محاسبه سطوح پیوت


علامه جعفری: خدایا تو را سوگند به عظمتت در این دار دنیا که جایگاه بده و بستان و معامله است موفق بفرما که ما مغبون نشویم آنچه که می گیریم بیارزد در مقابل آن سرمایه الهی حیات که از دست می دهیم
پس به هر میلی که دل خواهی سپرد از تو چیزی در نهان خواهند برد

اندیکاتور ATR — آموزش به زبان ساده و گام به گام

در بعضی از نمودار‌های قیمت، تغییرات سریع‌تر از سایر نمودار‌ها رخ می‌دهند و نوسانات بیشتری مشاهده می‌شوند. بررسی بازه تغییرات یا محدوده قیمت یکی از بهترین روش‌ها برای بررسی میزان نوسان به شمار می‌رود. جهت بدست آوردن بازه تغییرات کافیست قیمت بالا و قیمت پایین را در یک چهارچوب زمانی با یکدیگر مقایسه کنیم. در «مجله فرادرس»، تابحال، اندیکاتور‌های مختلفی را معرفی کرده‌ایم. در این نوشتار به معرفی اندیکاتور ATR می‌پردازیم که مهم‌ترین عملکرد آن سنجش نوسان قیمت با در نظر گرفتن محدوده واقعی است.

اندیکاتور ATR چیست ؟

«میانگین محدوده واقعی» (Average True Range | ATR) یا برد واقعی میانگین، یک اندیکاتور تحلیل تکنیکال است. این اندیکاتور، اولین بار توسط «جونیور ولز وایدر» (J. Welles Wilder)-تحلیلگر تکنیکال و پدر اندیکاتور‌ها-در کتاب او (مفاهیم جدید در سیستم‌های تحلیل تکنیکال) مطرح شد. از مهم‌ترین اندیکاتور‌های بوجود آمده توسط ولز وایدر می‌توان به «شاخص قدرت نسبی» (Relative Strength Index | RSI)، «میانگین جهت‌دار» (Average Directional Index | ADX)، «پارابولیک سار» (Parabolic Sar | Psar) و اندیکاتور ATR اشاره کرد. اندیکاتور ATR، در هر دوره، نوسانات را با تجزیه محدوده قیمت یک دارایی می‌سنجد. اندیکاتور ATR ابتدا با هدف تحلیل بازار کالا بوجود آمد اما می‌توان از آن در انواع بازار‌های اوراق بهادار نیز استفاده کرد.

تفاوت نوسان و ممنتوم چیست؟

«نوسان» (Volatility) به قدرت روند و جهت آن اشاره‌ای نمی‌کند و راجع به تغییرات قیمت به معامله‌گر اطلاعات می‌دهد. در واقع نوسانات نشان‌دهنده میزان جابجایی قیمت از قیمت میانگین است. در نمودار‌های قیمتی با نوسان زیاد می‌توان ترکیبی از شمعدانی‌های صعودی و نزولی را مشاهده کرد. «شتاب روند» (Momentum) بر خلاف نوسان به سنجش میزان قدرت روند در جهتی معین می پردازد. در نمودار‌هایی با شتاب روند زیاد، عموماً شمع‌ها یا اغلب صعودی یا اغلب نزولی هستند و شمعدانی‌های کمی قرار دارند که برخلاف روند غالب باشند. اندیکاتور ATR نشان‌دهنده نوسان است ولی شاخص کانال کالا به سنجش ممنتوم روند قیمتی یک سهم می پردازد.

فرمول محاسبه اندیکاتور ATR چیست؟

جهت بکارگیری اندیکاتور ATR در تحلیل‌های خود کافیست آن‌را بر نرم‌افزار معاملاتی‌تان بارگذاری کنید. در اینجا، برای درک بهتر اندیکاتور ATR و کاربرد‌های آن به محاسبه فرمول آن به صورت دستی پرداخته‌ایم. اندیکاتور ATR را می‌توان برای نمودار‌های ساعتی، روزانه و هفتگی به کار برد. در ابتدا برای محاسبه این اندیکاتور نیاز به تعیین «محدوده واقعی» (True Range | TR) خواهید داشت. با استفاده از فرمول زیر می‌توان محدوده واقعی را محاسبه کرد.

$$TR=max\left[\left(High-Low\right),\mid High-Close_\mid ,\mid Low-Close_\mid\right]$$

  • «$$TR$$»: همان محدوده واقعی است.
  • «$$High$$»: به قیمت بالا دوره زمانی موردنظر اشاره می‌کند.
  • «$$Low$$»: قیمت پایین دوره زمانی معامله
  • «$$Close$$»: به قیمت بسته شدن دوره زمانی مورد معامله اشاره می‌کند. قیمت بسته شدن دوره قبل با $$Close_$$ نشان‌ داده شده است.

نحوه محاسبه محدوده واقعی

نحوه محاسبه محدوده واقعی

محدوده واقعی، حداکثر مقدار بین تفاوت میان قیمت بالا و پایین دوره، قدرمطلق اختلاف قیمت بالای دوره فعلی و قیمت بسته‌شدن دوره قبلی و قدرمطلق تفاوت بین قیمت پایین دوره حاضر و قیمت بسته‌شدن دوره پیشین است. برای بدست آوردن اندیکاتور ATR برای دوره موردنظر کافی است میزان محدوده واقعی را بر تعداد دوره زمانی ($$n$$) تقسیم کنیم.

$$ATR=\frac\times\sum_i^n TR_$$

برای محاسبه اندیکاتور ATR از چند دوره استفاده کنیم؟

اگر برای بدست آوردن میانگین، بعد از محاسبه محدوده واقعی، آن‌را بر تعداد دوره‌ها-$$n$$-بیشتری تقسیم کنید، اندیکاتور سریع‌تری بدست می‌آورید و برعکس. وایلدر بسته به سیستم معاملاتی مورد استفاده، تعداد ۷ یا ۱۴ دوره را برای دستیابی به نتایج بهتر پیشنهاد کرده است.

فرمول ساده‌ محاسبه محدوده واقعی چیست؟

در ادامه فرمولی با پیچیدگی کمتر را برای محاسبه محدوده واقعی بیان کرده‌ایم. در این فرمول محدوده واقعی از اختلاف مقدار حداکثر بین قیمت بالا و قیمت بسته‌شدن دوره قبلی و مقدار حداقل میان قیمت پایین و قیمت بسته‌شدن دوره قبلی بدست می‌آید.

چگونه از اندیکاتور ATR استفاده کنیم؟

معامله‌گران می‌توانند برای دریافت سیگنال‌های بیشتر از دوره‌های کمتری استفاده کنند. برای مثال، فرض کنید معامله‌گری قصد تحلیل نوسانات قیمتی سهامی را در دوره معاملاتی ۵ روزه داشته باشد. معامله‌گر باید حداکثر مقدار را بین قدرمطلق اختلاف قیمت بالا و پایین، قدرمطلق اختلاف قیمت بالای فعلی از قیمت بسته شدن دوره قبلی و قدرمطلق اختلاف قیمت پایین فعلی از قیمت بسته‌شدن پیشین را به ازای هر کدام از دوره‌ها بدست آورد. در واقع برای بدست آوردن اندیکاتور ATR، این‌کار باید ۵ بار انجام و میانگین محاسبه شود.

اندیکاتور ATR بیانگر چیست؟

به زبان ساده، اندیکاتور ATR برای سهامی با نوسان قیمتی بالا، مقداری زیاد و برای سهام با نوسان قیمتی کم، مقداری اندک را نشان خواهد داد. این اندیکاتور جهت قیمت را نشان نمی‌دهد بلکه، برای سنجش نوسانات ایجاد شده توسط حرکت سریع قیمت بکار می‌رود.

بسیاری از معامله‌گران از اندیکاتور ATR برای شناسایی نقاط خروج از معامله استفاده می‌کنند. در این نقطه‌ها، اگر معامله‌گر سهم خریده‌شده را می‌فروشد و سهم فروخته شده به صورت استقراضی را-«فروش استقراضی» (Short Selling)-خریداری می‌کند.

خروج شاندلیر چیست؟

«خروج شاندلیر» (Chandelier Exit) یکی از تکنیک‌های معروف به شمار می‌رود که توسط «چاک لبو» (Chuck LeBeau) بوجود آمده است. در تکنیک شاندلیر، تریلینگ استاپ پایین‌تر از بالاترین قیمت سهم از زمان ورود شما به معامله قرار می‌گیرد. فاصله بین بالاترین قیمت بالا و حد ضرر، مضربی از ATR خواهد بود.

اندیکاتور ATR

چرا از اندیکاتور ATR استفاده کنیم؟

به زبان ساده، سهامی که قیمت آن نوسان بیشتری را تجربه می‌کند، ATR بالاتری دارد و برعکس اما یکی از پرکاربردترین عملکردهای اندیکاتور ATR، تعیین «حد ضرر» (Stop Loss) است. زمانی که اندیکاتور ATR مقدار بالاتری را نشان می‌دهد، معامله‌گران انتظار نوسانات قیمتی بیشتری را دارند. بنابراین، آن‌ها حد ضرر خود را دورتر تعیین می‌کنند و در صورتی که نوسانات قیمتی کاهش پیدا کرده باشند، حد ضرر توسط معامله‌گران نزدیک‌تر تعیین می‌شود.

کاربرد اندیکاتور atr برای تعیین حد ضرر

همان‌طور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید، اگر حد ضرر بسیار نزدیک در نظر گرفته شود، ممکن است با هر «اصلاح قیمتی» (Retracement) سهام را بفروشید و از معامله خارج شوید. اگر همانند سمت راست تصویر، حد ضرر را بسیار دور تنظیم کنید، کیفیت عملکردتان کاهش پیدا می‌کند. درواقع، با بکارگیری اندیکاتور ATR می‌توانید با توجه به نوسانات بازار حد ضرر بهتری را برای روند قیمتی سهام موردنظر خود در نظر بگیرید. همچنین، اندیکاتور ATR برای تعیین زمان برداشت سود نیز کاربردی است. در بازارای با نوسانات قیمتی بالاتر احتمال شکست خطوط مقاومت و دستیابی به قله‌های جدید قیمتی بیشتر است. در نتیجه، معامله‌گر انتظار افزایش قیمت و کسب سود بیشتری را خواهد داشت.

جهت آشنایی بیشتر با اندیکاتور ATR و سایر اندیکاتور‌های نشان‌دهنده نوسان می‌توانید به آموزش ویدئویی تهیه شده توسط «فرادرس» مراجعه کنید.

  • برای مشاهده فیلم آموزش نوسانگرنماها در بورس و بازارهای مالی + کلیک کنید.

اندیکاتور ATR مطلق چیست؟

اندیکاتور ATR نوسان را به صورت مطلق اعلام می‌کند و مقادیر بدست آمده توسط آن درصدی از قیمت‌های فعلی نیستند. یعنی ATR سهام‌های گران‌قیمت‌تر از ATR سهام‌های ارزان‌تر، بیشتر است. برای مثال، سهامی با بازه قیمتی ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزارتومان، ATR بالاتری از سهام با بازه قیمتی 40 تا ۵۰ هزارتومان خواهد داشت. در نتیجه، نمی‌توان مقادیر بدست آمده ATR برای سهام‌های مختلف را با یکدیگر مقایسه کرد.

کاربرد اندیکاتور ATR در بازار بورس مشتقه چیست؟

اندیکاتور ATR می‌تواند به معامله‌گر در تعیین حجم معامله در بازار بورس مشتقه کمک کند. با بکارگیری اندیکاتور ATR معامله‌گر می‌تواند حجم معامله را باتوجه به ریسک پذیری و میزان نوسان بازار برگزیند.

فرض کنید که اندیکاتور ATR برای دوره ۵ روزه برابر ۱٫۴۱ و محدوده واقعی برای روز ششم برابر ۱٫۰۹ باشد. ATR بعدی با ضرب مقدار قبلی اندیکاتور در تعداد روزها منهای ۱ و سپس با جمع کردن با محدوده واقعی برای دوره فعلی بدست می‌آید. در ادامه، باید این حاصل جمع را بر چارچوب زمانی مورد نظر تقسیم کنیم. برای مثال، مقدار بعدی اندیکاتور ATR برابر با ۱٫۳۵ یا (۵ ÷ ( ۱٫۰۹ + ۱٫۴۱ × (۱ – ۵))) خواهد بود. این فرمول را می‌توان برای کل دوره زمانی تکرار کرد.

اندیکاتور ATR معامله‌گر را از زمان شکست سطوح در نمودار قیمت مطلع نمی‌کند. معامله‌گر می‌تواند با جمع کردن قیمت بسته شدن و مقدار بدست آمده از اندیکاتور ATR به عددی دست پیدا کند. در روز بعدی، زمانی که سهام در قیمتی بالاتر از عدد بدست آمده معامله‌ شود، هنگام خرید سهم است. این ایده را می‌توانید در تصویر زیر مشاهده کنید.

سیکنال‌های atr

پیکان‌های نارنجی نشان‌دهنده سیگنال‌های خرید هستند.

محدودیت‌های اندیکاتور ATR چیست؟

امکان دارد معامله‌گران در بکارگیری اندیکاتور ATR با دو محدودیت اصلی مواجه شوند. اولین مورد، نظری بودن اندیکاتور ATR است و اینکه هر معامله‌گری می‌تواند نتایج متفاوتی را از آن برداشت کند. مقدار مشخصی از ATR وجود ندارد که با قطعیت معامله‌گر را از معکوس شدن یا نشدن روند مطلع کند.

اندیکاتور ATR جهت قیمت را بررسی نمی‌کند و تنها میزان نوسانات را می‌سنجد. بنابراین، امکان دارد معامله‌گر سیگنال‌های متفاوتی را دریافت کند. مخصوصاً، در زمان‌هایی که پیوت در حال رخ دادن است یا روند‌ها معکوس می‌شوند. برای مثال، اگر قیمت حرکت قابل‌توجهی برخلاف روند قیمت انجام دهد و در ادامه اندیکاتور ATR نیز به میزان چشم‌گیری افزایش یابد، ممکن است بعضی از معامله‌گران فکر کنند که اندیکاتور ATR روند قبلی را تائید می‌کند در صورتی که امکان دارد واقعاً این‌گونه نباشد.

معرفی فیلم آموزش اسیلاتورها (نوسانگرنماها) در بورس و بازارهای مالی

اندیکاتور atr چیست

برای آشنایی بیشتر با مفهوم اندیکاتور ATR و سایر نوسانگرنماها می‌توانید از دوره آموزشی تهیه شده توسط «فرادرس» بهره بگیرید.دوره آموزشی حاضر در ۷ درس و ۷ ساعت به مهم‌ترین مباحث پیرامون اسیلاتور‌ها در بورس و بازار‌های مالی مانند فارکس پرداخته است. در ادامه، به معرفی سرفصل‌های ارائه‌شده در این دوره می‌پردازیم. در درس اول، مدرس به مفاهیم ابتدایی برای آشنایی بیشتر با مباحث مانند مفهوم اسیلاتورها، اهمیت، مزایا و تقسیم‌بندی آن‌ها پرداخته است. اسیلاتور ATR، شیوه محاسبه، تحلیل و نحوه تنظیم آن در نرم‌افزار در درس دوم آموزش داده می‌شود.

در درس سوم، اسیلاتور CCI، مفهوم، شیوه محاسبه و تحلیل آن‌را می‌آموزیم. مطالب مربوط به اسیلاتور MACD مانند نحوه بکارگیری و اجزای آن به تفصیل در درس چهارم بیان شده است. در درس پنجم، با اسیلاتور ممنتوم و فرمول، مفهوم و نحوه بکارگیری آن آشنا می‌شوید. در این درس تمرین‌های مفهومی نیز مطرح می‌شوند که به درک هرچه بیشتر مطالب کمک می‌کنند.

نوسانگر RSI، فرمول، نکات و تنظیمات آن‌را در درس ششم خواهید آموخت. همچنین، در درس ششم با تمرین روی چارت‌ به صورت کاربردی‌تر با این اسیلاتور آشنا خواهید شد. مدرس، مباحث پیرامون اسیلاتور استوکاستیک را در درس هفتم آموزش می‌دهد. در این درس علاوه بر مفاهیم اصلی، مواردی مانند ترکیب اسیلاتور استوکاستیک با پارابولیک و ADX بررسی می‌شوند.

  • برای مشاهده فیلم آموزش نوسانگرنماها در بورس و بازارهای مالی + کلیک کنید.

جمع‌بندی

همان‌طور که در این مطلب بررسی کردیم، اندیکاتور ATR یکی از مهم‌ترین معیارها برای سنجش نوسانات محاسبه سطوح پیوت قیمت به شمار می‌رود. این اندیکاتور با هدف تحلیل بازار کالا بوجود آمد ولی امروزه برای انواع اوراق بهادار استفاده می‌شود. برای بدست آوردن اندیکاتور ATR نیاز به تعیین تعداد دوره‌ها داریم و بوجود آورنده این اندیکاتور-وایلدر-۷ یا ۱۴ دوره را برای عملکرد بهتر این اندیکاتور پیشنهاد کرده است. مقدار بالای بدست آمده از اندیکاتور ATR نشان‌دهنده سرعت بالای تغییرات قیمت است و برعکس.

بکارگیری اندیکاتور ATR، به معامله‌گر در تعیین بهتر حد ضرر، ناحیه برداشت سود و نقطه خروج از معامله کمک می‌‌کند. بهتر است از مقایسه مقادیر بدست آمده از اندیکاتور ATR برای دو سهم با بازه قیمتی متفاوت بپرهیزیم زیرا سهام گران‌قیمت‌تر، اندیکاتور ATR بالاتری خواهند داشت و برعکس. از آن‌جاییکه اندیکاتور ATR تنها بزرگی بازه قیمتی را می‌سنجد و به جهت روند قیمتی توجهی ندارد، کاربرد‌های آن برای تولید سیگنال‌های معاملاتی محدود به شمار می‌روند. بنابراین، استفاده از پرایس اکشن به همراه اندیکاتور ATR می‌تواند سیگنال‌های معاملاتی مطمئن‌تری برای معامله‌گر بوجود بیاورد.

سلب مسئولیت مطالب اقتصاد: این مطلب صرفاً‌ با هدف افزایش آگاهی عمومی در حوزه اقتصاد نوشته شده است. برای سرمایه‌گذاری،‌ تجارت و آگاهی دقیق از قوانین مربوط به آن‌ها، لازم است حتماً از دانش و مشاوره افراد متخصص کمک گرفته شود. دقت داشته باشید که قوانین بازار سرمایه و قوانین تجاری و اقتصادی کشور، همواره در حال تغییر هستند و بر همین اساس، ممکن است برخی موارد ذکر شده در این مطلب، دیگر صحت نداشته باشند. مسئولیت هر گونه بهره‌برداری از این نوشتار با هدف سرمایه‌گذاری، تجارت، کسب درآمد و غیره، بر عهده خود افراد بوده و مجله فرادرس هیچ مسئولیتی در این رابطه ندارد. برای اطلاعات بیشتر + اینجا کلیک کنید.

مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش بورس رایگان به زبان ساده» است. در ادامه، می‌توانید فهرست این مطالب را ببینید:

اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزش‌ها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد می‌شوند:

مطالعات مالی Muhasebe - Finansman

خطوط پیوت ، کاماریلا و محاسبات آن در تحلیل بازار مبادلات ارز

خطوط حمایت و مقاومتی که تا کنون در مورد آنها بحث کردیم، همه به صورت چشمی و ترسیمی به دست می آمدند. در این درس در مورد خطوطی بحث خواهیم کرد که با استفاده از فرمول های ریاضی محاسبه شده و قدرت و اثرگذاری چشمگیری در رفتار معامله گران و در نتیجه روند قیمت دارند.

محاسبه خطوط پیوت (Pivot)

به طور کلی از خطوط پیوت برای معاملات روزانه استفاده می کنند و با انجام محاسبه بر روی قیمت های روز گذشته ساپورت و رزیستنس های روز آتی را به دست می آورند. ولی افرادی نیز هستند که این خطوط را برای بازه های زمانی بزرگتر مانند هفتگی، ماهانه و یا حتی سالانه استفاده می کنند. برای محاسبه خط پیوت به چهار پارامتر روز گذشته (بازه زمانی قبلی) نیاز است. این چهار پارامتر عبارتند از بیشترین قیمت، کمترین قیمت، نقطه باز شده و نقطه بسته شده روز گذشته که مورد نیاز هستند. البته در مورد بازارهای 24 ساعته مانند مبادلات ارز که بازار زمان بسته شدن شبانه ندارد نقطه باز شدن قیمت لحاظ نمی شود و تنها از نقطه بسته شدن قیمت استفاده می گردد. نحوه محاسبه آن به شکل زیر است:

PP=Pivot Point=High+Low+Close/3
R1=(2*PP)-Low
R2=PP+(High-Low)
S1=(2*PP)-High
S2=PP-(High-Low)

در محاسبه پیوت بازارهای 24 ساعته، قیمت بسته شدن(Close) از اهمیت بالایی برخوردار است به علت اینکه در ساعتی خاص بازار بسته نمی شود، معامله گران می توانند از ساعات مختلفی استفاده کنند. اغلب افراد با ساعت 24 بروکر خود پیوت را محاسبه می کنند که می تواند کاری اشتباه باشد برای بهترین جواب عموما ساعت 12 نیمه شب گرینویچ یا ساعت 12 نیمه شب به وقت نیویورک مورد استفاده قرار می گیرد که بازده بهتری نسبت به دیگر ساعات بازار دارد. بالاترین و پایینترین قیمت (High-Low) نیز در بازه زمانی بین 12 نیمه شب روز گذشته تا 12 نیمه شب روز جاری محاسبه میگردد.

کار با خطوط پیوت

استفاده از خطوط پیوت دقیقا به مانند استفاده از خطوط ساپورت و خطوط رزیستنس است بدین صورت که پس از ترسیم، هر کدام از خطوط می تواند قابلیت عکس العمل به قیمت را داشته باشند. در شکل زیر پس از محاسبه داده های روز 18 July خطوط پیوت و ساپورت برای روز 19 July محاسبه می گردد در ساعات اولیه روز کاری اروپای مرکزی (بازار توکیو) قیمت نمودار پوند به دلار به خط پیوت می رسد اما با فشار خریداران قیمت به سطوح بالا می رود. تا اینکه در ساعت 10:30 به وقت اروپای مرکزی با اعلام خبری مربوط به انگلستان قیمت با گپی رو به پایین از خط پیوت می گذرد. در کندل بعد لحظاتی قیمت به پیوت می رسد و در ادامه روز، قیمت به خط ساپورت اول می رود. قیمت توانایی رد شدن از ساپورت یک را نداشته و دوباره رو به بالا حرکت می کند. این بار نقش حمایتی خط پیوت پوینت تبدیل به مقاومت می شود و قیمت در اواخر روز در بین خط پیوت و S1 بسته می شود.

در نمونه ای دیگر قیمت پس از رسیدن به خط پیوت در ادامه روز حرکت صعودی را نمایش می دهد. با اینکه خطوط R1 تا R3 برای دوره ای جلوی حرکت صعودی قیمت را می گیرند اما فشار خریداران صعود قیمت را رقم می زند.

محاسبه خطوط کاماریلا (Camarilla)

خطوط کاماریلا نیزبه نوعی ساپورت و رزیستنس می باشند. با اینکه فرمول محاسبه و نحوه استفاده از این خطوط با خط های پیوت متفاوت است اما کلیات آنها در استفاده از ساپورت و رزیستنس یکسان است. در خطوط کاماریلا هشت خط برای هر روز محاسبه می شود که عموما از 4 خط آن استفاده می گردد فرمول محاسبه هشت خط کاماریلا به ترتیب زیر می باشد.

H4=((High-Low)*(1.1/2)) + Close
H3=((High-Low)*(1.1/4)) + Close
H2=((High-Low)*(1.1/6)) + Close
H1=((High-Low)*(1.1/12))+ Close
L1=Close-((High-Low)*(1.1/12))
L2=Close-((High-Low)*(1.1/6))
L3=Close-((High-Low)*(1.1/4))
L4=Close-((High-Low)*(1.1/2))

کار با خطوط کاماریلا

معمولا محاسبه 4 خط از 8 خط در مورد خطوط کاماریلا حائز اهمیت هستند. در صورت صعود قیمت خط های H3 و H4 و در صورت نزول قیمت خطوط L3 و L4 حائز اهمیت هستند. کسانی که از خطوط کاماریلا استفاده می کنند عقیده دارند که قیمت در اغلب روزها توانایی عبور از خطوط L3 و H3 را ندارد و در بازه ای بین این دو خط باقی می ماند. این افراد بر این اساس، با رسیدن قیمت به هر کدام از این دو خط در جهت بازگشت به سمت مخالف، وارد بازار می شوند. اما در روزهایی که بازار دارای روند قوی می باشد با شکسته شدن خطوط L3 و H3 صبر می کنند تا قیمت به خطوط L4 و H4 نیز برسد. سپس از آنجا در جهت روند اصلی وارد معامله می شوند.
در شکل زیر قیمت ابتدا به خط H3 می رسد و با فشار فروشندگان به سمت خط L3 حرکت می کند.مشاهده می شود قیمت از خط L3 رد نمی شود و خریداران در ادامه روز حتی قیمت را از خط H3 و H4 رد می کنند.

علامه جعفری: خدایا تو را سوگند به عظمتت در این دار دنیا که جایگاه بده و بستان و معامله است موفق بفرما که ما مغبون نشویم آنچه که می گیریم بیارزد در مقابل آن سرمایه الهی حیات که از دست می دهیم
پس به هر میلی که دل خواهی سپرد از تو چیزی در نهان خواهند برد

دانش هر فرد نه دارایی اوست نه سرمایه او بلکه بدهی او به جامعه است.

ا ین وبلاگ حاوی اطلاعاتي ارزنده در زمینه های حسابداری - مالی -تجاری -اقتصادی - تجارت الکترونیک و بانکداری ، بورس و . مفاهيم عمومی و علوم بروز شده مالی میباشد. با توجه به احساس نیاز در این وادی نویسنده سعی در احیا و آموزشی کردن را نیز از نظر فرو نگذاشته و آن را با هدف ارتقا’ فرهنگ آموزشی بر پایه اصول استاندارد ها و تخصص خود در زمینه های فاینانس و حسابداری تدوین و تالیف نموده است.

از علاقمندان و خوانندگان محترم این بلاگ به همکاری و همفکری در زمینه های فوق با کمال امتنان دعوت بعمل میآید.

◄ با عرض ادب و احترام نویسنده بلاگ اکبر زواری رضائی "

مختصری از شرح حالم:
متولد 1354 - ساکن و اهل اورمیه - عضو هیئت علمی گروه حسابداری دانشگاه اورمیه - مدرک دکترای حسابداری و مدیریت مالی دانشگاه غازی - فوق لیسانس حسابداری دانشگاه تهران - لیسانس حسابداری مالیاتی دانشکده امور اقتصادی و دارایی.

فارکس حرفه ای

اپلیکیشن دستیار فارکس حرفه ای - تحلیل تکنیکال بورس بین الملل و سیگنالهای معاملات

آشنایی با پیوت پوینت‌ها در IQoption آی کیو آپشن

آشنایی با پیوت پوینت‌ها در IQoption: پیوت پوینت (نقاط محوری) شاخص‌هایی فنی هستند که می‌توانند برای سرمایه‌گذاران مفید محاسبه سطوح پیوت باشند و برای آنها ابزار بیشتری برای ارزیابی بازار فراهم کنند.

همه معامله‌گران مبتنی بر ترند، محدوده و نقاط شکست (Breakout) می‌توانند به پیوت پوینت‌ها دست پیدا کنند و با استفاده از آنها نقاط مناسب ورود و خروج از معامله را تعیین کنند.

با محاسبه‌ی این نقاط، سرمایه‌گذاران می‌توانند چندین قطعه‌ی مفید از اطلاعات را جمع‌آوری کنند. تحلیلگران فنی می‌توانند از پیوت پوینت‌ها نه تنها برای مشخص کردن سطوح مقاومت و حمایت، بلکه برای اندازه‌گیری اینکه بازار صعودی است یا نزولی، استفاده کنند.

علاوه بر این، این نقاط مخصوصا می‌توانند برای مشخص کردن قیمت‌های توقف‌ضرر (Stop-Loss) و اهداف سودآوری به کار گرفته شوند.

بهترین اندیکاتور باینری آپشن - بهترین شاخص‌های iqoption - آشنایی با پیوت پوینت‌ها در iqoption - شارژ و برداشت ریالی - ثبت نام آی کیو آپشن - ربات معامله‌ گر

برای افتتاح حساب در بروکر ای کیو اپشن iq option اینجا را کلیک کنید.

محاسبه پیوت پوینت‌ها

برای محاسبه پیوت پوینت‌ها، تحلیلگران فنی قیمت حداکثر، حداقل و زمان بسته شدن اوراق بهادار را بدست می‌آورند و در برخی موارد، سطوح مقاومت و حمایت (Resistance and Support) را نیز پیدا می‌کنند (آشنایی با پیوت پوینت‌ها در iqoption).

این مقادیر می‌توانند از روز گذشته باشند یا هفته‌ی گذشته و حتی ماه گذشته. بازارهای فارکس روزانه 24 ساعته باز هستند بنابراین در محاسباتی که شامل یک نشست معاملاتی خاص می‌شود، فرض بر این است که نشست موردنظر در زمان 5 بعد از ظهر EST به پایان می‌رسد.

چندین روش برای تشخیص یک پیوت پوینت (نقطه محوری) وجود دارد که ساده‌ترین روش از این بین، میانگین گرفتن از قیمت‌های حداکثر، حداقل و زمان بسته شدن در روز گذشته است.

یک تکنیک دیگر که سیستم 5 نقطه‌ای نامیده شده است، دو سطح حمایت و دو سطح مقاومت را به سطوح قبلی قیمتی اضافه می‌کند.

زمانی که یک معامله‌گر پیوت پوینت را شناسایی کند، می‌تواند در ادامه از این قطعه از اطلاعات برای محاسبه سطوح مقاومت و حمایت بهره بگیرد. در ادامه معامله‌گر می‌تواند عرض و پهنای بین این نقطه و قیمت‌های حداکثر یا حداقل از روز گذشته را محاسبه کند.

برای محاسبه سطح دوم حمایت و مقاومت، سرمایه‌گذار می‌تواند از عرض کامل بین نقطه قیمتی حداکثر و حداقل از نشست قبلی استفاده کند.

iq option چیست - ای کیو آپشن چیست - ربات متاتریدر - آشنایی با پیوت پوینت‌ها در iqoption - بهترین بروکر باینری آپشن - بهترین استراتژی و اندیکاتور باینری

برای افتتاح حساب در بروکر ای کیو اپشن iq option اینجا را کلیک کنید.

استفاده و آشنایی با پیوت پوینت‌ها در IQoption

زمانی که معامله‌گران پیوت‌ پوینت‌ها را شناسایی کردند و همینطور سطوح مقاومت و حمایت مربوط محاسبه سطوح پیوت به آنها را پیدا کردند، آنها می‌توانند از این اطلاعات بهره بگیرند.

استفاده‌های بسیاری برای این نقاط اطلاعاتی وجود دارد و برخی از آنها از دیگر کاربردها، فهم و اجرای ساده و مستقیم‌تری دارند.

با ارتباط با تیم فارکس حرفه ای از طریق راه های تلگرام، اسکایپ و فیس بوک با مشاورین فارکس حرفه ای در ارتباط باشید تا در ارائه ی خدمات واریز و برداشت ریالی زیر یک ساعت و ارائه ی سیگنال ها، راهنمایی های لازم را به شما ارائه دهند.

پیوت چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟

پیوت از مباحث پایه‌ای در تحلیل تکنیکال است. برای تحلیل بازار با هر استراتژی، نیاز دارید تا پیوت‌ها را شناسایی کنید. در صورتی که نتوانید انواع پیوت را از یکدیگر تشخیص دهید، دچار سردرگمی خواهید شد. پیوت‌ها می‌توانند در کف‌ها و سقف‌ها ظاهر شوند و باعث تغییر مسیر بازار گردند. البته برخی پیوت‌ها از قدرت کافی برخوردار نیستند و به‌راحتی نادیده گرفته می‌شوند. اما چرا برخی از پیوت‌ها آن‌قدر مهم هستند که می‌توانند باعث تغییر روند شوند؟! اگر درباره پیوت‌ها اطلاع چندانی ندارید، این مطلب را دنبال کنید تا با انواع پیوت و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال آشنا شوید.

پیوت چیست؟

نوسان‌های قیمت در بازارهای مالی از یک‌جایی تغییر مسیر می‌دهند. همیشه یک نقطه را پیدا می‌کنید که یک نوسان نزولی از آن نقطه برگشته است یا یک حرکت صعودی در آن نقطه متوقف شده. در تحلیل تکنیکال به این نقاط، پیوت (Pivot) یا قله و دره می‌گویند. از آن‌جایی که نقاط برگشتی در نمودارها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، شناسایی صحیح انواع پیوت می‌تواند به افزایش نرخ موفقیت در معامله‌گری کمک کند. چرا که تشخیص به‌موقع تغییر روند، معامله شما را از خطر زیان حفظ می‌کند.

با انواع پیوت آشنا هستید؟ می‌دانید چه پیوت‌هایی در تحلیل بازار اثرگذار هستند؟

انواع پیوت در بورس

پیوت‌ها در سقف و کف ظاهر می‌شوند. اما نکته اساسی در تشخیص نوع پیوت است. برخی از پیوت‌ها اهمیت زیادی دارند و در مقابل، برخی دیگر از پیوت‌ها را نباید در تحلیل نمودار لحاظ کرد. به صورت کلی پیوت‌ها را به دو دسته اصلی (ماژور) و فرعی (مینور) تقسیم می‌کنیم.

پیوت ماژور (اصلی)

پیوت‌های ماژور همان‌هایی هستند که در تحلیل تکنیکال به دنبال آن می‌گردید! نقاطی که بازار به آن واکنش داده و با برگشت قیمت، جهت بازار تغییر می‌کند. تشخیص به‌موقع پیوت ماژور می‌تواند معامله شما را از زیان محفوظ داشته یا فرصت معاملاتی فوق‌العاده‌ای را نصیب شما کند. همچنین در رسم خط روند و تشخیص سطوح حمایتی و مقاومتی، تشخیص پیوت ماژور از اهمیت به‌سزایی برخوردار است.

پیوت مینور (فرعی)

این دسته از پیوت‌ها همانطور که از نام‌شان هم پیداست، اهمیت زیادی ندارند. تشخیص آن‌ها برای نادیده‌گرفتن آن‌هاست! مهم این است که یک پیوت مینور را با یک پیوت ماژور اشتباه نگیرید. چرا که در این‌صورت نمی‌توانید برگشت بازار را تشخیص داده و موقعیت‌های معاملاتی را از دست می‌دهید. برگشت قیمت از پیوت‌های مینور ناچیز بوده و نمی‌توان آن را برگشت یا تغییر روند به‌شمار آورد. بنابراین باید تلاش کنید با تشخیص صحیح پیوت‌های مینور در دام آن‌ها گرفتار نشده و معامله‌ای را با سود کم نبندید یا اگر روند نزولی است، با یک برگشت جزئی به فکر خرید نیافتید!

تشخیص نقاط پیوت در نمودار

همانطور که گفته شد، پیوت‌ها نقاطی از نمودار هستند که قیمت از آن نقطه برگشت داشته است. به همین ترتیب تشخیص پیوت‌ها به صورت کلی کار دشواری نیست. شما می‌توانید هر نقطه‌ای که قیمت از آن‌جا برگشت داشته را پیوت محسوب کنید. همانطور که مشاهده خواهید کرد، تعداد پیوت‌ها در یک نمودار بسیار زیاد است. تمامی این پیوت‌ها از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند.

فرایند مهم در تشخیص نقاط پیوت، حذف پیوت‌های مینور و تشخیص پیوت‌های ماژور است. با این ترتیب شما می‌توانید نموداری را تحلیل کنید.

تشخیص پیوت ماژور از پیوت مینور

از آن‌جایی که پیوت ماژور نقاط برگشتی کلیدی بازار هستند، بسیاری از معامله‌گران در آن نقاط دست به خرید یا فروش می‌زنند و یک برگشت کامل اتفاق می‌افتد. پیوت‌های ماژور به صورت متوالی بین سقف و کف توزیع می‌شوند. یعنی بعد از هر پیوت ماژور در سقف، باید یک پیوت ماژور در کف نیز داشته باشیم. این مسئله طبیعی هم به نظر می‌رسد. بعد از هر سقف، یک نزول و بعد از هر کف، شاهد یک صعود خواهیم بود!

برای تشخیص پیوت ماژور راه‌هایی وجود دارد که به بررسی آن می‌پردازیم. تکنیک اول برای تشخیص پیوت ماژور، نگاه دقیق به نمودار است. چشم انسان بیش از سه‌چهارم پیوت‌های ماژور را به‌راحتی تشخیص می‌دهد. با کمی تمرین می‌توانید این مهارت را کسب کنید. وقتی مهارت شما کامل شود، تا حدی زیادی دیگر به محاسبه پیوت‌ها نیاز پیدا نمی‌کنید.

در صورتی که شک داشتید پیوتی ماژور است یا نه، نگران نباشید. تکنیک‌های دیگری هم برای تشخیص پیوت ماژور وجود دارد. برای مثال می‌توانید از ترکیب اندیکاتورها با نمودار استفاده کنید. برای مثال ترکیب اندیکاتور مکدی با فیبوناچی اصلاحی یک راهکار کارگشا است. برای این‌کار کافی است که دو پیوت قبلی را داشته باشیم. حالا اگر قیمت حداقل ۳۸.۲ درصد اصلاح کرده باشد و در مکدی هم تغییر فاز داشته باشیم، می‌توانیم پیوت مدنظر را ماژور فرض کنیم.

اهمیت پیوت در تحلیل تکنیکال

تشخیص صحیح پیوت‌ها از اهمیت زیادی در تحلیل تکنیکال برخوردارند. اما چرا؟ در تحلیل تکنیکال شما نیاز دارید تا بتوانید روند را تشخیص دهید، خط روند رسم کنید، سطوح قیمتی مهم را بشناسید و برای ورود به معامله یا تعیین حد ضرر آن‌ها را به‌کار گیرید. تشخیص پیوت‌های ماژور اولین قدم رسم خط روند و تعیین سطوح حمایتی-مقاومتی است. برای همین پیوت‌ها از مهم‌ترین آموزه‌های بنیادی بوده و در اولین قدم‌های آموزش تکنیکال، باید تشخیص پیوت را فرابگیرید.

استراتژی معامله بر اساس پیوت ماژور

وقتی شما کانال قیمت را رسم می‌کنید یا یک خط روند ساده می‌کشید، وقتی می‌خواهید بر مبنای آن معامله‌ای انجام دهید، باید چشم انتظار تشکیل پیوت باشید. وقتی پیوت شکل گرفت، می‌توانید با تعیین حد ضرر به معامله وارد شوید. پیوت‌های ماژور به تنهایی نمی‌توانند سیگنال قطعی بدهند. اما در صورتی که با نقاط مهم دیگر در تحلیل تکنیکال، مانند سطوح حمایتی همراه شوند، می‌توانند یک گواه معاملاتی باشند.

چند مثال از کاربرد پیوت در تحلیل تکنیکال

وقتی بعد از تشخیص صحیح پیوت‌ها در تحلیل تکنیکال، باید سعی کنید از آن‌ها استفاده کنید. یکی از نکات ترسیم پیوت این است که اگر دو پیوت کف متوالی را به یکدیگر وصل کنید، یک خط روند با اعتبار نسبی شکل می‌گیرد. اگر در ادامه تعداد برخورد به این خط روند افزایش یابد، اعتبار آن نیز بیشتر می‌شود. همچنین اگر بتوانید بین دو پیوت متوالی در سقف نیز خط روندی شناسایی کنید، در صورتی که با خط روند کف شما موازی باشد، شما یک کانال قیمتی خواهید داشت.

توجه کنید در صورتی که دو خط روند موازی نباشند، شما به یکی از الگوهای کلاسیک مثلث خواهید رسید که می‌تواند مثلث متقارن یا مثلث پهن‌شونده یا انواع کنج باشد. همچنین اگر دو خط موازی اما بدون زاویه باشند، شما الگوی مستطیل را خواهید داشت. در هر صورت با ترسیم پیوت، شما می‌توانید به انواع دیگری از مفاهیم تکنیکال مانند کانال و الگوهای کلاسیک برسید.

در کنار این‌ها، مبحث مهم واگرایی در تحلیل تکنیکال به صورت مستقیم به موضوع پیوت وابسته است. در صورتی که میان دو پیوت متوالی در کف یا سقف و اندیکاتور مکدی یا محاسبه سطوح پیوت RSI شاهد واگرایی مخفی یا معمولی باشید، انتظار می‌رود که به‌زودی تغییر روند را هم مشاهده کنید. همانطور که می‌بینید، پیوت‌ها مبنای تحلیل تکنیکال بوده و بسیاری از روش‌های این تحلیل بر پایه پیوت‌شناسی است.

جمع‌بندی

تشخیص نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال اهمیت زیادی دارد. برای اینکه بتوانید معاملات خوبی داشته باشید و نقاط ورود و خروج معامله‌تان را درست تشخیص دهید، باید پیوت‌ها را به خوبی بشناسید. نکته مهم اینکه یادگیری این مبحث دشوار نیست و اگر روی نمودارهای زیادی تمرین کنید، به راحتی به مهارت شناسایی پیوت ماژور از مینور می‌رسید. به یاد داشته باشید که تشخیص صحیح پیوت ماژور به معنای تحلیل درست نمودارهای قیمت بوده و تحلیل درست شما به موفقیت در معاملات‌تان نزدیک می‌کند.

پیوت در بورس به چه معناست + 4 استفاده از پیوت در تحلیل کاربردی

پیوت در بورس به چه معناست + 4 استفاده از پیوت در تحلیل کاربردی

پیوت در بورس در واقع این طور معنا می‌شود که، یکی از مهم‌ترین اهداف در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، تمشخص نمودن نقاط بازگشت قیمت است.

پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

پیوت در بورس در واقع این طور معنا می‌شود که، یکی از مهم‌ترین اهداف در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، تشخیص نمودن نقاط بازگشت قیمت است. در اصل اگر شخصی به این وجه از مهارت در تحلیل برسد، همانند پیدا کردن جام مقدس در معامله‌گری به حساب می‌آید؛ اما بر طبق پژوهش‌های صورت گرفته شده، تلاش در جهت مشخص نمودن دقیق نقاط کف و سقف قیمتی (منظور در نواحی بازگشت قیمت است) یا به بیان دیگر زمان‌بندی بازار، تا همین حالا بی‌فایده بوده است. با این وجود، بعضی از ابزارهای تحلیل نموداری در این حیطه عملکرد حایز توجهی دارند. پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پر استفاده‌ترین ابزارهای بررسی وضعیت پیشین و کنونی قیمت است. به عبارت ساده‌تر، نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت خوانده می‌شود؛ که بر طبق ماهیت به دو نوع قیمتی و همچنین محاسباتی و بر طبق قدرت بازگشتی نمودار، دو گونه ماژور و مینور را شامل می‌گردند.

انواع پیوت ها کدامند ؟ و نقش پیوت در تحلیل چیست؟

انواع پیوت ها و نقش پیوت در تحلیل

پیوت‌ها یا نقاط بازگشت اغلب هنگامی شکل می‌گیرند که در جنگ نیروی عرضه کننده با نیروی تقاضا کننده یکی بر دیگری غالب و مغلوب شوند! در واقع هنگامی که شما به یک نمودار قیمت نگاه بکنید که شناسایی نمودار پیوت این کمک را به شما می‌کند؛ تعداد زیادی پیوت مشاهده خواهید کرد که هر یک در یکی از طبقه‌بندی‌های زیر جای می‌گیرند. نکته قابل توجه این است که این موضوع با پولبک در بورس متفاوت می باشد.

پیوت قیمتی

مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوت‌ها نهفته است. در تعریف کلاسیک پیوت‌های قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روش‌های پرایس اکشنی مطرح می‌شود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت. نحوه تشخیص یا به عبارت دیگر شناسایی نمودار پیوت به صورت بصری و بر مبنای قوانین روش‌های تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمی‌طلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید.محاسبه سطوح پیوت

پیوت محاسباتی

این پیوت در بورس بر طبق داده‌های قیمتی (OHLC) و همچنین فرمول‌های ریاضی محاسبه می‌گردد و جزئیات تحرکات و بالا و پایین رفتن‌های قیمتی در بازار در آن‌ها دخیل نیستند! در اصل خروجی این محاسبات که به شکل چند عدد هستند؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت در آینده نمودار به کار گرفته می‌شوند. این پیوت‌ها بر طبق دوره‌های زمانی نمودار و همچنین داده‌های قیمتی مورد استفاده قرار گرفته و تا مدت زمان معینی دارای اعتبارند و با تشکیل کندل‌های جدید، این سطوح به‌روزرسانی می‌گردند. به عنوان مثال، نواحی پیوتی نمودار یک‌ساعته برای معامله‌گران بازارهای مالی میان‌مدتی کاربرد چندانی ندارند. پیوت‌های محاسباتی هم خودشان انواع گوناگونی دارا هستند، که پیوت پوینت و همچنین خطوط کاماریلا از مهم‌ترین و شناخته‌شده‌ترین آن‌ها هستند. در ادامه این مطلب به شرح مختصر و مفید هرکدام از این‌ها و نقش پیوت در تحلیل خواهیم پرداخت.

Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3

بر اساس قواعد، اگر نرخ قیمتی بیشتر از نقطه «PP» قرار بگیرد؛ بدان معنی است که روند صعودی سهم را شاهد هستیم و می‌باید بر اساس واکنش‌های قیمتی در برابر سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیتی برای‌ خریداری سهام باشیم و در غیر این صورت (نرخ قیمتی کمتر از PP)، برای فروختن آن سهم اقدامات لازم را می‌نماییم. حتما این را مد نظر داشته باشید که، نقاط «R» مخفف کلمه لاتین Resistance یا به زبان دیگر سطوح مقاومتی هستند و همین طور نقاط «S» که مخفف کلمه لاتین Support یا به زبان دیگر نواحی حمایتی نمودار به حساب می‌آیند.

در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه مهم و اساسی نظیر «PP» نخواهیم داشت؛ ولی در این روش به خاطر زیادی بودن نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده‌اند که می‌توان قدرت خط روند را به صورت خیلی زیادی فهمید و معاملات دقیق‌تر و منظم‌تری داشت. در اصل هنگامی که قیمت به سطوح 3 یا 4 (از نوع R یا S) برسد؛ در وهله اول بیان کننده قدرت روند و همچنین تحرک قیمتی زیاد است.یادآوری این نکته لازم است که محاسبه‌کننده نقاط پیوت در بیشتر پلتفرم‌های تحلیلی بازار سرمایه به صورت اندیکاتورهای پیش‌فرض ارائه شده‌اند و حتی در صورتی که آن‌ها وجود نداشته باشند هم می‌توانید، به شکلی کاملاً رایگان آن‌ها را از منابع گوناگون دانلود بکنید و نصب گردانید. هم‌اکنون در شماری از استراتژی‌های مختلف معاملاتی، پیوت‌ها به عنوان یک نوع از ابزار اصلی در کنار عناصری چند نظیر میانگین‌های متحرک ، خطوط روند و… به کار گرفته می‌شوند. جهت آشنایی با اندیکاتورهای کاربردی می توانید مقاله " آموزش اندیکاتور cci " را مشاهده کنید.

پیوت در تحلیل تکنیکال

پیوت ماژور

حتی اگر هم ذره‌ای با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با دیدن نمودار قیمت و همچنین کف و سقف‌هایی که باعث وقوع تحرکات قیمتی به نسبت قوی در مسیر مخالف گشته‌اند، به طور کامل برایتان محسوس هست. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی"پیوت ماژور" می‌گویند. این نقاط از اعتبار زیادی هم برخوردار هستند و تحلیل‌گران برای ترسیم کردن خطوط روند و همین طور الگوهای قیمتی، می‌بایستی از این پیوت‌ها کمک بگیرند.

پیوت مینور

در جهت مقابل نقاط پیوتی هم هستند که نهایتاً باعث می‌شوند تا حرکات اصلاحی کوچک یا نوعی برقراری روند خنثی تشکیل شود. پیوت مینورها در نمودارهایی با دوره‌های زمانی پایین (یا به عبارت دیگر تایم‌فریم‌های کوچک) به شکل قابل توجهی قابل رویت‌اند؛ چرا که نوسانات مقطعی و کاذب در نمودارهای میان‌روزی بیشتر تشکیل می‌شوند. به همین جهت این‌که نقاط بازگشتی مینور، توانایی زیادی در ایجاد تغییر روند و همچنین ایجاد حرکات قیمتی فوق‌العاده‌ای ندارند؛ الگوهای قیمتی و همچنین خطوط روند مبتنی بر آن‌ها از اعتبار ویژه‌ای برخوردار نیستند. در نتیجه برای کم کردن درصد خطای تحلیل، برای معامله‌گران می‌بایستی به دوره‌های زمانی مناسبی مراجعه کرد.

نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور چگونه می باشد ؟

حالا که تشریح اولیه از پیوت ماژور و مینور بیان شد؛ سؤال اصلی این هست، که به چه شکلی باید این نقاط را از همدیگر تشخیص بدهیم؟ با در نظر گرفتن این‌که سطوح پیوتی به طور کامل مبتنی بر قیمت است، تشخیص آن‌ها به طور چشمی و بر طبق مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی قابلیت تشخیص دارا خواهد بود؛ ولی این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در حیطه تحلیل تکنیکال هست. به همین جهت، روشی ترکیبی شامل دو ابزار عمده نظیر نمودار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی ایجاد شده تا معامله‌گران متوسط و همچنین معامله گران مبتدی نیز بتوانند به تشخیص این سطوح بپردازند. در اصل اگر سطوح کف یا سطوح سقف نمودار این دو پارادایم را در کنار هم داشته باشد، به احتمال بسیار با یک پیوت ماژور روبه‌رو هستیم. قاعده کلی در برگیرنده موارد زیر است:

  • تغییر فاز مکدی در هنگام تشکیل پیوت در بورس
  • اصلاح قیمت حداقل به اندازه 38% موج پیشین

پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

تشخیص پیوت در بورس

در نموداری که می‌بینید، تغییر فاز هیستوگرام مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی در هنگام ایجاد پیوت کاملاً قابل ملاحظه و رویت است. همین طور با رسم فیبوناچی بازگشتی تعیین می‌گردد که شرط اصلاح حداقل 38% قیمت هم برآورده شده و گواه‌های معاملاتی در حدی جهت پیوت ماژور بودن این نقطه بازگشتی وجود دارد.

به طور کلی پیوت در بورس یکی از بهترین ابزارهای معامله‌گری و تحلیل در بازار مالی به حساب می‌آید؛ ولی با در نظر داشت نوسانات قیمتی شدید و متعدد ، دارای خطاهایی هم هستند؛ که می‌بایستی به کمک مشخص نمودن استراتژی‌های معاملاتی معین و روش‌های جدید تحلیلی، به عبارتی پوشش داده شوند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.