استراتژی های معاملاتی جدید - روش قیمت دهی سبد
الزامات رو به افزایش برای فن آوری های معاملاتی مدرن و پیوندها و مناسبات پیچیده بین دارائی های مالی منجر به توسعۀ روش های جدید تحلیل و معامله شده اند. یک روش مدرن از این دست از سوی شرکت توسعۀ فن آوری های تجاری نت ترید ایکس (NetTradeX)
با حمایت شرکت مالی IFC Markets ارائه شده است. این محصول مشترک "روش قیمت دهی سبد (PQM)" نامیده می شود.
بی همتایی
این دو شرکت بر خلاف بسیاری از رقبای شان که یک گروه "استاندارد" از ابزارهای مالی را به عنوان خدمات معاملاتی شان ارائه می دهند، موفق شده اند گامی رو به جلو نه تنها در تحقق پیاده سازی اصول روش سبد معاملاتی در سیستم معاملاتی مشتریان بردارند بلکه این امکان را برای شان فراهم ساخته اند که ابزار مالی شخصی منحصر به فرد و مختص به خودشان را ایجاد کنند.
ماهیت روش قیمت دهی سبد (PQM)
ماهیت روش قیمت دهی سبد (PQM) بسیار ساده اما در عین حال بسیار نویددهنده است چراکه این روش دارای محدوده های کاربردی بسیار فراوان است. این روشی است که در آن امکان ترکیب ابزارهای مالی فراهم می شود. در این روش با دادن وزن مورد نظر به دارائی ها می توان سبدهای معاملاتی ایجاد کرد. این روش نه تنها شامل پوزیشن های خرید بلکه شامل پوزیشن های فروش نیز می شود و از همه مهمتر اینکه در این روش می توان یک واحد مالی جدید ایجاد کرد، محصولی که برای مقایسۀ دو گروه از دارائی ها بکار می رود. در این روش ارزش تمام دارائی ها به دلار آمریکا نشان داده می شود که مقایسه را آسان تر می کند.
مفهوم روش معاملاتی سبد معاملاتی PQM بسیار شبیه به نرخ مبادلاتی ارزها است. به همان شکل که در جفت ارزها شاهد این هستیم که ارز پایه به واحد ارز مظنه تعریف می شود. تفاوت در این است که در روش PQM بجای دو ارز پایه و مظنه، دو سبد وجود دارند. جمع ارزش تمام دارائی های تطبیق یافته با وزن های مرتبط شان در یک سبد یک ارزش مطلق بر مبنای دلار برای هر سبد ارائه می دهد. این روش در هنگام مقایسۀ ارزش های مطلق دو سبد (سبد پایه و سبد مظنه) نرخی را محاسبه می کند که به به عنوان "قیمت" ساختار ترکیبی جدید (ابزار ترکیبی شخصی) در نظر گرفته می شود و می تواند به عنوان ارزش سبد پایه تفسیر شود که به واحد سبد مظنه بیان می شود.
مزایای روش
به این ترتیب روش PQM چه مزایایی دارد برای معامله گری که به منظور پیاده سازی ایده های معاملاتی اش به دنبال فرصت های جدید است، برای مدیران سرمایه ای که به دنبال یافتن ویژگی های بازگشت ریسک بهینه است، این روش چه مزایایی دارد؟ و در آخر، برای یک فرد معمولی که علاقمند به فعالیت در بازارهای مالی است و به دنبال درک پیچیدگی رابطۀ متقابل بین دارائی مالی است، این روش چه مزیت هایی دارد؟
فعالان بازار، بسته به تحلیل های خودشان و ریسک هایی که می توانند بپذیرند، فقط با ابزارهای معاملاتی و مدل های خاصی کار می کنند و با استفاده از نرم افزارهای متنوع سعی می کنند که استراتژی های معاملاتی شان را پیاده سازی کنند. به این ترتیب، انعطاف برای ایجاد سبدهای ترکیبی این امکان را میسر می کند که بتوان تنوع بسیار زیاد ایده های معاملاتی را به کار گرفت.
انعطاف روش
بکار گیری روش PQM امکان انتقال ایده به سیستم تحلیلی معاملاتی را فراهم می کند و ضمن ارزیابی کارآیی اش در گذشته، تنوعی از ابزارهای تحلیل تکنیکی را برای پیش بینی وضعیت آینده بکار می گیرد. در حقیقت، معامله گر با گریز از محدودیت های موجود در تعداد دارائی های مالی ای که در دسترسش قرار دارند، اقدام به ایجاد یک محصول شخصی و یک ایدۀ معاملاتی برای خودش می کند که بطور کمّی بوسیلۀ ایجاد سبدهای ترکیبی در پلتفرم معاملاتی-تحلیلی بیان می شود که دارای تاریخچۀ قیمتی مختص به خود می باشد و آماده است که تحلیلی با ابعاد بزرگ را بکار گیرد.
ارزش چنین روشی در وحلۀ اول انعطافش است که افق های جدیدی را برای تجارت و تحلیل باز می کند. بعلاوه این امکان را برای معامله گران فراهم می کند که محصولات مالی منحصر به فرد مختص به خودشان را ایجاد کنند. در نتیجه خلاقیت و نوآوری معامله گر به اوج خود می رسد که به نوبۀ خود یکی از عوامل کلیدی در موفقیت به حساب می آید. روش PQM به سرعت باعث می شود که دو سبد دارائی تبدیل به یک ابزار معاملاتی مستقل شوند که دارای قیمت و تاریخچۀ مختص به خود است. با استفاده از این روش تعداد نامحدودی از سبدهای معاملاتی، تعداد نامحدودی از ابزارهای معاملاتی و فرصت های جدیدی در اختیار معامله گر قرار می گیرند.
مطالعات نشان می دهند که کاربرد روش PQM می تواند برای طیف گسترده ای از استراتژی های سرمایه گذاری فوق العاده مفید باشد. با توجه به تعداد نامحدود گزینه های ابزارهای ترکیبی فقط بخشی از مثال های فراوانی را که می توان در این رابطه زد، در ذیل می آوریم.
معاملۀ سبد
روش PQM معاملۀ سبد معاملاتی ترکیبی ارتباط تنگاتنگی با مبانی نظریۀ جدید سبد معاملاتی دارد (به عنوان مثال، تحلیل متوسط واریانس Harry Markowitz ) . سوال ایجاد یک سبد ترکیبی ارتباط مستقیم با مفاهیم ارتباط دارائی های مالی، مدیریت و تنوع خطرات و جستجو برای ساختار سبد بهینه دارد. روش PQM امکان ایجاد سبدهای دارائی را فراهم می آورد که با پارامترهای فردی سرمایه گذار در پذیرش خطر و نیاز به بازگشتش منطبق هستند. بعلاوه، این روش این امکان را فراهم می کند که معامله گر بسته به اینکه دارائی در سبد پایه باشد یا سبد مظنه هم پوزیشن های خرید و هم پوزیشن های فروش باز کند.
روشی نوآورانه برای مطالعه و تحلیل بازارهای مالی
پس از ایجاد یک ابزار ترکیبی، تاریخچۀ قیمتی، یک بازدۀ مربوط به گذشتۀ سبد ترکیبی را نشان خواهد داد. اگر یک ارز به عنوان تنها مؤلفۀ سبد مظنه انتخاب شده باشد، معامله گر می تواند انتخاب کند که بتواند نمودار قیمتی را در قیمت های مطلق سبد ترکیبی ترسیم نماید. معامله گر اغلب تمایل دارد رفتار سبد را در ارتباط با تمام بازار مورد مقایسه قرار دهد. به عنوان مثال، ممکن است یک شاخص سهام به عنوان مؤلفۀ مظنه در یک سبد ترکیبی انتخاب شود، که به عنوان شاخص وابسته کارآیی استراتژی عمل خواهد کرد. اگر استراتژی شامل فروش دارائی ها شود، آنها باید در مؤلفۀ مظنه در سبد ترکیبی قرار گیرند، بعد از آن نمودار کاملاً با مفهوم روش منطبق خواهد بود و تغییر ارزش سبد پایه را با تعداد واحدهای سبد مظنه بازتاب می دهد.
معامۀ اسپردی
استراتژی معاملۀ اسپرد بر اساس جستجوی همگرایی و واگرایی قیمت برای ابزارهای مشابه پایه ریزی شده است. قیمت های ابزارهای مالی ممکن است همزمان با عوامل اقتصادی یکسان، واکنش نشان دهند اما سرعت و حساسیت این واکنش ممکن است متفاوت باشد. روش PQM برای تعیین چنین الگوهایی در تاریخچه های با قدمت زیاد، ضروری می شود. برای پیاده سازی این استراتژی، کافی است که نموداری ایجاد کنید که تغییرات مرتبط قیمتی، سرعت این تغییرات و میزان حساسیت به عوامل اقتصادی معمول را نمایش دهد.
معامله حول و حوش یک میانگین
این استراتژی بر اساس جستجو برای یک ارتباط باثبات بلندمدت دارائی ها بنا شده است که به استراتژی متنوع سازی سبد سختی با نوسانات کوتاه مدت شکسته می شود. البته در کوتاه مدت، نرخ از سطح ثبات بلندمدت منحرف می شود اما بعد از آن دوباره به آن سطح بازمی گردد. روش PQM برای چنین روش معامله ای بسیار موثر است چراکه نمودارهای تاریخی لازم برای تعیین سطوح برگشت-متوسط بلندمدت را فراهم می کند و امکان کاربرد ابزارهای تحلیل تکنیکی برای باز کردن و بستن پوزیشن های معاملاتی را میسر می سازد.
ابزاری برای پوشش ریسک (هِج)
ایجاد یک سبد ترکیبی فقط به این منظور نیست که فرصت های جدید برای سودهای سفته بازی و ریسکی پدید آید بلکه از آن می توان برای پوشش خطر نیز استفاده کرد. با فرض توسعۀ فرآینده های اقتصادی، می توان سبدهایی با خصوصیات دلخواه (حساسیت) نسبت به عوامل بنیادی و اقتصاد کلان خاص و معین ایجاد کرد. بنابراین، اگر این امکان وجود دارد که بتوان حساسیت یک سبد را به یک عامل خاص به حداقل کاهش داد، در آن صورت خواهیم گفت قیمت سبد ترکیبی از این عامل تاثیر اندکی خواهد گرفت یا اینکه هیچ تاثیری نخواهد گرفت.
استراتژی معاملاتی انتخاب شده هر چه که باشد، روش PQM می تواند مفید واقع شود و این فقط در مورد معامله گران صدق نمی کند. این روش فرصت های جدید قابل توجهی برای تحلیل گران، اقتصاددانان و مدیران سرمایۀ سبدها فراهم می آورد که می توانند به وسیلۀ آن استراتژی متنوع سازی سبد روابط متقابل بین دارائی های جدا از هم و ترکیب های شان را درک کرده و تحلیل کنند.
راهنمای متنوعسازی در سبد دارایی؛ همه تخم مرغهایتان را در یک سبد نگذارید
هر جا پای پول در میان است، ریسک هم وجود دارد. ریسک بخشی جدانشدنی از امور مالی است و در هر سرمایهگذاری احتمال ضرر وجود دارد. ریسک را نمیتوان از بین برد، اما میتوان آن را طوری تنظیم کرد که با اهداف سرمایهگذاریِ فرد مطابقت داشته باشد. تخصیص دارایی و متنوعسازی مفاهیمی هستند که نقش مهمی را در تعیین پارامترهای ریسک ایفا میکنند. در این مطلب با تکنیکهای مدرن مدیریت دارایی در سرمایهگذاری آشنا میشوید.
تخصیص دارایی و متنوعسازی چیست؟
دو اصطلاح تخصیص دارایی و متنوعسازی غالباً به جای هم به کار میروند. با این حال هر یک از آنها به جنبهای تقریبا متفاوت از مدیریت ریسک اشاره دارند.
تخصیص دارایی در راهبرد مدیریت پول، چگونگیِ توزیع سرمایه بین کلاسهای دارایی متفاوت در یک سبد سرمایهگذاری را توضیح میدهد، اما تنوعسازی، تخصیص سرمایه در تکتک آن کلاسهای دارایی را تشریح میکند.
به عنوان مثال فرض کنید ۱۰۰ میلیون تومان پول دارید و ۲۰ میلیون تومان آن را به خرید بیت کوین اختصاص میدهید. در این مثال شما تخصیص دارایی انجام دادهاید، یعنی مشخص کردهاید که چه مقدار پول را به خرید یک دارایی اختصاص دهید. حالا فرض کنید ۸۰ میلیون تومانِ دیگر را سهام میخرید. در این صورت علاوه بر تخصص دارایی، متنوعسازی هم انجام دادهاید.
هدف اصلی این استراتژیها به حداکثر رساندن سود مورد انتظار و در عین حال کاهش میزان ریسک احتمالی تا پایینترین سطح ممکن است. به طور کلی، این راهبردها باید افق زمانی سرمایهگذاری، تحمل ریسک و گاهی شرایط اقتصادی را از منظری گستردهتر برای سرمایهگذار تعیین کنند.
به بیان سادهتر، ایده اصلی راهبردهای تخصیص دارایی و متنوعسازی، همان جمله معروف «همه تخممرغهایت را در یک سبد نگذار!» است. ترکیب کلاسهای دارایی و داراییهایی که با یکدیگر همبستگی و ارتباط ندارند، مؤثرترین شیوه برای ایجاد یک سبد متعادل است.
آنچه سبب میشود این دو راهبرد ترکیبی قدرتمند با یکدیگر تشکیل دهند، این است که ریسک نه تنها در بین کلاسهای دارایی مختلف که درون هر یک دسته دارایی هم توزیع میشود. برخی از کارشناسان امور مالی بر این باورند که تعیین راهبرد تخصیص دارایی، ممکن است مهمتر از انتخاب تکتک سرمایهگذاریها باشد.
نظریه سبد (سهام) مدرن
هری مارکوویتز|،
نظریه سبد سهام مدرن (MPT) چارچوبی است که این اصول را از طریق یک مدل ریاضی به شکل رسمیتر بیان میکند. در سال ۱۹۵۲ هری مارکوویتز (Harry Markowitz) این مدل را در مقالهاش معرفی کرد که بعدها برایش جایزه نوبل اقتصاد را به ارمغان آورد.
معمولاً داراییهای مختلف به شکل متفاوتی در بازار عمل میکنند. ممکن است یک کلاس دارایی در شرایطی از بازار بسیار خوب عمل کند، اما کلاس دارایی دیگری در همین شرایط عملکردی کاملا ضعیف داشته باشد. فرض اصلی این نظریه این است که اگر یک کلاس دارایی عملکرد ضعیفی دارد، میتوانیم زیان حاصل از آن را با کلاس دارایی دیگری که به خوبی در آن شرایط عمل میکند، متعادل کنیم.
به عنوان مثال خیلی اوقات، قیمت بیت کوین و قیمت سهام همبستگی منفی دارند. یعنی وقتی سهام رشد میکند، قیمت بیت کوین کاهش مییابد و یا بالعکس.
فرض دیگر نظریه سبد سهام مدرن این است که اگر داراییها را از کلاسهای دارایی غیرمرتبط با یکدیگر ترکیب کنیم، میتوانیم نوسانات سبد را کاهش دهیم. این کار باید بازده تعدیل شده ریسک را هم افزایش دهد، یعنی سبدی با همان مقدار ریسک بازده بهتری خواهد داشت. یکی دیگر از فرضیات این نظریه این است که اگر دو سبد سود یکسانی ارائه کنند، هر سرمایهگذار عاقلی سبدی را ترجیح خواهد داد که ریسک کمتری دارد.
به بیان سادهتر این نظریه میگوید:
کارامدترین روش سرمایهگذاری، ترکیب داراییهای غیر مرتبط با هم در یک سبد دارایی است.
انواع کلاسهای دارایی و راهبردهای تخصیص
طبقهبندی داراییها در یک سبد از مهمترین نکاتی است که باید آن را در نظر داشت
در یک چارچوب تخصیص دارایی عادی، کلاسهای دارایی را میتوان به روش زیر طبقهبندی کرد:
- داراییهای سنتی: سهام، اوراق بهادار و پول نقد.
- داراییهای غیر سنتی: املاک و مستغلات، کالاها، مشتقات، سرمایهگذاری در قالب بیمه (نظیر بیمه عمر و …)، سرمایهگذاری خصوصی و صد البته داراییهای رمزنگاریشده و ارزهای دیجیتال.
به طور کلی، دو نوع راهبرد تخصیص دارایی وجود دارد که هر دو از فرضیاتی که در نظریه سبد سهام مدرن تعیین شده است استفاده میکنند:
- تخصیص راهبردی یا استراتژیک
- تخصیص تاکتیکی
تخصیص راهبردی دارایی، رویکردی سنتی است که بیشتر برای سبک سرمایهگذاری منفعل (Passive) مناسب است. سبدهایی که بر مبنای این راهبرد ساخته میشوند، فقط زمانی مجدد متعادلسازی خواهند شد که تخصیصهای اعمال شده روی آن با توجه به افق زمانی سرمایهگذار یا میزان ریسک، تغییر کنند.
تخصیص تاکتیکی دارایی برای سبک سرمایهگذاری پویا (Active) مناسبتر است. در این شیوه سرمایهگذار به راحتی میتواند سبد داراییاش را روی داراییهایی متمرکز کند که در بازار بهتر عمل میکنند. معمولا میگویند اگر یک بخش در بازار بهتر عمل میکند، ممکن است در دوره زمانی طولانیتری به همین عملکرد خوبش ادامه دهد. از آنجا که این شیوه بر مبنای همان اصول تعیینشده در نظریه سبد سهام مدرن ایجاد شده است، میتواند به سبد تنوع بیشتری ببخشد.
گفتنی است برای متنوعسازی به منظور سودآوری بیشتر، نیازی نیست که حتما داراییها کاملا نامرتبط یا حتی متضاد با هم باشند. فقط نباید کاملا به هم مرتبط باشند.
اجرای تخصیص دارایی و متنوعسازی روی یک سبد
یکی از اهداف تنوعسازی ایجاد توازن در سبد سرمایهگذاری است
حالا بیایید برای درک بهتر، این اصول را روی یک سبد به عنوان نمونه پیادهسازی کنیم. فرض کنیم راهبرد تخصیص دارایی که اتخاذ کردهایم به شکل زیر سرمایه ما را بین کلاسهای دارایی مختلف در سبد تعیین کرده است:
- ۴۰% سرمایهگذاری در سهام
- ۳۰% اوراق بهادار
- ۲۰% داراییهای رمزنگاری
- ۱۰% پول نقد
حالا فرض کنیم راهبرد تنوعسازی را روی ۲۰% سرمایهگذاری در داراییهای دیجیتال به این شکل اعمال کنیم:
- ۷۰% به بیت کوین اختصاص داده شود.
- ۱۵% ارزهای دارای بیشترین ارزش بازار
- ۱۰% ارزهای دارای ارزش متوسط
- ۵% ارزهای دارای کمترین ارزش بازار
پس از تخصیص سرمایه، باید عملکرد سبد دارایی را به شکل منظم پایش و بررسی کنیم. اگر تخصیص داراییها تغییر کند، آنگاه باید مجددا در سبد تعادل برقرار کنیم. این بدان معناست که باید دوباره با نسبتهای دلخواه خرید و فروش داراییها را برای تنظیم سبد انجام دهیم. برای این کار باید برخی از داراییها فروخته و برخی دیگر خریداری شوند. البته انتخاب داراییها کاملا به راهبرد و اهداف سرمایهگذاری فرد بستگی دارد.
داراییهای دیجیتال از جمله ارزهای دیجیتال، ریسکپذیرترین کلاس دارایی به شمار میروند. بنابراین سبدی که در مثال تنظیم کردیم بسیار ریسکی به نظر میرسد، زیرا بخش قابلتوجهی از سرمایه را به داراییهای رمزنگاری اختصاص داده است.
سرمایهگذاری که دوست ندارد ریسک کند، میتواند بیشتر سبد داراییاش را به اوراق بهادار اختصاص دهد که کمترین ریسک را در بین کلاسهای دارایی دارد.
تنوعسازی در سبد داراییهای دیجیتال
با اینکه به لحاظ نظری تنوعسازی باید روی داراییهای رمزنگاریشده هم انجام شود، اما این را هم باید دانست که شاید چنین کاری در عمل درست از آب در نیاید. دلیلش این است که بازار ارزهای دیجیتال تا حد زیادی به نوسانات قیمتی بیت کوین وابسته است. وقتی همه گزینههای موجود در یک کلاس دارایی در سبد به شدت به هم مرتبط هستند، چطور میتوان سبدی از داراییهای غیرمرتبط ایجاد کرد؟ به همین خاطر است که میگویند تنوعسازی در ارزهای دیجیتال تا حدودی غیرمنطقی است.
البته به ندرت آلت کوینهای خاصی وجود دارند که همبستگی چندانی با بیت کوین نشان نمیدهند و قیمتشان (ولو در یک بازه زمانی خاص) ممکن است تحتتأثیر حرکات بیت کوین قرار نگیرد، معاملهگران باهوش و دقیق از این شرایط به نفع خودشان استفاده میکنند و به سود میرسند. اما باز هم نمیتوان گفت این روشها به اندازه راهبردهای مشابهی که همیشه در بازارهای سنتی قابل اجرا هستند تداوم خواهند داشت.
با این حال میتوان این فرض را مطرح کرد که وقتی این بازار به بلوغ رسید، میتوانیم از یک رویکرد نظاممندتر برای متنوعسازی روی سبد داراییهای رمزنگاری استفاده کنیم. بیتردید تا آن زمان این بازار راهی طولانی در پیش دارد.
مشکلات مربوط به تخصیص دارایی
با اینکه توانایی این روش را نمیتوان نادیده گرفت، اما برخی از راهبردهای تخصیص دارایی ممکن است برای بعضی از سرمایهگذاران و سبدهای دارایی خاص مناسب نباشند.
تدوین یک برنامه راهبردی میتواند نسبتا ساده باشد، اما اجرای آن بسی مهمتر است. اگر سرمایهگذار نمیتواند تعصباتش را کنار بگذارد، نباید انتظار سودآوری فوقالعاده از یک سبد دارایی را داشته باشد.
مشکل احتمالی دیگر این است که برآورد کردن تحمل ریسک از قبل، برای سرمایهگذار (مخصوصا تازهکارها) کار دشواری است. بعد از یک دوره مشخص زمانی، هنگامی که سرمایهگذاریها ثمر میدهند، این سرمایهگذار ممکن است به این نتیجه برسد که باید ریسک کمتر (یا بیشتری) را میپذیرفت.
جمعبندی
تخصیص دارایی و تنوعسازی مفاهیمی بنیادین از مدیریت ریسک هستند که هزاران سال در امور مالی ما وجود داشتهاند. این دو مفهوم از مفاهیم اصلی راهبردهای مدیریت نوین سبد دارایی نیز هستند.
هدف اصلی از تدوین یک راهبرد تخصیص دارایی به حداکثر رساندن سود مورد انتظار و در عین حال کاهش میزان ریسک به پایینترین سطح ممکن است. توزیع ریسک بین کلاسهای دارایی ممکن است کارآمدی سبد دارایی را افزایش دهد. از آنجا که آلت کوینها در بازار همبستگی زیادی با بیت کوین دارند، راهبردهای تخصیص دارایی باید روی سبد داراییهای رمزنگاری با احتیاط بیشتری اعمال شود.
استراتژی متنوع سازی سبد
افراد همواره برای کسب سود بیشتر و افزایش داراییهایشان دنبال انتخاب راههایی برای سرمایهگذاری هستند.
هر فرد با توجه به میزان دارایی، میزان ریسک پذیری، اهداف خود و افق زمانی که مد نظر دارد، باید راه مناسبی را برای سرمایه گذاری بیابد.
هرچه میزان برگشت سرمایه در یک سرمایهگذاری بالاتر باشد، آن سرمایهگذاری موفقتر است. در راه انتخاب روش سرمایهگذاری مناسب برای سرمایهگذاری با مبحث استراتژیهای سرمایه گذاری مواجه میشویم.
اگر بخواهیم به تعریف لغوی و کلی کلمه استراتژی اشاره کنیم استراتژی عبارت است از: طرح درازمدتی که برای نیل به یک هدف مشخص طراحی و تبیین میگردد.
استراتژیهای سرمایهگذاری هم بیانگر مجموعه قوانین و رویهها و رفتارهایی هستند که سرمایهگذار را در استراتژی متنوع سازی سبد روند انتخاب مناسبترین روش سرمایهگذاری متناسب با شرایطش در یک بازه زمانی یاری میرسانند.
سرمایهگذاران بایستی برای کاهش ریسک خود از برنامههای استراتژیک استفاده کنند.
معمولا به برنامهای استراتژیک گفته میشود که داراییها را در میان سرمایههای مختلف توزیع کرده تا بتواند ریسک سرمایه گذاری را کنترل نماید و فرد سرمایهگذار را به هدفش نزدیکتر کند.
در ادامه این مطلب نگاهی به چند استراتژی سرمایهگذاری خواهیم داشت و چند مورد از آنها را معرفی میکنیم.
سرمایهگذاری در بازار بورس و خرید و فروش اوراق بهادار راهی ایدهآل برای سرمایهگذاری محسوب میشود و این نوع سرمایهگذاری امروزه در سراسر دنیا طرفداران زیادی دارد اما این بازار از ریسک بسیار بالایی برخوردار است و بدون داشتن استراتژی صحیح در این بازار، حتی ممکن است سرمایه فرد سرمایهگذار از دست برود.
پس داشتن برنامه استراتژیک برای خرید و فروش سهام در بازار بورس ضروری است.
برای اینکه یک سرمایهگذار بتواند مناسبترین گزینه را انتخاب کند باید با انواع استراتژیهای مطرح شده از جانب بزرگان و محققان آشنایی داشته و با در نظر داشتن عواقب و آینده هرکدام، استراتژی متناسب با نیازهای خود را بیابد.
در ادامه پس از معرفی 2 روش تحلیلی، به بررسی چند مورد از این استراتژیها میپردازیم:
تحلیل بنیادی بازار سرمایه چیست؟
از قدیمیترین روشهای سرمایهگذاری در بازار بورس تحلیل بنیادی است.
در تحلیل بنیادی صورتها و گزارشهای مالی مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرند. اطلاعات به دست آمده از صورتهای مالی و مقایسه آنها با وضعیت قبلی و فعلی شرکت و همچنین پیشبینی وضعیت شرکت در آینده و بررسی وضعیت صنعت مورد نظر، به سرمایهگذاران برای شناخت بهتر سهام یاری میرساند.
در تحلیل بنیادی پایه و اساس بر مبنای وقایع و رخدادهای واقعی پایهگذاری شده است و هردو جنبه کمی و کیفی شرکت مورد توجه قرار میگیرد.
در تحلیل بنیادی، تحلیل کمی نسبتها و پیشبینی درآمدها مورد بررسی قرار میگیرند و عملکرد مالی شرکت از طریق مقادیر عددی بیان میشود.
در این نوع تحلیل صورت درآمدها و ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد از مواردی هستند که مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرند.
در صورتی که تحلیل کیفی ساختار صنعت، تحلیل داراییها و بدهیها، کیفیت درآمدها، و تحلیل کیفیت مدیریت را مورد بررسی قرار میدهد. به طور کلی میتوان بیان کرد که تحلیل کیفی فرمول محور نیست و نمیتوان برای آن عدد و ارقام در نظر گرفت.
تحلیل تکنیکال بازار سرمایه چیست؟
نوعی دیگر از استراتژیهای سرمایهگذاری استفاده از روش تحلیل تکنیکال است. در تحلیل تکنیکال به رفتارهای بازار توجه میشود و تصمیمات مربوط به سرمایهگذاری بر اساس الگوهای سابق قیمت سهام شرکت گرفته میشوند.
مطالعه نمودار قیمت، میانگین متحرک قیمتها، حجم معاملات سهام، حجم معاملات باز، شکل گیری الگوها و …. از مواردی هستند که تحلیل تکنیکال را شامل میشوند و این نوع تحلیل با بررسی ارتباط بین نمودارهای قدیمی و جدید به پیشبینی وضعیت بازار در آینده میپردازد.
به طور کلی یکی از فرضیات تحلیل تکنیکال این است که : تاریخ دوباره تکرار میشود! پس تحلیلگران تکنیکال بایستی زمان تغییر روند قیمتها را دریابند و در بازههای زمانی مناسب اقدام به خرید و فروش سهام نمایند.
1- استراتژی خرید پلکانی به چه معناست؟
یکی از راههای کاهش ریسک سرمایهگذاری استراتژی خرید پلکانی است.
خرید پلکانی به این معناست که اگر فرد تصمیم به خرید سهم در حجم زیادی را دارد به جای خرید در یک روز معاملاتی و یا خرید به یک قیمت مشخص ، میزان حجم خرید خود را در چند روز معاملاتی و یا در چند دستور خرید متفاوت با قیمتهای متفاوت به صورت پلکانی به انجام رساند.
بدین ترتیب میتواند میانگین قیمت خرید خود را کاهش دهد و در صورت افت شدید قیمت سهم ضرر و زیان کمتری را متحمل شود و در صورت رشد سهم نیز میتواند با اضافه کردن تعداد سهم خود در روند صعودی سود مناسبی دریافت کند.
2- استراتژی متنوعسازی چگونه صورت میگیرد؟
همیشه این جمله برایمان آشنا بوده است که تمام تخم مرغهایتان را در یک سبد نگذارید.
یکی از استراتژیهای سرمایهگذاری که با عنوان متنوعسازی از آن یاد میشود همین جمله است.
سرمایهگذاری در سهمهای متنوع به جای خرید با حجم زیاد تنها در یک سهم میتواند ریسک را کاهش دهد و زمانی که روند نزولی در سهمی اتفاق افتاد ضرر و زیان کمتری به فرد سرمایهگذار وارد شود.
متنوعسازی میتواند افقی (به معنای خرید سهام تمام شرکتهای حمل و نقل) و یا عمودی ( به معنای خرید سهام شرکت تولیدکننده خوراک دام، تولید کننده شیر و لبنیات و عرضه کننده محصولات لبنی) باشد.
البته این روش خالی از ایراد نیست چون متنوعسازی پرتفوی سرمایهگذار باعث افزایش هزینههای خرید و فروش میشود.
در استراتژی متنوع سازی نوع دیگری از استراتژی نیز گنجانده شده که از آن با عنوان استراتژی هستهای یاد میکنند.
این استراتژی یک نوع طرح سبد سرمایهگذاری محسوب میشود که در آن هسته سبد که بزرگترین بخش سبد است از یک صندوق مشترک شاخص سهام با سرمایه کلان در نظر گرفته میشود و دیگر سهمها و صندوقها بخشهای کوچکتر سبد را تشکیل میدهند تا یک سبد سهام جامع را تشکیل دهند.
3- استراتژی خرید و نگهداری سهام چیست؟
در این نوع استراتژی سرمایهگذار نسبت به خرید سهام اقدام کرده و آن را برای دورههای زمانی طولانی مدت نگهداری میکند چون بر این باور است که نباید تحت تاثیر عوامل اثرگذار کوتاه مدت بر روی سهام قرار گرفت و گذشت زمان ارزش واقعی سهم را هویدا میکند.
همچنین با این روش هزینههای خرید و فروش به حداقل میرسند و بازگشت خالص کلی سرمایهگذاری افزایش میابد.
4 – استراتژی سرمایهگذاری سود تقسیمی چیست؟
در این حالت سرمایهگذار اقدام به خرید سهام شرکتهایی میکند که در پایان سال مالی خود سود تقسیمی بالایی را برای سرمایهگذاران در نظر میگیرند.
لذا این نوع سرمایهگذاران با بررسی وضعیت شرکتها و میزان سود تقسیمی آنها در سالهای گذشته و عملکرد آنها در سال جاری سود را پیشبینی کرده و نسبت به خرید سهام شرکتهایی با سود تقسیمی خوب، منظم، قابل پیشبینی و رشد کننده اقدام مینمایند.
5 – استراتژی سرمایهگذاری معکوس چیست؟
در استراتژی معکوس، سرمایهگذاران در زمان رکود بازار اقدام به خرید میکنند.
طرفداران استراتژی سرمایهگذاری معکوس در زمانی که بازار به سهام شرکتهای خوب و قدرتمند که شرایطی رو به رشد برای آنها پیشبینی میشود بیتوجه است اقدام به خرید آنها میکنند.
این شرکتها باید آسیبپذیر نبوده و همچنین دارای سوددهی پیوسته باشند.
یکی دیگر از فاکتورهای تصمیمگیری در این استراتژی رو به رشد بودن درآمد شرکت رو به افزایش است تا در طولانی مدت و در زمان رشد بازار از رشد قیمتی آنها بهره ببرند.
6 – استراتژی سرمایه گذاری گلهای
استراتژی گلهای که استراتژی تودهای نیز نامیده میشود، به عنوان یک تمایل در افراد برای تقلید از گروهی بزرگتر چه به صورت منطقی و چه به صورت غیرمنطقی بیان میشود.
انتخاب این نوع استراتژی میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد از جمله این تفکر که بعید است گروه بزرگی اشتباه کنند و یا به این دلیل که انسانها تمایل ذاتی به پذیرفته شدن در گروهها را دارند پس از جمعی پیروی میکنند تا مورد پذیرش آنها قرار گیرند.
برخی از سرمایهگذاران هیچ استراتژی خاصی ندارند و بیدلیل و بدون داشتن اطلاعات کافی اقدام به خرید و فروش سهام مینمایند. این افراد معمولا همیشه درصفهای خرید و فروش قرار میگیرند و ممکن است سود به دست آورند و یا زیان کنند.
نقطه مقابل این افراد گروهی هستند که از استراتژی سرمایهگذاری معکوس بهره میبرند و زمانی که همه به یک مورد برای سرمایهگذاری تمایل نشان میدهند اقدام به فروش میکنند و بالعکس در زمانی که همه فروشنده سهمی هستند آن سهم را خریداری میکنند.
این افراد معمولا از صف فروش سهم میخرند و در صفهای خرید اقدام به فروش سهم مینمایند.
این که کدام یک از این دو استراتژی مناسبتر است وابسته به شرایط بازار و سهم مورد نظر متفاوت است.
سایر استراتژیها
انواع دیگری از استراتژیها نیز وجود دارند مانند استراتژی خرید سهام شرکتهای کوچک که بزرگانی همچون وارن بافت هم از آن استفاده میکردند زیرا بسیاری از سرمایهگذاران بزرگ بر این باورند که سودهای بزرگ معمولا از شرکتهای کوچک حاصل میشوند.
یا استراتژی مبتنی بر شاخص که در آن سرمایهگذاران با شاخصها پیش میروند و تمایل به سرمایهگذاری در سهمهایی دارند که اثرگذاری بیشتری روی شاخصها داشتهاند.
استراتژی ارزش به جای رشد هم نوعی دیگر از این استراتژیهاست به گونهای که سرمایهگذاران به سراغ خرید و نگهداری بلند مدت سهام شرکتهایی میروند که با قیمت کمتری پیشنهاد شدهاند ولی در طولانی مدت از پتانسیل رشد بالایی برخوردارند.
سخن آخر
انتخاب استراتژی مناسب برای سرمایهگذاری نیازمند مشخص بودن هدف از سرمایهگذاری است.
بعد از مشخص کردن هدف سرمایهگذاری لازم است وسیله رسیدن به اهداف پیدا شود و این استراتژیها همان وسیله رسیدن به اهداف هستند.
برای دورماندن از هیجانات بازار بهتر است اصول و قواعدی را برای سرمایهگذاری در نظر گرفته و به این اصول پایبند بوده و در مقابل وسوسهها و بحرانها سنجیده عمل کنیم.
همانطور که پیشتر اشاره شد استراتژی بایستی متناسب با هدف و میزان ریسک پذیری و بازهی زمانی مورد نظر فرد سرمایه گذار در نظر گرفته شود.
فرد سرمایهگذار میتواند از هر یک از استراتژیها به تنهایی و یا در کنار هم و در ترکیب با هم استفاده کند تا بتواند به هدف مورد نظر خود دست یابد.
استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع
همانطور که میدانید، در هر بازار و کشوری استراتژیهای متفاوتی برای تشکیل پرتفوی وجود دارد. حتی در یک بازار مشخص هم استراتژی سرمایه گذاری در طول زمان یکسان نیست و با گذشت زمان این استراتژی تغییر خواهد کرد. اما موضوعی که همه سرمایه گذاران مطرح دنیا روی آن اتفاق نظر دارند، کاهش ریسک سرمایه گذاری با متنوع سازی سرمایه گذاری یا تشکیل پرتفوی است. در این مقاله تصمیم داریم تا شیوههای رایج متنوع سازی پرتفوی را برای شما توضیح دهیم.
استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع
موفقیت در بازار سهام شرکتها مانند هر بازار دیگری نیاز به انتخاب یک رویکرد مناسب و حفظ نظم فکری دارد. بدون اینها، سرمایه گذاری تنها خرید و فروشهای بدون برنامهای خواهد بود که سود یا زیان سرمایه گذار را بیشتر به بخت و اقبال وابسته میسازد تا به مهارتهایی مانند پشت کار در تحقیق، قدرت تحلیل، توانایی تصمیم گیری، استراتژی متنوع سازی سبد صبر و شکیبایی برای رسیدن به هدفها و مواردی از این دست.
در میان رویکردهای گوناگون برای سرمایه گذاری در بازار سهام، تشکیل سبد متنوع به عنوان یک روش غیر فعال اما به نسبت مطمئن شناخته شده است. استفاده از این روش، میزان ریسک را کاهش میدهد و بازده سرمایه گذاری را در سطحی نزدیک به بازده کل بازار نگه میدارد. اما یک سبد متنوع میتواند به چارچوبی برای آزمودن تواناییهای یک شخص برای مدیریت دارایی تبدیل شود که در این صورت به نمونهای کامل از مدیریت فعال تبدیل خواهد شد.
مقاله پیش رو ابتدا در مورد اصل تنوع بخشی و سازوکار ساخت و مدیریت سبد متنوع توضیح میدهد. در ادامه نیز به سراغ روشهایی میرویم که یک سهامدار میتواند با استفاده از آنها تواناییهای تحلیلی و مدیریتی خود را در چارچوب یک سبد متنوع به کار بگیرد و علاوه بر کاهش سطح ریسک، توان خود را روی کسب بازده بیشتر از بازار متمرکز کند.
تنوع بخشی، میانبری برای کاهش ریسک
«تنوع بخشی» یکی از روشهای متداول برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک به شمار میرود. ریسک غیرسیستماتیک از تاثیرات رویدادهایی ناشی میشود که به طبیعت یک شرکت یا گروه خاصی از شرکتها مرتبط است. معمولا این گونه رویدادها کل شرکتها یا کل بازار را تحت تاثیر خود قرار نمیدهد. به عنوان مثال، یک تصمیم دولت ممکن است هزینههای یک صنعت خاص را افزایش دهد و در نتیجه قیمت سهام شرکتهای آن صنعت کاهش یابد یا مدیریت ضعیف یک شرکت در توسعه بازار ممکن است سبب تضعیف موقعیت آن در برابر رقبا شود، سودآوری را نسبت به بقیه کاهش دهد و همین موضوع به افت قیمت سهم آن شرکت منجر شود. اما هر یک از این رویدادها به طور مستقیم بر بازده سهام شرکتهای مرتبط اثر میگذارد نه کل بازار. تنوع بخشی از طریق ساختن یک سبد متشکل از سهام شرکتهای مختلف میتواند ریسک غیرسیستماتیک را کاهش دهد.
در مقابل ریسک غیرسیستماتیک، ریسک سیستماتیک قرار دارد. ریسک سیستماتیک به تاثیرات مجموعهای از رویدادهای کلی بر بازده طیف گستردهای از شرکتها و صنایع گفته میشود که به سادگی قابل پیش بینی یا کنترل نیستند. به عنوان مثال، سیاستهای مالی و پولی دولتها، عملکرد کلی اقتصاد، مناقشات سیاسی، حوادث طبیعی، و تغییرات دائمی شرایط روانی بازار یا به اصطلاح «جو بازار» نمونههایی از این رویدادها هستند که هر یک میتواند بازده کل بازار را به صورت مثبت یا منفی تحت تاثیر قرار دهد. ریسک سیستماتیک با تنوع بخشی قابل کاهش نیست. این ریسک مربوط به زمانی است که سرمایه گذار با هدف کسب سود وارد یک بازار میشود و آن را میپذیرد. به همین دلیل به ریسک سیستماتیک در اصطلاح «ریسک بازار» هم گفته میشود.
چه راههایی برای تنوع بخشی در سبد سهام وجود دارند؟
در تئوری، هر چه قدر تعداد سهمهای یک سبد بیشتر و وابستگی بازده سهمها به هم کمتر یا حتی منفی باشد، ریسک غیرسیستماتیک هم کمتر میشود. اما تنوع بخشی در عمل با چالشهایی مثل «هزینه» همراه است. حتی اگر یک سرمایه گذار بتواند سهام تمام شرکتهای بورسی را خریداری کند در عمل هزینههای معاملاتی یا همان کارمزدها آن قدر بالا میرود که مزیتهای ناشی از تنوع بخشی را بیمعنا میکند. علاوه بر این، اداره یک سبد بزرگ از سهام نیاز به صرف زمان و امکانات قابل توجه دارد. همچنین موضوعاتی مانند تعیین وابستگی بازده سهمها به هم حتی در تئوری هنوز یک چالش است.
با وجود تمام این چالشها و بر اساس نتایج تجربی، کاربرد تنوع بخشی برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک امکان پذیر به نظر میرسد. در منابع مالی، معمولا گفته میشود که تعداد معدودی سهم – مثلا بیش از ۱۰ سهم – میتواند ریسک غیرسیستماتیک را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. برای تشکیل یک سبد متنوع، رویکردهای مختلفی وجود دارد از جمله سبد مبتنی بر ارزش بازار و سبد هم وزن.
سبد مبتنی بر ارزش بازار
در این سبد، وزن سهام هر شرکت در سبد با توجه به ارزش بازار آن شرکت در مقایسه با دیگر سهمهای سبد تعیین میشود. مثلا اگر ۱۰ سهم با بیشترین ارزش بازار انتخاب شده و ارزش بازار سهم اول نسبت به سهم دوم ۱۵ درصد بیشتر باشد، وزن سهم اول در سبد هم باید ۱۵ درصد بیشتر از وزن سهم دوم باشد. ارزش بازار شرکت برابر تعداد کل سهام شرکت ضرب در قیمت آن سهم است. وزن هر سهم در سبد هم با توجه به نسبت ارزش خرید آن سهم به کل ارزش سبد مشخص میشود.
مثلا فرض کنید یک میلیون تومان برای خرید ده سهم جهت تشکیل یک سبد در نظر گرفته شده است. در این صورت اگر ۱۰۰۰ سهم یک شرکت به قیمت ۲۰۰ تومان خریداری شود ارزش خرید آن سهم ۲۰۰ هزار تومان و وزن آن سهم در سبد معادل ۲۰ درصد است (۲۰۰هزار تومان تقسیم بر یک میلیون تومان). برای اینکه این سبد یک سبد مبتنی بر وزن بازار باشد باید نسبت وزن سهمها در سبد با نسبت ارزش بازار شرکتهای مربوط به هر سهم موجود در سبد مطابقت داشته باشد.
سبد هم وزن
ساختار این سبد ساده است. چون وزن تمام سهمها در سبد بدون توجه به اینکه ارزش بازار شرکتهای مربوطه چقدر است با یکدیگر برابر هستند. مثلا در همان سبد یک میلیون تومانی باید ۱۰۰ هزار تومان برای خرید هر یک از ده سهم اختصاص داده شود. خود سهمها میتوانند از میان بزرگترین شرکتها بر اساس ارزش بازار انتخاب شوند.
پورتفولیو چیست؟ | 7 ویژگی کاربردی پورتفولیو
اگر شما هم دستی در بازار سرمایه داشته باشید، حتما با مفهوم پرتفوی یا پورتفولیو چیست تا حدودی آشنا هستید. البته منظور ما از پرتفولیو تنها بازار سرمایه مثل بورس نیست که این روز ها رونق فراوانی هم گرفته، بلکه می تواند در سایر زمینه ها مثل بازاریابی، تحصیلی و اقتصادی هم معنای خاص خود را داشته باشد. معنی پورتفولیو چیست؟
در اصل پورتفولیو به شکل خاص نوعی از بازاریابی و مدیریت پروژه است که آشنایی صحیح و حرفه ای با آن میتواند تضمینکننده رشد هر تجارتی محسوب شود. اگر علاقه مند هستید با این مفهوم به صورت کامل تر و تخصصی آشنا شوید و پاسخ مناسبی برای سوال پورتفولیو چیست (portfolio چیست) ، پیدا کنید با ما همراه باشید.
پورتفولیو چیست؟ portfolio چیست؟
پورتفولیو اساسا به معنای تمامی دارایی ها، محصولات، مستغلات، برنامه ها، آثار و توانمندی هایی است که از نظر ارزش در یک بازه زمانی مشخص قابلیت رشد و بازدهی مناسب را خواهند داشت. این مفهوم می تواند شامل مجموعه ای از دارایی های فردی و گروهی مثل سهام، صندوق های سرمایه گذاری، اوراق قرضه و دارایی های فیزیکی مثل پول نقد، طلا، نفت، سکه یا مهارت ها، توانمندی ها و نمونه کارها یا هر چیز دیگری باشد که می تواند ارزش سرمایه گذاری و سوددهی را داشته باشد.
از نظر تحلیلگران اقتصادی و بازاریابی یک پرتفوی ایده آل شامل طیف وسیع و متنوعی از انواع سرمایه گذاری خواهد بود؛ از اوراق قرضه دولتی گرفته تا سهام کوچک ارزهای بین المللی که در نهایت با یک مدیریت صحیح بازده مناسب را کسب خواهند کرد. یک پورتفولیو کارآمد نمونه ای است که بتواند ریسک کمی برای کار داشته باشد. برای مثال در پرتفو سرمایهگذاری این مفهوم می تواند ویژگی کاربردی زیر را در برگیرد.
ویژگی کاربردی پورتفولیو:
متنوع سازی
در مفهوم پورتفولیو چیست، متنوع سازی سبد سرمایه حرف اول را میزند. نظرات در مورد تعداد سهام لازم برای ایجاد پرتفوی متنوع متفاوت است، اما برنامه ریزی که در جهت این کار صورت می گیرد باید شامل طیف گسترده ای از صنایع مختلف باشد تا ریسک زیان را کاهش دهد. ایده تنوع در پرتفولیو باعث می شود زمانی که یک سهم یا محصول یا دارایی، در جهت نزولی عمل می کند، دارایی و سهم دیگر این کسری را جبران کند و از افت بیشتر سرمایه جلوگیری کند.
برای رسیدن به این هدف، مدیران اجرایی پرتفولیو باید تحقیقات گسترده ای را در زمینه چند شرکت برتر هر صنعت و گزارش های تحلیلی و مالی آن ها انجام دهند تا به درک درستی از چشم انداز مالی شرکت مورد نظر برای اضافه کردن یا نکردن آن به سبد پرتفوی دست پیدا کنند.
بتا در مفهوم پورتفولیو چیست
در مفهوم دیگر از پورتفوليو چيست باید گفت بتا معیار سنجش میزان ریسک و خطرات احتمالی در سرمایه گذاری خواهد بود. در اصل بتا عملکرد سرمایه گذاری در مقابل بازار را دنبال خواهد کرد؛ بنابراین هر چه میزان بتا کمتر باشد، درصد ریسک هم پایین تر خواهد آمد و در مقابل نیز میزان بازدهی و سود نیز کاهش پیدا می کند. البته این استراتژی می تواند یک سرمایه گذاری مطمئن محسوب شود. سهام با بتای بالا بی ثبات خواهد بود، زیرا یک سهم با بتا 2 نسبت به یک سهم با بتا 1 می تواند تا دو برابر ریسک سود و ضرر را دربر داشته باشد.
کجا سرمایه گذاری کنیم سوالی است که حداقل سالی چند بار از خود میپرسیم و همهی ما سعی می کنیم در جایی سرمایه گذاری کنیم که بازده مالی خوبی داشته باشد و در سریع ترین زمان بازگشت سرمایه داشته باشد. که در مقاله ” کجا سرمایه گذاری کنیم” نکاتی را در مورد مکان مناسب سرمایه گذاری گفتیم که بهتون پیشنهاد می کنیم مطالعه کنید
جبران ریسک
هیچکس دوست ندارد دارایی خود را در جایی سرمایه گذاری کند که بی ثبات است. در مقابل ریسک کردن هم تا حدودی مفید خواهد بود، به شرطی که شرایط را برای جبران خطر فراهم کرده باشد. برای مثال زمانی که یک سهام پر بتا را برای ریسک و چشم انداز بازدهی بالا خریداری شود، باید در سبد یک سهم با ریسک پایین برای جبران میزان ریسک سهم قبلی نیز قرار گیرد. البته مسئله برای کسانی مطرح است که قصد ریسک کردن را داشته باشند.
پورتفولیو چیست و مفهوم بازدهی در آن
از مهم ترین ویژگی های یک پرتفولیو کارآمد، تعیین میزان بازدهی تک تک سهام خواهد بود که در سبد پرتفو جای داده شده است؛ بنابراین هر سهامی باید به شکلی جداگانه ارزشیابی، تحلیل و بررسی شوند و میزان بازدهی آن ها در یک زمان مشخص تعیین شود؛ بنابراین اگر به دنبال پاسخ پورتفولیو چیست، هستید به این نکته نیز توجه داشته باشید.
سرمایه گذاریهای منظم
برای تقویت پرتفو، سرمایه گذاری منظم بسیار حائز اهمیت خواهد بود. این مسئله نه تنها کمک میکند که ثروت خود را برای مدت طولانی افزایش دهید، بلکه نظم و انضباط سرمایه گذار را نیز به شکل مفید بالا خواهد برد.
ایجاد درصد و وزن مناسب برای هر سهم
برای یک سرمایه گذاری مطمئن و اصولی، باید سرمایه خود را در سهامی خاص با تعدادی خاص سرمایه گذاری کنید. این کار باعث می شود که نتیجه بهتری عملی شود و ریسک کار پایین تر بیاید.
صرفه جویی در هزینه ها
یک پرتفوی کارآمد و خوب با کمترین هزینه ممکن، به اهداف خود می رسد؛ بنابراین استفاده از یک استراتژی آینده نگر در مقابل کاهش هزینه ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است که وظیفه سنگینی محسوب می شود که بر دوش یک مدیر پورتفولیو قرار دارد.
مدیریت پورتفولیو چیست؟
در پاسخ به سوال مدیریت پورتفولیو چیست باید گفت مدیریت پرتفوی درواقع یک هنر است. هنری که با یک استراتژی و سیاست گذاری صحیح برای افراد حقیقی و حقوقی باعث می شود که فعالیت های بازاریابی یک شرکت یا شخص خاص با کمترین ریسک و بیشترین بازدهی ممکن انجام شود.
در مفهوم دیگر از مدیریت پرتفوی می توان به مدیریت تمام اجزایی اشاره کرد که در نهایت به مدیریت سرمایه و سرمایه گذاری می انجامد. مجموعه سرمایه گذاری ها که در قالب های گوناگونی مثل سهام، اوراق قرضه، پول نقد، یا توانایی ها و نمونه کارها و … است، با مدیریت سبد سهام صحیح در کنار یک بازه زمانی مشخص (مثلا ۵ ساله) حداکثر سود قابل پیش بینی را اجرایی خواهد کرد.
در مدیریت سایر پورتفولیو ها نیز وضع به همین شکل است. زمانی که افراد دوست داشته باشند بهترین برنامه ممکن برای سیاست های سرمایه گذاری خود را اجرایی کنند، از یک مدیریت پورت فولیو حرفه ای استفاده می کنند تا تمامی جوانب مثبت و منفی کار از جمله میزان بودجه، میزان درآمد، خطرات و ریسک ها و فرصت ها را بررسی و مجموعه را در جهت رشد کسب و کار سوق دهد.
در واقع مفهوم پورتفولیو چیست به مدیریت سرمایه گذاری و توانمندی ها مثل مدیریت اوراق بهادار یا رزومه اشاره دارد که ریسک و خطرات موجود در سر راه بیزینس را پیشبینی کرده، کاهش داده و از طرف دیگر رشد درآمد و اوج گیری سود را بالا خواهد برد.
ساخت پورتفولیو
ساخت و طراحی یک پورتفولیو امروزه برای پیشرفت تمامی شرکت ها و افراد از اهمیت زیادی برخوردار است؛ زیرا تضمین کننده رشد فردی و گروهی خواهد بود. البته طراحی پرتفوی براساس انواع آن متفاوت خواهد بود. ما می توانیم یک مدل بازاریابی داشته باشیم یا نمونه های که شامل پرتفوی پروژه، پورتفولیو محصول یا سبد پرتفوی سهام باشد.
در واقع برای ساخت پورتفولیو باید بسته به نوع آن از یک طراحی خاص استفاده کرد. برای مثال در پورتفولیو بازاریابی یک لیست یا آلبوم کامل از عملکردها، مهارت ها، توانمندی ها و صلاحیت ها خواهیم داشت که می تواند چیزی شبیه یک رزومه محسوب شود.
در بررسی اینکه دقیقا پورتفولیو چیست ما تنها قرار نیست به سرمایه گذاری یا بازار سهام اشاره کنیم. این مبحث بسیار فراتر از یک موضوع خواهد بود و با مفهوم خود در گذشته تفاوت های چشمگیری کرده است. افراد از چنین ابزاری برای پیشرفت شغلی استفاده می کنند و در آن از موارد زیادی مثل دوره های طی شده برای کسب تجربه، شکست ها و عناوین مهارت ها و توانمندی ها صحبت میکنند. در مقابل در سبد سهام، محصول، پروژه یا هر مبحث دیگر نحوه ساخت پورتفولیو کاملا متفاوت خواهد بود.
در کشور ما نیز بازار بورس پررونقی وجود دارد که میتوان از آن برای خرید و فروش سهام انواع شرکتهای بزرگ و مطرح کشور استفاده کرد. بهترین مزیت بازارهای بورس به نسبت سایر بازارهای مالی، امکان سرمایهگذاری با مقدار سرمایه اندک است. که در مقاله ” آموزش بورس ” بورس را کامل توضیح دادیم که حتما مطالعه کنید
نمونه پورتفولیو
زمانی که پورتفولیو به مجموعه ای از برنامه ها و فعالیت ها و پروژه های مالی و غیر مالی اشاره دارد، پس می تواند تنوع بالایی را نیز در بر بگیرد. یک نمونه پورتفولیو می تواند بر اساس اهداف و استراتژی های سازمان خود ایده پردازی و اجرا شود. کافی است کلمه پورتفولیو چیست را در مرورگر خود سرچ کنید تا با انبوهی از تعاریف پورتفولیو در نمونه های مختلف مثل تحصیلی، معماری و گرافیک، هنر، سرمایهگذاری و … آشنا شوید.
در کل نمونه پورتفولیو هرچه که باشد در نهایت باید به رشد فرد یا سازمان کمک کند. برای مثال یک نمونه پورتفولیو برای تحصیل در خارج از کشور به منظور مهاجرت میتواند شامل طیف وسیعی از آثار، تواناییها، ایده های پیشرفت کار، خلاقیت ها، شخصیت و شرح کار باشد که می تواند گسترده تر از یک رزومه محسوب شود. یکی از بیشترین نمونه های پرتفوی، مدل سرمایه گذاری است که ما در این مبحث بیشتر به آن اشاره کردیم.
جمع بندی
هدف ما از تحریر این مقاله بررسی کامل مفهوم پورتفولیو چیست (پرتفولیو چیست) بوده است. در واقع با بررسی کامل این مبحث به اهمیت یک مدیریت پرتوی کارآمد اشاره کردیم. معنی پورتفولیو را کاملا شرح دادیم. مثال پورتفولیو زدیم.
مدیریت سبد سرمایه گذاری یا آلبوم از عملکرد و توانایی ها یک کشمکش جنگی بر سر سود شما و رقبا در بازی بازار سرمایه و پیشرفت در کار است؛ بنابراین بسیار مهم خواهد بود که شما قبل از شروع بهترین جایگاه را به دست بیاورید. تلاش شما در این مبارزه با نحوه مدیریت پورتفولیو، تضمین کننده رشد و ثبات دارایی های شما خواهد بود.
استفاده از یک استراتژی مدیریت سرمایه گذاری و تصمیم گیری مناسب اثر بخشی عملکردها برای دستیابی به اهداف مورد نظر را افزایش خواهد داد.
استراتژی یا راهبرد به مجموعه اقداماتی گفته میشود که یک سازمان یا یک کسب و کار را در مسیر مشخصی هدایت می کند. اقداماتی که در راستای عمل به استراتژي ها انجام می شود معمولاً توسط رهبران و مدیران برنامه ریزی می شوند. که در مقالات ” استراتژی چیست” و ” مدیریت مالی ” نکاتی را گفتیم که حتما باید بدانید.
در نهایت مدیران مربوطه سیاست های کاری خود را بر اساس نیاز مشتری اجرا می کنند و بر اساس آن است که راه حل های سرمایه گذاری پرمنفعت را سفارشی سازی می کنند، پس اهمیت استفاده از یک مدیر استراتژی حرفه ای برای کسانی که به دنبال برد و کسب سود هستند، بسیار اهمیت دارد و این معنای اصلی پورتفولیوی چیست؟ خواهد بود.
برخی از سوالات رایج
پورتفولیو اساسا به معنای تمامی داراییها، محصولات، مستغلات، برنامه ها، آثار و توانمندیهایی است که از نظر ارزش در یک بازه زمانی مشخص قابلیت رشد و بازدهی مناسب را خواهند داشت.
2.دلیل اهمیت ساخت پورتفولیو چیست؟
ساخت و طراحی یک پورتفولیو امروزه برای پیشرفت تمامی شرکت ها و افراد از اهمیت زیادی برخوردار است؛ زیرا تضمین کننده رشد فردی و گروهی خواهد بود
3.یک نمونه پورتفولیو چگونه باید اجرا شود؟
یک نمونه پورتفولیو می تواند بر اساس اهداف و استراتژی های سازمان خود ایده پردازی و اجرا شود.
دیدگاه شما