فیلم آموزشی پرایس اکشن با سعید خاکستر
همان گونه که ال بروکز، استاد بزرگ پرایس اکشن می گوید، کاربردی ترین تعریف پرایس اکشن، ساده ترین تعریف آن است: هر تغییری در قیمت در هر نوع نموداری یا روی هر تایم فریمی را پرایس اکشن می گویند. بنابراین، هر زمان که قیمتی تغییر کند، مثالی از پرایس اکشن است.
در مورد این که تاریخچه پرایس اکشن به چه مقطعی بر می گردد، نظرات مختلفی وجود دارد؛ اما، اگر پرایس اکشن را تلاشی برای درک رفتار قیمت بدانیم، به نظر می آید اولین بار، در قرن بیستم، ریچارد وایکوف سعی کرد علاوه بر استفاده از تحلیل تکنیکال، به نمودارخوانی و درک نمودار بپردازد. ایشان که از بزرگان علم تکنیکال محسوب می شد، نظریه ای مبتنی بر سه اصل را ارائه کرد که امروزه، پایه و اساس پرایس اکشن را تشکیل داده است و با نام نظریه ی وایکوف شناخته می شود و همان نقشی را برای پرایس اکشن ایفا می کند که نظریه ی داو، برای تحلیل تکنیکال ایفا کرده است. به دلیل گستردگی مطالب، تنها به ذکر این سه اصل مهم، اکتفا می کنیم:
1. اصل عرضه و تقاضا
2. اصل کنش و واکنش
3. اصل اقدام و نتیجه
معامله گران پرایس اکشن، بازار را یک موجود زنده و هوشمند می دانند؛ زیرا عقیده دارند که تغییرات حاصل احساسات موجودات زنده است و بنابراین، بازار نیز دارای احساساتی است که باید درک و فهمیده شوند. همانطور که ال بروکز می گوید، پرایس اکشن از DNA انسان سرچشمه می گیرد.
جالب است بدانید که در زمینه معاملات بر اساس نمودار، پرایس اکشن، مقام محبوب ترین سبک معاملاتی را به خود اختصاص داده است و دارای مزایایی نسبت به سایر سبک های تحلیلی است که در ادامه، به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
معامله گر پرایس اکشن کیست؟
همان طور که از نام آن پیداست، پرایس اکشن تریدر، کسی است که معاملات خود را بر اساس اصول پرایس اکشن طراحی و اجرا می کند. معامله گر پرایس اکشن، همه چیز را ساده می بیند. این معامله گران از نمودارهای شلوغ، بیزار هستند و به همین دلیل، اکثر معامله گران این سبک، پرایس اکشن را استفاده از حرکات واقعی قیمت، بدون استفاده از اندیکاتورها و اسیلاتورها می دانند.
اکثر معامله گران تازه کار همیشه وقتی با چارت خالی مواجه میشوند احساس نوعی ترس دارند ولی یک پرایس اکشن کار با متد هایی که آموخته و با ساده ترین ابزارهای تحلیلی شروع به پیاده سازی نگرش خود بر روی چارت میکند. او هیچ قضاوتی از آینده قیمتی چارت ندارد بلکه صرفا با بازار همگام میشود.
توسعه دهندگان پرایس اکشن
وقتی صحبت از پرایس اکشن میشود نام کسانی که در دنیا این روش را توسعه دادند و حرفی برای گفتن دارند نیز در برای ما تداعی می شود. هر یک از این افراد سبک خاص خود را دارند که در ادامه با انواه سبک های پرایس اکشنی نیز آشنا می شویم.
◼ ال بروکس
◼ آلفونسو مورنو
◼ لنس بگز
◼ ایف (RTM)
◼ سم سیدن
◼ نایل فولر
◼ اندروجیکن
◼ گالن وودز
◼ جاناتان فاکس
انواع سبک های پرایس اکشن
◼ دسته اول آنهایی که به نوعی شاید همان تحلیل تکنیکال کلاسیک کار می کنند مثل فولر و جاناتان فاکس و گلن وودز و هم رده های انها که اکثر تمرکزشان روی پیدا کردن حمایت و مقاومت در چارت و بررسی رفتار و واکنش کندلها روی سطوح حمایت و مقاومت بوده که ساده ترین روش تحلیل و شاید هم بتوانیم بگوییم بهترین روش تحلیل که اگر در کنارسایر ایتم های مدیریت سرمایه و ریسک از ان استفاده بشه حتما برای تریدر سودآوری را به همراه خواهد داشت.
◼ دسته دوم کسانی که کمی پا را فراتراز تحلیل کلاسیک گذاشته و با نگاهی تقریبا جدیدتر با ترکیب کندلها و الگوها و مومنتوم ها و بیس ها و نگاهی ترکیبی به همه آنها سعی در شناخت عرضه و تقاضا دارند و طیف اولیه این گروه که از بازارهای فیوچرز کارشان را شروع کردند با استفاده از حجم در ناحیه های حمایت و مقاومتی سعی داشتند تا بتوانند به نواحی عرضه و تقاضا که دیگران در ان قیمت به خرید و فروش تمرکز دارند دست پیدا کنند.
◼ دسته سوم که پا را فراتراز شناخت ناحیه ها گذشته و به دنبال شناخت ذهنیت قیمت هستند یا بهتر بگویم به دنبال جامعه شناسی و رونشناسی تریدری هستند و میخواهند ذهن بازارگردانها و یا به نوعی لیکیویتی پروایدرها و تامین کننده ها و سفتهبازهای را بخوانند. این عده علاقه شدیدی به این دارند که بگویند بازار دست یک عده خاص بوده ودر حال کنترل است ، هرچند نظریه انها کاملا قابل دفاع نیست اما اگر بتوانیم بدانیم دیگران و یا بزرگان در بازار به چه چیزی فکر می کنند مطمئنا برگ برنده در دستان ما خواهد بود.
سم سیدن Sam Seiden
از بین اساتید بالا به جرات میتوان گفت بعد از وایکوف ، سم سیدن اولین کسی بود که بحث عرضه و تقاضا را بعد از حدود هشتاد سال دوباره مطرح کرد البته نه اینکه بحث عرضه و تقاضا مطرح نشده بوده و یا در بازار نبوده بلکه ایشانن به دنبال پیدا کردن ناحیه های عرضه و تقاضا در دل کندل ها بوده و بحث فلگ ها را در سال 2005 اشاره داشته که بعدا شاگردان ان در RTM مباحث را بسط دادند.
پنج مزیت استفاده از پرایس اکشن
1. استفاده از آن، رایگان است و نیازمند ابزار خاصی نیست. همان طور که بیان شد، نگاه ساده به رفتار قیمت، از ویژگی های مهم یک معامله گر پرایس اکشن است. به همین دلیل، حتی بدون پنل ها و نمودارهای کامپیوتری و فقط با یک نمودار پرینت شده روی کاغذ، معامله گر پرایس اکشن، می تواند کار خود را انجام دهد.
2. این سبک، دارای انعطاف پذیری زیادی است؛ به این معنی که معامله گران، می توانند ستاپ ها و روش های خود را در کنار اصول پرایس اکشن قرار دهند و استراتژی های جدید و مختلفی را ایجاد کنند. از این رو، پرایس اکشن می تواند محبوب انواع معامله گران نموداری باشد.
3. پرایس اکشن، در هر بازاری قابل استفاده است و محدود به هیچ بازاری نیست. بنابراین، یادگیری آن، در مقاطع و مکان های مختلف یاری رسان است.
4. ساده اما همه جانبه است. درک و استفاده از مباحث کلی پرایس اکشن، نیاز به تمرین و تجربه دارد؛ اما، تمامی مطالب آن در عین جامع بودن، از سادگی و جذابیت خاصی برخوردار هستند.
5. پرایس اکشن، یک روش سریع است؛ یعنی، تاخیراتی که اندیکاتورها و بعضا ابزارهای تکنیکالی دارند، در پرایس اکشن دیده نمی شود؛ زیرا، در پرایس اکشن، از اطلاعات غیرلازم، استفاده نخواهد شد.
نقاط ماشه ای
تریگر پوینت یا نقاط ماشه ای، یک نوع سفتی عضلانی در نتیجه گره های انقباضی کوچک است که در عضله و بافت آن در هنگام آسیب دیدن یا فعالیت بیش از حد بوجود می آیند که میتوانند باعث ایجاد درد موضعی و یا درد انتشاری در مناطقی دور از عضله درگیر که به نظر می رسد کاملا غیر مرتبط است، شوند. نقاط خاصی در عضلات بدن قرار دارند که می توانند به دلایل مختلف دچار گرفتگی شوند. معمولا گرفتگی های حاصل از نقاط ماشه ای بسیار شدید بوده و به دردهای مزمن تبدیل می شوند؛ به این معنی که با گذشت زمان درد مرتبا در نقاط مربوطه تقویت شده و حتی عضلات کناری را هم تحت تاثیر قرار می دهد.
نقاط ماشه ای چیزی است که ممکن است خیلی از پزشکان آن را نادیده بگیرند. یک مشخصه نقاط ماشه ای “درد انتشاری” است. به این معنی که نقاط ماشه ای به طور معمول درد را به جای دیگری در بدن می فرستند، به همین دلیل است که درمان های معمول برای درد اغلب شکست می خورند.
در گذشته به این نوع درد التهاب بافت فیبروز گفته میشد، اما امروزه این نوع دردها، در دسته درد های میوفاسیال (دردهای مزمن عضلانی که در ارتباط با نقاط ماشه ای هستند) طبقه بندی میشوند. میو پیشوندی است که به عضله اشاره دارد و فاسیا لایههای بافت همبندی است که عضلات را احاطه میکنند.
درد نقاط ماشه ای به هیچ عنوان درد اسپاسم، کشیدگی و پارگی عضلات نیست. درد اسپاسم عضله شامل یک انقباض شدید در کل عضله است اما درد تریگر پوینت یک نقطهی کوچک است که به شدت تیر میکشد. افراد مبتلا به نقاط ماشه ای عمدتا درد موضعی را گزارش می کنند که اغلب با محدودیت حرکتی در ناحیه آسیب دیده همراه است. با وجودی که نقاط ماشه می توانند در هر جایی از بدن اتفاق بیفتند، اما اغلب عضلاتی که مسوول حفظ وضعیت بدن هستند تحت تاثیر قرار می گیرند، به ویژه عضلات گردن، پشت، شانه ها و کمربند لگنی.
انواع نقاط ماشه ای
همه نقاط ماشه ای یکسان نیستند و علت، علایم بالینی و روش درمانی آنها می تواند بسته به نوع نقطه ماشه ای متفاوت باشد. دانش و توانایی شناسایی انواع نقاط ماشه ای می تواند به تسکین علائم درازمدت کمک کند.
انواع مختلف نقاط ماشه ای عبارتند از:
- فعال: متداولترین نوع نقطه ماشه ای میباشد. نقاط ماشهای فعال ممکن است درد را به دیگر مناطق بدن انتشار دهند. (به طور معمول باعث درد در حالت استراحت می شود،همیشه منحصر به فرد است، حرکات را محدود می کندو موجب ضعف عضلانی می شود)
همراه: این نقطه ماشهای همزمان با یک نقطه ماشه ای در عضله دیگر فعال میشود.
علل
آسیب عضلات و استفاده بیش از حد از آنان مهمترین دلایل ایجاد نقاط ماشه ای هستند.آسیب به بافت همبند و ماهیچه می تواند به روش های مختلفی بوجود آید از جمله:
صدمات ناشی از حرکات تکراری : مانند تایپ، باغبانی، ورزشهای خاص مانند تنیس و گلف و …
فشار طولانی مدت بر روی بدن: مانند حمل بار سنگین، حمل بچه ها، همراه داشتن کوله پشتی و …
وضعیت قرارگیری نادرست بدن : به عنوان مثال حالت سر رو به جلو
استرس ذهنی و احساسی: که باعث گره خوردن عضله می شود
آسیبدیدگیهای مستقیم : مانند ضربه، کشیدگی، شکستگی، پیچ خوردن و یا پارگی در بافت اندامها
عدم فعالیت طولانی مدت : به عنوان مثال استراحت در رختخواب، نشستن طولانی مدت و …
اختلالات خواب
زخم جراحی
جراحی نخاع و یا تعویض مفصل
کمبود ویتامین: کمبود ویتامین B1، B6، B12، اسید فولیک و ویتامین C
اختلالات مادرزادی : نظیر کوتاهی اندام ، بی ثباتی های مفصلی ( مثلا هایپر موبیلیتی )
دانستن علت احتمالی اصلی نقاط ماشه ای برای جلوگیری از تکثیر و تکرار آنها و نیز حذف نقاط ماشه ای موجود مهم است.
علائم
محدود شدن دامنه حرکتی، سر درد ضربهای یا تنشی ، سوزش قلب و آریتمی قلبی، بی حسی و ضعف در عضله، تعریق غیرطبیعی، احساس عدم تعادل، سرگیجه، وزوز گوش و کاهش تحمل عضلات، دردهای اسکلتی- عضلانی مانند درد شانه ، درد زانو ، درد پا ، درد لگن، دردمفصل گردن، علائم چشمی ، اختلات خواب، افسردگی و علامت پرش که بسیار بروز میکند و شخص با درد شدید از جا میپرد و خود را عقب میکشد و یا به صورت غیر ارادی تکان میخورد. علامت پرش، نشان دهنده التهاب شدید نقاط ماشه ای است.
در تشخیص نقاط ماشهای نکته حائز اهمیت تفکیک آنها از دردهای اسکلتی عضلانی مزمن است. این دردها به طور معمول با لمس کردن باعث بروز التهاب میشوند اما بیمار خودش را عقب نمیکشد. به دلیل وجود شباهت زیاد بین علائم گرفتگی های عضلانی و نقاط ماشه ای تشخیص و افتراق این بیمار گاهی دشوار خواهد بود.
بسیاری از بیماران مبتلا به دردهای ناشی از نقاط ماشه ای با تصور این که دچار اسپاسم و گرفتگی عضلانی شده اند به خود درمانی می پردازند، این در حالی است که اسپاسم گرفتگی شدید کل عضله است و نقاط ماشه ای انقباض قسمتی از عضله.
تشخیص
تشخیص نقاط ماشه ای تنها با تاریخچه دقیق (بررسی سابقه خانوادگی بیماری فیبرومیالژیا، عدم تحرک یا فعالیت بیش از حد عضلانی ، استرس روزانه، داروها و استفاده بیش از حد آن، اختلالات خواب و معاینه بالینی کامل توسط پزشک آشنا به بیماریهای عضلانی و اسکلتی امکان پذیر می باشد. در این روش پزشک با لمس موضع و ارزیابی دامنه حرکتی مفاصل محل دقیق ﺗﺮﯾﮕﺮ ها را مشخص کرده و به درمان آنها میپردازد. در برخی تکنیک سونوگرافی عضلانی میتواند به تشخیص دقیق کمک کند.انجام آزمایش خون، تصویر برداری و نوار عصب و عضله برای رد کردن سایر علل درد عضلانی و بررسی نقایص بایو مکانیک ، گاهی مورد نیاز هستند.
درمان
برای درمان درد نقاط ماشه ای روشهای مختلفی وجود دارد که انتخاب روش بستگی به محل تریگر پوینت، میزان گرفتگی عضله، میزان درگیری اعضای کناری و نوع درد نقطه ماشه ای دارد. در درمان ﺗﺮﯾﮕﺮ ﭘﻮﯾﻨﺖ مهمترین و اصلی ترین قدم، شناخت عامل ایجاد کننده ی آن است. زیرا در صورتیکه مشکل اصلی بر طرف نگردد، ممکن است نقاط ماشه ای مقاوم به درمان شوند یا بعد از مدت کوتاهی مجددا عود نمایند. لذا معاینه ی دقیق و پیدا کردن مشکل اصلی کاری بسیار مهم است. درمان سندرم نقاط ماشهای معمولاً شامل داروها، تزریقات به نقاط ماشهای و فیزیوتراپی هستند.
دارو:
داروهای مسکن میتوانند درد را تسکین داده و باعث آرامش عضلات شوند، اما علت زمینهای بیماری را درمان نمیکنند. اگر علت ایجاد نقاط ماشه ای التهاب نباشد و یا علت ایجاد التهاب بهصورت ریشهای حل نگردد، داروهای ضدالتهابی نیز در درمان شکست خواهند خورد.داروهایی که برای سندروم نقاط ماشهای تجویز میشوند عبارتاند از:
- مسکنها: مسکنهای بدون نیاز به نسخه پزشک مثل ایبوپروفن و ناپروکسن در برخی از افراد ممکن است مؤثر باشند.پزشک ممکن است مسکنهای قویتری را برای شما تجویز کند.
- داروهای ضدافسردگی: بسیاری از انواع داروهای ضدافسردگی میتوانند به رفع درد کمک کنند.
- داروهای آرامبخش: کلونازپام کمک میکند تا عضلات تحت تأثیر سندرم نقاط ماشهای ریلکس شوند. این دارو باید با دقت مصرف شود زیرا باعث خوابآلودگی میشود و ممکن است بیمار به آن عادت کند.
فیزیوتراپی:
فیزیوتراپی یکی از موثرترین درمانهای این اختلال میباشد که فیزیوتراپیست پس از معاینه ی دقیق و ارزیابی حالت بدنی شما و شناسایی نقاط خاص ماشه ای راههای مختلفی را می تواند برای درمان انتخاب کند از جمله :
- اسپری و کشش : در ابتدا یک ماده ی خنک کننده را به روی پوست و در روی نقاط ماشه ای اسپری می کنند. این کار به شل شدن عضله کمک می کند. سپس آن عضله را می کشند. این درمان امروزه کمتر انجام می شود و به جای آن از روشهای درمانی دیگری استفاده می شوند.
- کمپرس سرد و گرم: سرما به منقبض کردن رگهای خونی کمک میکند که به نوبهی خود باعث کاهش التهاب میشود. گرما باعث افزایش جریان خون می شود که بهبودی را تقویت مینماید. همچنین گرما باعث ریلکس شدن و شل شدن عضلات گرفته شده و درد را تسکین میدهد. در روی محل درد از کمپرس سرد و گرم استفاده کنید. یک کیسه ی پر از یخ که با حوله پوشیده شده و یا یک کیسه ی آب گرم می توانند برای مدت کوتاهی درد را از بین ببرند.
- درمان دستی: این روش معمولاً با ماساژ درمانی ترکیب میشود. درمان دستی یک واژهی کلی است که برای بسیاری از روشهای منیپولاسیون بافت نرم و بهمنظور بهبود گردش خون، شل کردن عضلات، افزایش دامنهی حرکتی و بالا بردن سطح اندورفین مورد استفاده قرار میگیرد.
- تحریک الکتریکی عصبها(TENS): در این روش سیگنال های الکتریکی که به درون بدن فرستاده می شوند باعث کاهش درد در نقاط ماشه ای خواهند شد.
- ماساژدرمانی: ماساژ درمانی باعث افزایش گردش خون شده و جریان خون را بهبود میبخشد. این روش میتواند عملکرد عضله را بهتر کرده و به شل کردن آن کمک کند. این کار به تسکین درد و کم کردن سختی عضله کمک میکند اما معمولا باعث درمان نمیشود.
لیزردرمانی: لیزر درمانی برای هدف قرار دادن نقاط ماشهای و تحریک بافتهای عمیق مناسب است. لیزر تراپی مدتزمان بهبودی را کاهش داده، درد را از بین برده، گردش خون را تقویت کرده و باعث تسکین تورم میشود.
تزریق:
تزریق مستقیما در نقاط ماشهای و به منظور کاهش درد انجام میشود. تزریق ممکن است شامل یک داروی بی حسی موضعی همچون لیدوکائین (گزیلوکایین) یا بوپیواکائین (مارکائین)، ترکیبی از چند داروی بی حسی موضعی، یا فقط کورتیکو استروئید (داروی کورتیزون)، یا کورتیکو استروئید همراه با لیدوکائین باشد. تزریق به نقاط ماشهای میتواند تأثیر مناسبی داشته باشد ولی تنها زمانی استفاده از این روش توصیه میشود که دیگر روشهای درمانی اجرا شده باشند.
قیمت ماشه (Trigger Price) چیست و چگونه تعیین می شود؟
قیمت ماشه یا ترایگر پرایس همان سطح قیمتی است که معامله گر می خواهد توقف ضرر او در آن اجرا شود. گفتیم که به آن قیمت حد ضرر نیز گفته می شود که معمولاً به عنوان درصد قیمت خرید یا فروش معامله گر محاسبه می شود.
برخی از سیستم عامل های معاملاتی به معامله گر اجازه می دهند این قیمت را به صورت درصدی تنظیم کنند (10٪ در مثال بالا) ، در حالی که برخی دیگر از سیستم عامل های معاملاتی به کاربران امکان می دهند رقم دقیق قیمت را وارد کنند (180 دلار در مثال بالا).
با استفاده از قیمت ماشه (Trigger Price)، کاربران نیازی به مراقبت از بازار در تمام مدت و اختصاص تمام زمان خود به نظارت بازار ندارند، در عوض، آنها می توانند پیش نویس سفارشات خود را برای فروش یا خرید در زمان معین انجام دهند که این امر به سودآوری و جلوگیری از ضرر کمک شایانی می کند.
در کنار سفارشات معمول مانند خرید فروش که توسط هر معامله گر در بازارهای مالی استفاده می شود، ثبت سفارشاتی مانند سفارش توقف ضرر (Stop-loss Order) نیز می تواند به سهولت انجام معاملات کمک کند.
سفارش توقف ضرر برای محدود کردن ضرر سرمایه گذار در موقعیت های خاص طراحی شده است. معامله گران با تنظیم یک قیمت ماشه (Trigger Price) در سفارش، از ضرر بیشتر جلوگیری می کنند. البته نوسانات قیمت کوتاه مدت می تواند قیمت ماشه را فعال کند و فروش غیر ضروری را فعال کند.
سفارش توقف ضرر (Stop-loss Order) چیست؟
منظور از دستور یا سفارش توقف ضرر این است که معامله گر از طریق بستر معاملاتی خود دستورالعمل هایی را ارائه می دهد که وقتی قیمت به یک سطح از پیش تعیین شده می رسد یا پایین تر از آن می رود، سیستم باید دارایی او را به طور خودکار بفروشد. در موقعیت های شورت (Short) (وقتی سود خود را از کاهش قیمت بدست می آورید) ، با افزایش قیمت در سطح از پیش تعیین شده، Stop-Loss فعال می شود.
سطح از پیش تعیین شده می تواند یک قیمت یا یک رقم درصدی باشد. اگر رقم قیمت باشد ، قیمتی است که کاربر می خواهد توقف ضرر او اجرا شود. اگر این رقم درصدی باشد، از درصد ارزش خرید یا فروش معامله گر در آن معامله محاسبه می شود.
بیایید یک مثال سریع برای این مفهوم ببینیم. یک معامله گر ارز دیجیتال X را به قیمت 200 دلار خریده است و دوست دارد بیش از 10٪ این مبلغ را از دست ندهد. 10 درصد 200 دلار 20 دلار می شود. معامله گر این ده درصد که معادل ۲۰ دلار است را از قیمت خرید 200 دلار کم می کند و عدد ۱۸۰ دلار به دست می آید. این بدان معناست که اگر قیمت آن ارز دیجیتال به 180 دلار برسد، معامله گر باید ارز دیجیتال خود را بفروشد. این قیمت حد ضرر یا توقف ضرر معامله گر در این معامله خواهد بود.
تفاوت بین stop-Loss و stop-limit چیست؟
تصور کنید یک معامله گر ارز دیجیتال X را دوباره به قیمت 200 دلار خریداری کرده است. هنگامی که معامله گر یک سفارش حد ضرر و زیان با قیمت 180 دلار (Stop Loss) تنظیم می کند، به سادگی این مفهوم را می رساند که به کارگزار خود می گوید: «اگر می بینید کسی این ارز دیجیتال را با قیمت 180 دلار معامله کرده است، ارز دیجیتال x من را بفروشید».
حال ببینیم Stop-Limit چگونه معنای متفاوتی ایجاد می کند؟
در اصل استاپ لیمیت ترکیبی از یک دستور Stop-Loss و یک حد مجاز است. به زبان ساده، استاپ لیمیت گویای این عبارت است که «اگر می بینید کسی ارز دیجیتال x را با قیمت 180 دلار معامله کرده است، این ارز دیجیتال را انواع تریگر کدامند؟ از سبد من بفروشید، اما هرگز آن را پایین تر از 160 دلار نفروشید».
Stop-Loss و Stop-Limit می تواند به صورت درصد (از قیمت خرید) و به عنوان یک قیمت دقیق تنظیم شود. این گزینه به کارگزار بستگی دارد ، هیچ استانداردی برای این کار وجود ندارد. کارگزاری ها برای سرمایه گذاران حرفه ای یا معامله گران با تجربه معمولاً امکان تنظیم قیمت های دقیق را فراهم می کنند.
چه زمانی از Stop-Loss استفاده می شود؟
موارد بسیاری وجود انواع تریگر کدامند؟ دارد که کاربران بهتر است و توصیه می شود که از یک دستور توقف ضرر یا حد ضرر استفاده کنند. اما از کجا بدانیم که این همان زمانی است که باید از آن استفاده کرد؟ ابتدا باید بدانیم که هدف اصلی تعیین حد ضرر چیست: نجات معامله گر از ضررهای بزرگ.
به عنوان یک قاعده کلی باید به خاطر داشت که همه معامله گران به جز سرمایه گذارانی که به صورت بلند مدت معامله و سرمایه گذاری می کنند، بهتر است از این تکنیک استفاده کنند. این یک تکنیک بسیار مناسب معاملاتی است. سرمایه گذاران بلند مدت معمولا از حد ضرر استفاده نمی کنند زیرا در بلند مدت نوسانات کوتاه مدتی آنها را آزار نمی دهد و تصمیمات خرید یا فروش خود را در بازه ی طولانی تری تنظیم می کنند.
به کارگیری این تکنیک همچنین به نوع دارایی ای که معامله گر با آن سروکار دارد نیز بستگی دارد (مانند فارکس، سهام و ارز دیجیتال). به طور مثال حد ضرر و زیان با سهولت بیشتری می تواند در بازار سهام نسبت به اوراق قرضه ایجاد شود.
مزایای استفاده از سفارش Stop-Loss و قیمت ماشه (Trigger Price)
مهمترین مزیت سفارش توقف ضرر این است که اجرای آن هزینه ای ندارد. کارمزد عادی و معمول کاربر تنها پس از رسیدن به قیمت ماشه و فروش سهام باید شارژ شود و از او دریافت می شود.
یک مزیت دیگر در سفارش توقف ضرر این است که اجازه می دهد تصمیم گیری معامله گر در خصوص خرید و فروش از هرگونه تأثیر عاطفی آزاد و جدا باشد. مردم تمایل دارند عاشق سهام یا ارز دیجیتال خود شوند. به عنوان مثال، آنها ممکن است این باور غلط را همیشه در ذهن داشته باشند که اگر فرصت سرمایه گذاری در دارایی دیگری را به خود بدهند قطعا پشیمان خواهند شد یا دوباره به دارایی قبلی خود باز خواهند گشت. اما در واقعیت، این تاخیر در تصمیم گیری ممکن است انواع تریگر کدامند؟ فقط باعث افزایش ضرر شود.
صرف نظر از اینکه معامله گر از چه نوع سرمایه گذاری باشد، باید بتواند به راحتی دلیل خرید و نگهداری دارایی خود را تشخیص دهد. معیارهای یک سرمایه گذار کوتاه مدت با معیارهای یک سرمایه گذار بلند مدت متفاوت خواهد بود، که این ها نیز با معیارهای یک معامله گر روزانه متفاوت هستند. مهم نیست که چه استراتژی ای انتخاب شده است، استراتژی فقط در صورتی جواب می دهد که معامله گر به استراتژی پایبند باشد. بنابراین ، اگر یک سرمایه گذار سخت گیر در خرید و نگهداری یک دارایی باشد ، سفارشات حد ضرر و زیان و قیمت ماشه او در این مرحله بی فایده است. اما در پایان، اگر قرار است یک سرمایه گذار در مسیر خود موفق باشد ، باید از استراتژی خود اطمینان کامل داشته باشد. این به این معنی است که برنامه و استراتژی خود را ادامه دهد. مزیت سفارشات حد ضرر این است که آنها می توانند به کاربر کمک کنند تا در مسیر خود باشد و مانع از مداخله احساسات او شود.
سرانجام، مهم است که درک کنیم تعیین سفارشات ضرر و زیان و قیمت ماشه تضمین نمی کند که در بازارهای مالی درآمد کسب کنیم. معامله گر هنوز هم باید علاوه بر استفاده از این تکنیک، تصمیمات هوشمندانه در مورد سرمایه گذاری بگیرد. اگر این کار را نکند ، به همان اندازه که این تکنیک ضرر او را متوقف می کند، از راه دیگری ضرر خواهد کرد (فقط با سرعت بسیار کندتر).
سفارشات توقف ضرر و زیان به طور سنتی به عنوان راهی برای جلوگیری از ضرر در نظر گرفته می شود. با این حال ، استفاده دیگر از این ابزار، قفل کردن سود است. در این حالت، گاهی اوقات از دستورات توقف ضرر به عنوان ” trailing stop” یا توقف عقب افتادن یاد می شود. در اینجا ، سفارش ضرر و زیان در درصدی کمتر از قیمت فعلی بازار تنظیم می شود (نه قیمتی که آن را خریداری کرده اید). قیمت توقف ضرر با نوسان قیمت دارایی تنظیم می شود و تغییر می کند (چون به صورت درصدی تنظیم می شود). مهم است که به خاطر داشته باشید که اگر ارزش یک دارایی صعود کند، یک سود بالقوه به دست می آید. اما کاربر هنوز تا وقتی که دارایی را بفروشد پول نقد را در دست ندارد. استفاده از یک trailing stop به معامله گر اجازه می دهد تا سود او ادامه یابد، در حالی که در عین حال، حداقل سود واقعی تحقق یافته را نیز تضمین می کند.
در ادامه برای درک بهتر این مثال را در نظر بگیرید: فرض کنید معامله گر یک دستور trailing stop برای 10٪ زیر قیمت فعلی تعیین کرده است و دراریی او در طی یک ماه به 30 دلار افزایش می یابد. سفارش trailing stop در هر سهم 27 دلار (30 دلار – (٪10* ۳۰دلار)) = 27 دلار قفل می شود. از آنجا که این پایین ترین قیمتی است که دارایی در آن فروخته می شود ، حتی اگر دارایی یک افت غیر منتظره داشته باشد، معامله گر ضرر نمی کند.
البته ، به خاطر داشته باشید که دستور ضرر و زیان همچنان یک سفارش در بازار است و به سادگی در حالت خاموش باقی می ماند و فقط با رسیدن به قیمت ماشه فعال می شود. بنابراین ، ممکن است قیمتی که فروش معامله گر در آن انجام می شود کمی متفاوت از قیمت ماشه تعیین شده باشد.
معایب سفارشات توقف ضرر
گفتیم که یک مزیت سفارش توقف ضرر این است که معامله گر نیازی به نظارت بر عملکرد روزانه دارایی خود ندارد. این راحتی به خصوص هنگامی که معامله گر در تعطیلات به سر می برد یا در شرایطی است که مانع نظارت بر دارایی خود برای مدت طولانی می شود، بسیار مفید است. اما عیب اصلی این ویژگی این است که نوسان کوتاه مدت قیمت سهام می تواند حد ضرر را فعال کند. نکته کلیدی حل این مشکل، انتخاب درصدی حد ضرر است که به سهام اجازه می دهد روز به روز نوسان داشته باشد و در عین حال از خطر نزول هرچه بیشتر جلوگیری می کند. تعیین سفارش توقف ضرر 5٪ در دارایی هایی که سابقه نوسان 10٪ یا بیشتر در یک هفته را داشته باشد ممکن است بهترین استراتژی نباشد و به احتمال زیاد معامله گر در کارمزد دریافت شده حاصل از اجرای سفارش توقف ضرر، ضرر خواهد کرد.
هیچ قانون درست و سریعی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد. تعیین این عدد کاملا به سبک سرمایه گذاری فردی هر معامله گر بستگی دارد. یک معامله گر فعال ممکن است از حد ضرر 5٪ استفاده کند ، در حالی که یک سرمایه گذار بلند مدت ممکن است 15٪ یا بیشتر را انتخاب کند.
یکی دیگر از معایب این روش که باید بدانید این است که هنگامی که دارایی به قیمت ماشه خود رسید، سفارش توقف ضرر به یک سفارش باز تبدیل می شود. بنابراین ممکن است قیمتی که دارایی در آن فروخته می شود بسیار متفاوت از قیمت ماشه که توسط معامله گر تعیین شده، باشد. این واقعیت به ویژه در یک بازار پر سرعت و پر نوسان مانند ارزهای دیجیتال که قیمت دارایی ها می تواند به سرعت تغییر کند، صادق و در عین حال پر ریسک است.
محدودیت دیگر در مورد سفارش توقف ضرر این است که بسیاری از کارگزاران به معامله گران اجازه نمی دهند در برخی از اوراق بهادار مانند سهام تابلوی OTC سفارش توقف ضرر ایجاد کنند.
علاوه بر موارد گفته شده، سفارشات توقف ضرر محدود خطرات بالقوه بیشتری نیز دارند که معامله گران باید با توجه به هر دارایی و میزان نوسان و دامنه تغییرات آن، نسبت به تنظیم یا عدم تنظیم قیمت ماشه، تصمیم درستی اتخاذ کنند.
شرح پارامترها
قیمت ماشه / ماشه (Trigger Price/ Trigger): هنگامی که آخرین قیمت معامله شده به Trigger Price/ Trigger رسید ، سفارش از پیش تعیین شده اجرا می شود.
قیمت سفارش (Order price): قیمتی که کاربران برای قرارداد خرید و فروش وارد می کنند. هنگامی که آخرین قیمت معامله شده به Trigger رسید ، سیستم به طور خودکار سفارش را در Order Price از پیش تعیین شده در دفتر سفارشات انجام می دهد.
مبلغ قرارداد (Contracts Amount): مقدار یا حجمی که کاربران برای فروش / خرید قراردادها وارد می کنند. هنگامی که آخرین قیمت معامله شده به Trigger رسید، سیستم بطور خودکار سفارش این حجم از قراردادهای از پیش تعیین شده را در دفتر سفارش ثبت می کند.
اکنون با یک مثال مفهوم پارامترها را روشن می کنیم:
یک کاربر دارای 100 عدد قرارداد سه ماهه ارز دیجیتالی با موقعیت Long، با متوسط قیمت موقعیت باز 12000 USD است. او فکر می کند حمایت مهم و کلیدی نزدیک به 10000 دلار باشد. اگر قیمت به زیر 10000 دلار برسد ، افت زیادی خواهد داشت. برای جلوگیری از ضرر و زیان بیشتر ، کاربر می تواند از تکنیک Trigger Order برای جلوگیری از ضرر استفاده کند.
حال با جزییات ببینیم این روش چگونه پیاده سازی می شود:
متد سفارش شماره ۱: انتخاب ” Trigger order ” تعیین قیمت ماشه 10000 دلار ، و برنامه ریزی برای فروش 100 عدد قرارداد برای موقعیت Long (تعداد قرارداد) با 9980 دلار (قیمت سفارش) ، پس از وارد کردن اعداد، مرحله بعد کلیک کردن روی ” Close Long”برای ثبت سفارش. هنگامی که آخرین قیمت معامله شده به 10000 دلار برسد ، سیستم سفارش Trigger را اجرا می کند و آن را با قیمت 9980USD ، یعنی سفارش Limit Order به بازار می فروشد.
متد سفارش شماره ۲: انتخاب ” trigger order” ، تعیین قیمت ماشه 10000 دلار و انتخاب سطح قیمت مورد نظر از میان 5 قیمت برتر (top 5 optimal BBO price) یا 20 قیمت برتر (top 20 optimal BBO price) و سپس کلیک بر روی گزینه “Close Long “و سپس منعقد کردن قرارداد. وقتی آخرین قیمت معامله شده به 10000USD رسید ، سیستم سفارش Trigger را اجرا می کند و در اسرع وقت با قیمت BBO انتخاب شده سریع معامله می کند تا قیمت بازار را از دست ندهد.
چگونگی بررسی وضعیت سفارش
پس از تنظیم و بستن قرار دادن سفارش ماشه (Trigger Order)، کاربر می تواند سفارش را در بخش “” Open Orders – Trigger Orders پیدا کند تا وضعیت سفارش را بررسی کند.
نکات مهم
1. هنگامی که قراردادهای مورد نظر در مرحله تحویل ، تسویه حساب یا تعلیق قرار دارند ، کاربران نمی توانند سفارشات ماشه را راه اندازی کنند ، این بدان معنی است که عملکرد سفارش ماشه فقط برای قراردادهای وضعیت معامله (trading-status) موجود است.
2. برای سفارشات ماشه محدودیت سفارش وجود دارد. هنگام عبور از حد سفارش آن نوع قرارداد ، کاربران نمی توانند سفارشات ماشه را چندین بار برای یک نوع قرارداد ثبت کنند.
3. هنگامی که آخرین قیمت معامله شده به “Trigger” رسید، سفارش از پیش تعیین شده اجرا می شود. اما اگر قیمت سفارش از پیش تعیین شده در محدوده قیمت نباشد (یعنی کاربران یک قیمت خرید بالاتر از بالاترین قیمت خرید یا یک قیمت فروش پایین تر از پایین ترین قیمت فروش تعیین کنند)، در این صورت ، سفارش ماشه شکست می خورد .
4. ممکن است سفارشات ترایگر به دلیل نوسانات شدید ، محدودیت قیمت ، محدودیت موقعیت ، حاشیه ناکافی ، نبود موقعیت کافی برای بستن قرارداد، وضعیت غیر عادی ، مشکلات شبکه یا سایر مشکلات سیستم فعال نشود.
۵. قبل از اینکه سفارش فعال شود و تا زمانی که سفارش ماشه در موقعیت های باز / بسته شدن با قیمت و مقدار سفارش از پیش تعیین شده آغاز شود حاشیه یا موقعیت های دیگر مسدود نمی شوند.
۶. هنگامی که سفارش ماشه فعال شد ، به سفارش محدود منتقل می شود و در سفارش دفتر کل با قیمت از پیش تعیین شده توسط کاربر قرار می گیرد.
لطفا توجه داشته باشید که امکان انجام موفقیت آمیز سفارش ماشه، کاملا بستگی به شرایط بازار در آن زمان دارد که آیا می توان در آن موقعیت سفارش را با موفقیت انجام داد یا خیر.
تریگر چیست؟
یکی از دلایل رواج تحلیل تکنیکال در میان فعالان بازارهای مالی، امکان تعیین قوانین ورود و خروج از معامله با دقت بالا است. در واقع یافتن بهترین روش برای ورود و خروج دغدغه اصلی اغلب معاملهگران بوده و برای آنها به مثابه جام مقدس سرمایهگذاری میباشد. در بسیاری از مواقع مشاهده کردهایم، که یک معاملهگر پس از سالها فعالیت در بازار سهام هنوز بازدهی مناسبی ندارد.
با بررسی ژورنال (دفترچه یادداشت جزئیات معاملات) و استراتژی معاملاتی این فرد مشخص میشود، که مشکل اصلی او نداشتن قانون یا ابزار مشخصی برای تعیین شرایط ورود یا خروج از معامله است. علیرغم اینکه هر کدام از روشهای تحلیل بازار بورس مزایا و معایبی دارند، اما به اذعان اکثریت کارایی روشهای تکنیکالی در تعیین نقاط ورود و خروج بهینه اثبات شده است.
در مطلب حاضر به شرح یکی از مفاهیم معاملهگری تکنیکالی تحت عنوان تریگر میپردازیم، تا اهمیت تعیین قوانین و جزئیات دقیق در فرآیند اتخاذ هر کدام از تصمیمات معاملاتی برای شما مشخص شود.
مفهوم تریگر در معاملهگری چیست؟
قبل از هر چیز باید به این نکته اشاره کنیم، که برخی تحلیلگران تریگر را مختص ابزار نموداری خاصی پنداشته و حتی اسامی مرکب جدید برای آن در نظر میگیرند؛ اما اصولاً تریگر محدود به یک ابزار تحلیلی خاص نبوده و به عنوان یک مفهوم جامع در تمام روشهای تحلیل تکنیکال استفاده میشود.
واژه تریگر از لحاظ لغوی به معنای ماشه است. تریگر در تحلیل تکنیکال و معاملهگری به نقاط، نواحی یا سطوحی اطلاق میشود؛ که ما بر اساس روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی خود در آن محدودهها اقدام به ورود یا خروج از معامله میکنیم.
در انواع تریگر کدامند؟ این فرآیند نوع موقعیت معاملاتی (خرید یا فروش)، نماد و بازار مالی تفاوتی ایجاد نمیکند، زیرا هر اقدامی باید بر اساس تریگر مورد نظر معاملهگر صورت گیرد.
در واقع شما باید تریگر را به عنوان نشانه یا مجموعه نشانههایی برای معاملهگری در محدودههای نموداری مشخصی درنظر بگیرید، که آنها را بر اساس ابزار تحلیل خود تدوین نموده و در استراتژی معاملاتی شخصیتان گنجاندهاید.
مثلاً معاملهگر الف بر اساس وقوع شرایط زیر به عنوان تریگر ورود اقدام به خرید میکند:
«ایجاد شکست صعودی میان خط اندیکاتور RSI و سطح ۳۰»
آیا تریگر صرفاً مختص ورود به معامله است؟
دومین تفکر اشتباه در مورد مفهوم تریگر این است، که تعدادی از معاملهگران تکنیکالی آن را منحصر به فرآیند ورود درنظر میگیرند! اما همانگونه که اشاره نمودیم، تریگر در ورود و خروج از معامله کاربردی است.
در واقع شما به عنوان یک معاملهگر حرفهای باید مجموعه قوانین مشخصی برای تمام اقدامات خود داشته باشید. چه بسا پس از ورود به معامله در بهترین سطوح ممکن و حرکت بازار در جهت مورد نظر شما، روند قیمت پس از مدتی معکوس شده و یک معامله سودآور به موقعیتی زیانده تبدیل شود!
لذا به این نتیجه میرسیم، که شما برای خروج موفق از معاملات نیز حتماً باید تریگرهای مشخصی داشته باشید.
تریگر بخش جدایی ناپذیر هر استراتژی معاملاتی است!
بارها و در منابع آموزشی مختلف بر لزوم تدوین یک استراتژی معاملاتی شخصی برای هر معاملهگر بازار مالی تأکید شده است. اجزای اصلی یک استراتژی معاملاتی کامل نقاط (تریگر) ورود، خروج و سیستم مدیریت سرمایه میباشند.
به عبارت دیگر تدوین یک استراتژی معاملاتی بدون وجود تریگرهای دقیق ورود و خروج بی معنی بوده و در این شرایط اساساً استراتژی معاملاتی وجود ندارد. بنابراین اگر شما به مرحله ساخت یک استراتژی معاملاتی شخصی رسیدهاید، به ناخودآگاه با مفهوم تریگر سروکار دارید.
تریگرهای مبتنی بر ابزار تکنیکالی مرسوم
امروزه با توسعه بازارهای مالی تحلیل تکنیکال به دنیایی از ابزار نموداری متنوع و گوناگون تبدیل شده است. معاملهگران از روشهای مختلفی برای تحلیل نمودار قیمت استفاده نموده و بالطبع تریگرهای آنها نیز با یکدگر متفاوت میباشد.
ذکر این نکته در مورد تریگرهای ورود و خروج ضروری است، که به دلیل تفاوت ابزار تحلیل احتمالاً برخی معاملهگران در آن واحد تریگرهای مختلفی و معکوسی داشته باشند. در واقع شاید تریگر ورود شما معادل تریگر خروج دیگری باشد.
همچنین اگر به صورت مولتی تایم فریم (تحلیل چندزمانی) اقدام به تحلیل و معامله میکنید، تایمفریم کوچکتر به عنوان تایم تریگر خواهد بود؛ زیرا شما در نمودار با چهارچوب زمانی بزرگتر اقدام به تحلیل نموده و تریگرهای معاملاتی را در نمودار با تایمفریم کوچکتر پیدا میکنید.
در این بخش به ذکر مثالهایی از تریگرهای ورود و خروج بر اساس ابزار مختلف و نمودارهای بازار سهام تهران میپردازیم:
۱- اندیکاتور
یکی از متنوعترین ابزارهای تحلیل نموداری بازار سهام اندیکاتورها هستند. شما میتوانید از اندیکاتور به عنوان بخشی از رویکرد تحلیلی استراتژی معاملاتی خود برای تعیین شرایط ورود یا خروج از معامله استفاده کنید.
در این بخش ما از اندیکاتور میانگین متحرک ساده ۹ روزه به عنوان ابزار تحلیل نمودار برای دریافت تریگرهای ورود و خروج از معامله استفاده کردهایم.
در نمودار فوق که مربوط به شرکت فولاد مبارکه اصفهان است، شکست صعودی قیمت و اندیکاتور تریگر ورود میباشد. در طرف مقابل شکست نزولی قیمت و اندیکاتور نیز شرایط یا تریگر خروج از معامله است.
۲- پولبک
به اذعان بسیاری از متخصصان کار با نمودارهای قیمتی، این تکنیک معاملاتی تکنیکالی جزء کم ریسکترین روشهای ورود به معامله محسوب میشود. در واقع هدف معاملهگری بر اساس پولبکها این است، که در بهترین شرایط ممکن از لحاظ ریسک و بازده وارد موقعیتهای معاملاتی شوید.
کیفیت استفاده از پولبکهای قیمتی به عنوان تریگر معاملاتی در نمودار شرکت ملی صنایع مس ایران نیز کاملاً مشهود میباشد. با استفاده از دو فرصت پولبکی موجود امکان ورود به معامله با کمترین حد زیان و بیشترین پتانسیل سوددهی وجود داشته است.
۳- شکست
در مورد مفاهیم شکست و پولبک قیمت مباحث بسیاری وجود دارد. حقیقت این است، که پولبکها همیشه ایجاد نشده و در این مواقع قیمت به محض شکست با سرعت بالایی به حرکت در مسیر خود ادامه میدهد. البته وجود الگوهای شکست جعلی نیز غیرقابل انکار است. به هر جهت بسیاری از معاملهگران ترجیح میدهند، که حین شکستهای قیمتی وارد معامله شده و منتظر بازگشت قیمت نباشند.
نمودار فوق مربوط به نماد شپنا (پالایش نفت اصفهان) است. پس از شکست خط روند سقف نسبتاً طولانیمدت یک شکست صعودی ایجاد شده و تریگر ورود برای معاملهگران مبتنی بر شکست فعال میشود. جالب این است که در جریان این شکست نیز یک پولبک دیده میشود!
۴- الگوی قیمت
الگوهای قیمتی نیز تقریباً همانند اندیکاتورها تنوع زیاد و طرفداران بسیاری دارند. از مزایای اصلی این الگوها میتوان به قدرت پیشبینی بالا، امکان معاملهگری مولتی تایمفریم، تعیین حد سود و زیان اشاره نمود.
در نمودار شرکت خدمات انفورماتیک (نماد: رانفور) یک الگوی پرچم صعودی را مشخص نمودهایم. تریگر ورود مورد نظر بر اساس شکست صعودی میان قیمت و لبه بالایی پرچم ایجاد شده است. هر چند این نوع تریگر نیز بر مبنای شکست قیمت ایجاد میشود، اما وجود یک الگوی قیمتی معتبر دلیل اصلی ورود به موقعیت خرید میباشد.
۵- کندل استیک
این ابزار ساده نموداری که سابقه پیدایش آن به کشور ژاپن باز میگردد، به جرئت یکی از محبوبترین ابزار تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است. دلیل این محبوبیت نیز به سادگی فهم ماهیت کندلاستیکها، الگوها و سایر جزئیات مرتبط با آنها میباشد. بنابراین روشهای معاملاتی زیادی بر مبنای کندلاستیکها ایجاد شدهاند.
در نمودار زیر از یک الگوی پوشای صعودی به عنوان تریگر ورود استفاده شده است. معاملهگران پیرو این الگوی کندلی پس از بسته شدن شمع پوشاننده تریگر ورود خود را مشاهده نموده و اقدام به خرید میکنند.
درمان تریگرپوینت یا نقاط ماشه ای (نقاط دردناک عضلانی)
نقاط ماشهای میوفاسیال نقاط برجسته یا گرههایی در عضلات هستند که میتوانند باعث ایجاد درد موضعی و یا درد انتشاری در مناطق دور شوند. همهی افراد این نقاط را دارند ولی در برخی از افراد این نقاط به شدت دردناک و ناتوان کننده میشوند و میتوانند دردهای متناوب و یا ممتد ایجاد کنند. در دیگر افراد، این نقاط تنها نسبت به لمس حساس بوده ولی ممکن است سفت شده باشند. یک تریگرپوینت تحریک شده میتواند درد انتشاری ایجاد کند. بدین معنی که ممکن است میگرن و یا سردردهای تنشی شما در اثر تحریک یک نقطهی ماشهای در گردن یا شانه ایجاد شده باشد. درد در بخش تحتانی یا فوقانی کمر و درد سیاتیک و درد مفاصل ممکن است در اثر تحریک تریگر پوینتهای باسن یا شکم باشند. تکنیکهای درمانی تریگر پوینت میتوانند درد کمر، شانهها، گردن، سر، سیاتیک و یا مفاصل را تسکین دهند.
گزینههای متعددی برای درمان نقاط ماشهای وجود دارند ولی درمان این عارضه امری دشوار است. درمان نقاط ماشهای یک روش کاملاً شخصی بوده و در نتیجه روش استفاده شده برای یک نفر احتمالاً برای فرد دیگری قابل استفاده نیست. متخصصین ما در کلینیک طب فیزیکی و توانبخشی دکتر پورقاسمیان بعد از پیدا کردن تریگر پوینتهایی که علائم اصلی درد را در شما ایجاد میکنند، از روشهای مناسب درمانی برای از بین بردن گرههای میوفاسیال و کمک به شما در حرکت کردن بدون درد استفاده میکنند. درمان تریگر پوینتها همچنین باعث کاهش تورم و گرفتگی و دردهای عصبی عضلانی میشود. همچنین ممکن است متوجه شوید که دامنهی حرکتی شما افزایش یافته، فشارها از بین رفته و گردش خون، انعطاف پذیری و تعادل و هماهنگی بدن تقویت شدهاند. جهت کسب اطلاعات بیشتر، مشاوره با متخصصین ما و یا رزرو نوبت میتوانید با شماره 03132372301 تماس حاصل فرمایید.
تریگر پوینت یا نقطهی ماشهای چیست؟
تریگر پوینت ( نقاط دردناک عضلانی ) به نقاط گرهای متراکم در عضلات گفته میشود. این گرهها همانند یک نخود در عمق عضله لمس میشوند و ممکن است اندازهی آنها به بزرگی انگشت شست دست باشد. این نقطه سبب انقباض رشتههای عضلانی متصل به خود شده و درنتیجه یک نوار منقبض در عضله را ایجاد میکند که میتوان با دست آن را لمس کرد. این نقاط ماشهای در عضلات و در غلاف نازک آنها (به نام فاسیا یا فاشیا) وجود داشته و با نام نقاط ماشه ای میوفاسیال شناخته میشوند. نقاط ماشهای در بافتهای دیگری از جمله پوست، رباطها، تاندونها و بافت اسکار نیز وجود دارند.
علت ایجاد نقاط ماشهای
این نقاط به دلیل آسیبهای ایجاد شده در اثر حوادث، ورزش، شغل و بیماریها به وجود میآیند. همچنین ممکن است این نقاط به دلیل فشار طولانیمدت و تکراری عضله در اثر وضعیت نامناسب بدن و انجام حرکات تکراری ایجاد شوند. فشار فیزیکی و روحی بهوفور باعث تحریک نقاط ماشه ای میشود. درد میوفاسیال تقریباً مسئول 85 درصد از درد احساس شده توسط افراد است. درد میوفاسیال حاد و مزمن در اثر تحریک تریگرپوینتها یک عارضهی شایع است. از جمله عللی که باعث دائمی شدن درد میوفاسیال میشوند و معاینه و درمان آن را ضروری میکنند میتوان موارد زیر را نام برد:
- وضعیت و حالت نامناسب بدن
- استفادهی بیشازحد ازعضلات
- بیتحرکی طولانیمدت
- اختلالات خواب
- ناهماهنگی در وضعیت بدن
- مشکلات تغذیه
انواع نقاط ماشهای
- نقطهی ماشهای غایب: احساس درد خفیف و یا عدم احساس درد به هنگام لمس
- تریگر پوینت فعال: بدن لمس کردن باعث ایجاد درد ناگهانی و دردهای انتشاری میشود. ممکن است نسبت به لمس حساس باشد ولی درد ناشی از آن در نقطهی دیگری احساس میشود (درد انتشاری).
- نقطهی ماشهای ضمیمه: در محلی قرار گرفته است که عضله به تاندون متصل میشود.
- تریگر پوینت مرکزی: وجود مقادیر کلسیم اضافی در نقطهای که تریگرپوینت وجود دارد.
- نقطهی ماشهای پوستی: در پوست یافت میشود. نقاط ماشه ای پوستی یکی از علل بالینی حساسیت بیش از حد نسبت به درد است.
- نقاط ماشهای مثبت کاذب.: نسبت به لمس حساس بوده و باعث ایجاد انواع تریگر کدامند؟ دردهای انتشاری میشود ولی با الگوهای شناخته شده مطابقت ندارد.
- تریگر پوینت میوفاسیال: در بافتهای همبند یافت میشود.
- تریگر پوینت فتق شده: یک بیرونزدگی غیرطبیعی بافتی از درون فاسیا که درون خود دارای نقطهی ماشهای است.
- تریگر پوینت کلیدی میوفاسیال: مسئول فعال کردن یک یا چند نقطهی ماشهای از نقاط اطراف میباشند.
- نقاط ماشهای نهفته: نقاط ماشهای نهفته تنها زمانی که فشرده میشوند ایجاد درد میکنند.
- نقاط ماشهای متحرک: انواع تریگر کدامند؟ در مرکز فیبرهای عضلانی (باوجود چند مورد استثنا) قرار گرفته است.
- نقاط ماشهای پریوستئال: در لایههای پوشانندهی استخوانها یافت شده و یکی از علل اصلی ایجاد درد میباشند. این نقاط همانند نقاط ماشهای موجود در عضلات و ساختارهای فاسیا، درد انتشاری نیز ایجاد میکنند.
- تریگر پوینت ثانویه: یک نقطهی ماشهای در یک عضله که در اثر فشار بیش از حد و تحریک تریگر پوینت عضلهی دیگر فعال میشود.
درمان
دارودرمانی
موارد خفیف درد را میتوان با استفاده از داروهای مسکن بدون نیاز به نسخه مانند تیلنول و داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی (NSAIDs) ازجمله آسپرین، ایبوپروفن و ناپروکسن درمان کرد.
تزریق در نقاط ماشهای
تزریق در نقاط ماشهای (TPI) ممکن است برای برخی از افراد یک گزینه برای از بین بردن درد باشد. تزریق در تریگر پوینت روشی است که برای تسکین نقاط دردناک در عضلات دارای نقاط ماشه ای و یا گرههای عضلانی که در زمان انقباض ممتد عضله ایجاد میشوند مورد استفاده قرار میگیرد. تزریق به نقاط ماشهای میتواند تأثیر مناسبی داشته باشد ولی تنها زمانی استفاده از این روش توصیه میشود که دیگر روشهای درمانی اجرا شده باشند.
فیزیوتراپی
لیزر درمانی
لیزر درمانی سرد برای هدف قرار دادن نقاط ماشهای و تحریک بافتهای عمیق با پروتونهای لیزری مناسب است. لیزر تراپی سرد مدتزمان بهبودی را کاهش داده، درد را از بین برده، گردش خون را تقویت کرده و باعث تسکین تورم میشود.
رهاسازی فشار از روی نقاط ماشهای
میوتراپی نقاط ماشهای عبارت است از وارد کردن فشار متمرکز و متغیر بر روی نقاط گرفتگی عضلانی و نقاط ماشهای. این فشار توسط انگشتان، قوزک انگشتان و یا آرنج در دورههای زمانی 10 تا 30 ثانیهای وارد شده و میتواند به شکل مؤثری باعث تسکین گرفتگیهای عضلانی و نقاط ماشهای شود. در روش رهاسازی فشار تریگرپوینتها، هدف شل کردن عضله است تا لاکتیک اسید ذخیره شده در آنها خارج شده و گردش خون و اکسیژن تقویت شود. بدین ترتیب اسید لاکتیک بیشتری در عضله تجمع پیدا نخواهد کرد.
ماساژ عمیق
در روش ماساژ عمیق، فشار ملایمی بر روی بافتها و بر روی پوست قرار گرفته بر روی عضلات وارد شده و بدون حرکت دادن پوست، بافتهای زیر آن را حرکت میدهد. این ماساژ چندین بار در روز انجام شده و بهتدریج نقاط ماشه ای را از بین میبرد.
ماساژ کششی
در این نوع از ماساژ، از فشار انگشتان دست برای نگهداشتن نقطهی ماشهای و سپس کشیدن عضلات تا حد امکان استفاده میشود. این نوع از ماساژ کمی سختتر است چراکه باید موقعیت دقیق تریگر پوینت را بدانید و چگونگی کشش عضله را بلد باشید.
درمان دستی
درمان دستی یک واژهی کلی است که برای بسیاری از روشهای منیپولاسیون بافت نرم و بهمنظور بهبود گردش خون، شل کردن عضلات، افزایش دامنهی حرکتی و بالا بردن سطح اندورفین مورد استفاده قرار میگیرد. تکنیکهای ماساژ و درمان دستی متعددی وجود دارند که میتوانند بهخوبی تریگر پوینتها را درمان کنند. ماساژ عمیق بافتها، ماساژ رولفینگ و تکنیک رهاسازی فعال (ART) ازجمله تکنیکهای کارآمد ماساژ برای غیرفعال کردن نقاط ماشه ای هستند.
اسپری خنککننده و کشش
استفاده از اسپری خنککننده و کشیدن عضلات یک روش فوقالعاده برای درمان نقاط ماشهای است. این روش با استفاده از یک اسپری تبخیر شوندهی خنککننده و سپس کشیدن ملایم عضلات در زمانی که درد از ناحیهی نخاعی “تسکین پیدا کرده است” میتواند نقاط ماشهای را درمان کند.
تمرینات کششی برای عضلهی آسیب دیده با استفاده از غلتک هر 60 تا 90 دقیقه یک بار برای درمان تریگر پوینت مناسب است. این کار به مغز میفهماند که حرکتهای دیگری نیز قابل انجام هستند و مغز محدودیتهای عضله را کاهش میدهد. مهم است که تنها تا جایی که احساس فشار ملایمی میکنید تمرین کششی را ادامه دهید و نباید بههیچعنوان احساس درد کنید. چرا که سیگنالهای درد باعث محدودیت در حرکت شده و باعث فعال شدن دوبارهی تریگرپوینتها میشوند.
برای درمان نقاط ماشه ای روش های دیگری ازجمله تزریق اوزون، سوزن خشک و … نیز وجود دارد .
دیدگاه شما