از داده‌های قیمتی استفاده می‌کند که مهمترین هدف آن، پیشبینی روند آتی بازار و یافتن نقاط احتمالی بازگشت به بازار است.

استفاده از این استراتژی می‌تواند خطاهای شما را به حداقل برساند. همچنین تنها نموداری که در استراتژی پرایس اکشن استفاده می‌شود، کندل استیک یا نمودارهای شمعی می‌باشد. همچنین بهتر است بدانید که کندل استیک در پرایس اکشن به عنوان ستون اصلی عمل می‌کند. یکی از مهم‌ترین بخش‌های معاملاتی پرایس اکشن، الگوهای معاملاتی است که به آن‌ها اصطلاحاً سیگنال یا ستاپ می‌‌گویند. وظیفه این ستاپ‌ها قادرسازی کاربر برای پیشبینی قیمت‌های بعدی است. البته الگوهای معاملاتی در بازار زیاد است که می‌توانید از آن‌ها برای پیشبینی قیمت‌های آینده استفاده کنید. در ادامه این نوشتار به آموزش صفر تا صد پرایس اکشن و مقایسه بهترین پرایس اکشن‌های حال حاظر خواهیم پرداخت.

آموزش صفر تا صد پرایس اکشن

اگر شما هم یکی از علاقه مندان به حوضه ارزهای دیجیتال هستید؛ حتماً تا به حال نام الگوهای پرایس اکشن را شنیده‌اید و درباره ماهیت آن کنجکاو شده‌اید. پرایس اکشن یک تکنیک معامله‌گری و تحلیل بازار است که به معامله گران این قابلیت را می‌دهد تا در تصمیم گیری در معاملات با حرکات واقعی، بهتر عمل کنند. بهتر است بدانید که پرایس اکشن در مقابله با اندیکاتورها گزینه مناسب‌تری است؛ چرا که معامله گرانی که از اندیکاتورها استفاده می‌کنند، همیشه از قیمت فعلی بازار عقب‌تر هستند.

معمولاً معامله گران از پرایس اکشن‌ها در معاملات کوتاه مدت یا میان مدت استفاده می‌کنند. پرایس اکشن متشکل از ترکیبات جالب اطلاعات و دیدگاه‌های مختلف است؛ این ترکیبات عبارت‌اند از: الگوی قیمت‌های تاریخی، شاخص‌های فنی، توانایی یک سرمایه گذار برای خواندن بازار و… .

مقایسه انواع روش های پرایس اکشن

همانطور که می‌دانید در دنیای سرمایه گذاری و معاملات، استراتژی و روش‌های مختلفی برای تحلیل و بررسی وجود دارد. هر کدام از این روش‌های نام برده شده بستگی و استفاده شخص دارد و گاهی ممکن است با استفاده از روش تحلیل اشتباه، سرمایه خود را از دست دهید. پس بهتر است در این قسمت از آموزش صفر تا صد پرایس اکشن با ما همراه باشید.

پرایس اکشن ال بروکس

یکی از بهترین پرایس اکشن های بازارهای معاملاتی است که از آن در جهت کسب سود در بازار‌های ارزی استفاده می‌کنند. برای درک بهتر مقایسه انواع روش های پرایس اکشن با ما همراه باشید. مزیتی که پرایس اکشن ال بروکس را از بقیه تحلیل‌ها جدا می‌کند این است که کاربر نیازی به استفاده از برنامه خاصی برای تحلیل ندارد و تنها ابزار مورد نیاز همان نمودارهای کندل استیک در پرایس اکشن است. همچنین در پرایس اکشن ال بروکس از چارت‌ها و نمودار‌های پنچ دقیقه‌ای، روزانه یا هفتگی استفاده می‌شود. نمودارهای شمعی، تنها ابزار مورد نیاز پرایس اکشن می‌باشد و در حال حاظر پرایس اکشن ال بروکس جز مهم‌ترین و برترین روش‌های تحلیل بازارهای مالی است که برای مبتدیان بسیار راحت و پرکاربرد است.

پرایس اکشن ال بروکس یک تحلیل رایگان است بنابراین می‌توانید از کندل‌ها، نمودار‌ها و چارت‌ها به طور رایگان استفاده کنید. در حال حاظر کاربران از پرایس اکشن ال بروکس در بازارهای مالی، ارزهای دیجیتال و فارکس استفاده می‌کنند.این روش بخاطر استفاده در بازه‌های زمانی مختلف از یک دقیقه تا چند دقیقه تا زمان فریم‌های بزرگ جز روش‌های کم ریسک به شمار می‌آید که این موضوع به تنهایی یکی از بزرگ‌ترین مزیت‌های این تحلیل به حساب می‌آید. یکی دیگر از مهم‌ترین مزیت‌های ال بروکس در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، درصد موفقیت بالای کاربر با استفاده از این روش می‌باشد.

کاربر می‌تواند با بررسی و در نظر گرفتن هیجانات و تصمیمات دیگر معامله‌گران اقدام به معامله کند. همچنین پرایس اکشن ال بروکس نسبت به دیگر روش‌های تحلیل دقت بیشتری دارد که در نتیجه تحلیل‌های دقیق‌تری به همراه دارد. تاخیر‌های زمانی کم موجب می‌شود که کاربر این امکان را داشته باشد که سریع‌تر متوجه تغییرات اعمال شده شود و نسبت به معاملات جدید تصمیم مناسبی گیرد. باید در نظر داشته باشید که پرایس اکشن به هیچ وجه از بین نمی‌رود و همیشه به عنوان یک ابزار برای تحلیل مورد استفاده قرار می‌گیرد.

پرایس اکشن لنس بگز

یکی دیگر از استراتژی‌های مهم در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، استراتژی پرایس اکشن لنس بگز می‌باشد که کاملا بر اساس تصمیم‌های کاربر انجام می‌شود. در پرایس اکشن لنس بگز از سه تایم فریم(تایم فریم بالایی، میانی و پایینی) استفاده می‌شود که در آخر برای شناخت نوسانات در بازار مورد استفاده قرار می‌گیرد. استراتژی لنس بگز به کاربر نشان می‌دهد که حرکات و نوسانات قیمت در چارچوب حمایت و مقاومت تحلیل کرده و برای حرکات آینده قیمت تدوین می‌شود و معامله‌گران می‌توانند بر اساس این روند، بهترین فرصت‌های معاملاتی سودآور را پیدا کنند.

یکی از مهم‌ترین مزیت‌های پرایس اکشن لنس بگز نشان دادن معامله بر اساس واقعیت بازار و ترکیبی از شرایط مختلف است. به عنوان مثال روند معاملات به سمت صعود یا نزول از جمله شرایط مختلف می‌باشد؛ در شرایطی که بازار به سمت نزول حرکت کند، باعث خروج معامله‌گر از سهم و در نهایت از بین رفتن حساب می‌شود.

در اکشن لنس، ممکن است در بعضی از شرایط پیش‌آمده همچون شک و تردید به سودمندی آتی معامله، از ترید با سه تایم فریم معامله صرف نظر کرده و در شرایطی که معامله به طور سربه سر است، از معامله خارج شود. در هر حالت این ویژگی را می‌توان به عنوان مزیتی در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، دانست.

هدف لنس بگز در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن

تصور لنس بگز از بازار به این شکل است که بازار یک ماهیت عاطفی دارد و دلیل این تصور هم تصمیمات کاربران بر اساس هیجانات است. هدف پرایس اکشن لنس بگز در بازارهای مالی افزایش آگاهی کاربران از موقعیت نسبت به شرایط فعلی و حفظ تمرکز می‌باشد. کاربران به کمک این روش می‌توانند نقاط ضعف و قدرت و نوسانات بازار را بهتر بشناسند.

ستاپ‌های معاملاتی لنس بگز

ترکیب چند پارامتر در کنار هم برای درک صحیح از شرایط بازار را ستاپ‌های معاملاتی می‌گویند. در لنس بگز ستاپ‌های معاملاتی مختلفی وجود دارد که از طریق شناساندن ضعف‌های موجود در روند قیمت و مشخص کردن روند احتمالی بازار به کاربران در تصمیم‌گیری کمک خواهد کرد. در ادامه به معرفی چند ستاپ معاملاتی در پرایس اکشن لنس بگز می‌پردازیم:

1.ستاپ شکست ناموفق

2.ستاپ تست حمایت و مقاومت

3.ستاپ پول بک بعد از شکست

4.ستاپ پول بک ساده در روند

5.ستاپ پول بک پیچیده در روند

پرایس اکشن RTM

یکی دیگر از تکنیک های پرایس اکشن، پرایس اکشن RTM است که با کمک به کاربر در کسب سود بیشتر معروف است. استراتژی RTM بیشتر به عنوان یک روش برای معامله‌گران حرفه‌ای در بازار ارزهای دیجیتالی شناخته می‌شود. همانطور که گفته شد، در روش‌های پرایس اکشن نیازی به استفاده از برنامه خاصی نیست؛ در پرایس اکشن RTM نیز کاربران بدون نیاز به استفاده از ابزار یا اندیکاتور خاصی می‎‌توانند اقدام به معامله کنند. برای تحلیل به روش RTM تنها کافی است که کاربر قیمت گذشته توکن یا ارز دیجیتالی مورد نظر را بررسی کند. پرایس اکشن RTM آموزش نوین تحلیل الگوهای قیمتی و روند حاکم بر بازار که گاهی به صورت تصادفی است را بر عهده دارد.

بنابراین این روش معاملاتی شانس موفقیت شما را در معاملات چندین برابر خواهد کرد. از این روش برای سرمایه‌گذاری‌های بلند مدت و کوتاه مدت بدون نیاز به برنامه یا اندیکاتور خاصی استفاده می‌شود. در پرایس اکشن RTM فقط از ارزش قیمتی برای تحلیل و بررسی استفاده می‌شود.

در این روش از گره‌های معاملاتی استفاده می‌شود که به صورت دو الگوی کلی نمایش داده می‌شود:

پرایس اکشن وودز

پرایس اکشن وودز یکی از روش‌های تحلیل و بررسی بازار است که نسبت به دیگر روش‌ها طرفدار کمتری دارد و نام آن کمتر شنیده شده است. این روش پرایس اکشن نسبت به روش لنس بگز پیچیده‌تر است اما از RTM پیچیدگی کمتری دارد. روش پرایس اکشن وودز دارای 6 ستاپ معاملاتی است که برای بررسی روند قیمتی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

پرایس اکشن عرضه و تقاضا

پرایس اکشن عرضه و تقاضا یکی دیگر از روش‌های پرایس اکشن است که افراد از آن برای کسب سود از بازارهای مالی استفاده می‌کنند. معمولاً تریدرها روش پرایس اکشن عرضه و تقاضا را با روش پیدا کردن نقاط مقاوتی و حمایتی اشتباه می‌کنند. در این حال باید گفت که این دو روش متمایز از یکدیگر هستند و با استفاده از هر کدام می‌توان اطلاعاتی را از نمودارها استخراج کرد. سطوح عرضه و تقاضا را به راحتی می‌توان با مشاهده نمودارها پیدا کرد، اما در وهله اول باید نمودار را به صورت کندلی در بیارید. سطح‌های عرضه در بین دو قله بلند نمودار شکل می‌گیرد که در این حالت قیمت بار اول نزول و سپس حالت صعودی به خود گرفته است.

سطوح تقاضا نیز همانند سطوح عرضه به راحتی از روی نمودار قابل شناسایی می‌باشد، اما باید حالت نمودار شما به صورت کندل باشد. سطح تقاضا در بین پایین‌ترین دو قله قرار دارد که در ابتدا نمودار حالتی صعودی و سپس نزولی دارد. روش پرایس اکشن عرضه و تقاضا در پوزیشن گیری کوتاه مدت به تریدرها کمک زیادی می‌کند، از این رو این روش بیشتر برای تریدهای روزانه یا هفتگی از آن استفاده می‌شود.

الگوهای عرضه و تقاضا

تریدرها پس از شناسایی سطوح عرضه و تقاضا از دو الگو برای گرفتن پرایس اکشن استفاده می‌کنند. الگوی Pin Bar و Engulfing دو الگویی است که در پرایس اکشن عرضه و تقاضا از آن استفاده می‌کنند. این دو الگو به تریدها در شناخت و پیدا کردن دقیق سطوح عرضه و تقاضا کمک می‌کنند، از این رو بهتر است که این دو الگو را به خوبی بلد باشید.

تفاوت پرایس اکشن لنس بگز و پرایس اکشن RTM

در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، RTM و لنس بگز جز بهترین پرایس اکشن های امروزه به شمار می‌آیند که در ادامه به تفاوت‌های این دو استراتژی می‌پردازیم. همانطور که اشاره کردیم، در پرایس اکشن لنس بگز، همه تحلیل‌ها و بررسی‌ها بر اساس روند‌های قیمتی انجام می‌شود. در این روش برای بررسی و تحلیل روند بازار، ستاپ‌های معاملاتی بر اساس منطق کامل و روند قیمتی ایجاد می‌شوند. در صورتی که در RTM تحلیل و بررسی اینگونه نیست.

همچنین پرایس اکشن RTM نیازمند کسب مهارت و آموزش است؛ به همین خاطر فقط معامله‌گران حرفه‌ای از این روش استفاده می‌کنند. اما در استراتژی پرایس اکشن لنس بگز احتیاج به مهارت خاصی نیست و کاربران تازه وارد نیز می‌توانند به راحتی از این روش استفاده کنند.

مزایای معامله با پرایس اکشن‌ ها

رایگان و بدون هزینه بودن پرایس اکشن‌ها جز مهم‌ترین ویژگی تکنیک های پرایس اکشن به شمار می‌آید. همچنین تحلیل بازار به کمک پرایس اکشن‌ها نیاز به هیچگونه ابزار یا اندیکاتور خاصی نیست و تنها از کندل‌ها و نمودار‌ها استفاده می‌شود.

  • استراتژی پرایس اکشن در هر موقعیتی از بازار کاربرد دارد. کاربران می‌توانند در بازار سهام، ارز دیجیتال، کالا و فارکس از تحلیل‌های پرایس اکشن استفاده کنند.
  • سرعت بالا و تاخیر‌های کوتاه یکی دیگر از مزیت‌های مقایسه انواع روش های پرایس اکشن به حساب می‌آید.
  • کامل است؛ پرایس اکشن‌ها در واقع ترکیب روش‌های تحلیل معاملات است که به کاربران در گرفتن تصمیم درست کمک می‌کند.

پیج اینستاگرام محمد فاموریان

سوالات متداول

هدف پرایس اکشن چیست؟

هدف روش‎‌های پرایس اکشن تحلیل روی عملکرد ارزش قیمتی سهم است و تصمیم‌گیری برای کاربران را راحت می‌کند.

بهترین پرایس اکشن کدام است؟

همانطور که در قسمت‌های قبل توضیح داده شد، در حال حاظر RTM و لنس بگز جز بهترین پرایس اکشن های امروز به شمار می‌روند.

پرایس اکشن در چه بازار‌هایی کاربرد دارد؟

از روش‌های پرایس اکشن می‌توان در تمامی بازارهای مالی نظیر فارکس، بورس، ارزهای دیجیتال، کالا و… استفاده کرد.

برای استفاده از پرایس اکشن‌ها ابزار یا برنامه‌ای نیاز است؟

خیر برای استفاده از روش‌های تحلیل پرایس اکشن شما نیاز به برنامه یا ابزاری ندارید؛ نمودارها و چارت‌ها تنها ابزار مورد استفاده در این روش می‌باشند که معروف‌ترین آن‌ها نمودار‌های شمعی است.

برای استفاده از روش‌های پرایس اکشن آموزش خاصی لازم است؟

بله، در نظر داشته باشید که کار با تحلیل‌های پرایس اکشن بسیار ساده است اما هر کدام از پرایس اکشن‌ها نیازمند آموزش و مهارت خاصی می‌باشد. بنابراین اگر یک سرمایه‌گذار تازه وارد هستید حتما ابتدا مهارت لازم را کسب کنید.

سخن آخر

در این مقاله سعی کردیم مقایسه انواع روش های پرایس اکشن را به زبان ساده برای شما بیان کنیم. استفاده از روش‌های پرایس اکشن در بازارهای مالی یک امر ضروری است. شانس موفقیت شما بستگی به مهارت و دانش شما در روش‌های تحلیل و بررسی دارد. همانطور که گفته شد، پرایس اکشن یکی از محبوب‌ترین الگوهای معاملاتی است که امروزه بسیاری از معاملاگران در معاملات روزانه و کوتاه مدت خود از این الگو استفاده می‌کنند. در واقع پرایس اکشن را می‌توان ساده‌ترین روش معاملاتی است که با استفاده از می‌توان از بازار ارزهای دیجیتال کسب درآمد ترید با سه تایم فریم کرد، اما این نکته را درنظر بگیرید که برای کسب سود باید دوره اموزش ارز دیجیتال را نیز بگذرانید تا موفق به کسب درآمد دلاری از این بازار شوید. البته ممکن است پرایس اکشن‌ها به دلیل سادگی در میان معامله‌گران تازه کار چندان محبوبیتی نداشته باشد؛ اما در میان حرفه‌ای بسیار پرطرفدار است.

هفت تا از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسان گیری

معامله‌گران از اندیکاتورهای تکنیکال برای بررسی عرضه و تقاضا و درک ماهیت روانشناسی بازار استفاده می‌کنند. اندیکاتورها سرنخ‌هایی در مورد روند آتی قیمت ارائه می‌دهند و از آنها سیگنال‌های خرید و فروش استخراج می‌شود. در این مطلب هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال را معرفی می‌کنیم. این اندیکاتورها برای نوسان‌گیری کوتاه‌مدت کارآمد هستند.

نیازی به استفاده از هر هفت اندیکاتور نیست. با توجه به نوع معاملاتتان یکی از آنها را انتخاب کنید یا از ترکیب اندیکاتورها برای نوسان‌گیری استفاده کنید. این اندیکاتورها برای تشخیص روند و نوسان‌گیری در بازار بورس، فارکس، ارز دیجیتال و… بسیار مفید هستند.

بهترین اندیکاتور تکنیکال

بهترین اندیکاتورهای تکنیکال

نوسان‌گیری چیست؟

بازارهای مالی پرتلاطم هستند. نمودارهای قیمت روندهای صعودی یا نزولی را به صورت خط صاف طی نمی‌کنند. مثلا صعودهای بلندمدت همراه با ریزش‌های کوتاه‌مدت اتفاق می‌افتد و اصطلاحا قیمت نوسان می‌کند. برخی از معامله‌گران نگاه بلندمدت به چارت قیمت دارند و ترید با سه تایم فریم به نوسان‌های کوتاه‌مدت اهمیت نمی‌دهند. در نقطه‌ی مقابل برخی دیگر با استراتژی‌های کوتاه‌مدت، به دنبال استفاده از نوسانات کوتاه‌مدت بازار هستند. به این کار نوسان‌گیری و به این معامله‌گران اصطلاحا نوسان‌گیر می‌گویند.

بازار بورس ما دامنه‌ی نوسان روزانه دارد و نوسان‌گیری به صورت روزانه چندان منطقی نیست. اما در بازارهای جهانی همچون فارکس یا بازار ارز دیجیتال، با استفاده از اهرم‌ها نوسان‌گیری با سودهای بالا بسیار جذاب است. مثلا معاملات تعداد بالا روی تایم‌فریم‌ها کوچک در حد دقیقه که اصطلاحا به آن اسکالپ می‌گویند. تحلیل تکنیکال اصلی‌ترین ابزار نوسان‌ گیری است.

اندیکاتور تکنیکال

اندیکاتورهای تکنیکال در اصل محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم هستند که به صورت نمودارهای گرافیکی رسم می‌شوند. از این نمودارها اطلاعات مفیدی در مورد گذشته و آینده‌ی روند به دست می‌آید. برای آشنایی بیشتر با اندیکاتورها و اوسیلاتورها می‌توانید مقاله اندیکاتورهای تکنیکال را مطالعه کنید.

بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسان‌گیری

تحلیلگران تکنیکال معمولا چند اندیکاتور را به صورت همزمان استفاده می‌کنند. از میان ده‌ها اندیکاتور باید آنهایی را انتخاب کنید که برای شما بهتر عمل می‌کنند. در ادامه هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای برای نوسان‌گیری برای معاملات کوتاه‌مدت را بررسی خواهیم کرد.

1. اندیکاتور حجم تعادلی یا OBV

ابتدا از اندیکاتور حجم تعادلی (On-Balance Volume) برای اندازه‌گیری جریان مثبت و منفی حجم در دوره‌ی زمانی استفاده کنید. حجم تعادلی به این صورت محاسبه می‌شود:

  • اگر قیمت نسبت به روز قبل افزایش یابد، حجم امروز به حجم روز قبل اضافه می‌شود.
  • اگر قیمت نسبت به روز قبل کاهش یابد، حجم امروز از حجم روز قبل کسر می‌شود.

به جای روز می‌توان از هر تایم فریم دیگر (ساعتی، هفتگی و…) استفاده کرد. واضح است که در یک روند صعودی ترید با سه تایم فریم OBV افزایش می‌یابد و در روند نزولی مقدار رو به کاهش است.

اندیکاتور تکنیکال OBV

اندیکاتور تکنیکال OBV یا حجم تعادلی

هنگامی که حجم تعادلی افزایش می‌یابد به معنای ورود خریداران و افزایش قدرت آنهاست. روند نزولی حجم تعادلی نیز به معنای کاهش قدرت خریداران است. اندیکاتور OBV یکی از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای تایید روند است. اگر قیمت و OBV همزمان افزایش یابند به معنای ادامه‌ی روند صعودی است. کاهش همزمان قیمت و OBV به معنای ادامه‌ی روند نزولی است.

از حجم تعادلی برای تشخیص واگرایی‌ها نیز استفاده می‌شود. واگرایی هنگامی رخ می‌دهد که قیمت و اندیکاتور در جهت عکس هم حرکت کنند. با استفاده از واگرایی‌ می‌توان معکوس شدن روند را تشخیص داد. به عنوان مثال افزایش قیمت و کاهش OBV، به این معناست که روند صعودی توسط خریداران قوی پشتیبانی نمی‌شود و احتمال بازگشت روند وجود ترید با سه تایم فریم دارد.

2. اندیکاتور خط تراکم/توزیع یا خط A/D

خط تراکم/توزیع (Accumulation/Distribution Line) از بهترین اندیکاتورهایی نوسان‌گیری است که برای تشخیص جریان ورود و خروج پول در اوراق بهادار استفاده می‌شود.

اندیکاتور A/D بسیار شبیه به OBV است، با این تفاوت که علاوه بر قیمت بسته شدن در یک دوره‌ی معاملاتی، قیمت باز شدن و کل محدوده‌ی قیمتی را نیز در محاسبات لحاظ می‌کند. هر چقدر قیمت بسته شدن از میانه‌ی دامنه‌ی قیمت فاصله بگیرد و به سقف قیمت نزدیکتر شود، اندیکاتور به حجم ارزش بیشتری است.

اندیکاتور خط تراکم توزیع AD

اندیکاتور خط A/D تراکم و توزیع

محاسبات A/D پیچیده‌تر از OBV است اما نمی‌توان گفت که اندیکاتور دقیق‌تری است. گاهی اوقات حجم تعادلی بهتر از تراکم/توزیع بهتر عمل می‌کند و بالعکس.

تفسیر A/D کاملا شبیه به OBV است، اگر قیمت و اندیکاتور هر دو صعودی باشند، نشان از ادامه‌دار بودن روند ترید با سه تایم فریم صعودی است. همچنین برای تشخیص واگرایی‌ها نیز می‌توان از اندیکاتور A/D استفاده کرد. اگر نمودار قیمت و اندیکاتور همسو نباشند احتمال تغییر روند وجود دارد.

3. شاخص جهت‌دار میانگین یا ADX

شاخص جهت‌دار میانگین (Average Directional Index) یک اندیکاتور تشخیص روند است که برای اندازه‌گیری قدرت و حرکت یک روند استفاده می‌شود.

هر گاه نمودار اندیکاتور ADX بالای عدد 20 باشد سهم دارای روند (صعودی یا نزولی) است. هر گاه ADX زیر عدد 20 قرار گیرد، قیمت روندی بسیار ضعیف دارد یا بدون روند است. در محدوده‌های بالای عدد 40 روند بسیار پرقدرت است.

 اندیکاتور_ADX یکی از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال

اندیکاتور شاخص جهت‌دار میانگین ADX

خط اصلی اندیکاتور ADX نام دارد و معمولا با رنگ تیره نمایش داده می‌شود. دو خط دیگر نیز به نام‌های DI+ و DI- نیز وجود دارند.

  • هر گاه DI+ بالای DI- باشد و ADX بالای 20: روند صعودی (خط سبز رنگ)
  • هر گاه DI+ زیر DI- باشد و ADX بالای 20: روند نزولی (خط قرمز رنگ)

اگر ADX زیر 20 باشد، DI+ و DI- به هم نزدیک هستند و مرتب همدیگر را قطع می‌کنند.

4. اندیکاتور آرون (Aroon)

اوسیلاتور آرون (Aroon) یک اوسیلاتور جدید برای نوسان‌گیری است و با یک دوره‌ی زمانی معمولا 25 روزه ترسیم می‌شود. از آرون تشخیص جهت و قدرت روند استفاده می‌شود. اندیکاتور آرون دارای دو خط است: آرون صعودی (خط آبی) و آرون نزولی (خط قرمز).

اندیکاتور آرون Aroon یکی از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال

اندیکاتور آرون Aroon

هنگامی که خط آبی از پایین به بالا خط قرمز را قطع کند، اولین نشانه‌ی تغییر روند به صعودی است. در ادامه اگر خط آبی در نزدیکی عدد 100 باقی بماند، روند صعودی تایید می‌شود.

عکس حالت قبل نیز روند نزولی را تایید می‌کند. هنگامی که خط آرون نزولی، خط آرون صعودی را رو به بالا قطع کند و در نزدیکی عدد 100 قرار گیرد، تغییر روند از صعودی به نزولی تایید می‌شود. مجموع آرون صعودی و نزولی 100 است. هر گاه هر کدام از خطوط به 100 نزدیک شود، خط دیگر به صفر نزدیک خواهد شد.

5. اندیکاتور مکدی (MACD)

واگرایی همگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence) یا مکدی، از اندیکاتورهای برتر نوسان‌گیری برای تشخیص جهت و مومنتوم (قدرت حرکت) روند است. مکدی از سه جزء تشکیل شده است:

  • خط مکدی: از تفاضل میانگین‌های 26 و 12 روزه‌ی نمودار قیمت به دست می‌آید (خط آبی).
  • خط سیگنال: میانگین نمایی 9 روزه از خط مکدی است (خط قرمز).
  • نمودار میله‌ای (هیستوگرام): اختلاف خط مکدی و خط سیگنال را نمایش می‌دهد.

اندیکاتور مکدی MACD از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال

اندیکاتور مکدی MACD

اگر خط مکدی بالای صفر باشد، قیمت در روند صعودی است و چنانچه زیر صفر بیاید قیمت وارد یک روند نزولی شده است.

هر گاه خط مکدی از پایین به بالا خط سیگنال را قطع کند، روند صعودی تایید می‌شود و بالعکس اگر خط مکدی از بالا به پایین خط سیگنال را قطع کند نشانه‌ی روند نزولی است. از هیستوگرام مکدی نیز برای تشخیص واگرایی‌ها استفاده می‌شود.

6. شاخص قدرت نسبی یا RSI

شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) از محبوب‌ترین اوسیلاتورها برای نوسان‌گیری است. این اندیکاتور سه کاربرد عمده دارد: تشخیص نواحی اشباع خرید و اشباع فروش، واگرایی‌ها و سطوح مقاومت و حمایت.

اوسیلاتور RSI بین صفر تا 100 در نوسان است. دو سطح 30 و 70 سطوح مهم این اندیکاتور هستند. هنگامی که RSI بالای 70 باشد، اشباع خرید (خریدهای افراطی) را نشان می‌دهد و هر گاه زیر 30 قرار گیرد نشان‌دهنده‌ی اشباع فروش (فروش‌های افراطی) است. اما این می‌تواند تفسیر گمراه‌کننده باشد.

اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI

در روندهای پرقدرت ممکن است سهم مدت زیادی در محدوده‌های اشباع خرید و فروش باقی بماند. این امکان نیز وجود دارد که روند قیمت پیش از رسیدن به این محدوده‌ها معکوس شود. برای اینکه سیگنال‌های دقیق‌تری دریافت کنید، محدوده‌های اشباع را با واگرایی‌ ترکیب کنید.

اندیکاتور RSI از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای تشخیص واگرایی است. واگرایی هنگامی رخ می‌دهد که قیمت و اندیکاتور در دو جهت مختلف حرکت کنند. به عنوان مثال قیمت صعودی باشد و نمودار RSI نزولی. واگرایی نشان‌دهنده‌ی تضعیف روند و احتمال معکوس شدن آن است.

سومین کارکرد این اندیکاتور برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت است. می‌توانید روی نمودار RSI خطوط روند را رسم کنید و معامله‌های خود را براساس آن انجام دهید.

7. اندیکاتور استوکستیک یا Stochastic

اندیکاتور استوکستیک قیمت بسته شدن را نسبت به محدوده‌ی قیمت در یک دروه‌ی معاملاتی (محدوده‌ی بالاترین و پایین‌ترین قیمت) نشان می‌دهد. استوکستیک بین صفر تا 100 در نوسان است. عددهای بالاتر از 80 بیانگیر اشباع خرید و عددهای زیر 20 اشباع فروش را نشان می‌دهد. قله‌های نمودار بیانگر پایان روند صعودی و دره‌ها پایان روند نزولی را نشان می‌دهد.

اندیکاتور استوکستیک Stochastic

خطوط آبی (K) و قرمز (D) اندیکاتور استوکستیک

استوکستیک از دو خط K (آبی) و D (قرمز) تشکیل شده است. هر گاه K از پایین به بالا، D را قطع کند؛ اولین نشانه‌ی خرید است و بالعکس از بالا به پایین قطع کند اولین نشانه‌ی فروش.

خطوط استوکستیک بسیار سریع حرکت می‌کنند و از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسان‌گیری است. همچنین برای تشخیص واگرایی نیز کاربرد دارد.

بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسان‌گیری دقیقه‌ای

معاملات اسکالپ در بازار فارکس طرفداران زیادی دارد. اسکالپرها در تایم فریم دقیقه‌ای معامله می‌کنند. هدف آنها سودهای کوچک روی تعداد معاملات بسیار بالاست. اندیکاتورها از ابزارهای مهم در معاملات دقیقه‌ای هستند. با توجه به استراتژی خود می‌توانید از اندیکاتورهای مختلفی استفاده کنید، اما اندیکاتور RSI، میانگین‌های متحرک و باند بولینگر بهترین اندیکاتور برای نوسان‌گیری دقیقه‌ای هستند.

بهترین ترکیب اندیکاتور برای نوسان‌گیری

اندیکاتورهای را می‌توان به سه دسته‌ی مختلف تقسیم کرد.

  • اندیکاتور دنبال کننده‌ی روند مانند میانگین متحرک که پیرو روند اصلی است. یا باند بولینگر که به صورت یک کانال روی نمودار قیمت رسم می‌شود.
  • اندیکاتور مومنتوم که قدرت و سرعت حرکت را نشان می‌دهند. شاخص قدرت نسبی یا RSI یک اندیکاتور مومنتوم است.
  • اندیکاتور حجمی که با محاسبات روی حجم بدست می‌آیند. حجم تعادلی یک اندیکاتور حجمی است که در این مطلب آن را بررسی کردیم.

برای رسیدن به بهترین ترکیب اندیکاتورها برای نوسان‌گیری کافی است که اندیکاتورهایی از دسته‌های مختلف انتخاب کنید. در این صورت سیگنال‌های مشابه دریافت نخواهید کرد. مثلا اگر از سه اندیکاتور مومنتوم استفاده کنید سیگنال‌های مشابهی دریافت می‌کنید. با سه نوع اندیکاتور دنبال‌کننده، مومنتوم و حجم یک استراتژی واحد می‌سازیم. این بهترین ترکیب اندیکاتور برای نوسان‌گیری است.

جمع بندی بهترین اندیکاتورهای تکنیکال

هدف هر معامله‌گر در کوتاه‌مدت، تعیین جهت روند یک دارایی و سودسازی است. در این مطلب از چشم بورس هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسان‌گیری را معرفی کردیم. از اندیکاتورها برای دریافت سیگنال‌ خرید و فروش استفاده کنید و یک ابزار معاملاتی طراحی کنید یا ابزار فعلی خود را توسعه دهید.

اندیکاتورهای نوسان‌گیری به این هفت مورد محدود نیستند. ده‌ها اندیکاتور برای تشخیص روند موجود است و می‌توانید برای انتخاب آنها از حساب‌های دمو (Demo) استفاده کنید. همچنین توصیه می‌کنیم اندیکاتورها را با ابزارهای دیگر مانند الگوهای قیمتی و خطوط روند ترکیب کنید. اگر قصد سرمایه‌گذاری در بازار بورس و ارز دیجیتال را دارید، کارشناسان چشم بورس شما را راهنمایی خواهند کرد:

سوالات متداول

تحلیل تکنیکال پیش‌بینی روند چارت قیمت با استفاده از اطلاعات نموداری همچون قیمت، حجم و زمان است.

اندیکاتورها نمودارهای کمکی برای درک بهتر روند هستند که با محاسبات ریاضی به دست می‌آیند.

اندیکاتورها به دو نوع همپوشان و اوسیلاتور تقسیم می‌شوند. اندیکاتورهای همپوشان یا Overlay روی نمودار قیمت رسم می‌شوند. در حالی که اوسیلاتورها در پایین چارت رسم می‌شوند و حول یک خط افقی نوسان می‎‌کنند.

هیچ روشی کامل نیست. اندیکاتورها ابزارهایی مفید هستند، در صورتی که در یک استراتژی مناسب آنها را استفاده کنید. علاوه بر این، تحلیل تکنیکال در کنار مدیریت سرمایه و روانشناسی سه ضلع موفقیت در بازارهای مالی هستند.

نمی‌توان جواب قطعی داد! به استراتژی شما، شیوه‌ی معاملات و بازاری که در آن ترید می‌کنید بستگی دارد. برای موفقیت راه‌های گوناگونی وجود دارد. همه‌ی معامله‌گران موفق روش‌های مختص به خود را دارند

آموزش بهترین روش رسم خط روند

آموزش خط روند

مبحثی که در این پست قرار است به آن بپردازیم آموزش بهترین روش رسم خط روند میباشد . هر معامله گری چه مبتدی چه حرفه ای در همان ابتدایی که وارد چارت نموداری میشود باید به ترسیم خطوط روند بپردازد و پیوت های ماژور و مینور را مشخص نماید تا بتواند دید تحلیلی بسیار بهتری نسبت به گذشته و حال فعلی نمودار بدست آورد.

ترسیم صحیح و درست خطوط حمایتی و مقاومتی یکی از الزامات بشدت مهم در تحلیل بازار است چرا که قیمت در این نواحی است که واکنش نشان میدهد و شما بعنوان یک معامله گر زمانی که این نقاط حمایتی و مقاومتی معتبر را شناسایی میکنید ، خواهید توانست همانند معامله گران حرفه ای از فرصت های بازار استفاده کنید.

لطفا فراموش نکنید که از خطوط حمایتی و مقاومتی همه معامله گران استفاده میکنند چرا که امری الزامی در بازارهای مالی است و اگر قبل ورود به پوزیشن اهمیتی به این خطوط ندهید ترید با سه تایم فریم به احتمال زیاد با ضرر های سنگین و پشت سر هم مواجه خواهید در مقالات بعدی در رابطه با حمایت و مقاومت های افقی صحبت خواهیم کرد .

لذا برای شما این ویدئو را در نظر گرفتیم که توسط آقای آرمان لرستانی آموزش داده شده حتما تا انتهای ویدئو را مشاهده کنید تا اگر ابهامی در مورد این مبحث دارید رفع شود .

کیفیت ویدئو hd میباشد و اگر در ابتدا با کیفیت کم به نمایش درآمد میتوانید از قسمت تنظیمات ویدئو کیفیت را افزایش دهید.

پیشنهاد میکنیم حتما جهت دریافت رایگان روزانه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال جفت ارز ها عضو کانال تلگرامی ما شوید و جهت دریافت رایگان پکیج صفرتاصد فارکس به ادمین کانال پیام دهید تا برایتان بصورت کامل ارسال شود ، امیدواریم که از این خدمات رایگان بیشتره بهره را ببرید .

گره های معاملاتی در فارکس و ستاپ ترید با آن

به طور ساده قیمت با تشکیل دو الگو حرکت میکند که بیس به وجود آمده در الگوی اول(RBR - DBD) گره معاملاتی نامیده می شود. گره معاملاتی یک نوع حمایت و مقاومت می باشد و قیمت هنگام رسیدن به این سطوح به آن واکنش نشان میدهد. ما باید بتوانیم تایم فریم گره های معاملاتی را مشخص نماییم، زیرا بر اساس تایم فریم به آنها ارزش می دهیم.(در مقاله دیگر به این مبحث می پردازیم) پس ما هر استراحتی بین دو لگ حرکتی همسو دیدیم به عنوان یک گره معاملاتی در نظر میگیریم.

گره های معاملاتی در فارکس و ستاپ ترید با آن

بهزاد میرزازاده

رالی بیس رالی(RBR) - دراپ بیس دراپ (DBD): بیس موجود در این الگو گره نامیده می شود

گره معاملاتی در فارکس رالی بیس رالی (RBR)

رالی بیس دراپ (RBD) - دراپ بیس رالی (DBR): این الگو موجب ایجاد بیس پیوت ها می شود. (ترید با سه تایم فریم در مقاله دیگری به بررسی این سطوح خواهیم پرداخت)

گره معاملاتی در فارکس رالی بیس دراپ (RBD)

در بازار های معاملاتی به صورت کلی ما 4 نوع گره معاملاتی داریم:

1_ FL (flag limit)

قیمت در جهت صعود و یا نزول (rbr- dbd) بین دو کندل لانگ بار یک رفت و برگشتی تقریبا به یک اندازه دارد که نام آن به اختصار fl نامیده می شود.

اما ما بر اساس شرایط خاصی این fl ها را ترید می نماییم:

  1. در تصویر بزرگتر درون dbr یا rbd باشیم، یعنی fl ما بعد از بیس رخ داده باشد.
  2. بعد از بیس fl رخ دهد.
  3. بعد از fl گره معمولی رخ دهد.
  4. بعد از گره قیمت کمی به سمت پایین حرکت کند و به حمایت مهمی برخورد کند که موجب برگشت به سمت بالا باشد.
  5. در برگشت قیمت یک بار به گره واکنش خواهد داد و دفعه بعدی به fl واکنش نشان خواهد داد. در این صورت ما واکنش به fl را ترید میکنیم.
  6. حد ضرر را باید بالای بالا ترین شدو FL (در روند صعودی؛ پایین ترین شدو)، با احتساب اسپرد و حد سود را گره بعدی (یه خط روند) پیش روی قیمت قرار دهید.

نکته: تایم فریم این گره همان تایمی است که به وضوح می توانید آن را ببینید و نیاز به تغییر بین تایم ها نیست.

گره معاملاتی فارکس FL (flag limit)

گره معاملاتی فارکس FL (flag limit)

2_ HIDDEN GAP

50 درصد کندل لانگ بار که کندل قبل و بعد آن را نتوانند پوشش بدهند برای ما مهم می باشد و ما می توانیم در 50 درصد این نوع کندل ها با احتساب کندل قبل و بعد اردر ست نماییم.

اما گاها قیمت دقیقا به 50 درصد واکنش نشان نمیدهد (در این صورت چه اتفاقی رخ می دهد؟) باید تایم فریم را کم کرده و گره درون لانگ بار را شناسایی کرد.

گاهی در تایم پایین تر نیز گره مشخصی دیده نمیشود، در این حالت شدو و کندلی که پیش از کندل لانگ باشد و به 50 درصد آن نزدیک باشد را انتخاب می نماییم.

گره معاملاتی فارکس HIDDEN GAPگره معاملاتی فارکس HIDDEN GAP

3_ LONG SHADOW

50 درصد یک شدو لانگ برای ما مهم می باشد و ما ترید با سه تایم فریم میتوانیم در 50 درصد آن اردر ست نماییم.

اما گاها قیمت دقیقا به 50 درصد واکنش نشان نمیدهد (در این صورت چه اتفاقی رخ می دهد؟) باید تایم فریم را کم کرده و گره درون لانگ شدو را شناسایی کرد.

گاهی در تایم پایین تر نیز گره مشخصی دیده نمیشود، در این حالت شدو و کندلی که پیش از شدو لانگ باشد و به 50 درصد آن نزدیک باشد را انتخاب می نماییم.

گره معاملاتی فارکس LONG SHADOW

گره معاملاتی فارکس LONG SHADOW

4_ PERSIAN GULF

یکی از بهترین ستاپ های ترید می باشد. در این الگو هنگامی که یک یا چندین کندل همرنگ در جهت صعود یا نزول دیده شود، اولین و آخرین کندل غیر همرنگ نزدیک به حرکت را علامت میزنیم، قیمت در برگشت به 50 درصد این محدوده واکنش نشان می دهد.

نکته: شاید شما در تغییر تایم فریم شاهد اختلاف چند پیپی در مرکز الگو باشید، در این صورت ما یک زون را علامت میزنیم و در مرکز آن اردر ست میکنیم.

گره معاملاتی فارکس PERSIAN GULF

گره معاملاتی فارکس PERSIAN GULF

گره معاملاتی فارکس PERSIAN GULF

در تصویر بالا اگر قیمت به حمایت معتبری برخورد کند و موجب صعودی شدن قیمت بشود، به محدوده های تعیین شده واکنش خواهیم داشت: این تصویر تحلیل درستی نیست و فقط جنبه آموزش دارد

تمامی ستاپ ها فقط برای اسکلپ می باشد و توان تغییر روند را ندارند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.