ریسک (Risk) چیست؟


تا زمانی که اقدامات لازم برای درک خطرات احتمالی انجام شود، احتمال مواجهه با ریسک و قربانی شدن یک واقعه امنیت سایبری کمتر خواهد بود.

مدیریت ریسک در امنیت سایبری: پیداکردن و رفع آسیب پذیری های امنیتی

مفهوم مدیریت ریسک Risk Management از زمانی که شرکتها دارایی ارزشمندی که نیاز به محافظت داشته وجود داشته است. یه مثال ساده بیمه است بیمه ها به گونه ای طراحی شده اند که به فرد کمک می کند در برابر ضررها از خود محافظت کند. مدیریت ریسک برای محافظت از ماشینها و خانه ،درها و قفل ها را در نظر دارد همچنین برای محافظت از پول و جواهرات همچنین آتشسوزی پلیس و آتش نشانی را برای محافظت در نظر میگیرد.

مدیریت ریسک سایبری چیست؟

دپارتمانهای فناوری اطلاعات به جای درب های ضد سرقت، قفل ها، به ترکیبی از استراتژی ها، فناوری ها و آموزش کاربران متکی هستند تا از یک شرکت در برابر حملات سایبری که میتواند سیستم ها و کسب و کار را به خطر بیاندازد محافظت کند. با افزایش حجم و شدت حملات سایبری نیاز به مدیریت ریسک امنیت سایبری نیز افزایش می یابد.

مدیریت ریسک سایبری ایده مدیریت ریسک در دنیای واقعی را در نظر گرفته و آن را در فضای مجازی اعمال می کند. این شامل شناسایی خطرات و آسیب پذیری های شما و اعمال اقدامات اداری و راه حل های جامع برای اطمینان از حمایت مناسب سازمان شما می باشد.

راه اندازی سیستم مدیریت ریسک

قبل از راه اندازی سیستم مدیریت ریسک سایبری، شرکت باید تعیین کند که چه دارایی هایی را برای محافظت و تعیین اولویت در اختیار دارد. همانطور که مؤسسه ملی استاندارد و فناوری (NIST) در چارچوب خود برای بهبود امنیت زیرساختهای بحرانی خاطرنشان ریسک (Risk) چیست؟ می کند ، هیچ راه حل کلی برای مدیریت ریسک وجود ندارد. سازمان های مختلف دارای زیرساخت های فناوری مختلف و خطرات بالقوه متفاوتی هستند. برخی از سازمانها مانند شرکتهای خدمات مالی و کسب و کارهای آنلاین علاوه بر نگرانیهای مربوط به مشاغل که باید در سیستم مدیریت ریسک فضای مجازی مورد توجه قرار گیرند دارای نگرانیهای نظارتی هستند. امنیت سایبری باید از یک رویه لایه بردار استفاده کند و از مهمترین دارایی ها، مانند داده های شرکت و مشتری، از محافظت های اضافی برخوردار است. در نظر داشته باشید که آسیب به حسن شهرت از یک نقض می تواند صدمات بیشتری نسبت به خود نقض وارد کند.

سیتریکس توصیه می ریسک (Risk) چیست؟ کند که سازمانها روشهای کاملی را برای کلیه فعالیتهایی که ممکن است خطرات امنیت سایبری ایجاد کند، مستند و اجرا کرده باشند. برنامه های امنیت سایبری شرکت باید از رویه های پیشرو در صنعت مطابق با ISO 270001/2 باشد.

مدیریت ریسک در امنیت سایبری

فرآیند مدیریت ریسک

با یک چارچوب امنیت سایبری که از هر منطقه از مشاغل تهیه شده است شروع کنید تا مشخص شود وضعیت ریسک مطلوب کسب و کار شما چیست.

Guidance Software استفاده از فناوری های جدید نرم افزاری را که می توانند داده ها را در سراسر شرکت پیدا کنند را توصیه می کند. پس از نقشه برداری داده ها ، سازمان ها تصمیم گیری بهتری در مورد نحوه اداره این داده ها انجام می دهند و رد پای خطرات آنها را کاهش می دهند. به عنوان مثال حتی با آموزش و ایجاد فرهنگ امنیتی در کارمندان، باز هم ممکن است شخصی اطلاعات حساس سازمان را به طور غیر عمدی، مانند داده های ذخیره شده در ردیف های پنهان در Excell یا در یادداشت های power-point یا در یک ایمیل طولانی، ذخیره کنند و بیرون بفرستند. اسکن برای داده های حساس و سپس حذف داده های ذخیره شده در جایی که در آن قرار نگرفته، خطر از دست دادن تصادفی داده های حساس را کاهش می دهد.

توصیه می شود که فرایند مدیریت ریسک از رویکرد مدل بلوغ امنیت با پنج سطح زیر در نظر گرفته شود:

۱. نقطه اولیه نقطه شروع استفاده از یک فرآیند تکراری جدید یا غیر مستند است

۲. قابل تکرار – فرایند حداقل به اندازه کافی مستند است که تکرار همان مراحل ممکن است انجام شود

۳. تعریف شده – فرایند به عنوان یک فرایند تجاری استاندارد تعریف و تأیید می شود

۴- مدیریت – فرایند ریسک (Risk) چیست؟ مطابق با معیارهای توافق شده از نظر کمی مدیریت می شود

۵- بهینه سازی – مدیریت فرایند شامل بهینه سازی / بهبود فرآیند عمدی است.

هنگامی که وضعیت ریسک مورد نظر تعیین می شود، زیرساخت فناوری شرکت را بررسی کنید تا یک Baseline را برای وضعیت ریسک فعلی تعیین کنید و آنچه که شرکت برای حرکت از حالت فعلی به حالت مورد نظر در زمان خطر نیاز دارد را تعیین کنید.

تا زمانی که اقدامات لازم برای درک خطرات احتمالی انجام شود، احتمال مواجهه با ریسک و قربانی شدن یک واقعه امنیت سایبری کمتر خواهد بود.

همچنین توصیه می شود یک ،رآیند محاسبه ریسک را انجام دهید، سپس اولویت بندی های پیشرفتهای امنیت شبکه را انجام دهید که بیشترین پیشرفت را با کمترین هزینه ارائه می دهند. برای برخی از شرکتها ممکن است ۹۹ درصد از کل به روزرسانی های امنیتی ساخته شده کافی باشد برخی دیگر، به ویژه در صنایع حساس، می خواهند به ۱۰۰ درصد نزدیک شوند. بنابراین باید مراحل و اهداف افزایشی وجود داشته باشد (یعنی بهبود ۵ درصدی در طی شش ماه) که می تواند اندازه گیری شود تا مشخص شود آیا شرکت به سمت وضعیت ریسک سایبری برنامه ریزی شده خود پیش می رود یا خیر.

با این وجود ، حتی اگر سیستم های شبکه به گونه ای متصل باشند که نفوذ به یک منطقه بی اهمیت بتواند راه ورود غیرمجاز را به سیستم های مهم تر و داده های حساس تر باز کند، حتی آسیب پذیری های امنیتی کوچک نیز می تواند منجر به خسارات بزرگی شود.

تنها راه ایمن سازی سیستم ۱۰۰ درصد اطمینان از عدم دسترسی هر کسی است که در این حالت عملی نیست. هرچه یک سیستم بیشتر ایمن شده باشد، کارکنان مجاز برای انجام دچار دشواری بیشتری خواهند شد. اگر کاربران مجاز تشخیص دهند که برای انجام کار خود به سختی میتوانند به سیستمها یا داده های موردنیاز خود دسترسی پیدا کنند، ممکن است به دنبال راه حل هایی برای آسان سازی باشند که می تواند سیستم را به خطر بیاندازند.

کاهش ریسک

از جمله اقدامات احتیاطی در مورد امنیت سایبری میتوانید موارد زیر را در نظر بگیرید:

  • محدود کردن اینترنت دستگاه ها
  • نصب کنترل دسترسی به شبکه NAC(که در یک مقاله به صورت کامل توضیح دادیم)
  • محدود کردن تعداد افراد دارای مجوز ادمین و حقوق کنترل برای هر ادمین
  • نصب آپدیت ها و بروز رسانی خودکار برای سیستم ها
  • محدودیت های سیستم عامل های قدیمی تر (یعنی دستگاه هایی که Windows XP یا سیستم عامل قدیمی دارند که دیگر پشتیبانی نمی شوند)
  • برنامه های ضد ویروس و امنیت نقطه پایانی endpoint security
  • تایید اعتبار دوعاملی برای دسترسی به سیستم های خاص و فایل ها
  • ارزیابی ساختار مدیریت فعلی برای اطمینان از وجود تعادل در کل سیستم
  • محدود سازی دسترسی های ادمین

توصیه هایی برای بهبود مدیریت ریسک:

رمزگذاری پیشرفته: رمزگذاری ویژگی جدیدی در پایگاه داده ها نیست ، اما امروز رمزگذاری باید به شیوه ای استراتژیک تر و منظم تر انجام شود تا از داده ها در برابر مجرمان سایبری و تهدیدات داخلی محافظت شود. این شامل دسترسی مبتنی بر سلسله مراتبی ، رمزنگاری مبتنی بر استانداردها ، مدیریت کلید پیشرفته ، جداسازی سلسله مراتبی است که به طور چشمگیری ریسک را کاهش می دهد.

اگرچه رمزگذاری داده ها در برابر نقض های بیرونی مفید است، اما از محافظت در برابر سرقت داده های داخلی کمک چندانی نمی کند. خودی های دارای دسترسی به داده های حساس اعتبار لازم برای رمزگشایی آن را دارند. بنابراین شرکتها همچنین باید از محافظت در برابر داده هایی که از سیستم های سازمانی حذف می شوند، محافظت کنند.

کاهش دسترسی : سازمانها باید بین به اشتراگ گذاری داده ها و امنیت آنها تعادل برقرار کنند.

امنیت در سطح عناصر: در حالی که کاهش دسترسی مهم است، شرکت ها باید بر اساس نقش یک کارمند، این کار را در سطح کل سازمان انجام دهند.

عنصر انسانی با خطای انسانی همراه است

گذشته از اقدامات احتیاطی فن آوری، آموزش اولیه و آموزش مداوم در مورد تهدیدات امنیتی بسیار ضروری است. بسیاری از هکرها فراتر از تروجان ها، ویروس ها و سایر بدافزارها به سمت فیشینگ و مهندسی اجتماعی اقدام کرده اند و افراد دارای حقوق اداری و افراد را برای دسترسی به پرونده های اجرایی حاوی نرم افزارهای مخرب یا تهیه مدارک معتبر یا اطلاعات شخصی یا شرکتی هدف قرار داده اند.

National Institute of Standards and Technology NIST توصیه می کند اطلاعات مربوط به امنیت سایبری را در خط مشی شرکت برای کارمندان شرکت و شرکای تجاری درج کنید تا آنها بدانند که چیست و چه چیزی قابل قبول نیست.

واکنش به رخداد

فقط دسترسی به اینترنت یک شرکت را در معرض خطر امنیت سایبری قرار می دهد. تلاش های خارجی و داخلی برای به خطر انداختن داده های ریسک (Risk) چیست؟ سازمان انجام خواهد شد. بنابراین باید برنامه های پاسخ به رخداد در نظر گرفته شود تا مشخص شود که در صورت بروز حادثه امنیتی چه اقداماتی باید انجام شود افزایش تلاش هکرها در سازمان می تواند به معنای افزایش اقدامات احتیاطی باشد. در صورت بروز یک نقض واقعی، شرکت باید برنامه های مفصلی را در اختیار داشته باشد تا چه کسی در داخل و خارج از شرکت اعلام کند، اطلاعات تماس با اجرای قانون، تأمین کنندگان مشاغل و مشتریان، یک لیست چک لیست اقدام، پاسخ به روابط عمومی و غیره را در اختیار شما قرار دهد.

NIST یک برنامه جامع اقدام و پاسخ به حوادث ارائه می دهد.

مدیریت ریسک به صورت یک روند مداوم

مدیریت ریسک سایبری یک روند مداوم است، NIST برنامه جامع خود را ” a living document ” می نامد که در صورت نیاز مورد بازنگری و به روز رسانی قرار می گیرد. هنگامی که یک شرکت ارزیابی ریسک اصلی خود را انجام می دهد و پیشرفت های خود را از وضعیت فعلی تا وضعیت ریسک مورد نظر انجام می دهد، ارزیابی های دوره ای و منظمی باید انجام شود تا به دنبال آسیب پذیری ها و تهدیدات جدید و چگونگی رسیدگی به آنها برای حفظ وضعیت ریسک شرکت در سطح مطلوب باشد.

مدیریت ریسک در مدیریت پروژه

مدیریت ریسک در ساخت و ساز

در هر پروژه مدیریت ریسک بخشی از برنامه‌ریزی پروژه است که به کمک آن خطرات مهم و عمده که ممکن است خسارات بیشتری را به پروژه تحمیل کند، شناسایی می‌شوند و سپس طرح‌‌‌هایی برای جلوگیری و یا رفع آن‌ها مهیا می‌گردد. این خطرات می‌تواند بیشتر در زمینه‌‌های مالی، نیروی انسانی، تدارکات، کیفیت کاری و یا هر گونه رویداد ناخوشایندی در پروژه باشد. همچنین ممکن است موقعیت‌ها و شانس‌های مثبتی برای یک پروژه وجود داشته باشند که شناسایی و استفاده از آن‌ها نیازمند برنامه‌ریزی باشد.

مدیریت ریسک در ساخت و ساز

علل شکست یک پروژه

همواره احتمال شکست پروژه وجود دارد. این دلایل عبارتند از:

  1. تعریف اهداف غیرممکن و خارج از توان فنی موجود
  2. وجود اهداف غیرواقع بینانه
  3. بی‌توجهی به کار و عواقب آن
  4. مشکلات فنی پیش‌بینی نشده
  5. برآورد ضعیف زمان‌بندی
  6. ریسک (Risk) چیست؟
  7. طراحی ضعیف محصول
  8. پیش‌بینی نکردن برخی فعالیت‌ها
  9. کمبود نیروی انسانی
  10. فقدان منابع در موقع ضرورت

فواید مدیریت ریسک در پروژه

  1. توجیه پروژه
  2. کاهش هزینه‌ها و جلوگیری از آشفتگی در پروژه
  3. جلب حمایت مدیریت و کاهش موانع اجرایی
  4. آشکارسازی ضعف‌ها
  5. بهبود بخشی به وضعیت پروژه

مدیریت ریسک در ساخت و ساز

اقدام برای جلوگیری از ریسک‌های منفی

پس از اینکه خطر‌‌های کلیدی شناسایی شد، باید به فکر راهکار‌‌های مقابله با آن‌ها بود. برای مثال اگر این احتمال وجود داشته باشد که یک عنصر کلیدی از اعضای گروه پروژه را ترک کند به منظور مقابله با این خطر می‌توان اقدامات زیر را انجام داد:

  1. تعریف روند کاری منظم و جذاب در سازمان برای این عنصر کلیدی
  2. آماده‌سازی یک نیروی دیگر برای جایگزینی عنصر کلیدی
  3. واگذاری نکردن بیش از حد وظایف به این عنصر کلیدی

مراحل بازبینی خطرپذیری پروژه

  1. برآورد میزان تأثیر منفی هر ریسک برای مثال هزینۀ یک ماه تأخیر معادل ۵۰ میلیون تومان خواهد بود.
  2. تعیین احتمال رویداد هر ریسک از ۰ تا ۱۰۰ برای مثال، احتمال وقوع تاخیر یک ماهه در پروژه ۲۰ درصد می‌باشد.
  3. محاسبۀ ارزش احتمالی ریسک با ضرب نمودن مقادیر حاصل از مراحل ۱ و ۲ برای مثال ارزش احتمالی تاخیر یک ماهۀ پروژه ۰.۲x ۵۰=۱۰ میلیون تومان است.
  4. مرتب‌سازی ریسک‌ها براساس مقدار ارزش احتمالی خطر.

فرآیند مدیریت ریسک در پروژه‌های ساخت و ساز

هنگامی که ریسک‌های احتمالی پروژه خود را شناسایی کردید، باید براساس احتمال اتفاق افتادن و اثر آن‌ها در صورت وقوع، هر یک از ریسک‌ها را با مقدار زیاد، متوسط ​​یا کم رتبه‌بندی کنید.

ریسک‌های با اثر زیاد و یا با احتمال بالا باید ابتدا مورد رسیدگی قرار گیرد در حالی که ریسک با احتمال کم و یا تأثیر کم می‌توانند در آخر بررسی شوند. اهمیت هر ریسک در زمان پول یا کاری است که آن ریسک نیاز دارد تا مدیریت شود.

فرایند مدیریت ریسک چیزی نیست جز یک سری مراحل که به شناسایی و پاسخ‌دهی به خطرات برای اجرای موفقیت‌آمیز یک پروژه کمک می‌کند. در صورت انجام صحیح و درست مدیریت ریسک ساخت و ساز نه تنها احتمال وقوع یک خطر را کاهش می‌دهد بلکه میزان تأثیر آن را نیز کم می‌کند.

به عبارت ساده‌تر فرایند مدیریت ریسک اقدامات پیشگیرانه‌ای را برای جلوگیری و به حداقل رساندن هر نوع خطری برای یک پروژه در آینده انجام می‌دهد.

مدیریت ریسک به طور کلی از چهار فرآیند تشکیل شده است:

  1. شناسایی ریسک
  2. ارزیابی و تحلیل ریسک
  3. پاسخ‌دهی به ریسک
  4. ارزیابی و کنترل ریسک

در ادامه به توضیح هر یک از این فرآیندها می‌پردازیم.

شناسایی ریسک در پروژه‌های ساخت و ساز

پنج روش اساسی که از طریق آن‌ها شناسایی ریسک انجام می‌شود موارد زیر هستند:

طوفان مغزی (Brainstorming)

کلیه افراد ذیربط مرتبط با پروژه، همه جوانب پروژه را به طور جامع جمع می‌کنند و ایده‌ها، افکار و برداشت‌های خود را برای پیش‌بینی خطرات مطرح می‌کنند. یک تسهیلگر وجود دارد که همه آن را یادداشت می‌کند و موارد ضروری و غیرضروری را از یکدیگر مجزا می‌کند.

تکنیک دلفی (Delphi technique)

توسط گروهی از کارشناسان خبره به صورت ناشناس در چند مرحله انجام می‌شود و هدف آن داوری و رفتن به سمت یک جواب مناسب با بهبود قضاوت است، به این صورت که پس از چند دور متوالی، کارشناسان به پرسشنامه‌ها پاسخ می‌دهند و پاسخ‌ها جمع‌آوری و خوانده می‌شوند. این روند پس از یک معیار توقف از پیش تعریف شده متوقف می‌شود برای مثال تعداد مراحل انجام شده یا ثبات نظر متخصصان.

مصاحبه یا استفاده از نظر متخصصان (Interview/Expert Opinion)

برای اجتناب از عوامل موثر در ریسک، با افراد با تجربه و مرتبط با پروژه مشاوره می‌شود و از نظرات آن‌ها استفاده می‌شود. این کار می‌تواند به صورت پرسشنامه و یا مصاحبه‌ فردی با این اشخاص باشد.

تجربه گذشته (Past Experience)

پروژه‌های مشابه گذشته برای شناسایی عواملی که می‌توانند بر پروژه تأثیر بگذارد، به دقت مورد بررسی قرار می‌گیرند. بنابراین بهتر است شرکت‌ها تمامی ریسک‌های اتفاق افتاده در پروژه‌ها را ثبت کنند تا اگر اکیپ اجرایی جدید با اکیپ پروژه قبلی متفاوت باشد، پایگاه دانشی برای مراجعه در آینده داشته باشند.

مدیریت ریسک در ساخت و ساز

چک لیست‌ها (Checklists)

لیستی از پیش تعیین شده از تمام خطراتی که می‌تواند تهدیدی برای پروژه ایجاد کند، با استفاده از پروژه‌های مشابهی که قبلا تکمیل شده‌اند تهیه می‌شود و در پروژه‌های بعدی مورد استفاده قرار می‌گیرد و تکمیل می‌شود.

ارزیابی و تحلیل ریسک

پس از شناسایی همه خطرات احتمالی، ارزیابی آن‌ها براساس روش‌های کیفی و کمی انجام می‌شود. با ارزیابی ریسک از اطلاعات موجود برای محاسبه احتمال وقوع و میزان پیامدهای هر خطر در مدیریت ریسک استفاده می‌شود.

روش کیفی (Qualitative method)

معمولا برای پروژه‌های کوچک و متوسط ​​استفاده می‌شود و شامل جمع‌آوری خطرات و تهیه لیست و اولویت‌بندی و تقسیم آن‌ها طبق نظرات افراد ذیربط است. ریسک‌ها نیز بسته به نظرات جمع‌آوری شده و ریسک‌پذیری در سازمان به سه دسته بالا متوسط ​​یا پایین رتبه‌بندی می‌شوند. از روش کیفیت نیز در مواردی که اطلاعات کافی در دسترس نباشد یا محدودیت زمانی در پروژه وجود دارد استفاده می‌شود.

روش کمی (Quantitative method)

روش‌های کمی، به تجزیه و تحلیل اثر خطرات با استفاده از داده‌ها و اعداد ارتباط دارد و برای پروژه‌های بزرگ استفاده می‌شود. برخی از روش‌های مهم ارزیابی کمی عبارتند از:

  • تجزیه و تحلیل درخت تصمیم‌‌گیری (Decision tree analysis)
  • ارزش پولی مورد انتظار (expected monetary value)
  • قضاوت متخصص (expert judgment)
  • تجزیه و تحلیل درخت خطا (fault tree analysis)
  • منطق فازی (fuzzy logic)
  • توزیع احتمال (probability distribution)
  • تجزیه و تحلیل حساسیت (sensitivity analysis)
  • برآورد مونت کارلو (Monte Carlo estimations) و غیره.

تجزیه و تحلیل کمی به تلاش بیشتری نیاز دارد، زیرا برای دستیابی به یک تجزیه و تحلیل دقیق و قابل اعتماد، به مجموعه‌ای از داده در مورد پروژه نیاز است.

روش‌های مقابله با ریسک‌ها یا پاسخ به ریسک

پس از شناسایی و ارزیابی ریسک‌ها، گزینه‌های موجود برای مقابله با آن‌ها در صورت اتفاق افتادن مشخص می‌شوند و مورد بحث قرار می‌گیرند. علاوه بر انتخاب اقدامات مناسب برای خطرات پروژه فرصت‌های مثبت نیز شناسایی می‌شوند و مورد بررسی قرار می‌گیرد.

مدیریت ریسک در معاملات رمز ارز

ریسک خطر در کریپتو

مدیریت ریسک و خطر در معاملات رمزامرزی (Risk Management in crypto trading) یکی از مهم ترین مؤلفه‌ها است که باید آن را در سرمایه گذاری در نظر بگیریم.

حتما شنیده اید که می‌گویند: « بی گدار به آب نزنید » معنی این جمله در حقیقت داشتن استراتژی مدیریت خطر است. معامله و ترید کردن بدون مدیریت موقعیت یک نه بزرگ است. در حقیقت دشمن شماره یک معامله گران، معامله بدون استراتژی (راهبرد) مدیریت خطر است؟

بررسی خطرات و فرموله کردن یک طرح معامله

هیچ کسی همیشه 100 درصد برنده نیست و 1% معامله گران برتر این را خوب می‌دانند. به همین خاطر است که معامله گران خود را مدیریت کننده خطرات و در درجه دوم معامله گر می‌دانند.

«بزرگترین خطر این است که هیچ خطری نکنید. در دنیایی که واقعا به سرعت در حال تغییر است، تنها استراتژی محکوم به شکست، خطر نکردن است.» مارک زاکربرگ

به عبارت دیگر، اگر می خواهید در هر چیزی موفق باشید، مانند معاملات رمزارزها، باید بدانید که پذیرفتن خطر اجتناب ناپذیر است و باید با این موضوع کنار بیایید.

کالبد شکافی طرح یک معامله

این یک حقیقت است که معامله گران جدید پول‌هایشان را در بازار در همان ماه های ابتدایی شروع معامله گری از دست می‌دهند. این موضوع عاقبت نداشتن یک طرح معامله که اساس موفقیت در این حرفه است می‌باشد.

برخی از عناصر یک برنامه معامله ای برای پایه گذاری یک برنامه جامع و محکم:

  1. یک نقشه راه و راهبرد مختصر: که یک مرجع اصلی در خصوص اینکه طرح معامله بر چه اساسی پایه ریزی شده است. این ریسک (Risk) چیست؟ اساس می تواند تحلیل تکنیکال Technical Analysis یا تحلیل اساسی Fundamental Analysis باشد.
  2. راه و روش معامله: به استراتژی هایی که برای پیدا کردن فرصتهای بازار و زمانبندی استفاده می شود، اشاره دارد. برخی از راه و روش های محبوب عبارتند از فعالیت قیمت Price Action، میانگین های متحرک Moving Averages، شاخص ها Indicators، ساختار قیمت price structure و… هستند.
  3. مدیریت ریسک (Risk Management): فرآیندی که درآن اصول و اساس در خصوص اینکه چگونه خطرات در یک معامله مدیریت شوند را تعیین و تبیین می‌کند. این بخش یکی از مهمترین بخش های طرح معاملاتی است که باعث می‌شود که یک لبه ایمن واقعی در بازار در اختیار باشد. (گدار)
  4. بازار: جایی که معامله گر سفارش‌ها و همه فعالیت‌هایش را در آن جا انجام می‌دهد. این بازار باید بازاری با نوسان کافی و نقدینگی مناسب باشد. همچنین اجرای سفارشات به سادگی انجام گیرد. بازار رمز ارزها از این نظر بازار های مناسبی هستند. حرکات خوبی در آن دیده می‌شود. نقدینگی معمولا زیاد است و معاملات بلند مدت و کوتاه مدت امکانپذیر است.

آشنایی با فرآیند مدیریت خطر

فرآیند مدیریت خطر به طور کلی عبارت است از چگونگی برخورد و تقابل با معاملات در حال ضرر (بازنده) است.
هدف اصلی کاهش ضرر است.این موضوع یک راز نیست که برخی از پردرآمدترین معامله گران در جهان، ابزارهای مدیریت ریسک عالی در اختیار دارند که آن ها را به رده های بالای این حرفه رسانده است.

یک نمونه بسیار خوب پاول تودور جونز Paul Tudor Jones یک معامله گر میلیارد دلاری است. او در چندین مصاحبه خود اشاره کرده که بخش اعظم مدیریت ریسک وی گشتن به دنبال معاملاتی با سود-خطر غیرمتقارن بوده است. این نسبت برای وی 4:1 است، به این معنی که او 1 دلار را برای سود بالقوه 4 دلاری حاضر است به خطر بیاندازد.

مدیریت خطر معامله چیست؟

به زبان عامیانه مدیریت خطر معامله ، سیستمی است که نحوه برخورد و مقابله با خطرات هر معامله را به نحو بهینه ای بیان می کند. برخی از المان هایی که یک استراتژی مدیریت ریسک خوب را تعیین می کنند عبارتند از:

خطر به ازای هر معامله (Risk per Trade) ذائقه خطر شما به ازای هر معامله چیست؟ به عبارت دیگر، مقداری است که به مشخصات خطرپذیری هر کاربر مربوط می شود. این مقدار درصدی بین 0.1 درصد تا 4 درصد موجودی حساب هر معامله گر به ازای هر معامله است.

اندازه معامله (Position Sizing) مقدار و تعداد دارایی که قرار است خریداری شود یا به فروش برسد. این مقدار مستقیما به مقدار خطر به ازای هر معامله بستگی دارد. در حقیقت بر اساس آن پارامتر است که مقدار اندازه معامله تعیین می شود. در بازارهایی که ابزار اهرم را در دسترس قرار می دهند امکان ایجاد معامله ای بزرگتر با سرمایه کوچکتر فراهم است ولی با این وجود اگر معامله خوب مدیریت نشود ضررها می تواند سنگین باشند.

سطح خطر اولی (Initial Risk Level) محل اولیه سطح توقف ضرر بعد از ورود به بازار است. این سطح بر اساس راه و روشی که کاربر برای معامله به کار بسته تعیین می شود. به طور مثال اگر یک معامله بر اساس سطح حمایت ایجاد می شود، باید یک سطح توقف ضرربرای معاملات خرید، زیر آن محدوده در نظر گرفته شود.

توقف دنباله رو (Trailing Stop)توقف دنباله رو به این موضوع اشاره دارد که خط توقف ضرر زمانی که معامله در جهتی حرکت می کند که انتظار آن را داریم، حرکت می کند. این ایده برای تثبیت مقداری از سود به دست آمده است تا اگر بازار در جهت مخالف حرکت کرد بتوان آن مقدار سود را حفظ کرد. استراتژی های زیادی برای دنباله روی خطر وجود دارد، اما معمولا میانگین های متحرک Moving Average، سطوح محدوده حقیقی میانگین Average True Range (ATR) ، خطوط گرایش Trend Lines از جمله بهترین شاخص های کاهش خطر و محافظت سود هستند.

سود هدف (Profit Target) به محدوده هایی اطلاق می شود که معامله گر سود مد نظرش را از معامله به دست می آورد. ایده آل این است که سود هدف باید نرخ خطر-سود غیر متقارنی داشته باشد. به طوریکه درآمد بالقوه چندین برابر مقدار ریسک باشد.

تعریف: نرخ خط سود (risk-reward ratio) نسبت خطر هر معامله ای به پاداش بالقوه به دست آمده از آن معامله گفته می شود. معمولا توصیه می شود که معامله ها با نرخ های غیرمتقارن تعریف شود. به این ترتیب می توان درصد برد کوچکی به دست آورد و همچنان در سود بود.

به هر حال هدف باید بر اساس ساختار بازار تعیین شود و نه بر اساس یک سطح اتفاقی. برای مثال اگر یک معامله خرید به یک محدوده مقاومت نزدیک می شود ، بهتر است که معامله را بست و سود را دریافت کرد. چرا که تغییر جهت بازار ممکن خواهد بود. با این وجود، مهم است که این موضوع را در ذهن داشته باشید که استراتژی معامله است که نحوه مدیریت سود هدف را تعیین می کند. برخی از روش های مدیریت سود معمول عبارتند از:

مدیریت ریسک چیست؟

مدیریت ریسک

در این مقاله از سری مقالات آموزش فارکس، با مفهوم مدیریت ریسک آشنا خواهید شد.

مدیریت ریسک یکی از مهمترین موضوعاتی است که در مبحث معامله گری با آن برخورد خواهید کرد.

چرا مهم است؟ خوب، کار ما اینست که پول درآوریم و برای پول درآوردن باید یاد بگیریم که چگونه ریسک (زیان های احتمالی) را مدیریت کنیم.

از قضا، این مبحث یکی از نادیده گرفته شده ترین مباحث در زمینه معامله گری است.

بسیاری از معامله گران فارکس فقط دل دل می زنند که هر چه سریعتر معاملات را آغاز کنند در حالیکه هیچ توجهی به اندازه حساب خود ندارند.

آنها فقط برای خود مشخص می کنند که در هر معامله ظرفیت چقدر ضرر را دارند و سریع دکمه “ترید” را می زنند.

برای این نوع سرمایه گذاری اصطلاح خوبی وجود دارد … به آن می گویند …

قمار!

دستگاه قمار

وقتی بدون در نظر گرفتن قوانین مدیریت ریسک معامله می کنید، در واقع قمار می کنید.

شما به بازدهی بلندمدت سرمایه گذاری خود نگاه نمی کنید. بلکه، فقط دنبال دسته دستگاه بازی هستید تا آن را بکشید!

قوانین مدیریت ریسک نه تنها از شما محافظت می کنند، بلکه در دراز مدت نیز بسیار سبب سودآوری شما می شوند. اگر حرف ما را باور نمی کنید و فکر می کنید که “قمار” بهترین راه ثروتمند شدن است، به مثال زیر توجه کنید:

مردم همیشه به لاس وگاس می روند تا پول خود را به امید برنده شدن در یکی از بازی ها قمار کنند و در واقع، بسیاری از مردم هم برنده می شوند.

پس اگر افراد زیادی برنده می شوند، چگونه است که کازینوها همچنان سودآور هستند؟

پاسخ این است که اگرچه مردم برنده می‌شوند، اما در درازمدت، کازینوها همچنان سودآور هستند، زیرا از افرادی که برنده نمی‌شوند، پول بیشتری جمع می کنند!

حقیقت این است که کازینوها فقط آمارگیران بسیار ثروتمندی هستند. آن‌ها می‌دانند که در درازمدت، آن‌ها هستند که سود می کنند – نه قماربازان.

حتی اگر آقای جیسون با کشیدن دسته دستگاه، برنده یک جکپات 100000 دلاری شود، کازینوها می دانند که صدها قمارباز دیگر وجود خواهند داشت که برنده آن جکپات نخواهند شد و همان پول مستقیماً به جیب آنها برمی گردد.

این یک مثال کلاسیک از نحوه کسب درآمد آمارگیران از قماربازان است. گرچه هر دو ضرر می کنند، اما آمارگیر (صاحب کازینو در مثال ما) می داند که چگونه ضررهای خود را کنترل کند.

اساساً مدیریت ریسک هم همین‌گونه عمل می کند. اگر یاد بگیرید که چگونه ضرر خود را کنترل کنید، شانس سودآور بودن خواهید داشت.

در پایان اینکه، معاملات فارکس بازی با اعداد است، به این معنی که باید کوچکترین عامل ها را تا آنجا که می توانید به نفع خود متمایل سازید.

در کازینوها، حاشیه برتری صاحب کازینو گاهی اوقات فقط 5٪ بالاتر از حاشیه فرد بازی کننده است. اما همین 5 درصد تفاوت بین برنده بودن و بازنده بودن است.

شما باید همان آمارگیر ثروتمند باشید و نه آن قمارباز، زیرا در دراز مدت است که باید “برنده باشید”.

پس چگونه می توان بازنده نبود و به یک آمارگیر ثروتمند تبدیل شد؟ درس بعدی را بخوانید!

ریسک و انواع آن

مدیریت ریسک

بانک ها و موسسات مالی در سراسر دنیا و در اقتصاد های گوناگون کشور ها، به عنوان ارکان مهم و اثر گذار در انواع فعالیت های اقتصادی و بازرگانی شناخته می شوند.

اکثر اشخاص برای سپرده گذاری یا استقراض وجه نقد، با این نوع از نهاد ها سر و کار دارند و همچنین در کنار آن، دولت و مراجع نظارتی مالی، با ایجاد رابطه نزدیک با این موسسات، در صدد تثبیت سیاست های پولی و مالی و کسب اعتماد از توانایی و اثر بخشی مقرراتی که برای تامین سلامت اقتصادی و مالی جامعه وضع شده، می باشند.

در این بین، شناسایی انواع ریسک و خطراتی که عملیات گوناگون بانک ها و موسسات اعتباری را تحت شعاع خود قرار می دهد، یکی از ابزار هایی است که مدیریت ارشد می تواند با استفاده از آن، از وقوع خطرات احتمالی جلوگیری نموده و یا دامنه آسیب رسانی آنها را تا میزان قابل قبولی کاهش دهد که تحت عنوان مدیریت ریسک مورد استفاده قرار می گیرد.

مفهوم ریسک:

در واقع می توان گفت که ریسک ها حاصل از قرار گرفتن نهاد های مالی در برابر عدم قطعیت ها و عدم اطمینان از نتیجه رخداد ها می باشند. برخی مواقع می توان به کمک تحلیل های آماری، احتمال وقوع هر یک از نتایج محتمل را برآورد نموده و پیامد های آن را تا حدی پیش بینی کرد.

کاملا واضح و مشخص است که هر اندازه این بررسی ها جزئی و دقیق تر باشند و جنبه های مختلف را در نظر گرفته بگیرند، نتایج به دست آمده از فضای عدم اطمینان مطلق به سمت عدم اطمینان های نسبی حرکت خواهد نمود.

ماهیت و اثر ریسک:

اثر ریسک دارای سه نوع ماهیت متفاوت زیر می باشد:

  1. ریسک کوتاه مدت: این نوع ریسک به ریسک ناشی از عملیات و فعالیت ها مرتبط است.
  2. ریسک میان مدت: این نوع ریسک به تاکتیک های شرکت مرتبط است.
  3. ریسک بلند مدت: این نوع ریسک به استراتژی های کلی شرکت مرتبط است.

مدیریت ریسک:

اصطلاح مدیریت ریسک در تمامی کسب و کار ها شامل روش ها و فرآیند هایی می باشد که سازمان ها به منظور مدیریت انواع ریسک و استفاده از فرصت هایی که منجر به دست یابی به اهداف خاص بیزینس خاص خود استفاده می کنند.

بنابراین می توان گفت که مدیریت ریسک سرمایه گذاری به عنوان یکی از اصلی ترین زیر شاخه های مدیریت ریسک هم ریسک (Risk) چیست؟ در سطح جزئی و هم در سطح کلی قابل استفاده است.

موسسه مشاوران مطالعه مقاله ارزیابی ریسک را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.

مدیریت ریسک و انواع آن

مدیریت ریسک و انواع آن

انواع ریسک:

در حالت کلی دسته بندی های مختلفی برای انواع ریسک در منابع گوناگون ارائه شده است که یکی از آنها، ریسک های تجاری (Business Risk) و ریسک های غیر تجاری (Non-Business Risk) می باشد.

ریسک ‌های تجاری، به ریسک‌ هایی گفته می شود که یک بنگاه یا کسب و کار، کاملا به آن واقف است و از آن برای ایجاد مزیت رقابتی و ایجاد ارزش برای سهامداران استفاده می نماید، در حالی که ریسک هایی که کسب و کار کنترلی روی آنها ندارد، ریسک های غیر تجاری نامیده می شود.

ریسک‌ های مالی (Financial Risks) در گروه ریسک ‌های تجاری قرار دارند که از زیان‌ های احتمالی در بازار های مالی ناشی می شوند.

ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک:

دسته بندی دیگری از انواع ریسک که به طور خاص روی ریسک های مالی تعریف می شود، عبارت است از ریسک های سیستماتیک (Systematic Risks) و ریسک های غیر سیستماتیک (Nonsystematic Risks).

ریسک های سیستماتیک یا تنوع ناپذیر (Nondiversifiable Risks) عبارتند از ریسک هایی که تمامی اوراق بهادار را تحت تاثیر خود قرار می دهند.

انواع ریسک سیستماتیک:

  • ریسک نرخ بهره
  • ریسک تورم
  • ریسک نرخ ارز
  • ریسک سیاسی
  • ریسک بازار

ریسک های غیر سیستماتیک یا اصطلاحا تنوع پذیر (Diversifiable Risks) آنهایی هستند که بر یک یا چند نوع اوراق بهادار اثر گذار می باشند.

انواع ریسک غیر سیستماتیک:

  • ریسک های اعتباری
  • ریسک های تجاری
  • ریسک های مالی
  • ریسک های نقدینگی
  • ریسک های عملیاتی

درواقع مطابق دسته بندی فوق، ریسک کلی یک دارایی یا یک کسب و کار به صورت زیر در نظر گرفته می شود:

ریسک های قابل اجتناب (غیر سیستماتیک) + ریسک های غیر قابل اجتناب (سیستماتیک) = ریسک کلی

و از آنجایی که عوامل سیستماتیک از شرایط کلی بازار و عوامل غیر سیستماتیک از شرایط خاص یک کسب و کار ناشی می شوند، می توان گفت:

ریسک کلی یک دارایی = ریسک های مختص شرکت + ریسک های بازار

همان گونه که پیش تر بیان شد، ریسک های مختلفی در دل ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک وجود دارد که شرح آنها در منابع مختلف ارزیابی و مدیریت ریسک گنجانده شده است.

در این میان چهار ریسک اصلی موجود هستند که تاثیر گذاری بیشتری نسبت به بقیه دارند و در بحث اندازه گیری و مدیریت ریسک نقش پررنگ تری را ایفا می کنند که در ادامه مطلب به آنها پرداخته شده است.

ریسک های بازار:

ریسک بازار، به ریسک های زیان ناشی از حرکات یا نوسانات غیر منتظره در قیمت ها یا نرخ های بازار گفته می شود.

در حالت کلی نمی توان ریسک بازار را از ریسک هایی هم چون ریسک اعتباری و عملیاتی تفکیک نمود زیرا گاهی اوقات این ریسک ها، خودشان منشا ایجاد ریسک بازار هستند.

ریسک های اعتباری:

این نوع، ماحصل این رویداد هستند که طرف قرارداد، نخواهد یا نتواند به مواردی که در قرارداد به آنها متعهد شده است، عمل نماید.

تاثیر ریسک های اعتباری با هزینه جایگزینی وجه نقد ناشی از نکول (Default) طرف قرارداد سنجیده می شود.

این ضرر شامل احتمال نکول (Probability of Default)، مبلغ تحت نکول (Exposure at Default) و نرخ بازیافت (Recovery Rate) می شود.

به بیان دیگر می توان گفت که ریسک های اعتباری، ضرر های محتملی هستند که در اثر یک رخداد اعتباری اتفاق افتاده باشند، که رخداد اعتباری نیز زمانی که توانایی طرف قرارداد در انجام تعهداتش تغییر کند، اتفاق می افتد.

علاوه بر این، ریسک اعتباری شامل ریسک دولت ها زمانی که روی نرخ های برابری ارز اعمال نظر می کنند نیز می گردد.

موسسه مشاوران مطالعه مقاله ریسک شرکت های حسابداری را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.

ریسک های اعتباری

ریسک های اعتباری

ریسک های نقدینگی:

ریسک های نقدینگی در حالت کلی دو صورت دارند:

ریسک نقدینگی دارایی یا Asset Liquidity Risk:

ریسک نقدینگی دارایی که گاه با عنوان ریسک نقدینگی بازار-محصول نیز نامیده می شود زمانی که معامله با قیمت رایج بازار قابل انجام نباشد، ظاهر شده و بین طبقات دارایی های مختلف در زمان های متفاوت، نسبت به شرایط بازار می تواند تغییر کند.

ریسک های نقدینگی تامین مالی یا Funding Liquidity Risk:

که ریسک‌ جریان وجه نقد (Cash Flow Risk) نیز نامیده می شود، به ناتوانی پرداخت تعهدات بر می گردد، که می تواند به نقد کردن سریع و تبدیل ضرر روی کاغذ به ضرر واقعی، منجر شود.

ریسک های عملیاتی:

ریسک عملیاتی همان گونه که از نامش مشخص است، ناشی از اشتباهات و خطا های فنی حین عملیات کسب و کار است.

اشتباهات مدیریتی، فقدان تجربه و دانش کافی از حوزه کسب و کار، نقص در اطلاعات، مشکل در پردازش داده ها و معاملات و غیره، همگی می توانند سر منشا ریسک های عملیاتی تلقی شوند.

باید توجه داشت که عواقب ریسک عملیاتی اما تنها مختص فرآیند های عملیاتی کسب و کار نخواهد بود و گاه منجر به ریسک های اعتباری و بازار نیز می تواند گردد.

اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله کشف تقلب را به شما پیشنهاد می کنیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.